-
سیاست غذای ارزان:حقیقت دارد یا خالی از محتواست؟
مقدمه
آمریکایی ها در سال 2002 بیش از ده درصد درآمد قابل تصرفشان را برای غذا خرج کردند.این مقدار برابراست با پایین ترین سطح ثبت شده از سال 1929, وخیلی کوچکتر ازحداکثر سطح2/25درصدی آزموده شده در سال 1933.درصد درآمد قابل تصرفی که آمریکایی ها برای خرید غذا می پردازند,از سال 1947پیوسته افت کرده است,و از سال 1999 حول و حوش ده درصد می پلکد.شیوه ی پایین آمدن آن در طول زمان,در شکل 1 قابل مشاهده است.این مقاله روی منبعی تمرکز می کند که مدعی است درصد درآمد قابل تصرفی که مصرف کننده برای غذا در ایالات متحده اختصاص داده, نسبتاً پایین است,سیاست کالای کشاورزی. برای چندین دهه سیاست مزرعه ایالات متحده به عنوان سیاست"غذای ارزان"توصیف شده---درمعنای کلی نتیجه ی فعالیت های اخذ شده توسط دولت فدرال شامل پایین تر آمدن قیمت غذای خرده فروشی برای مصرف کنندگان میشود.ناتسون, پن, وفیلینچباف(1998) در کتاب درسی شان,سیاست کشاورزی و غذا بیان کردند,"یک سیاست غذای ارزان ,این را در بر می گیرد که دولت به طور آشکارا درحال دنبال کردن سیاست هایی است که قیمت غذا را پایین نگه دارد,پایین تر از قیمت تعادلی قابل رقابت."سیاست غذای ارزان در محیط(اجتماعی و فرهنگی)مناظره ی پیرامون پرداخت های برنامه ی مزرعه ی فدرال باقی است.برای مثال نماینده ایالات متحده,در نشست مربوط به سران حزب سویا لوبیا ,اخیراً درسرمقاله نشریه مزرعه نوشت,"اگر ما می توانستیم15میلیارد دلار بپردازیم و ارزانترین انرژ ی را درجهان داشته باشیم,ما آن را دریک چشم بهم زدن انجام میدادیم.امّا به طور شگفت آور,مخالفان برنامه ی مزرعه به نوعی معتقدند که غذای ارزان و فراوان سیاست عمومی بدی است"(بری(2005.
سیاست غدای ارزان همچنین راهی را داخل مناظره اخیر حول و حوش مسئله ی چاقی ناشی شده ی ملت ها ساخته است.بر طبق مرکز بین المللی آمار سلامتی(2004),نسبت افراد بالغ چاق درایالات متحده از 6/14 درصد در سال 1971به1/31درصد درسال 2002 افزایش یافته است.بسیاری از مقالات در انتشار عمومی در طی 24-18ماه گذشته,آن دسته ازسیاست های کشاورزی ایالات متحده را که نویسنده هایشان مدعی هستند تاثیرات زیان آور آن مربوط به چاقی است ,بسیار بحرانی دانستند.پلان درسال 2003 اظهار کرد,"بطورمحال,زمانی که یکی از دست های دولت در حال مبارزه با چاقی همه گیر است,دست دیگر آنرا تشویق میکند,بوسیله ی نوشتن یک چک برای مزرعه داران بابت هر پیمانه ی 36 لیتری غلّه که آنها میتوانند تولید کنند."جیمز تیلوتسن(2003),پروفسور سیاست غذا و تجارت بین الملل در دانشگاه تافتس ,شاید بهترین چکیده های بحث را برای سیاست توام با چاقی کالادارد:
بله, حمایت عمومی خیلی فعال به شدت از لحاظ سیاسی آن دسته از سیاست های کشاورزی که یک نقش اساسی را درترکیب عرضه ی کالاهای کم هزینه ی ما بازی میکند راپشتیبانی میکند.با صنعت تبدیلات غذایی بسیارکارآمدمان ترکیب شده,این کمک میکند تا هزینه های غذای مصرف کننده ی ما پایین تر بیایید. این اوضاع به طور ناخواسته و غیر مترقبه یک سری شرایط محیطی را ایجاد میکند که اجازه میدهد بسیاری از ما به واسطه ی غذای ارزان چاق شویم.
ایده ی یک چنین رابطه ای قابل پذیرش است وبه طوری که دانشجویان پزشکی 4 سال اول اخیراً در دیلی استنفورد(2004)خاتمه دادند که,"به خصوص ایالات متحده باید حمایت کنند تا به تدریج وجود کمک مالی دولت به مزرعه کنار گذاشته بشود و به یک بازار آزاد انتقال پیدا کند...به عنوان یک راه حل بالقوه برای افزایش چاقی همه گیر."
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن