آفتاب ـ فرهنگ و انديشه: بيست و پنجمين نشست علمی موسسه گفتوگوی ادیان با حضور دکتر قربان علميُ دانشيار اديان و عرفان دانشگاه تهران با عنوان جامعهشناسی دين برگزار شد.
دكتر قربان علمي، دانشیار اديان و عرفان دانشگاه تهران روز گذشته در بیست و پنجمین نشست از سری سخنرانیهای علمی مؤسسه گفتوگوی ادیان به بحث جامعهشناسی دین پرداخت.
وي در ابتداي سخنان خود گفت: مطالعه تاريخ جوامع بشري بيانگر آن است كه دين عنصري پايدار، مؤثر و نيرومند در همه آن جوامع بوده و در فرهنگ جوامع بشري نقشي محوري داشته است؛ به همين دليل شناخت دين جزء ضروري شناخت جامعة انساني است.
دكتر علمي ادامه داد: جوامع انساني براي بقاي خود به تداوم اين انتظار كه اعضايشان الزامات شناخته شده را برآورده ميكنند، وابسته است. افزون بر آن، اگر توافق همگاني بر سر طبيعت و دامنة اين الزامات اجتماعي وجود نداشته باشد و در اين موارد پاداشها و مكافاتهايي در نظر گرفته نشود، خطر از همپاشي جوامع انساني وجود دارد. پس وجود توافقي بر سر ماهيت اين الزامات اساسي و نيز وجود قدرتي كه افراد و گروهها را وادار كند تا آنها را عهدهدار شوند، براي برقراري حداقل نظم اجتماعي لازم است.
وي سپس با طرح اين پرسش كه چگونه ميتوان به چنين توافقي دست يافت؟ و چه نيرويي براي ترغيب و واداشتن افراد و گروهها به اينكه از علايق خود به سود جامعه بگذرند كافي است؟، افزود: در پاسخ به اين پرسشها باید گفت دين به ازدياد توافق جمعي دربارة ماهيت و محتواي الزامات اجــتماعي كمك ميكند و اين از طريق فراهم آوردن ارزشهايي است كه براي برقرار ساختن ديدگاههاي اعضاي جامعه مفيدند و براي آنها محتواي الزامات اجتماعيشان را تعريف ميكنند. دين، در اين نقش، به خلق سيستمهايي از ارزشهاي اجتماعي كمك ميكند كه به هم پيوسته و منسـجمند. از سوی دیگر، دلايل محكمي براي قبول اين امر وجود دارد كه ديـن در فـراهــــم آوردن نيرويي ملزم كننده كه به رسوم صحه گذارد و آنها را تقويت كند، نقش فعالي دارد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: جامعهشناسان دين از آن جهت به دين علاقهمندند كه دين عملكرد عمومي در جوامع انساني است. از آنجا كه جامعهشناسي امور و پديدههاي اجتماعي را مورد مطالعه و بررسي قرار ميدهد و بخشي از امور اجتماعي را دين تشكيل ميدهد، جامعهشناسي با دين ارتباط پيدا ميكند و جامعهشناسي دين به وجود ميآيد. بنابراين، دين نه تنها با جامعهشناسي رابطه دارد، بلكه يكي از موضوعهاي مهم تحقيقي جامعهشناسي به شمار ميرود.
وي سپس به تعريف جامعهشناسي دين پرداخت و تصريح كرد: جامعهشناسي دين دانشي است كه رفتار ديني گروهها و جماعات، نقش اجتماعي دين و تعامل انگيزهها و الزامات ديني با نهادهاي مختلف اجتماعي، ويژگيهاي اجتماعي دينهاي گوناگون و رابطة تحولات اجتماعي و دين را بررسي ميكند.
وي سپس با نگاهي تاريخي به جامعهشناسي دين گفت: مطالعه سيستماتيك و عيني روابط دين و جامعه از پيش از آگوست كنت – كه لفــظ «جامعهشناسي» را وضع كرد –وجود داشته است. گزانفون كه حدود 560 تا 478 پيش از ميلاد ميزيست، ديدگاهي جامعهشناسانه را در بررسي خدايان برخي از اقوام به كار گرفت و در زماني نزديكتر به ما، ابنخلدون، فيلسوف و مورخ مسلمان، در مقدمة معروف خود، در تحليل نقش دين در ظهور و سقوط حكومتهاي شمال افريقا، فهم دقيقي از مفهوم «عصبيت» يا همبستگي اجتماعي ارائه داد.
دانشیار اديان و عرفان دانشگاه تهران ادامه داد: جامعهشناسي دين به صورت علمي، در عصر جديد، پس از پيدايش علم جامعهشناسي به وجود آمد. تا آنجا كه به دين مربوط ميشود، در تاريخ انديشه غرب، قرن هفدهم، در مجموع قرن كم رنگ شدن عنصر دين و شك و ترديد نسبت به دادههاي ديني است. متفكران قرن هفده به تصورات سنتگرايان از قانون طبيعت حمله ميكردند و اظهار ميداشتند قانون طبيعي را نبايد در ارتباط با خدا معني كرد؛ چنانكه جان لاك قانون طبيعي را مخلوق فهم آدمي دانست. قرن هجده، روي هم رفته، قرن رد و ستيز و انكار دين بود؛ چنان كه انديشمندان اين قرن بر آن بودند كه دين مسبب مشكلات و معضلات اجتماعي است و در نتيجه دوران آن ديگر به سرآمده است. قرن نوزدهم غالباً قرن بيطرفي نسبت به دين بود و دانش جامعهشناسي در چنين دورهاي سر برآورد.
وي در ادامه سخنان خود افزود: در همين دوره بود كه ماركسيستها و برخي از متفكران آزاد اعلام كردند زوال دين فرارسيده و شرط لازم پيشرفت و قاعده كلي علوم اجتماعي و طبيعي، زوال دين است. تا اين كه در پايان قرن نوزدهم جامعهشناسي دین به مرحلة جدیدی از رشد خود رسيد و انديشمندان بزرگي همچون يواخيم واخ، اميل دوركيم و ماكس وبر ظهور كردند.
نويسنده مقاله "منشا دین از دیدگاه طباطبایی و دورکیم" سپس از اين افراد به عنوان انديشمندان بزرگ دوره معاصر در جامعهشناسي دين نام برد و به بررسی نظریههای آنها پرداخت.