تعريف اراده

‹‹ اراده :(­-e)erada(ت ع.ا راده –اراده )عبارت است از : 1-خواستن 2-خواست ، ميل ، قصد ، آهنگ 3-‹‹ تص -›› اخگري از آتش محبت درقلب كه سالك را مستعد دواعي حقيقت مي سازد .4-(روان-.)عبارت است از حاصل جمع نيروي ذاتي صبورذهني (ادراكات ، انفعالات )5-(فد)شوق شديد نفس كه مستطيع عمل است وآن حالتي است نفساني كه پس از تصوروتصديق به سود يا زيان امري وشوق بدان پيدا مي شود وبلافاصله بعد از آن عمل بدني شروع مي گردد .سد آهنين ، عزم وجزم استوار، خواست وقصد محكم ومردانه .
اراده داشتن: dastan –(-e)erada[ع-ف] (مص ل.)1-صاحب عزم واراده بودن ، داشتن توانايي اعمال نظروبرسرعقيدة خود ايستادن
2-قصد كردن ، آهنگ كردن
اراده كردن : e-kardan [ع.-ف](مص.ل.)عزم كردن ، تصميم گرفتن .1
اراده كردن : قصد كردن ، آهنگ كردن ، مقصود داشتن . 2
اراده : مص .(ع)‹‹ اراده ›› (ار.د).ارادت : خواستن ، طلب كردن ، دوست داشتن ، ‹‹ خواست ،ميل ، قصد ، آهنگ ›› ونيزارادت درفارسي بمعني دلبستگي واعتقاد واخلاص ودوستي بي ريا گفته مي شود .3
اراده : قال الرضا (ع): الابداع والاراده والمشيه اسماء ثلاثه ومعناها واحد : يقدرالاشياء بحكمته ويدبراختلافها بارادته .صفتي كه حالت مخصوصي را درآدمي ايجاد مي كند كه ازاوفعل مخصوص صادرمي شود ودرحقيقت اراده تعلق مي گيرد .به چيز معدوم كه آنرابوجودوحصول بياورد وچنانچه درآيه شريفه : انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون .ميلي است كه از پس اعتقاد برسود ونفع پيدا مي شود واراده عبارت ازمطالبه قلب است غذاي روح را از طبيب نفس.
اراده قانع كردن نفس است ازمرادات خود ورونمودن است براوامر خدا وراضي شدن برآن وگفته اند :
اراده اخگري است از آتش دوستي درقلب كه اقتضا مي كند اجابت كردن دواعي نفس را .4
اراده عبارت است از قدرت استدلال ، تصميم گيري وعمل كردن .به اين معنا كه اگر شخص بتواند از عهده انجام كاري برآيد به يقين ظرفيت واستعداد اجراي آن كار را داشته است .اگر اتومبيلي حركت مي كند ترديدي نيست كه از امكان حركت برخوردار بوده است .5 اراده بستگي كامل با وضع جسمي وروحي فرد دارد .البته ترديدي نيست كه درهرشخص ظرفيت اراده به مقدارتقريبا مساوي ومعين وجود دارد واين ديگر بردارنده آن است كه از اين گنجينه چه مقدارتوشه برگيرد وچگونه آن را به مصرف رساند.پس وظايف ما را دراين مورد مي توان به اين ترتيب خلاصه كرد :
-اكتشاف اراده اي كه دراعماق وجود ما قراردارد …
-اراده كشف شده را ازصافي گذراند وآن را از اراده هاي كاذبي كه مارا گمراه مي سازد جدا كرد وبه آن جلاداد .(مثلا فرق است بين اراده وسماجت بيهوده ).
-آنگاه آن اراده راباتمرين هاي خاص از رخوت وسستي بيرون كشاند ووارد مرحله عمل نمود.6