امروزه اگرکسی دردادگاه چشمش به یک گاو.سگ و حتی جانوران وحشی مانند روباه و گورکن وغیره بیفتد. از تعجب شاخ درخواهد آورد و تصور خواهد کرد که اشتباها قدم به یک باغ وحش گذاشته است!امادرگذشته یعنی در قرون وسطی.این موضوع به هیچ وجه شگفت انگیز نبود و تعجب کسی رابر نمی انگیخت.زیرادرآن زمان.جانوران اهلی ووحشی رامانندانسانها به پای میزمحاکمه می کشیدند و آنها را مورد محاکمه قرار می دادند!

به موجب رای صادره ازسوی دادگاه این جانوران یامحکوم میشدندویابی گناهیشان به اثبات می رسیدوحکم برائت آنان صادرمی گردید.
دادگاه حیوانات من باب شوخی یاتفریح تشکیل نمی شد.بلکه کاملا جنبه جدی داشت وقضات بلندپایه به امورشاکی ومتهم رسیدگی می کردندودرست ماننددادگاه های امروزی که مخصوص محاکمه آدمهاست در آن روزگار جانوران گوناگون راموردمحاکمه قرارمی دادند.

درگذشته ای نه چندان دور.خبرعجیبی درروزنامه ها منتشر شد.به موجب این خبر.پرنده ای کلبه ای رابه آتش کشیده وباخاک یکسان کرده بود.این پرنده.ته سیگارنیمه روشنی رااززمین برداشته به روی بام این کلبه که باکاه وپیزراندودشده بود.برده بودتابرای خودآشیانه ای جدیدبسازد!وهمین اقدام ناشیانه موجب بروزحادثه ناگواری رافراهم ساخت.
اگرچنین حادثه ای دردوران قرون وسطی اتفاق می افتاددادگاه وظیفه خودمی دانست که فورابه این موضوع رسیدگی کندوباحضوردادرسان کارآزموده وشرکت مردم.تشکیل جلسه دهدوپس ازشوروبررسی دقیق.این پرنده رامحکوم اعلام کندواگرحکم اعدام پرنده ازهمه جا بی خبر.ازسوی دادگاه صادرنمی شد.بی تردیداین پرنده راوادار می ساختندکه فوراآن ناحیه راترک کندودرجای دیگری رحل اقامت افکند!

این نوع داوری.ظاهرااندکی اغراق آمیزمی نماید.اماعین واقعیت است واسنادومدارک موجودنشان می دهدکه درگذشته.جانوران راموردمحاکمه قرارداده وبرایشان پرونده می ساختند!درآن روزگار.دادگاه های غیرنظامی.به منزله حوزه های قضایی.برروی همه موجودات اهلی ازجمله جانورانی که درمزرعه کارمی کردند.قدرت ونفوذ داشتندوبه شکایاتی که ازاینگونه حیوانات می شدرسیدگی می کردند.درحالی که کلیساودادگاه های وابسته به آن ازاختیارات بیشتری برخورداربودندومی توانستندهمه انواع وحوش.ازگرگ وموش دوپاگرفته تاحشراتی ازقبیل مورچه وپشه وغیره رابه پای میزمحاکمه بکشانند.

▪ تخم مرغ شیطانی
یکی ازمحاکمات مشهور که درقرن پانزدهم انجام شد. محاکمه چند موش صحرایی بودکه درخلال آن.
برجسته ترین قاضی فرانسه به نام(شاسنسی)به عنوان وکیل مدافع شرکت داشت.دراین محاکمه که دراسقف نشین(اوته)واقع درفرانسه انجام شد.(شاسنسی)به دفاع سرسختانه ازموش ها پرداخت وبه خاطر همین دفاع نامش برسرزبانها افتاد.این موش ها متهم بودندکه دردستجات متعدد.اجتماع کرده موجبات ناراحتی مردم شهررافراهم ساخته اندوبه همین خاطربه دادگاه احضار شدند!

درروز محاکمه همین که اعضای هیات منصفه مشاهده کردندکه موش هابه دستوردادگاه توجهی نشان نداده وازشرکت درمحاکمه قصورورزیده اند.سخت برآشفته این موش های صحرایی را(موجوداتی کثیف وخاکستری نامیدند که از ترس.خود را در سوراخها پنهان ساخته اند!)
دادگاه بدون هیچ گونه معطلی.حکم محکومیت آنان راصادرکرد.اما(شاسنسی)به دفاع ازمتهمان پرداخت وگفت: همه موش ها در این اسقف نشین.به ایجادحزب و جمعیت و دستجات متشکل علاقه مندند.باید از آنهارسمادعوت کردتادراین دادگاه حاضرشوندوشهادت بدهند.

بنابراین.به انجمن بخش هرمحله دستورداده شدتاازطریق صدوراعلامیه های محلی موش ها رابه دادگاه احضار
کنند.این دستوراجراشد.امابازهم هیچ موش دوپایی قدم به سالن دادگاه نگذاشت!
اعضای دادگاه.این بی اعتنائی موش ها رانوعی اهانت به دادگاه تلقی کردند.اما وکیل موش ها.یعنی آقای (شاسنسی)باحرارت زیاد.این تهمتها را رد کرد و گفت:

- نه یقین دارم که موش ها هیچ گونه اهانت و تحقیری نسبت به دادگاه روانداشته اند.برخی ازآنان پیرو از کار افتاده اند.برخی دیگرهنوز خیلی کوچکندوقادرنیستندبه تنهایی دست به سفر بزنند.بقیه موکلان من هم.علی رغم داشتن تمایل شدیدبه شرکت درجلسه دادگاه.ازشدت ترس ووحشت ازسوراخهای خودبیرون نمی آیند. زیرامی ترسندکه گربه های شرورمردم شهر.همین مردمی که ازاین موش ها شکایت کرده اند.برسرراهشان کمین کرده باشندوبه یک چشم برهم زدن آنها رایک لقمه چپ بکنند!
دفاعیات آقای(شاسنسی)باعث شدکه دادگاه متشنج شود.رئیس دادگاه همه رادعوت به آرامش کرد.اعضای دادگاه چنان مات ومبهوت شده بودندکه قادرنبودندتصمیمی اتخاذ نمایند.بنابراین.دادگاه بلاتکلیف ماندوپرونده این شکایت به عهده تعلیق افتاد!

یکی ازعجیب ترین محاکمات قرون وسطی.درسال ۱۴۷۴ درشهر(بال)واقع درسوئیس انجام شد.یک جوجه خروس رابه دادگاه کشیده بودندتابه اتهام یک جرم شیطانی.یعنی گذاشتن تخم.محاکمه کنند!درآن روزگار مردم براین باوربودندکه اگرتخم خروس به دست جادوگران وافسونگران بیفتد.هزاران بارخطرناک ترازیک بمب اتم درروزگار ماست !
این خروسک بخت برگشته به جرم تحویل یادردسترس قراردادن یک چنین وسیله شیطانی بی درنگ موردمحاکمه قرارگرفت .دردادگاه محکوم شناخته شدودرملا عام اوراهمراه تخم مرغ.یادرحقیقت تخم خروس سوزاندند!

درسال ۱۴۵۷یک ماده خوک و شش توله آن به دادگاهی که در (لاونی) تشکیل گردید.احضارشدند.اتهام این ماده خوک آن بودکه یک طفل دوساله رابه قتل رسانده وسپس اوراخورده است!این ماده خوک جنایتکار محکوم به اعدام شد.اماوکیل مدافعش .بااحتیاط تمام.جان شش توله محکوم را ازمهلکه نجات داد.اوبراین نکته تاکید کرد که این موجودات بیش ازاندازه کوچک ونادانندوبی تردید تحت تاثیر عمل شنیع مادرشان قرار گرفته اندواکنون که مادرجنایتکار به سزای عملش رسیده.به اندازه کافی ازاین واقعه درس عبرت گرفته اند!
درسال ۱۷۱۳.اجتماعی ازمورچه هادر(برزیل)به جرم سرقت محاکمه شدند.اتهام آنها این بودکه بوسیله زدن نقب وحمل آردازیک فروشگاه.مرتکب سرقت شده اند.
پیش ازافتتاح جلسه دادگاه در(سن پریداده)یکی ازمشاوران کارآزموده.خطابه مفصلی درباره این سارقین ایراد کرد.سپس یکی ازقضات.علیه مورچه هادادسخن دادوپس ازشور.سرانجام رای دادگاه باصدای بلند.به توسط یکی ازاعضای دادگاه که برای این منظوربه تپه مورچگان اعزام شده بودقرائت گردید!

درسال ۱۵۴۳ درشهر(سوویو)واقع درفرانسه.همه زنبورهایی که دریک کندوی عسل زندگی می کردندبه دادگاه احضارشدند.این زنبورها متهم بودندکه مردی رانیش زده اندواین کارباچنان قساوت وسبعیتی صورت گرفته که مردک بیچاره چیزی نمانده بودقالب تهی کند.ولی درست درلحظه ای که قضات روی صندلیهای خودنشسته وآماده شنیدن موارداتهام بودندناگهان دسته ای اززنبورهابه سالن دادگاه حمله ورشدند.درنتیجه این حمله.نظم دادگاه به هم خوردواعضای دادگاه به اتفاق آرابه توافق رسیدندکه این مهاجمان کندوی خودراترک کنندومیان کندوهای دیگر درآن ناحیه پراکنده شوند.حتی شاکی نیز که باسروصورت بادکرده دردادگاه حاضرشده بود اعتراف کرد قادر نیست زنبورهایی راکه به اوحمله کرده اند.حتی اگرآنها راببیندشناسایی کند. بااین حال افزودشایدزنبورهایی که به دادگاه حمله ورشده اندمتهمان اصلی نباشند.

درکمال تعجب.دادگاه شهری این پرونده رابه دادگاه بالاترارجاع کردوشاکی که دستش به جایی بند نبود.عاقبت ازشکایت خودصرفنظر کردودادگاه نیزبرای جلب رضایت شاکی.مشتی بدوبیراه وناسزانثارهمه زنبورهای بی همه چیز آن ناحیه کرد!

درگذشته ای نه چندان دور.یعنی اوایل قرن گذشته.دربخشی ازآمریکا.واقعه باورنکردنی اتفاق افتاد.این واقعه مربوط به صدورحکم تخلیه ملک ومطالبه خسارت ازموش ها بود!به موجب این حکم به موش ها دستورداده شده بودکه ظرف مهلت تعیین شده.خانه مسکونی شاکی راتخلیه کنند.وبرای حصول اطمینان ازاینکه موش ها ازمواداین حکم تخطی نکنند.براساس رسم متداول درآن ناحیه .اقدام کردند.به موجب این رسم اسنادو مدارک وحکم صادره ازسوی دادگاه راروی کاغذی نوشته.کاغذراباقدری روغن چرب می کردند.سپس آن رالوله کرده درون سوراخ موش فرو می بردند.بااین امیدکه موش ها ازمضمون آن آگاه شده محتویاتش راهضم کنند!

هرچندامروزه اینگونه گزارش ها ازجریان دادگاه حیوانات.مضحک ودرعین حال باور نکردنی می نماید.امایکی از عتیقه شناسان به نام (مورو) مجموعه ای از این مدارک وپرونده های عجیب دراختیارداردکه جمعا ۹۲ سندازجریان دادگاه های جانورانی است که بین سالهای ۱۱۲۰ و۱۷۴۰ میلادی محاکمه شده اند.وتحقیقاتی که این شخص درزمینه محاکمه حیوانات درقرون وسطی انجام داده.شواهدومدارک غیرقابل انکاری به دست می دهد.

یکی ازآخرین پرونده ها مربوط به محاکمه یک گاو ماده است که به اتهام جنایت اورابه سالن دادگاه آوردند.بطوری که دراین اسنادقیدشده.این گاوجنایتکار.پسری راکه زیر درخت سیب خوابیده بود.لگدکرده واوراجابجا کشته بود.نمایندگان دادگاه .حسب الوظیفه به مزرعه محل سکونت این گاو رفتندوپس ازقرائت موارداتهام.حیوان زبان بسته رادستگیرساخته وبه دادگاه کشاندند.پس ازانجام محاکمه.این گاو به مرگ درملا عام محکوم گردید.

یک حکم اتهام دیگر.درسال ۱۳۴۹ درموردخوکی که در(مون تین)زندگی می کردصادرشد.این حیوان متهم بودکه به مقدسات توهین کرده است.زیراگفته می شدکه این بچه خوک.نوعی شیرینی تقدیس شده راحریصانه بلعیده است!دادگاه ازاین جرم سنگین سخت به وحشت افتادوحکم اعدام محکوم راپیشاپیش تصویب نمود.
درسال۱۴۵۱. زالوها درد سربزرگی برای اهالی شهر (لوزان) سوئیس فراهم ساختند.بطوری که مردم شهر ازدست آنان آرام وقرارنداشتند.بنابراین.تعدا دی ازاین جانوران خونخوارراگرفته برای محاکمه به دادگاه آوردند.

زالوها محکوم شناخته شدندوبه آنها حکم شدکه ظرف مدت سه روز.آن ناحیه راترک کنند!ولی چنین می نمود که زالوها گوششان به این حرفهابدهکارنبود.چون علاوه برآنکه اقدامی برای ترک آن ناحیه بعمل نیاوردند.

کماکان به اذیت وآزارمردم شهرومکیدن خون آنها ادامه دادند.سرانجام مردم شهردست به دامن کشیشها شدند.وازآنها خواستندتااین ارواح شیطانی رانابودسازند.طبق اسنادومدارک موجوددرپرونده.ازآن روز به بعد.زالوها شروع به مردن کردندوبزودی همه شان نابودشدند.

وبالاخره درسال۱۴۵۰.درشهر(اوویدو)واق دراسپانیا.یک(بید)کوچک رابه دادگاه آوردندتادرحضوراعضای دادگاه وتماشاگران مشتاق محاکمه کنند.این جانور ازهمه جابی خبرمتهم بودکه به یک قالیچه ارزنده آسیب رسانده است .سرانجام پس ازبحث وگفتگوی بسیار.(بید)کوچک گناهکار شناخته شدوبه دستوردادگاه سرازبدنش جداساختندومتعاقبا نسل بیدهاازآن سرزمین برداشته شد.

امادادگاه باصدوراین حکم.مرتکب یک اشتباه فنی شد.وسربی گناهی رابالای دارفرستاد!زیرادرحقیقت مقصراصلی نوزادحشره.یعنی کرم است که موذیگری وشرارت می کندوفرشها رامی جود.نه خود(بید)!