بسم الله الرحمن الرحيم
تاملی درباره حقوق زن در اسلام
اين مقاله صرفا يك نگاه سطي و گذرا به حقوق زن در اسلام است و به هيچ وجه اين مقاله در صدد ارائه نظر قطعي نيست.زيرانويسنده در مقامي نيست كه بتواند نظر اسلام را بيان كند.و از صاحبنظران محترم نيز درخواست دارم تا اين مطالب اگر اشكالي داشت مطرح كنند و يا اگر نقصي دارد با مطالب خود جبران كنند.
اين مقاله صرفا و فقط بحث نرم افزاري را ارائه مي دهد و برداشتها و نكاتي كه در متن دين راجع به اين مسئله است مطرح مي كند و كاري به عملكرد زنان و مردان در جامعه ندارد لذا با تاكيد عرض مي كنم كه ما به هيچ وجه در صدد توجيه اعمال مسلمانان زن و مرد نيستيم و فقط مي خواهيم ببينيم كه خود اسلام در اين باره چه مي فرمايد.
براي شروع بحث لازم است كه به معاني بعضي از كلمات توجه شود.
تكليف:يعني اجبار شخص براي انجام دادن كاري
مسئوليت:كاري است كه اگر شخص آن را انجام ندهد باز خواست مي شود.
مي تواند:يعني شخص هم اختيار انجام كار مورد نظر را دارد و هم اختيار ترك آن كار و عمل را دارد.
براي شروع به سراغ قرآن مي رويم هر كسي كه آشنايي جزئي با ادبيات عربي داشته باشد مي داند كه كلمه ناس يعني مردم هم به زنان شامل مي شود و هم به مردان و همچنين انسان نيز به هردو اطلاق مي شود و همينطور اگر در بين زنان يك مرد باشد خطاب به آن جمعي كه يك مذكر در بينشان باشد ضمير مذكر آورده مي شود.كسي هم اشكال نكند كه اينجا زنان ناديده گرفته مي شوند چون هر زباني ادبيات خاص خود را دارد .
با توجه به اين نكات مي بينيم كه در قرآن كلمات انسان و نفس و ناس و انتم و... آمده و هيچ يك از اينها زنان را استثنا نمي كند(يا أيتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضية«اين آيه زن و مرد را از هم جدا نمي كند») در جاهاي خاصي مردان را مشخص كرده(مثلا جايي كه فرموده كه مردان چشم خود را از نامحرم نگاه دارند) و همينطور در جايي نيز زن را مشخص كرده پس با اين حساب همه خطابهاي عمومي شامل زن و مرد مي شود.(قد أفلح المومنون هم زن و هم مرد را شامل مي شود)
إن اكرمكم عندالله اتقيكم(گراميترين شما در نزد خداوند كسي است كه بيشتر از همه مراعات حلال و حرام را باشد)
پس قرآن در مسئله سعادت و شقاوت انسان فرقي بين زن و مرد قرار نداده است .
اما در مورد بعضي از مسائل جزئي، تفاوتهايي هست قبل از بيان اين تفاوتها بد نيست كه يك مسئله را در نظر بگيريم:
زن و مرد هر دو انسان هستند مثل گل لاله و گل رز اما تفاوتهايي هم با هم دارند مثل تفاوتهايي كه گل لاله و گل رزبا هم دارند. تفاوتهاي زن و مرد برتري را نمي رساند همانطور كه تفاوت گل لاله و گل رز برتري يكي از اندو را نمي رساند.
پس تفاوتهاي بين زن و مرد دليل بر برتري هيچ يك نيست بلكه همه در برابر خدا مساويند(خطابهاي خداوند به انسان را در قرآن ملاحظه كنيد).همانطور كه همه گلها گل هستند و تفاوت ميانشان خللي به گل بودنشان نمي رساند.
همانطور كه تفاوت گل رز با گل لاله باعث مي شود كه ما براي رشد و نگهداري اين دو گل دو نوع شرايط را فراهم آوريم و دو نوع برخورد با اين دو گل را داشته باشيم تفاوتهاي زن و مرد نيز باعث مي شود كه خداوند براي سعادت هردو برنامه خاصي را براي هركدام تدارك ببيند كه البته اين شرايط و برنامه در جاهاي بخصوصي با هم متفاوتند نه همه جاها. همانطور كه هر دو گل به آب و نور و خاك نياز دارند ولي نيازشان به اين سه برابر نيست زن و مرد نيز به خاطر تفاوتشان نيازهايشان نيز با هم برابر نيستند.
و به اين دليل كه خداي مهربان عادل و حكيم است زن را در حاشيه امن قرار داده و بغير از چند وظيفه اجتماعي انگشت شمار او را از همه مسئوليتها(دقت كنيد كه از مسئوليتها معاف كرده نه از الطاف اجتماعي) معاف كرده تا از آسيبهاي روحي و رواني و حتي جسمي اجتماعي تحت سايه محبت خانواده در امان باشد تا با خيالي راحت و رواني سالم مسئوليت خطير و بسيار بزرگ خود را كه همانا محوريت خانواده است به درستي ايفا كند و البته كه خداوند مهربان حكيم در چهار چوب خانواده نيز قوانيني را حاكم كرده تا در اين محيط نيز احيانا زن مورد ظلم واقع نشود.هرچند كه شايد خيلي از انسانها قوانيني را كه خداي متعال وضع كرده را زير پا بگذارند در اين حال مقصر انسان خاطي است نه قانونگذار كه خداي مهربان متعال است.
متاسفانه در هيچ جامعه اي زن خانه دار را شاغل محسوب نمي كنند و به اين نكته توجه ندارند كه زن حساسترين شغل و اساسي ترين شغل را دارد و او است كه بدون توقع به وظيفه فطري و انساني خود عمل مي كند و به اين نيز توجه نمي كند كه او را شاغل محسوب مي كنند يا بيكار و خانه دار.
با اين مقدمه به سراغ چند مورد از تفاوت زن و مرد در امور جزئي مي رويم:
1-چرا ارث زن نصف ارث مرد هست؟و چرا ديه زن نصف ديه مرد است؟
قبل از جواب دادن به اين سوال لازم است كه يك مقدمه لحاظ شود و آن مقدمه مسئوليت مالي زن و مرد است.
مسئوليت و تكليف مالي مرد:
1- مرد بايد هزينه خوراك خود و زن و بچه هايش را فراهم كند
2- مرد بايد محل زندگي زن و بچه هايش را فراهم كند.
3- مرد ملزم هست كه امكانات رفاهي اي را كه زن در خانه پدرش داشت تامين كند.
4- خرج تحصيل و ....برعهده مرد است.
5- حج واجب كه با فراهم شدن شرايطش فقط يكبار واجب است.
6- اگر اقوام درجه يك او فقير باشند واجب است از مال خود به آنها كمك كند.
7- پرداخت مهريه زن اگر زن مهريه اش را مطالبه نمايد.
8-پرداخت زكات فطره زن و بچه ها كه بر عهده مرد است هرچند كه زن ثروتمند باشد.
9-و بقيه موارد را بهتر است از پدران و مردان سوال كنيم.
منابع مالي مرد:
1- شغل( و كاري كه در قبالش پول در يافت مي كند.)
2- ارث(ارثي كه از پدر يا مادر يا از طرف زن فوت شده اش يا فرزند فوت شده اش يا از هر طرف فاميل فوت شده اش بدستش مي آيد)
3- ديه (ديه اي كه يا بخاطر نقص يا قطع عضو شدنش بدست مي آيد)
4- گدايي (اگر نه شغلي داشت و نه ارثي و خلاصه هيچ راهي براي پرداخت هزينه زندگي نداشته باشد مجبور است گدايي كند)
و خلاصه هر مالي كه بدست مرد مي رسد صرف هزينه زندگيش (موارد نه گانه فوق) مي كند .
مسئوليت و تكليف مالي زن:
1- اگر شرايط حج را داشته باشد واجب است كه به حج برود و اجازه شوهر براي اين سفر واجب لازم نيست.
2- اگر اقوام درجه يك او فقير باشند واجب است از مال خود به آنها كمك كند.