شهرت چه کارها که نمی‌کند! وقتی معروف و مطرح نیستی و کاری هم به کار کسی نداری و یک گوشه احیاناً دنج داری و برای خودت بی‏سروصدا زندگی می‌کنی برایت چه اهمیتی دارد که چهره‏ات چگونه باشد؟! مثلاً بینی‏ات بیش از اندازه بزرگ باشد یا به قول فوتبالیست‏ها در آفساید قرار داشته باشد‌، گونه‏هایت کم و زیاد باشد! ابروهایت پرپشت باشد یا نباشد! چانه‏ات چنین و چنان باشد و... اما وقتی معروف می‏شوی و مثلاً در خیابان همه تو را به یکدیگر نشان می‏دهند، روی جلد می‏روی و حتا آب خوردنت هم برای جماعت فوتبال‏دوست می‏شود خبر دست اول، چرا‌که "خوش‏سیما" ‌نباشی؟! چرا اندکی بینی‏ات را به‏وسیله عمل پلاستیک و غیرپلاستیک کوچک نکنی، چرا زیر ابروهایت ریزش پیدا نکند! چرا سری به گونه‏ها و چانه‏هایت نکشی و هزار کار دیگر. آخر مردمی که قرار است هر روز عکس و تصویر تو را در رسانه‏ها ببینند مگر چه گناهی کرده‏اند که "باید" چهره کریه‏المنظرت را تحمل کنند؟! پس تو، به خاطر مردم هم که باشد باید خوش‏چهره باشی، هرچه باشد "تو" دیگر متعلق به خودت نیستی و متعلق به "همه" هستی.
پس هیچ ایرادی ندارد که بخواهی زیبا باشی و خوش‏چهره. حکایت امروز ما اما حکایت فوتبالیست‏ها و اهالی فوتبال است که با عمل جراحی کمی تا قسمتی مثل فرهاد و فرزاد مجیدی و علی‏رضا نیکبخت واحدی زیباتر می‏شوند یا شاید هم بدتر می‏شوند مثل... یا مثل رضا عنایتی و حسین کعبی آن‏چنان تغییری نمی‏کنند و یا مثل فیروز کریمی براساس توصیه دکتر و برای برداشتن پولیپ بینی، عمل می‏کنند و البته از این فرصت هم استفاده می‏کنند و دستی به بینی مبارک می‏کشند... گزارش کوتاه زیر می‏پردازد به برخی اهالی فوتبال که بنابه هر دلیلی که- هیچ ربطی به ما ندارد- بینی‏های خود را به‏دست جراحان پلاستیک سپرده‏اند.