-
افسردگی بعد از ازدواج
افسردگی بعد از ازدواج شاید دارای تشخیص بالینی نباشد اما در سالهای اخیر وارد فرهنگ ازدواج شده است و زوجهای جوان به شما خواهند گفت که این پدیده واقعی است. افسردگی معمولا در اوایل ازدواج بروز پیدا می کند و با خیالاتی غیرواقعی شروع به پیشبینی تغییرات احتمالی همسرشان بعد از ازدواج میکنند. بدتر از همه اینکه وقتی روز جشن به پایان میرسد زوج مجبورند از پر سرورترین و در اغلب اوقات طولانیترین مراسم عروسی و دامادی خود دور شوند و وارد زندگی واقعی شوند.
دکتر میشل گنون و همسرش که روانشناس هستند طی تحقیقاتی میگویند: اخیرا تعداد زوجهای جوانی که برای حل مشکل افسردگی بعد از ازدواج خود مراجعه میکنند افزایش زیادی داشته است. روانشناسان میگویند بیشتر مردم حداقل افسردگی خفیفی را در هنگام ازدواج تجربه میکنند اما 5 تا 10 درصد از زوجها از درجات قوی از پشیمانی، غم یا ناامیدی رنج میبرند که باعث میشود برای درمان حرفهای آن اقدام کنند.
نمونه:
امیلی سامرهیس سی ساله، بلافاصله بعد از جشن ازدواجش دچار پشیمانی شد. او حتی در زمان خداحافظی از مهمانها در مراسمش گریه میکرد. او میگوید: "آن احساس شبیه چیزی مانند پشیمانی از خرید بود. به خودم گفتم: با خود چه کردم؟ این دیگر واقعا دایمی است!" آن احساس از دست دادن فردیت و تجرد حتی میتواند طاقتفرسا باشد بخصوص در زمانی که با حس وظیفهشناسی مبنی بر انجام هر کاری بصورت دو نفری همراه شود. دکتر جین گریر یک روانشناس ازدواج و خانواده در سمیناری با عنوان: آیا برای متعهد شدن آمادهاید؟ میگوید: پاسخ به این سئوال نشان میدهد چقدر برای "ما شدن" آمادهاید.
سامرهیس برای ماهها بعد از ازدواجش بدخلق و وحشتزده باقی ماند. او میگوید: همیشه ناراحت و منزوی بودم و آرزو میکردم که ای کاش میشد هم متاهل باشم و هم به طریقی فردیت خود را حفظ کنم. او میترسید که شوهرش از دانستن این موضوع دچار سوءتفاهم شود: اگر بخواهم بعضی شبها کنار او نباشم یا آخر هفته در خانه نباشم، شاید فکر کند به اندازه کافی او را دوست ندارم. با این افکار او در دام مالیخولیای خود گرفتار شده بود و از اینکه زندگی جدیدش ایده آل نیست احساس شرمساری میکرد. دکتر تری ایکن، پزشکی در کالیفرنیا، افسردگی بعد از ازدواج را "غم پنهانی" میداند: زیرا زنانی که این مشکل را تجربه میکنند از شرحش برای دیگران خجالت میکشند، در حالیکه برای آنها آسان نیست تا احساسات خود را برای مردها بازگو کنند. سامرهیس میگوید اغلب دوستان من این احساس را تجربه کردهاند، برای ما مشکل است که با وجود این احساس عمیق افسردگی بپذیریم از ازدواجمان خوشحالیم.
حتی در دوره ماه عسل که به نظر میآید همه چیز باید ایدهآل و بدون مشکل باشد نیز، ممکن است بحث بر سر پول و گذراندن وقت و غیره رخ دهد که بسیار طبیعی است. گنون به بیمارانش میگوید شما از کجا تشخیص دادید که هرگز نباید بر سر چیزی بحث کنید؟ این طبیعی است که شما بخواهید استقلال خود را حفظ کنید و به شادیهایتان پاسخ دهید. غیرمنطقی است که فکر کنید شریک زندگیتان همه چیز شما خواهد شد.
برای شکست این افسردگی زوجین باید وقت کافی برای استراحت و ورزش داشته باشند. همواره با هم و با دوستان خود رابطه داشته باشند و به مزایای ازدواج فکر کنند. درباره آینده خانواده و مسایل مالی تصمیم بگیرند. زنان باید نقش عروس بودن خود را کنار بگذارند و به روابط اجتماعی بعد از ازدواج روی بیاورند.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن