token



نشانه، علامت (برای ابراز احساسات و غیره)



acknowledgment


تشکر، سپاسگزاری



recompense


دادن چیزی به کسی برای تشکر و سپاسگزاری



snares


کلک، نیرنگ، تله، دام



means


ميانگين



avert


مصون داشتن، حفظ کردن، برگرداندن، منحرف كردن



persecution


زجر، شکنجه، آزار و اذیت



cursed


معلون، رجیم


Vacant
Evacuate, vacancy, vacation
خالي، اشغال نشده
Lot
Parking lot
محوطه، بسي، بسيار، دسته
Landlord
landlady
مالك، صاحب خانه
Lessee
Tenant
Lease
Rent
مستأجر
Hardship
سختي، مشقت
Bear
حمل كردن، تحمل كردن
Account
Count on sb
شمردن، حساب كردن
Gallant=barve=valorous
دلاور، جوانمرد، ...ن باز
Respect
احترام گذاشتن
Overcome ≈ Vanquish
چيره شدن
Buddy
رفيق، يار، همرزم
Contest
Contestant=competitor=opponent=rival
مسابقه، ستيزه كردن
Subway
مترو، راه زير زميني
Robbery
دزدي، سرقت
Unaccustomed
غيرعادي
Disobey
نافرماني، سرپيچي
Bachelor=single
مرد مجرد