در این میان روحانیت و عالمان دینی اصلی ترین وظیفه را برعهده دارند و چنان که رهبر معظم انقلاب اشاره کرده اند، در خط مقدم مبارزه با خرافات قرار دارند. البته عالمان اسلامی در طول تاریخ به فراخور اقتضائات و به تناسب توان و توشه خود در این راه گام برداشته اند. همچنان در فتنه بابیت آنان بودند که فتوا به مقابله با بابیان دادند و اهل دیانت را به دفع آن ها فراخواندند و طومارشان را در ایران درنوردیدند.

یکی از شخصیت های گران قدری که در دوران معاصر در راستای تعمیق بینش و تربیت عقلانی جامعه مجاهدت و تلاش کم نظیری داشت، علامه طباطبایی بود که شاگردان آن حکیم بزرگ نیز راه ایشان را ادامه دادند. علامه در زمانی که از یک سو اندیشه های مادی آموزه های دینی را افیون توده ها می دانست و احکام و اصول اسلامی را مانع توسعه و تکامل می شمرد، و از سوی دیگر، اندیشه های کهنه و پیرایه های خرافی، نور اسلام را در محاق قرار داده بود، در هر دو جبهه به دفاع از اسلام پرداخت و بینش تعقلی اسلام را به زبان و ادبیاتی نو ترسیم کرد.

او در کتاب «بررسی های اسلامی» تحت عنوان «درسی از قرآن» می نویسد:

١ - قرآن کریم قانون کلی علیت و معلولیت را انکار نکرده است و هر حادثه ای از حوادث جهانی و هر پدیده ای از پدیده های هستی را به علل و عوامل متناسب خودش نسبت می دهد و هرگز حادثه ای اتفاقی و معلولی بی علت را قبول ندارد. بدین ترتیب در جهان آفرینش همه چیز به هم ارتباط و آمیزش علت و معلولی دارند، از این روی انسان مانند قطره ای ناچیز که در دهان سیلی بنیان کن افتاده و با گردش آن با نهایت بیچارگی گردش کرده و هر پستی و بلندی را می پیماید، جزیی از اجزای جهان آفرینش است که خواه ناخواه محکوم به حکم عمومی جهان بود و با سیر عمومی جهان به سوی مقصد همگانی (معاد) می شتابد. انسان با فرض این جزئیات و آمیزش هیچ گونه استقلالی از خود ندارد که با اعتماد و اتکای او، خود را کناری کشیده و در راه خواسته و آرزوهای خود به فعالیت پرداخته و با نیروی عمومی جهان آفرینش گلاویز و مبارزه ای راه اندازد جز این که خودش نیز یکی از اجزای علل و عوامل حوادث است.

٢ - قرآن کریم چنان که فطرت انسانی نیز حکم می کند، زمام هستی جهان و اجزای جهان را یک جا به اراده خدای یگانه نسبت داده و نظامی را که در جهان آفرینش با قوانین کلی و عمومی خودش حکمفرما می کند، وابسته به تدبیر و اراده او می داند و در نتیجه تنها سببی که در جهان هستی استقلال مطلق دارد، همان خدای یگانه است.

٣ - قرآن علم انسانی را محدود معرفی می کند و احاطه مطلقه به همه خصوصیات اشیا را که گاهی از آن به علم غیب تعبیر می شود، مختص کبریای خدای یگانه عالم می گیرد. در نتیجه شعور و ادراک انسان مانند یک چراغ بسیار ضعیفی است که در فضای پهناور تاریک روشن شده باشد.

علامه با بیان این ٣ نکته، نتیجه می گیرد که: انسان باید در جریان زندگی خود دلبستگی تام و پشت گرمی کامل به اسباب نداشته و خود را جزیی مربوط به همه جهان تصور کند و دلبستگی به خدای یگانه که اداره کننده همه اسباب و علل است، داشته باشد. علامه در ادامه می افزاید: دلبستگی به خدا به عنوان مسبب الاسباب معنایش این نیست که به علل و اسباب ظاهری پشت پا بزند و برای انجام مقاصد خود منتظر فرج غیبی باشد زیرا اولا عامل غیبی جز از راه اسباب و علل تاثیر نمی کند و ثانیا، اسباب و علل معلوم شده جزیی از اسباب و خالی از تاثیر نمی باشند، مراد آن است که دلبستگی کامل به این اسباب نداشته و خود را جزیی غیرمستقل از جهان تصور کند. این فیلسوف بزرگ و عالی قدر تلاش کرد بینشی را که انسان باید درباره خدا و جهان هستی و استفاده از اسباب داشته باشد، ترسیم کند و دلبستگی به خدا را مانند برخی عرفان های کاذب، دوری و نادیده انگاشتن اسباب نداند.

چه باید کرد؟
بحث اساسی در مبارزه با خرافات این است که چه باید کرد و چگونه بر این پدیده فائق آمد؟ به نظر می رسد، در مهندسی مبارزه با خرافات، بازسازی آموزه ها و مفاهیم دینی و هماهنگ شدن ادبیات علم و دین با یکدیگر، به گونه ای که به التقاط و عصری شدن و انفعال آموزه های اسلامی نینجامد، اساسی ترین راهکاری است که می توان در روند مبارزه با خرافات در پیش گرفت. این امر نیز با افزایش و روزآمد شدن مطالعات دینی و شناخت نیازهای انسان امروز میسر است.

علاوه بر این در عرصه اجرایی و عملی نیز باید اماکن و مواضع بروز خرافات شناسایی و هم چون طبیبی دلسوز و دردآشنا، به درمان و دفع خرافات اقدام شود. برخورد حکیمانه که روشی است پیامبرانه، تنها مسیری است که می تواند ریشه های خرافه گرایی را بخشکاند و دست کم آن را تحت کنترل درآورد و محدود کند. پالایش احادیث مهدویت، تحلیل معرفتی حادثه بزرگ عاشورا و هم فکری با دست اندرکاران مجالس مذهبی از جمله موارد دیگری است که می تواند در درمان این آسیب چاره ساز باشد. چنان که در سالیان اخیر این امر مورد توجه مسئولان فرهنگی کشور قرار گرفته است و براساس دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی ساماندهی مناسبت های مذهبی با همکاری نهادهای فرهنگی و مدیریت سازمان تبلیغات انجام شده و می شود.



www.bashgah.net/fa/content/show/27851