در 17 کیلومتری غرب جلفا در محلی به نام قزل وانک (صومعه سرخ) کلیسایی به نام سنت استپانوس ، اولین شهید راه مسیحیت بنا شده است. قدمت این کلیسا به هزاره اول میلادی برمی گردد .سبک معماری این کلیسا آمیزه ای است از شیوه معماری اوراتویی، اشکانی، یونانی و رومی که بعد از به وجود آمدن بناهای شگرف سنت اچمیادیزین، طاطائوس و آختامارو سنت استپانوس به شیوه معماری ارمنی شهرت یافت.
این کلیسا دارای سه ساختمان اصلی و قسمتهای فرعی مختلفی است. کلیه محوطه کلیسا در قلب کوهها و در میان طبیعت سبز منطقه مرزی جلفاو جمهوری آذربایجان قرار گرفته است. در کل منطقه ارامش بسیار عمیقی حاکم است و بنای تمام سنگی ساختمان های کلیسا و شیوه معماری بسیار اصیل آن بیننده را به اعماق تاریخ می برد و بدون اغراق باید بگویم از هر دین و مذهبی که باشی اینجا حس اصیل آدمیت و یکتا پرستی از هر حسی پر رنگ تر وعمیق تر است.
این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنیداین کلیسا مورد احترام تمام مسیحیان و تقریبا تمامی ادیان است اما در واقع به شاخه خاصی از مسیحیان که گریگوری نامیده می شوند و ساکن ارمنستان هستند تعلق دارد.نام کلیسا همانطور که اشاره شد از نام اولین شهید راه مسیحیت سنت استپانوس گرفته شده که در 26 دسامبر سال36 میلادی در اورشلیم توسط یهودیان سنگسار شد و به شهادت رسید.
از آنجا که کلیسا در روستای متروکه ای به نام دره شام قرار دارد گاهی به این نام نیز خوانده می شود.کلیسا در محوطه ای محصور از درختان و دره سرسبزی واقع شده و حصار سنگی که بنا را احاطه نموده بارویی است بلند با هفت برج نگهبانی و پنج پشت استوانه ای سنگی مانند دژهای مستحکم دوره ساسانی و قرون اولیه اسلام.دروازه این بارو در وسط دیوار غربی تعبیه شده ودارای دری چوبی وآهن کوبی شده می باشد.در پایه های طرفین و طاق جناغی آن سنگ تراش با حجاری های ظریف به کار رفته و نقش برجسته ای از حضرت مریم(س) و کودکی حضرت عیسی(ع) در پیشانی طاقنمای آن به چشم می خورد.بنای کلیسا از سه قسمت مشخص تشکیل شده است نماز خانه اصلی و اجاق دانیال، کلیسای قدیمی و برج ناقوس، وانک یا حوزه علمیه.
lنمازخانه اصلی
این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنیدنمازخانه اصلی که دردوران صفویه باز سازی شده، دارای اثار بسیار بدیعی از زمان عباس میرزا نائب السلطنه می باشد و به جرات می توان گفت یکی از شاهکارهای حجاری به حساب می آید. و در سردر آن کتیبه ای مبنی بر خرید و وقف کلیسا وروستای کنار آن توسط عباس میرزا نائب السلطنه است.
lمتن کتیبه:
تصویر کتیبه
بسـم الله الـرّحمـن الـرّحیـم و هـو قـدیــم .
درعصرسلطنت اعلی حضـرت قـدر قدرت ، قضـا تؤامان ، سکنـدر حشمت، دارا دربان ، نواب اشرف ، حضرت نایب السلطنة العلیة ، عبـاس میـرزا ، ارواحنـا فـداه که خلـف ارشــد نـامـــدار جمجـاه ، ظل الله ، فتحعلیشاه قاجار است ابقی الله عمره و سلطنة و ادام الله ملکـه که مرحمـت بی نهایت در باره کمترین دعاگـو سرکیـس ولـد استپــان خلیفه جلفای من قراء نخجـوان داشت ، و گویا که حسن خدمـت کمترین در پیشگـاه حضـور والا جلــوه گر شده بود ، بنابر این قـریه دره شام را در تاریخ سنه 1246 به این کمتـرین که دعا گـوی دولت ابـد مدت شـاهی بـودم تیـول مرحمـت فــرمـودند که صرف اوجاق دانیـال (ع) نمـایم و دعــا گـوی عمــر و دولــت شــاه و شاهـزاده و امیـر زاده ها باشم. در تــاریـخ سنــه 1246 قـریــه دره شـام را از عـالیجـــاه محبعـلی بیـگ نخجـوانی به مبلغ سه صـد تومان گـرفتـه ، وقف اوجـاق دانیــال (ع) ساختیم، که هر کس در این مقـام مبارک بعـد از این خلیفـه بوده باشد اولاً به دولت شاه ایران واجب است دعا نماید. ثانیاً لعنت خدا و نفرین رسول بر آن کس شود کــه ایـن قـریـه را بفـروشد و یا به بیـع گذارد وصرف اوجاق ننماید.
کتبه علی اشرف نخجوانی سده 1247
lبرج ناقوس:
این برج بر روی ایوان دو طبقه ای متصـل به دیـوار جنوبی کلیسـا قـرار گرفته و دارای گنبدی به شکل هـرم و هشـت ضلعی است که بر روی هشت ستون استوانه ای از سنگ سرخ با سر ستـون های زیبا استوار شده است. پیشانی طاق های بین این ستون ها که پا طـاق گنبـد بـرج محسوب می شوند، با نقوش برجسته فرشـته ، صلیـب ، تـرنج ، ستـاره و گل هشت پر زینت یافته ودر سطح ایوان برج، قبوری از بزرگان آیین دین مسیح به چشم می خورد ودر دیوار ضلع شمالی این برج که بخشی از دیوار جنوبی کلیسا نیز بشمار می آید ، تصاویر بر جسته ای از مریم مقدس و عیسای مسیح مشاهده می شود. ودر صحن این قسمت از برج قبور متعددی از افراد سرشناس و بزرگ مسیح دفن شده واین برج در زمان عباس میرزا نایب السلطنة فرزند فتحعلیشاه بازسازی و مرمّت گردیده است . لازم به توضیح است که اکنون این بخش از بنای کلسیا که چشم اندازی جالبی دارد با داربست های فلزی سر پا نگهداشته شده است وسقف ایوان دوم برج ، که در آستانه ی متلاشی شدن است ، در صورت عدم توجه و باز سازی فرو خواهد ریخت. برج ناقوس و کلیسا به منزله ی مأذنه و مسجد می باشد.ناقوس برج توسط ایتالیایی ها برای مرمت برده شده اما برگشتی در کار نبوده.
قسمت دیگری از کلیسا حوزه علمیه آن می باشد که بیش از 900 سال قدمت دارد و دارای کلاسهای مباحثه و خوابگاهها و انبار غذا و مرکز استنساخ کتب خطی دینی بوده است.
این بنای تاریخـی به شمـاره 429 در فهـرست آثـار ملّـی ایـران ثبت گردیده و به خاطر قدمت و سابقه تاریخی و مذهبی و شیوه معماری منحصر به فرد آن شانس و اقبال ثبت در آثار جهانی یـونسکو را نیز دارد. که در این صورت نهمین اثر تاریخی کشورمان خواهد بود که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت می رسد.
به نظر می رسد که مـراحل پـرونده سازی این بنای تاریخی در حال انجام بوده ودر سال 2006 میـلادی سه کلیسا برای ثبت در یونسکو پیشنهاد می گردد که این کلیسا یکی از آنهاست.رونــد بـاز سـازی و مـرمـّّت کلیسا حکایت از آن دارد که تعمیرات اساسی و گسترده ای با حفـظ سبک شیوه معماری گذشته ی آن، با همّت سازمان میراث فرهنگی کشور با همکاری شـورای خلیفه گری ارامنه در حال اجــرا می باشد و اقـدامـاتی در این راستا انجـام گـرفته است از قبیل: تهیـه ی نقشه ی فتـو گرامتری با تمام جزئیـّات آن ، تعمیر قسمت هایی ازحصار، خاک برداری داخل دیـر، تعمیـر کلّی پشت بام حجـره ها و اتاق ها و ایجاد شیـب مناسب در پشت بام آنها، تـرمیم بخشی از دیوارهای فروریخته ، تعمیر اساسی پشت بام کلیسا و نماز خانه، تعمیرطبقه ی اوّل و دوم برج ناقوس ، پنجره های چوبی ، آتش دان های قدیمی و ...
در مورد بنای تاریخی ، بخشهای مختلف و قدمت و داستان هرکدام از بخشها مطالب مفصلی وجود دارد که درمجالی دیگر به آنها اشاره خواهم نمود و دراین مورد از دوست وهمراه عزیزمان جناب آقای محسن اسماعیلیان در خواست می کنم باز هم با کمک های بی دریغشان ما را راهنمایی کنند.
این دوست عزیز که فارغ التحصیل رشته تاریخ نیز می باشند با توجه و علاقه خاصی به عنوان راهنما ما را در این سفر راهنمایی کردند که البته خودشان داوطلبانه اینکار را انجام دادند و من بعد از شنیدن داستان واقعی کلیسا از سه چیز متحیر شدم.اول از عظمت و قدمت این بنای با ارزش که واقعا کتاب گویای تاریخ است. دوم از حافظه و علاقه این دوستمان که اینقدر با تعهد در مورد این بنا توضیح می داد و جزبه جزء آن را می شناخت و هیچ ادعایی هم نداشت و متاسفانه این استعداد را در دل خود نگاه داشته و کسی از آن اطلاع ندارد.سوم از این که نشانه های بسیار ضعیف و نادری از همت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در حفظ و مرمت و حتی معرفی آن به جهانیان به چشم می خورد.و حتی راهنما یا لیدری نیز برای راهنمایی بازدید کنندگان در نظر گرفته نشده وتنها راهنمایی یا نوشته ای که در مورد کلیسا دیدم نوشته ای قاب گرفته و رنگ و رو رفته بود که به یکی از ستونهای نمازخانه اصلی نصب شده بود.
من در طول بازدید مدام شاهد این مطلب بودم که بازدید کنندگان سردرگم فقط مشغول تماشا بودند و گاه حکایت های تحریف شده سینه به سینه نقل شده ای را خودشان برای یکدیگر بازگو می کردند.نکته ی تاسف بار تر این که خسارتهای جدی در طول زمانهای مختلف به این کلیسا وارد شده که از عظمت آن می کاهد. یکی از بدترین خسارتها سیم کشی راهروهای قدیمی و سنگی کلیسا و اتصال بسیار نامرتب آنها با گچ و سیمان بر روی دیوارها و ستونهای سنگی می باشد . و حتی یکی از کلاسهای حوزه علمیه به کلی گچکاری شده و سنگهای قدیمی و آثار حجاری آن به کلی از بین رفته و دوستان وعزیزان بازدید کننده هم دریغ نکرده اند و آنها را باهنر خودشان آراسته اند که در تصاویر می بینید:
فکر می کنم تصاویر به اندازه کافی گویای مسئله هستند که چقدر ناشیانه با این بنای تاریخی برخورد شده و چقدر تاسف بار است که نه بازدیدکنندگان خود رعایت قدمت بنا را کرده اند و نه مسئولان نظارتی بر محافظت از آن دارند. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! )
یکی از چیزهایی که مرا بسیار متاسف کرد. نقش برجسته سنگی عقاب و بره بود که باز سازی شده اما سنگ اصلی هنوز در محوطه کلیسا موجود است و این کتیبه به واقع یک شاهکار حجاری به حساب می آید اما می توانید حدس بزنید در کجا نگهداری می شود؟
البته نمی توان گفت نگهداری می شود بلکه در گوشه یکی از راهروهای پررفت وآمد کلیسا در کنار سایر مصالح ساختمانی مثل گچ و سیمان و بشکه و ماله رها شده است.
یکی دیگر از کتیبه هایی که توجهم را شدیدا به خود جلب کرد کتیبه ای روی دیوار برج ناقوس بود که توجهتان را به تصویرش جلب می کنم تا خودتان ببینید و قضاوت کنید:
این بازدید برای من هم مایه عبرت و هم مایه لذت و هم مایه افسوس شد. حال نمی دانم با احتساب هزار ویک کمی و کاستی دیگری که به چشم هر بیننده عادی و به هر چشم غیر مسلحی می آید به مسئولان عزیز چه بگویم؟ هرچند اعتراف می کنم مردم نیز در این مسائل بی دخالت نیستند اما واقعا چرا؟