تقابل منفعت خواهی دولت‌ها با افزایش قلمرو حاكمیت یا استفاده بیشتر از دریاها، ایجاد چند منطقه دریای كه هر یك دارای وضعیت حقوقی خاصی است، مورد توافق كشورها قرار گرفت. برای تعیین حدود مناطق دریایی تعیین نقاطی به عنوان مبنای اندازه‌گیری ضرورت دارد. مجموع این نقاط فرضی، تشكیل خط مبدأ‌ را می‌دهد. آب‌های پشت این خط به طرف ساحل به عنوان آب‌های داخلی ( Internal waters) بوده، كه دولت‌های دیگر از هیچ گونه حقوق عام در آن برخوردار نیستند و كاملاً در حكم خاك كشور ساحلی محسوب می‌شود. در حقیقت، خط مبدأ این منطقه را از سایر مناطق دریا جدا می‌كند و از طرفی حدود سایر مناطق دریایی از این خط اندازه‌گیری می‌شود.
گاه از خط مبدأ به خط مبدأ‌ سرزمینی تعبیر شده است، علت این نامگذاری آن بوده كه در تحول حقوق دریاها، این خط ابتدا برای اندازه‌گیری دریای سرزمینی[1] مورد استفاده بود و به تدریج با ایجاد سایر مناطق دریایی، برای تعیین حدود سایر مناطق بكار رفت.[2]

انواع خط مبدأ
1- خط مبدأ طبیعی یا عادی:[3]
خط پست‌ترین جزر كامل آب دریا در امتداد طبیعی ساحل كه رسماً توسط كشورهای ساحلی روی نقشه‌های با مقیاس بزرگ تعیین می‌شود.[4] این روش اندازه گیری برای سواحل مستقیم و بدون دندانه مناسب است.

2- خط مبدأ مستقیم یا مصنوعی:[5]
خطی كه از اتصال پیشرفته‌ترین نقاط خشكی به سمت دریا به همدیگر در سواحل مضرس و دندانه دار و یا سواحلی كه تعدادی جزیره در نزدیكی ساحل وجود دارد، تشكیل شده است.[6][7]
3- شرایط ترسیم خطوط مبدأ:
خطوط مبدأ عادی، از آن جهت كه همواره باید در امتداد حد پست‌ترین جزر دریا بر روی ساحل ترسیم شوند، از امتداد طبیعی ساحل فاصله زیادی نخواهند گرفت، لذا دولت‌ها با ترسیم این خطوط نمی‌توانند منطقه زیادی از دریا را تحت حاكمیت خود درآورند. اما خطوط مبدأ مستقیم، كه از اتصال پیشرفته ترین نقاط خشكی در دریا، ترسیم می‌شود، می تواند وسعت زیادی را وارد در قلمرو حاكمیتی كشورها نماید. لذا برای جلوگیری از این امر؛ در ماده 7 كنوانسیون 1982 شرایطی برای ترسیم این خطوط مقرر شده كه اهم این شرایط عبارتند از اینكه

أ‌. خطوط مبدأ مستقیم نباید چنان ترسیم شوند كه از مسیر طبیعی ساحل به نحو فاحشی دور باشند و مناطقی از دریا كه در طرف خشكی این خطوط قرار می‌گیرند باید به حد كافی با قلمرو زمینی مرتبط باشند تا بتوانند تابع نظام آب‌های داخلی قرار گیرند.

ب‌. خطوط مبدأ مستقیم نمی‌تواند از برآمدگی‌های جزری[8] یا به طرف آن‌ها ترسیم شود مگر اینكه فانوس‌های دریایی یا تأسیسات مشابهی كه به طور دائم بیرون از آب هستند در آنها ساخته شده باشد و یا در مواردی كه كشیدن خطوط مبدأ از چنین برجستگی‌هایی مورد شناسایی جامعه بین المللی قرار گرفته باشد.

ت‌. منافع اقتصادی خاص یك منطقه كه موجودیت و اهمیت آن در اثر مرور زمان برای دولت‌ ساحلی به ثبوت رسیده باشد، می‌تواند در ترسیم برخی خطوط مبدأ مستقیم، مورد توجه قرار گیرد.[9]

ترسیم خطوط مبدأ در وضعیت‌های ساحلی مختلف
خطوط مبدأ در برخی وضعیت‌های جغرافیایی خاص، با توجه به وضعیت آن ناحیه، ترسیم خواهد شد.

1- تورفتگی‌های ساحلی
دول ساحلی می‌توانند، دو نقطۀ پیشرفتۀ دهانه تورفتگی را با ترسیم خط مستقیم به هم وصل كند و از آن به عنوان خط مبدأ استفاده كند، مشروط بر آنكه:

الف- فاصلۀ بین دو دهانه تورفتگی بیشتر از 24 مایل[10] دریایی نباشد.

ب- مساحت تورفتگی به اندازه یا بزرگتر از سطح نیمدایره‌ای باشد كه قطر آن خطی است كه دو طرف دهانه تورفتگی ساحل را به یكدیگر متصل می‌سازد.[11]
اگر مساحت تورفتگی كمتر از مساحت نیمدایره باشد از خط مبدأ طبیعی (حد پست‌ترین جزر) یا خطوط مبدأ مستقیم در هنگامی كه درون تورفتگی به صورت مفرس باشد، استفاده می‌شود و دیگر با اتصال دو طرف دهانه تورفتگی، نمی‌توان خط مبدأ را تعیین كرد.

2- خلیج‌های تاریخی
در خلیج‌های تاریخی دو نقطۀ پیشرفتۀ‌ دهانه خلیج را با خط مستقیمی به هم وصل می‌كنند، كه به عنوان خط مبدأ مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای اینكه ادعای یك كشور در تاریخی بودن خلیج مورد قبول واقع شود، وجود دو شرط زیر ضرورت دارد؛
الف- استفاده از خلیج در مدت زمان طولانی
ب- عدم اعتراض سایر كشورها نسبت به استفاده طولانی مدت از خلیج

3- خلیج‌های كوچك هم مرز با چند كشور
در این نوع خلیج‌ها، نمی‌توان خط مبدأ را به وسیله خطی كه دو طرف دهانه خلیج را به هم وصل می‌كند، ترسیم نمود، بلكه از خط پست‌ترین جزر در امتداد ساحل خلیج برای تعیین خط مبدأ استفاده می‌شود.

4- جزایر
«جزیره قسمتی از خشكی است كه به طور طبیعی بوجود آمده و محاط در آب بوده و هنگام مد از آب بیرون است.»[12]
اگر فاصله میان جزایر و قلمرو خشكی بیش از دو برابر عرض دریای سرزمینی باشد، خط پست‌ترین جزر به عنوان خط مبدأ آن خواهد بود و در غیر اینصورت، دولت ساحلی می‌تواند آبهای جزیره را به وسیله خطوط مبدأ مستقیم به سرزمین اصلی متصل نماید.

5- برآمدگی‌های جزری
«برآمدگی جزری؛ قطعه‌ای از خشكی است كه به طور طبیعی بوجود آمده و آب آن را احاطه كرده است و در هنگام جزر بیرون آب اما در هنگام مد زیر آب قرار می‌گیرد.»
«اگر برآمدگی جزری به طور كامل و یا بخشی از آن در فاصله‌ای كمتر از عرض دریای سرزمینی از قلمرو اصلی یا یك جزیره واقع شده باشد، خط جزر آب در این برآمدگی به عنوان خط مبدأ برای اندازه‌گیری عرض دریای سرزمینی قابل استفاده است.»
و چنانچه برآمدگی جزری به طور كامل در فاصله‌ای بیش از عرض دریای سرزمینی از قلمرو اصلی یا یك جزیره قرار گرفته باشد، دارای محدودۀ دریای سرزمینی خاص خود نمی‌باشد»[13] در برخی موارد، برآمدگی‌های جزری را می‌توان به عنونان نقطه‌ای به منظور ترسیم خطوط مبدأ مستقیم به كار گرفت.

6- تأسیسات بندری و جزایر مصنوعی
تأسیسات بندری كه جزء لاینفك تشكیلات بندری می‌باشند، قسمتی از ساحل تلقی می‌شوند و از این لحاظ می‌توان آنها را مبنای ترسیم خطوط مبدأ مستقیم قرار داد. اما تأسیسات جدای از ساحل و جزایر مصنوعی به منزلۀ تأسیسات بندری نیستند.[14]
و فاقد مناطق دریایی می‌باشند از این رو ترسیم خطوط مبدأ برای آنها مطرح نیست.

7- دهانه رودخانه‌ها
«اگر رودخانه‌ای مستقیماً به دریا بریزد، خط مبدد خط مستقیمی خواهد بود كه پست‌ترین نقاط جزر در سواحل دهانه را به یكدیگر متصل نماید.»[15] [16]






[1] . دياي سرزميني؛ (Territorial sea) يكي از مناطق دريايي كه از خط مبدأ شروع مي‌شود و طبق كنوانسيون 1982 حداكثر تا 12 مايل دريايي مي‌تواند ادامه يابد.

[2] . چرچيل، رابين ولو، آلن؛ حقوق بين الملل درياها، ترجمه بهمن آقايي، تهران، گنج دانش، 1377 چاپ دوم، صص 47 و 48.

[3] . Normal Baseline

[4] . ماده 3 كنوانسيون درياي سرزميني 1958 و ماده 5 كنوانسيون حقوق درياها 1982.

[5] . straight Baseline

[6] . ماده 4 كنوانسيون درياي سرزميني 1958 و بند 1 ماده 7 كنوانسيون حقوق درياها 1982.

[7] . ضيائي بيگدلي، محمدرضا، حقوق بين الملل عمومي، تهران، گنج دانش، 1384، چاپ 22، ص 326.

[8] . low – tide Elevations

[9] . موسي زاده، رضا، بايسته‌هاي حقوق بين الملل عمومي، تهران، نشر ميزان، 1382، چاپ دوم، صص 241 و 242.

[10] . هرمايل دريايي، معادل 1852 متر است.

[11] . ماده 7 كنوانسيون دياي سرزميني 1958 و ماده 10 كنوانسيون حقوق درياها 1982.

[12] .بند 1 ماده 10 كننوانسيون درياي سرزميني و بند 1 ماده 121 كنوانسيون حقوق درياها 1982.

[13] . ماده 11 كنوانسيون درياي سرزميني 1958 و ماده 13 كنوانسيون حقوق درياها 1982.

[14] . ماده 11 كنوانسيون حقق درياها 1982 ، ماده 8 كنوانسيون 1958 درياي سرزميني.

[15] . ماده 13 كنوانسيون 1958 درياي سرزميني، ماده 9 كنوانسيون 1982 حقوق درياها.

[16] .چرچيل، رابين، دلو، آلن پيشين، صص 57 تا 70.