عدم شناخت نيازهاي زن، سختگيري و محدوديتهاي افراطي جز افسردگي و منزوي كردن بيشتر زنان نتايج ديگري ندارد. توجه به استفاده از رنگهاي شاد در پوشش زنان در شادابي آنها مؤثر خواهد بود اما تا زماني كه يك زن از درون شاد نباشد و از زن بودنش وحقوق فردي و اجتماعي خويش رضايت نداشته باشد رنگ سفيد هم چاره ساز نيست. بايد كمتر لبه انتقاد و حمله را متوجه زنان كنيم. در رسانه هاي گروهي به جاي نقش زن منفعل گريان، نمايشگر زنان موفق باشيم و به تمام ابعاد وجودي اين موجود توجه كنيم.
• فكر مي كنيد چه راهكارهايي مي تواند در خانواده و اجتماع در نظر گرفته شود تا افسردگي زنان و دختران كاهش يابد؟
• • تغيير تفكرمردان نسبت به زنان با آموزش آنها درارتباط با شناخت موجوديت يك زن، تجديدنظر در روشهاي فرزندپروري، شناخت نيازهاي زن در عرصه اجتماع و ارزشگذاري مقام زن به وسيله وارد كردن او در جامعه دادن مسؤوليت بيشتربه مردان در خانواده، ضمن آنكه ما مي توانيم با كاهش ساعات كار زنان شاغل بدون تغيير در دستمزد يا بازنشستگي زودهنگام با حقوق كامل و مزايا اجبار به استفاده از امكانات ورزشي و تفريحي ادارات و سازمانها و وجود مشاوران متمركز در ادارات و تخصيص بودجه ويژه زنان توسط دولت در اين زمينه قدم برداريم چرا كه خانواده متعلق به اجتماع است افسردگي زنان هم در اجتماع و هم در بعد خانواده در كنش وري عملكرد و بازدهي زنان و به تبع آن ديگر افراد جامعه تأثيرگذار است اگر جامعه يي داراي افراد افسرده باشد جامعه سالمي نيست و در درازمدت دچار عقب ماندگي در مرحله توليد، صنعت و فن آوري خواهد شد.