●چكیده
امروزه مدیریت زنجیره تامین به عنوان یكی از مبانی زیر ساختی پیادهسازی كسب و كار الكترونیك در دنیا مطرح است. هدف این مقاله مروری بر مباحث مدیریت زنجیره تامین است و در آن پس از بیان مفاهیم آن، ارتباط آن با تجارت الكترونیك و به طور كلی نقش آن در فناوری اطلاعات مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد تا با روشن كردن مفاهیم اصلی مدیریت زنجیره تامین جایگاه آن را در توسعه فناوری اطلاعات به ویژه تجارت الكترونیك تبیین كند.
● مقدمه
در رقابتهای جهانی موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشتری، در دسترس وی قرار داد. خواست مشتری بر كیفیت بالا و خدمت رسانی سریع، موجب افزایش فشارهایی شده است كه قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شركتها بیش از این نمیتوانند به تنهایی از عهده تمامی كارها برآیند. در بازار رقابتی موجود، بنگاههای اقتصادی و تولیدی علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافتهاند. علت این امر در واقع دستیابی به مزیت یا مزایای رقابتی با هدف كسب سهم بیشتری از بازار است. بر این اساس، فعالیتهای نظیر برنامه ریزی عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزی محصول، خدمت نگهداری كالا، كنترل موجودی، توزیع ، تحویل و خدمت به مشتری كه قبلا همگی در سطح شركت انجام می شده اینك به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا كرده است. مسئله كلیدی در یك زنجیره تامین، مدیریت و كنترل هماهنگ تمامی این فعالیتها است. مدیریت زنجیره تامین ( SCM ) پدیدهای است كه این كار را به طریقی انجام میدهد كه مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با كیفیت در حداقل هزینه دریافت كنند.در حالت كلی زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشكیل میشود كه رسماً از یكدیگر جدا هستند و به وسیله جریانهای مواد، اطلاعات و جریانهای مالی به یكدیگر مربوط میشوند. این سازمانها میتوانند بنگاههایی باشند كه مواد اولیه، قطعات، محصول نهایی و یا خدماتی چون توزیع، انبارش، عمده فروشی و خرده فروشی تولید میكنند. حتی خود مصرف كننده نهایی را نیز میتوان یكی از این سازمانها در نظر گرفت.
● تاریخچه مدیریت زنجیره تامین
در دو دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، سازمانها برای افزایش توان رقابتی خود تلاش میكردند تا با استاندارد سازی و بهبود فرایندهای داخلی خود محصولی با كیفیت بهتر و هزینه كمتر تولید كنند. در آن زمان تفكر غالب این بود كه مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیشنیاز دستیابی به خواستههای بازار و درنتیجه كسب سهم بازار بیشتری است. به همین دلیل سازمانها تمام تلاش خود را بر افزایش كارایی معطوف میكردند. در دهه ۸۰ میلادی با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان، سازمانها به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیرش در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید برای ارضای نیازهای مشتریان علاقه مند شدند. در دهه ۹۰ میلادی، به همراه بهبود در فرایندهای تولید و به كارگیری الگوهای مهندسی مجدد، مدیران بسیاری از صنایع دریافتند كه برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایندهای داخلی و انعطاف پذیری در تواناییهای شـــــركت كافی نیست، بلكه تامین كنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین كیفیت و كمترین هزینه تولید كنند و توزیع كنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیكی با سیاستهای توسعه بازار تولید كننده داشته باشند. با چنین نگرشی، رویكردهای زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف دیگر با توسعه سریع فناوری اطلاعات در سالهای اخیر و كاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین، بسیاری از فعالیتهای اساسی مدیریت زنجیره با روشهای جدید درحال انجام است.
● تعریف مدیریت زنجیره تامین
تعاریف مختصر و جامعی كه می توان از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین ارایه داد، عبارتاند از:
▪ زنجیره تامین: زنجیره تامین بر تمام فعالیتهای مرتبط با جریان و تبدیل كالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحویل به مصرف كننده نهایی و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها مشتمل میشود. به طور كلی، زنجیره تامین زنجیرهای است كه همه فعالیتهای مرتبط با جریان كالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل كالای نهایی به مصرف كننده را شامل می شود. دربارهی جریان كالا دو جریان دیگر كه یكی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارد (LAUDON & LAUDON۲۰۰۲)
▪ مدیریت زنجیره تامین : مدیریت زنجیره تامین بر یكپارچه سازی فعالیتهای زنجیره تامین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتكا و مستدام مشتمل میشود. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرایند یكپارچه سازی فعالیتهای زنجیره تامین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازی فعالیتها در زنجیره تامین تــــولید و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON ۲۰۰۲).
بنابراین برای بررسی یك سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف، باید هر دو شبكه تامین كنندگان و كانالهای توزیع در نظر گرفته شوند. تعریف ارایه شده برای زنجیره تامین، موضوعات مدیریت سیستمهای اطلاعات، منبعیابی و تداركات، زمانبندی تولید، پردازش سفارشات، مدیریت موجودی، انبارداری و خدمت به مشتری را در بر میگیرد.برای مدیریت موثر زنجیره تامین ضروری است كه تامین كنندگان و مشتریان با یكدیگر و در یك روش هماهنگ و با شراكت و ارتباطات اطلاعاتی و گفت و گو با یكدیگر كار كنند. این امر یعنی جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان و عرضه كنندگان، مراكز توزیع و سیستمهای حمل و نقل كه بعضی از شركتها را قادر می سازد كه زنجیرههای عرضه بسیاركارایی را ایجاد كنند. عرضهكنندگان و مشتریان باید اهداف یكسان داشته باشند. عرضهكنندگان و مشتریان باید اعتماد متقابل داشته باشند. مشتریان در زمینه كیفیت محصولات و خدمات به تامینكنندگان خود اعتماد میكنند.
علاوه بر آن عرضهكنندگان و مشتریان باید در طراحی زنجیره تامین برای دستیابی به اهداف مشترك و تسهیل ارتباطات و جریان اطلاعات با یكدیگر شریك شوند. بعضی شركتها كوشش میكنند تا كنترل زنجیره تامین خود را با كنترل عمومی عمودی – با استفاده از مالكیت و یكپارچگی تمام اجزای مختلف در امتداد زنجیره تامین از تهیه مواد و خدمات تا تحویل محصول نهایی و خدمت به مشتری به دست آورند. اما حتی با این نوع ساختار سازمانی، فعالیتهای مختلف و واحدهای عملیاتی ممكن است ناهماهنگ باشد. ساختار سازمانی شركت باید بر هماهنگی فعالیتهای مختلف برای دستیابی به اهداف كلی شركت تمركز كند.
● پنج عملكرد برای مدیریت در برابر چالش های زنجیره تامین:
بسیاری از تكنولوژیها و ابزارها در بهبود راهكارهای زنجیره تامین مورد استفاده قرار میگیرد. دامنه پیادهسازی تكنولوژی، راههای جدیدی را برای تغییر ساختار سازمانی از تكنولوژی سختافزار به تكنولوژی نرمافزار و اطلاعات برای سازماندهی میگذارد. برای رسیدن به كارایی و اثربخشی در مدیریت زنجیره تامین پنج عملكرد را برای مدیریت تفكیك كردهایم كه این پنج وظیفه تا اندازهای عاملی برای سازماندهی است.
مهارت و اثربخشی مدیریت زنجیره تامین به صلاحیت و درستی این پنج عملكرد وابسته خواهد بود.
▪ عملكرد۱: ساختار شركای زنجیره تامین:
طراحی زنجیره تامین بر اساس كارایی كه بر روی عوامل استراتژیك و با توجه و نیازمندیهای مشتری برای طراحی زنجیره تامین است، پایهریزی شده است، به طوریكه محدوده محصولات موجود، سرویسها، محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش میدهد. بر پایه آگاهی از محصول نهایی در زنجیره تامین پایهریزی میشود. این به این مفهوم است كه در دوره طولانی، كیفیت محصولات برای ادامه رقابت، باید توسعه و بهبود بیابد. همچنین یكپارچگی زنجیره تامین، میزان رقابتپذیری سازمان را تعیین خواهدكرد .
▪ عملكرد ۲: پیاده سازی ارتباطات مشاركتی:
این بخش به انواع مشاركتهای ضروری برای شركت اشاره میكند. این عملكرد ارتباطات زنجیره تامین را به مشاركت با عوامل خارج از شركت گسترش میدهد. هر تغییری در زنجیره تامین باید به اطلاع شركا برسد و در كل زنجیره پیاده شود.
در این قسمت عملیات پشتیبان فرآیندهای زنجیره تامین بیان می شوند.
ـ سازماندهی تغییرات و نقش عملكردها در تغییرات زنجیره تامین
ـ فرآیند مشاركتی برای طراحی مجدد زنجیره تامین
ـ اجرای ارزیابی ها و نقش آنها
ـ جایگاه عملكرد مدیریت زنجیره تامین درون شركت
▪ عملكرد ۳ : طراحی زنجیره تامین برای سود دهی استراتژیك:
مدیریت زنجیره تامین، مشاركت موثر عوامل خارج از شركت را ایجاب میكند. اما ارتباط هر شركت با شركتهای خارج از آن بسیار مشكلزا است. در مورد شركاءدقت به موارد زیر ضروری است:
ـ مركز رقابت: هدف مدیریت زنجیره تامین و انتخاب شركا چه تاثیری بر اهداف رقابتی دارد؟
ـ انگیزه شركا
ـ ساختار شركا
▪ عملكرد ۴ : اطلاعات مدیریت زنجیره تامین
نقش سیستمهای اطلاعاتی را در اصلاح زنجیره تامین نباید نادیده گرفت. این بخش نقش تكنولوژی را در اصلاح زنجیره تامین نشان می دهد. تغییرات سیستمی باید تغییرات ( اصلاح ) فرآیندها و استراتژی شركت تحت الشعاع قرار دهد.
ـ عناصر سیستم زنجیره تامین
ـ نوآوری تكنولوژیكی
ـ استفاده از وابسته های نرم افزاری
ـ مشكلات موجود در مراحل پیاده سازی
▪ عملكرد ۵: كاهش هزینه زنجیره تامین:
شاخص اصلی بهبودی زنجیره تامین، كاهش هزینه است. این كوششها برای استراتژیها و سیاستهای كارایی انجام می شود. پنج دلیل اصلی هزینه زایی عبارتاند از:
ـ عدم وضوح فرآیند زنجیره تامین
ـ تغییرات رویه های داخلی و خارجی شركت
ـ ضعف موجود در طراحی تولید
ـ وجود اطلاعات ناقص برای تصمیم گیری
ـ ضعف حلقه های زنجیره در ارتباط میان شركا زنجیره تامین
▪ ۶- طرح كلی یك زنجیره تامین :
به طور كلی زنجیرهتامین، زنجیرهای است كه همه فعالیتهای مرتبط با جریان كالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل كالای نهایی به مصرف كننده را شامل میشود. در ارتباط با جریان كالا دو جریان دیگر كه یكی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارد.
محققان و نویسندگان مختلف ، نگرشها و تعاریف متفاوتی را از زنجیره تامین ارایه كرده اند. برخی زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود كرده اند، كه چنین نگرشی تنها بر عملیات خرید رده اول در یك سازمان تمركز دارد. گروه دیگری به زنجیره تامین دید وسیعتری داده و آن را شامل تمام سرچشمههای تامین (پایگاههای تامین) برای سازمان می دانند. با این تعریف ، زنجیره تامین شامل تمام تامین كنندگان رده اول ، دوم ، سوم ... خواهد بود. چنین نگرشی به زنجیره تامین ، تنها به تحلیل شبكه تامین خواهد پرداخت . دید سوم ، نگرش زنجیره ارزش <پورتر> است كه در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیتهای مورد نیاز برای ارایه یك محصول یا خدمت به مشتری نهایی است. با نگرش یاد شده به زنجیره تامین ، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشی از جریان كالا و خدمات به زنجیره اضافه میشود. در واقع بااین دید، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارك ، تولید و توزیع است .● فرآیندهای اصلی
مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرآیند عمده است كه عبارتاند از:
۱)مدیریت اطلاعات
۲)مدیریت لجستیك
۳) مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
▪ مدیریت اطلاعات :
امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است . گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث میشود تا فرآیندها موثرتر و كاراترگشته و مدیریت آنها آسانتر گردد. در بحث زنجیره تامین - همان طور كه گفته شد -اهمیت موضوع هماهنگی در فعالیتها، بسیار حائز اهمیت است . این نكته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره ، مدیریت سیستم های اطلاعاتی و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شركا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهای در سرعت، دقت، كیفیت و جنبههای دیگر وجود داشته باشد. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر در زنجیره خواهد شد. به طور كلی در زنجیره تامین ، مدیریت اطلاعات در بخشهای مختلفی تاثیرگذار خواهد بود كه برخی از آنهاعبارتاند از:
مدیریت لجستیك (انتقال، جابجایی، پردازش و دسترسی به اطلاعات لجستیكی برای یكپارچه سازی فرآیندهای حمل و نقل، سفارش دهی و ساخت، تغییرات سفارش، زمانبندی تولید، برنامه های لجستیك و عملیات انبارداری) ;تبادل و پردازش دادهها میان شركا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنی، سفارشات و...) : جمع آوری و پردازش اطلاعات برای تحلیل فرآیند منبع یابی و ارزیابی ، انتخاب و توسعه تامین كنندگان ; جمع آوری و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ... برای پیش بینی روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا; ایجاد و بهبود روابط بین شركا.
چنانچه پیداست ، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم های اطلاعاتی زنجیره تامین می تواند برروی بسیاری از تصمیمگیریهای داخلی بخشهای مختلف زنجیره تامین موثر باشد كه این موضوع حاكی از اهمیت بالای این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است .
▪ مدیریت لجستیك :
در تحلیل سیستم های تولیدی (مانند صنعت خودرو)، موضوع لجستیك بخش فیزیكی زنجیره تامین را در بر می گیرد. این بخش كه كلیه فعالیتهای فیزیكی از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایی شامل فعالیتهای حمل و نقل، انبارداری، زمانبندی تولید و... را شامل می شود، بخش نسبتا بزرگی از فعالیتهای زنجیره تامین را به خود اختصاص می دهد. در واقع ، محدوده لجستیك تنها جریان مواد و كالا نبوده بلكه محور فعالیتهای زنجیره تامین است كه روابط و اطلاعات ، ابزارهای پشتیبان آن برای بهبود در فعالیتها هستند.
▪ مدیریت روابط:
فاكتوری كه ما را به سمت فرجام بحث راهنمایی می كند و شاید مهمترین بخش مدیریت زنجیره تامین به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است. مدیریت روابط، تاثیر شگرفی بر همه زمینههای زنجیره تامین و همچنین سطح عملكرد آن دارد. در بسیاری از موارد، سیستم های اطلاعاتی و تكنولوژی مورد نیاز برای فعالیتهای مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و می توانند دریك دوره زمانی نسبتا كوتاه تكمیل و به كار گمارده شوند. اما بسیاری از شكستهای آغازین در زنجیره تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است كه بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع می پیوندد. علاوه بر این ، مهمترین فاكتور برای مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شركا در زنجیره است، به گونه ای كه شركا اعتماد متقابل به قابلیتها و عملیات یكدیگر داشته باشند. كوتاه سخن این كه درتوسعه هر زنجیره تامین یكپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شركا و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت است.
● فازهای اصلی مدیریت زنجیره تامین
▪ فاز اول: طراحی مفهومی
فاز اول نشان دهنده استراتژی ساخت است. در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یك تصویر برای آینده و ایجاد یك ساختار برای پیاده سازی تعیین میشود. برای فرآیندهای فاز اول یك مدل ویژه سازمان لازم است كه از یك سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. بحث اصلی در این فاز طراحی مفهومی است كه مدركی برای تصدیق و اجرای دو فاز دیگر است. هدف از اجرای این فاز درك جزییات مربوط به هزینهها و شناخت سیستم و منافع پیادهسازی SCM است.
▪ فاز دوم: طراحی جزییات و تست
این فاز همانطور كه در شكل پایین مشاهده میشود می تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. یعنی جزییات طراحی میشود و به طور همزمان راه حلها در دنیای واقعی تست میشوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها برای پیادهسازی در سیستم به منظور پشتیبانی طراحی زنجیره تامین جدید توصیه میشود.
▪ فاز سوم: پیاده سازی
در این فاز در ادامه فاز دوم، زمانبندی پیاده سازی دوره های بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام میگردد. شكل زیر فازهای اصلی مدیریت زنجیره تامین را نشان میدهد:
● فنآوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین بر رویكردی مشتری محور استوار است. بر این اساس، ارتباط به موقع و كامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. برای تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بستری مناسبی از نرم افزارها و سیستم های اطلاعاتی یكپارچه و شبكه های اكسترانت و اینترانت موردنیاز است. با به كارگیری تجارت الكترونیك در زنجیره تامین نیز می توان بر مبنای مدل)۷ B۲B و۸ (B۲E برای توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات ازطریق شبكه های رایانه ای و به خصوص اینترنت با تامین كنندگان بهره جست.
برمبنای مدلی دیگر از تجارت الكترونیك (E-COMMERCE) شركتهای همكار در یك زمینه به خصوص از طریق شبكههای الكترونیكی نیز می توانند به همكاری و اشتراك مساعی بپردازند. چنین همكاری اغلب بین شركتهــای حاضر در یك زنجیره تامین اتفاق می افتد.
با توجه به این كه بر مبنای مدلی دیگر از تجارت الكترونیك (E-COMMERCE) شركتهای همكار در یك زمینه به خصوص ازطریق شبكه های الكترونیكی نیز می توانند به همكاری و اشتراك مساعی بپردازند. چنین همكاری اغلب بین شركتهــای حاضر در یك زنجیره تامین اتفاق می افتد.
با به كارگیری تجارت الكترونیك در زنجیره تامین نیز می توان برمبنای مدل )۷ B۲B و۸ (B۲E برای توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبكه های رایانه ای و به خصوص اینترنت با تامین كنندگان بهره جست.
● بررسی جایگاه مدیریت زنجیره تامین در پیادهسازی تجارت الكترونیك
به طور كلی مدیریت زنجیره تامین یكی از زیرساختارهای پیادهسازی تجارت الكترونیك است. از دید صنعتی تجارت الكترونیكی بین بنگاهها عمدتا در صنایعی رخ میدهد كه زنجیره تامین در آن جا شكل گرفته باشد. یك تولیدكننده همواره عاملی است كه در وسط فرآیند فعالیت اقتصادی قرار دارد. تولید كننده خود خریدار كالا از تامین كنندگان خود و فروشنده كالایی جدید به خریداران خود است. چون فروشنده به تولیدكننده خود تامین كنندگان دارد و ضمنا خریدار كالا نیز ممكن است خود مشتریانی داشته باشد، ما با زنجیرهای از بنگاهها روبهرو هستیم كه هر كدام هم خریدار و هم فروشنده هستند. این مجموعه شبیه به زنجیر است، زیرا همه به هم وابسته هستند. با مدیریت درست زنجیره تامین همه عناصر موجود در زنجیره منتفع شده و ضمنا با ارایه كالای مرغوب و ارزان جامعه را نیز منتفع میكند. از همین رو یكی از مسایل مهم صنایع در كشورهای پیش رفته «مدیریت زنجیره تامین یا (SCM)، Supply Chain Management» است. یكی از عناصر مهم مدیریت زنجیره خودكارسازی امر خرید و فروش بین اعضای زنجیره است. این امر آن قدر مهم و حیاتی است كه حتی قبل از ظهور اینترنت صنایع خودروسازی و هوافضایی كه بزرگترین و پیچیدهترین زنجیرههای تامین را دارند، خود با صرف هزینه گزاف اقدام به ایجاد شبكه كرده بودند.
در حال حاضر استاندارد EDI كه امروزه با كمك سازمان جهانی استانداردها در محیط اینترنت و بر بستر استاندارد XML برای امور تجاری در حال كاربرد است، از همین شبكههای اختصاصی به وجود آمده است. برای مدیریت زنجیره تامین پایداری زنجیره یك عامل مهم و حیاتی است و معمولا اشكال پیچیده، كارآمد و پایدار مدیریت زنجیره تامین تنها در بنگاههای بزرگ اقتصادی دیده میشود. درحال حاضر در كشور ما در این زمینه كمبود جدی وجود دارد. از یك طرف تعداد بنگاههای اقتصادی بزرگ در كشور بسیار كم است. این تعداد كم هم عمدتا ماهیتی غیرخصوصی دارند و بنابراین خود با مشكل پایداری در مواجه با مسایل سیاسی روبهرو هستند. از طرف دیگر تعداد زنجیرههای تامین پایدار نیز در كشور بسیار كم است. دو نمونه قابل ذكر را میتوان صنعت خودرو و صنایع نفت كشور دانست.
● موانع پیادهسازیSCM
تحولات اخیر كشورهای منطقه آنها را ناگزیر به به كارگیری محصولات مدیریت زنجیره تامین در حوزه صنایع میسازد. پیش بینی میشود در سالهای آتی فرصتهای بازار محصول مناسبی برای محصول در منطقه وجود داشته باشد كه فرصتهای صادرات محصول را فراهم مینماید. این كشورها به عنوان بازار بالقوه محصول در نظر گرفته میشود. به لحاظ ساختاری مهمترین مشكلی كه زنجیره تامین با آن روبروست، مشكل تعدد مراكز تصمیم گیری برای تولید، تبدیل و جریان كالاست. این امر موجب تشدید نوسانات تقاضا در طول زنجیره می شود. هرچقدر از انتهای زنجیره به سمت ابتدای زنجیره (اولین تامین كننده) حركت كنید، نوسانات تقاضا تشدید میگردد. این پدیده به اثر «شلاق چرمی» معروف است. این مسئله موجب افزایش موجودی انباشته میان اعضای زنجیره میگردد كه در نهایت باعث بالارفتن هزینه و قیمت نهایی كالا شده و قدرت رقابت زنجیره كاهش خواهدیافت. فناوری اطلاعات ازطریق تسهیل و تسریع تبادل اطلاعات سازمان و تامین كنندگان را قادر به آگاهی و تامین به موقع احتیاجات یكدیگر می كنــد و این فلسفه تولید به هنگام را قوت میبخشد. در سالهای آتی با رشد صنعت نرمافزار پیشبینی میشود كه محصول در صنایع مونتاژ قطعات الكترونیكی نیز نفوذ داشته باشد. پیشبینی میشود با رواج به كارگیری فنآوری اطلاعات در صنایع و آمادهسازی زیرساختارها و بستر پیادهسازی سیستمهای مدیریت زنجیره تامین حجم تقاضا به طور فزایندهای افزایش یابد.
● بررسی تكنولوژی تولید و برآورد نحوه تامین دانش فنی مورد نیاز
مدیریت زنجیره تامین بر رویكردی مشتری محور استوار است. لذا ارتباط به موقع و كامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. برای تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بستری مناسبی از نرم افزارها و سیستمهای اطلاعاتی یكپارچه و شبكه های اكسترانت و اینترانت موردنیاز است. تولید محصول در داخل یا ارایه محصول از طریق مشاركت با تولیدكنندگان محصول در دنیا امكانپذیر است. كه در در صورت تولید داخل منجر به توسعه صنعت نرمافزار در شركت خواهد شد و در صورتی كه محصول توسط با سرمایهگذاری مشترك با شركت خارجی امكان به كارگیری نیروی متخصص در زمینه بازاریابی و خدمات پشتیبانی نصب و راهاندازی محصول و خدمات پس از فروش را خواهد داشت.
● نتیجهگیری
امروزه شركتها دریافتهاند كه بخش خرید آنها می تواند به طور فزاینده ای در افزایش كارآیی و اثربخشی آنها موثر باشد و به همین دلیل شیوه های خریدشان را تغییر داده و سعی كرده اند تا برای كالاهای خود شیوه خرید مناسب را بیابند، به طوری كه بخش خرید بتواند به عنوان جزیی از شركت ، اهداف استراتژیك خرید شركت را برآورده سازد. برای تحقق این امر هر خرید استراتژیك نیازمند یك برنامه ریزی استراتژیك خرید برای كالای مورد نظر است كه معنای این سخن برقراری یك رابطه استراتژیك با تامین كنندگان است .آشكار است كه برای تحقق این امر باید با تامین كنندگان شایسته و منتخب روابط استراتژیك برقرار كرد تا در جوار همكاری استراتژیك با آنها بتوان به مزایای رقابتی مورد نظر دست یافت.
برای رسیدن به اهداف توسعه فناوری اطلاعات و كسب و كار الكترونیك پیادهسازی راهحلهای مدیریت زنجیره تامین در سازمانها به عنوان ضرورت اساسی مطرح میگردد. توصیه میشود صنایعی نظیر صنعت خودرو، صنایع هوا فضا و پتروشیمی كه تامینكنندگان زیادی دارند از این راهحل برای بهبود ارتباط با تامینكنندگان بهرهگیرند.