ارزش مشارکت

درچند دهه گذشته نظریه پردازان برجسته و سرشناسی چون کریس آرگریس، وارن بیتس ورنسیس لیکرت استدلال کرده اند که برای دستیابی به تعهد کارکنان در کار، خشنودی شغلی و بهــره وری، مشــارکت آنها در تصمیم گیری امری حیاتی و بنیادی است. پژوهشهایی نیز که درخصوص فنون مدیریت ژاپنی صورت گرفته ازجمله تئوری z »اوچی«، موید همین نکته برجسته است و دانشمند علوم رفتاری (مارشال ساشکین) چنان به ارزش مشارکت معتقد است که می گوید: مشارکت کارکنان نه تنها کارساز است بلکه کاربرد‌ آن ازسوی مدیریت یک ضرورت اخلاقی است. (طوسی، 1377)

باتوجه به اینکه در کنار عامل فرهنگی، عوامل تکنولوژیک، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به عنوان عوامل تشکیل دهنده محیط خارجی و ازسوی دیگر شرایط حاکم در داخل سازمان در کنار بلوغ و نگرش افراد در هر سازمانی حائزاهمیت است اما درک و بینش مدیر بــه عنـوان رأس هرم یک سازمان در بهره وری مطلوب از توانائیها و ظرفیتهای عوامل یادشده می تواند به راهبری و هدایت این عوامل درجهت تحقق هدفهای گروه و سازمان منجر گردد.

در کارگروهی موثر ،توسعه و تشویق خلاقیتها و نواوری ، ریسک پذیری و همدلی و تضارب آرا و افکار ،صداقت و اعتماد بین کارکنان یک سازمان ،مشارکت و همفکری و نگرش به تغییر و تحول و پویایی سازمان همه از جمله موارد "فرهنگ سازمانی " در سازمانهای کارآفرین یا با رویکرد کارافرینی است. در فرهنگی با ویژگیهای فوق را "فرهنگ مشارکتی " مینامند ، این فرهنگ دارای سائقه هایی بشرح ذیل است :
کارگروهی را تشویق میکند،تأکید بر ایده‏های جدید دارد،آینده‏نگری و آینده پژوهی را دنبال میکند دید کوتاه‏مدت و بلندمدت به بهره‏وری و عملکرد دارد.گذشته فراموش نمی‏شود.خلاقیت مغتنم است و پرستش می‏شود.ارزشها، تعهد و هیجانات در راه و در خدمت سازمان است.ریسک پذیری تأکید، حمایت و تشویق می‏شود.و حائزسایر معیارهای عملکرد مثل رفتارهای اخلاقی است. البته جا انداختن فرهنگ کار آفرینی در این فرآیند ضمن اینکه از ضرورت و اولویت خاصی برخوردار است . به این معنا که خود سازمانها باید باور داشته باشد که کار افرین ، نسل بسیار پتانسیل دار در سطح جامعه است .وجود باور بعنوان ارزشها ی اجتماعی بسیار مهم است . ایجاد باور و جایگیری کارافرینی در نظام ارزشی جامعه بمعنای رخنه تحول فرهنگ کسب و کار در فرهنگ عمومی مردم به موضوعی مهم با عنوان « فرهنگ سازی کار آفرینی توام بافن اوری» باز میگردد که به شیوه های آن میپردازیم . در مجموع فرهنگ متناسب برای "بهره وری "و "کارافرینی " فرهنگ مشارکتی " است .