در فلسفه ی غرب سه مبنای بنیادین برای توجیه موضعگیری های اخلاقی در میان است:

  • قانون طبیعی natural law
  • فایده گرایی utilitarianism
  • حکم مطلق categorical imperative

به طور خلاصه:

قانون طبیعی عبارتست از انگاشتن یک هدف برای هر چیزی در طبیعت و تصمیم گیری برای کارهای انسانی در راستای آن هدف.

فایده گرایی که اشاره دارد تصمیم گیری برای هر عملی بر اساس میزان رضایت و سود آن باید انجام شود. به وارونِ قانون طبیعی، چیزی در درون یک سامانه یا چیز وجود ندارد که تصمیم های اخلاقی را بسازد، بلکه این نتیجه و برآیندِ برآمده از کار است.

حکم مطلق از ایده های کانت ناشی میشوند. در دو گزاره میتوان این را شرح داد:

  • به کاری عمل کن که آرزو داشته باشی این کار فراگیر شود.
  • به سانی کار کن که در برابر مردم، آنها هدف باشند نه وسیله.