ابوالنجم احمد بن قوص متخلص به منوچهری شاعر بزرگ طبعت سرای و قصیده گوی پارسی زبان قرن پنجم هجریست .
تولد او در اواخر قرن چهارم هجری در شهر دامغان و وفاتش در سنین جوانی در 419 - 432 هجری - اتفاق افتاده است
منوچهری در ابتدای شاعری در دربار فلک المعالی منوچهر بن قابوس پنجمین امیر آل زیاد به سر میبرد و تخلص خود را از نام او گرفته است . لیکن از مدایح منوچهری درباره این پادشاه قصیده ای در دیوان او نیست .
وقتی سلطان مسعود غنوی در سال 414 - 426 هجری - از نیشابور به گرگان و مازندران لشکر کشید منوچهرا به نزد خود فراخواند و او پیاده از ری به مازندران رفت و در دربار مسعود منزلت فراوان یافت
وی علاوه بر سلطان مسعود چند تن از امرا و بزرگان دربار وی از جمله احمد بن عبدالصمد وزیر سلطان ، علی بن عبیدالله صاق معذروف به علی دایه سپهسالار مسعود ، عنصری و عده ای دیگر را مدح گفته است
منوچهری دارای حذت ذهن و ذکاء بسیار بوده و از ابتدای جوانی ادب عربی و اشعار شاعران بزرگ ایرانو عرب راآموخت . در اشعار وی مضامین اشعار عرب مانند عبور از بادیه ، وصف شتر ، ندبه بر اطلال و دمن و اسمای مذکور بسیار است .
بیشتر شعرهای او دربارهٔ طبیعت است. منوچهری علاوه بر آشنایی به زبان عربی، از دانشهایی چون نحو، پزشکی، ستارهشناسی، و موسیقی آگاهی داشت، و در شعر خود از واژههای خاص این دانشها بهره میبرد. دیوان منوچهری مشتمل بر اشعاری است که در قالب غزل، قصیده، مسمط، قطعه، و ترکیببند سروده شده و موضوعاتی چون ستایش، وصف، و خمریه را در بر میگیرد. منوچهری قالب مسمط را برای نخستین بار در شعر پارسی پدید آورده است
وی مردی عشرت طلب و خوشگذران بوده و در اشعار خود این معانی را با کمال وصوح آورده و الفاظ رکیک یا سبک در اشعار وی دیده نمیشود
ابله آن گرگی که او نخجیر با شیر افکند- احمق آن صعوه که او پرواز با عنقا کند
از ستمکاران بگیر و با نکوکاران بخور -با جهانخواران بغلط و بر جهانداران بتاز
از مردم بداصل نخیزد هنر نیک- کافور نخیزد ز درختان سپیدار
اسبی که صفیرش نزنی مینخورد آب- نه مرد کم از اسب و نه می کمتر از آب است
ای منوچهری همیترسم که از بیدانشی- خویشتن را هم بهدست خویش بردوزی کفن
با چنین کم دشمنان کی خواجه آغازد به جنگ- اژدها را جنگ ننگ آید که با حربا کند
بدین زودی ندانستم که ما را سفر باشد به عاجل -ولیکن اتفاق آسمانی کند تدبیرهای مرد باطل
بُرده ران و بُرده سینه بُرده زانو بُرده ناف- از هیون و از هزبر و از گوزن و از پلنگ
بر فراز همت او نیست جای -نیست آنسوتر ز عبادان دهی
منبع : مردان پارس - بزرگان سرزمین پارسزندگی نامه منوچهر دامغانی
مستندات : زندگی نامه شاعران بزرگ ایران اثر سید علی رضوی بهابادی