-
کلیات راهبردی کشاورزی ارگانیک در ایران
یکی از بزرگترین چالشهای روبروی جامعه بشری ، در دهه های اخیر ،مسئله امنیت و سلامت غذا ی جمیعت رو به افزایش دنیا است. بحران جمعیت از یک طرف و محدودیت منابع اولیه تولید از طرف دیگر ،باعث حرکت کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی صنعتی و تکنولوژی با عنوان انقلاب سبز کشاورزی در دهه پنجاه میلادی گردید .
انقلاب سبز در کشاورزی با ورود تکنولوری هایی نظیر نهاده های شیمیایی ، ارقام پر بازده ، روشهای نوین آبیاری و ماشین آلات جدید و غیره همراه گردید. اهداف مورد انتظار از انقلاب سبز ، تولید بالای محصولات کشاورزی با هدف تامین غذای مردم دنیا بود. اما تنها کمتر از دو دهه از ورود نهاده های شیمیایی در فرایند تولید محصولات کشاورزی ،به دلیل کاربرد بی رویه و نامناسب نهاده های شیمیایی و برخی تکنولوری های دیگر ، فرایند تولید با مشکلات و بحرانهای جدیدی مواجه شد که تبعات آن خیلی بیشتر و حادتر از شرایط عدم دسترسی به تکنولوژی بوده است . در حال حاضر مخاطرات و بحرانهای حاصل از ورود نهاده های شیمیایی به بخش کشاورزی علاوه بر سلامت تولید ،کمیت و میزان تولید را نیز با مشکل مواجه کرده است .بروز این مشکلات سبب شد که در دهه های اخیر به ویژه از دهه هشتاد ،حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک مورد توجه قرار بگیرد و تحقیقات متخصصان کشاورزی متوجه این فرایند گردد . بحرانهای ناشی از مصرف بی رویه نهاده های شیمیایی ، در دهه های اخیر ،مسایل و مخاطرات فراوانی را همراه داشته است. هر ساله علیرغم مصرف سموم و مواد شیمیایی در کشاورزی نه تنها خسارت ها کمتر نشده بلکه سطوح آلودگی افزایش یافته و فرایند تولید با مشکل روبرو شده است . علاوه بر مسائل و بحران هایی نظیر ظهور آفات و امراض جدید ،مقاوم شدن بیش از ششصد گونه آفات ،بیماری و علف هرز ، مسمومیت ها ، تخریب و فرسایش های شیمیایی شدید خاک ، تهدید سلامت انسان، بروز بیماری های پوستی ، سرطان ها ،مسمومیتهای منجر به مرگ ،بیماری های مزمن ، تخریب محیط زیست و کشت بوم های طبیعی ، بر هم خوردن تعادل های طبیعی ،کمیت تولید نیز با بحران مواجه نموده است این شرایط نشان می دهد که بر خلاف برنامه های که نشان از امنیت تولید بعد از ورود تکنولوری به کشاورزی داشت، اصلی تر ین هدف آن یعنی تولید کافی غذا نیز به خطر افتاده و باعث شده که در دهه های اخیر امنیت و سلامت غذا در قالب پروتکل ها و قرارد های بین الملی مورد توجه قرار گرفته و محدودیت هایی از طریق ایجاد استاندارد ها و مقررات بین الملی در تجارت محصولات کشاورزی ایجاد گردد . اما در این میان جبهه جدیدی متشکل از حامیان کشاورزی مدرن قرار دارند که راه رسیدن به کشاورزی پایدار و فرار از مواد شیمیایی را کشاورزی مدرن می دانند. آنها در مقالات علمی و از طریق رسانه های مختلف عنوان می کنند که کشاورزی ارگانیک پایدار نیست و تولیدات آن به مراتب از کشاورزی مدرن پایین تر است و از این طریق فشار را برای کار برد محصولات ترا ریخته ،هورمونهای رشد ،آنتی بیو تیکهای خوراکی دام ،اشعه دادن و پرتو افکنی و مواد سنتز شده را افزایش داده و کاربردآن را به جای استفاده از مواد شیمیایی که مخاطرات آنرا پذیرفته اند، توجیه می نمایند .بنابر این ملاحظه می شود که در فرایند توسعه کشاورزی ارگانیک چالش های متنوعی مطرح می شود که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
چالش اول : با توجه به این که استراتژی اصلی در کشاورزی ، افزایش کمی تولید و خودکفایی در است ،آیا کشاورزی ارگانیک قادر به تامین غذای کافی و تولید بالا ی محصولات می باشد؟
چالش دوم : تحلیل اقتصادی و هزینه و فایده حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک در کشاورزی ایران چگونه خواهد بود ؟
چالش سوم : سیستم متعارف انتقال یافته های تحقیقاتی در کشور کار آیی مناسب را برای عملیاتی کردن کشاورزی ارگانیک دارا می باشد؟ چالش چهارم : زیر ساختارها و شاخص های پایه توسعه کشاورزی شامل آب ، خاک ، اقلیم ،نیروی انسانی و با توجه به این که کشاورزی در ایران مبتنی بر تولید روستایی در بیش از 70000روستاست .یعنی بالغ بر 80 درصد از تولیدات کشاورزی ایران در فعالیت بهره برداران روستایی ایران شکل می گیرد ، شرایط اقلیمی ایران که میانگین بارندگی در آن 33% میانگین بارندگی جهانی و 50% میانگین بارندگی آسیاست میانگین تبخیر آب سه برابر میانگین تبخیر جهانی است ،متوسط بارندگی یک سوم میانگین دنیا یعنی 250میلی لیتر است و سالانه حدود 90میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی مصرف می شود .که این مقدار 30در صد بالاتر از استاندارد جهانی است و هدر رفت حدود 70 درصد از آب مصرفی در کشاورزی کشور و.... تا چه حد توسعه کشاورزی ارگانیک در کشور را ممکن می سازد .اما بررسی مستندات و مطالعات انجام شده در دنیا نشان می دهد که موارد ارایه شده فوق به هیچ وجه مانع توسعه کشاورزی ارگانیک نیستند و بر خلاف اظهار نظر طرفداران نظریات فوق کشاورزی ارگانیک بسیار ساده و با تکنیک های آسان در هر شرایطی با کمترین ریسکی با شاخص افزایش تولیدات ،کاهش هزینه ها و سلامت محصولات تولیدی قابل اجرا می باشد .بهترین سند برای این ادعا ، مطالعه و بررسی موضوع در کشور ها و مناطقی است که این فرایند اتفاق افتاده است .مطالعات انجام شده نشان می دهد بر خلاف دید گاه های فوق به طور حتم کشاورزی ارگانیک با تکنیک ساده در حال افزایش محصول در بیشتر نقاط جهان می باشد که در بیشتر موارد تا بالای 80 درصد با موفقیت همراه بوده است . است ( New Scientist/2001) .آمار اخیر در 20 کشور جهان در 5تا10 سال گذشته حتی در مناطق دور دست و فقیر از نظر منابع طبیعی نشان از افزایش تولید محصول و کاهش هزینه های تولید در کنار سلامت محصولات تولید شده به روش ارگانیک می دهد (J.Pretty).
.موارد عینی فوق که نه در مساحتهای کوچک بلکه در سطح و تعداد بهره بردار زیاد و در مناطق مختلف شروع و در حال پیاده سازی است نشان میدهد که عملیاتی کردن کشاورزی ارگانیک نه تنها امکان پذیر است بلکه با افزایش کمی تولید و کاهش هزینه ها ی تولید همراه است . در بررسی اثر گذاری زیر ساختار ها در توسعه کشاورزی پایدار ، سند قابل ارایه ، در واقع همان نکته کلیدی موجود در مفاهیم کشاورزی ارگانیک است که عنوان می کند ، توسعه کشاورزی ارگانیک بر اساس انطباق با شرایط موجود است نه تغییر ساختار . یعنی ساختار موجود مانعی بر سر راه توسعه پایدار کشاورزی نیست بلکه فرایند برنامه ریزی خاص و دینامیکی را می طلبد تا بدون دست کاری ساختار موجود ، فرایند کشاورزی ارگانیک و کشاورزی پایدار را عملیاتی نماید. در خصوص کار آیی فرایند انتقال یافته های تحقیقاتی و مکانیسم تحقیق ، ترویج و آموزش، مطمئنا سیستم متعارف موجود به هیچ وجه جوابگوی عملیاتی کردن نظام ارگانیک در سطح جوامع محلی و بهره برداران نخواهد بود و جهت برقراری و توسعه مدیریت جامع توسعه کشاورزی ارگانیک این سیستم نیازمند بازنگری، تحول ،دقت و نگرش خاصی است تا خطاها و بحران های ناشی از هم خوانی یافته های تحقیقاتی و تکنولوری با فرایند مدیریت مزارع توسط بهره بردا ران در مناطق مختلف و با ویژگیهای متنوع اجتماعی و اقتصادی با مشکل و مانع همراه نباشد.مطالعات و بررسی ها نشان میدهد که کشاورزی ارگانیک به سادگی و آرامی قابل پیاده شدن می باشد بدون این که چالشی در فرایند تامین تولیدات کشاورزی ایجاد گردد و کشاورزان حتی در دورترین نقاط و در کمترین سطح بهره برداری و توان مالی دچار ریسک و ضرر گردند . البته این فرایند تنها در پرتو طراحی راهبرد عملیاتی و برنامه اجرایی توانمندی قابل تحقق است که شاخص اصلی موفقیت در این راهبرد ، مدیریت دوره گذر ارگانیک بر اساس یک نظام جامع مبتنی بر پژوهش مزرعه ای کشاورز مدار است که همراه با ایجاد بستر های آموزشی ، توانمند سازی ، نظارت ، صدور گواهی ،بازار و ایجاد شبکه های محلی توانمند اجرا میگردد . عملیاتی کردن کشاورزی ارگانیک ، از طریق ایجاد واحدهای مزرعه ای توانمند سازی کشاورزان تحت عنوان مدارس مزرعه ای کشاورزان ٭(Farmers Field School ) صورت می گیرد . این واحدها ، بر اساس شاخص های اکوسیستمی و بر اساس ویژگیهای خاص هر منطقه طراحی می شوند . درا ین واحدها شکل خاصی از مکانیسم تحقیق ، ترویج و آموزش با عنوان کلی تحقیقات مزرعه ای کشاورز مدار در قالب نظام کلی تحقیق - توسعه *( FPRE@D) پیاده می شود . در این سیستم کشاورزان با یادگیری حاصل از عمل از بذر تا بذر در شناخت و تجزیه و تحلیلی کشت بوم زراعی ماهر شده و بر اساس این مهارت کسب شده فرایند مدیریت جامع مزرعه را با شاخص بهره و ری پایدارازمنابع آب و خاک* (CWPM ) وبا مکانیسم کاهش و بهینه سازی مصرف نهاده های شیمیایی(IPM) را طی یک دوره گذر یک الی سه ساله تحقیق و آزمایش می نمایند. ظرفیت سازی انجام شده منتج به تصمیم گیری پایدار و بدون ریسک کشاورزان برای اقدام مناسب در مدیریت مزرعه خود بر اساس کشاورزی ارگانیک می شود . گروههای آموزش دیده در هر منطقه در قالب تشکل های محلی سامان دهی شده و همزمان توسط خود این گروهها فرایند طراحی نظام نظارت ، صدر گواهی ، بازار یابی و توسعه را در قالب برنامه ریزی ها و حمایت های فنی – اداری پیگیری خواهد شد. این برنامه در قالب نظام جامع پژوهش مزرعه ای باعث می شود که نیازها توسط بهره برداران تعیین و پس از تصمیم گیری و برنامه ریزی توسط خود آنها بسیاری از دخالت های اداری در تولید محصولات کاهش یافته و کشاورز با دانش وسیع و متکی بر تجربیات بومی خود مشکلات را حل کند و کارشناس مزرعه خود باشد .
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن