اين غم كه تو صدامه بغض شب گريه هامه
ياده يه عشقه كهنس كه هنوزم باهامه...
با ما كه راه نيومد اين روزگار نامرد...
صداي من به جز تو تو هر دلي اثر كرد
غصه و اشك و حسرت اول مشق عشقه
حالا همه ميدونن كه مشكي رنگ عشقه
كاشكي مي شد يه روزي بشي تو مهربونم
سر بذاري رو شونم خودم برات بخونم...
دلم برات تنگ شده جونم مي خوام ببينمت نمي تونم
بين ما ديواراي سنگي حاصل يك عمره مي دونم...
پنجره چشماي تو كاشكي به چشمام وا بشه
اين بغض چن ساله ي من از تو گلو رها بشه
من كه فراموش كردنت چرا و اما داش برام
باباي بارونت مي شم بيا تموم كن گريه هام...
واست دلم واست تنم واست تموم زندگيم از تو دوباره من شدم با تو تموم شد خستگيم
واست دلم واست تنم واست تموم زندگيم از تو دوباره من شدم بي تو حروم شد زندگيم...
از يه بغض قديمي ببين كجا رسيدم ميون اين جمعيت هرگز تو رو نديدم...