در ادامه بحث ژئوشیمی من هم میخوام مطالبی درباره شهاب سنگها براتون بزارم شاید بدرد بعضیها بخوره
بخش اول

شهاب سنگها چیستند؟
شهاب سنگها اجرامی طبیعی هستند که در سقوطشان از فضا بر زمین سالم می مانند. شهاب سنگها را معمولا به نام محلی که هنگام سقوط در آن حوالی دیده شدند و یا محل یافتن آنها می نامند .
متون مربوط به شهابسنگها سرشار از نامهای عجیبی مانند (( کامپول سی یه لو )) (آرژانتین) ، پرایری داگ کریک ( ایالات متحده آمریکا) است
اغلب شهابسنگها تکه سنگهایی هستند که معمولا اندکی آهن- نیکل فلزین در خود دارند. بقیه به کل از جنس آهن-نیکل هستند و به همین سبب از سنگهای آشنای زمینی متفاوتند.
ما به طور معمول شهاب سنگها را جسمی یکپارجه تصور می کنیم که از چند گرم نا چندین تن وزن دارد، اما سقوط شهاب سنگها در برخی موارد شامل هزاران قطعه سنگ یا آهن است که وزن آنها روی هم به چندین تن می رسد. چنین مواردی را (( بارش شهاب سنگی)) می نامند. به هر قطعه جداگانه از بارش های شهاب سنگی ، پاره می گویند.

جنس شهاب سنگها از چیست
شهاب سنگها از کانی ها ساخته شده اند. کانی هایی که بیشتر آنها در سنگهای زمینی نیز یافت می شوند. کانی ها آرایشی از عناصر شیمیایی از قبیل آهن،آلمنیوم،اکسیژن و سدیم هستند که مانند آجرهای ساختمان، سنگها از اجتماع آنها ساخته می شوند تمام عناصر شناخته شده در شهاب سنگها یافته شده اند هرچند برخی عناصر نظیر هیدروژن و هلیم علی رغم فراوانی شان در ستارگان، و در جهان بطور عام ، در آنها به ندرت یافت شده اند . به این ترتیب شهاب سنگها از موادی آشنا ساخته شده اند ، با این تفاوت که نسبت آنها با موادی که در سنگهای زمینی دیده شده متفاوت احتمال بسیار می رود در درون زمین سنگهایی وجود داشته باشند که شبیه بعضی از شهاب سنگها باشند.

شهاب سنگها بر اساس ترکیب کلی به سه گروه سنگی ، آهنی و سنگی- آهنی تقسیم می شوند. شهابسنگ های سنگی همانگونه که از نامشان بر می آید عمدتا از کانی های سنگی ساخته شده اند و بر اساس بافت به کندریت ها ، که حاوی کندرول های کوچک و تقریبا کروی هستند، و آکندریت ها که مشابه برخی سنگهای زمینی هستند تقسیم می شوند. کندرول واژه ای از ریشه ای یونانی به معنی ((درشت دانه )) است. بنابراین کندریت یعنی درشت دانه ای و آکندریت یعنی بی درشت دانه ای .
تقریبا تمام کندریت ها علاوه بر کانی های سنگی، کمی آلیاژفلزی آهن- نیکل نیز دارند. با توجه به بافت کندریت ها و به دلیل اختلاط سنگ و فلز در آنها می توان مطمئن بود که شهابسنگهای کندریتی از هنگام تشکیل هرگز ذوب نشده اند، زیرا در این صورت سنگ و فلز موجود از یکدیگر جدا می شدند. در مقابل در آکندریتها، فلز کمیاب یا نایاب است. عقیده بر این است که وقوع ذوب در سیارات کوچک یا سیارکهایی که مخلوطی از کانیهای سنگی و آهنی بودند سبب شد تا فلز به عمق سیارک، و مایع مذاب سنگی، همانند سرباره کوره بلند ذوب آهن، به سطح آن منتقل شود. به این شیوه ، فلز در هسته های سیارکی ، که منشا بسیاری از شهاب سنگهای آهنی هستند، متمرکز شدند و مواد مذاب سنگی پس از انجماد یه صورت سنگهای آذرین، چیزی شبیه گدازه های بازالتی زمین، زمین در آمدند. بخشی از سنگهای آذرین که به سطح سیارک نزدیک تر بودند بر اثر برخورد، شکسته شدند و تشکیل خاک دادند. مشابه این (( خاک)) در آکندریتها یافت می شود.

کندریت ها
شهاب سنگ های سنگی : کندریت ها
تقریبا 90 درصد شهاب سنگ هایی که سقو طشان مشاهده می شود همانند آنهایی که در قطب جنوب یافت شده اند ، کندریتی هستند . این ها نوعی شهاب سنگ سنگی هستند که به جز چند استثنا، همگی حاوی فلز و سولفید هستند و تقریبا تمام آنها کندرول دارند – دانه های گرد میلیمتری که عمدتا سیلیکاتی (سنگی) هستند و به سیاری از آنها بر اثر سرد شدن و انجماد سریع قطره های مذاب پدید آمده اند. ذوب چنین موادی نیازمند دمایی تقریبا 1400 درجه سانتی گراد است و این موضوع نشان می دهد که هنگام پیدایش منظومه شمسی حداقل یک بار، رویداد گرمایشی بزرگی در سر تا سر منظومه رخ داده است.
هرچند کندرول های درون شهاب سنگ های کندریتی، مذاب های جامد شده یه قطعات ساییده سنگ های آذرین هستند، این ذوب پیش از آن که اجزاء مختلف آن گرد هم جمع شوند و کندریت ها را بسازند، رخ داده است.خود کندریت ها پس از شکل گیری دیگر ذوب نشده اند.
از آنجا که کندریت ها از زمان شکل گیری ، دیگر ذوب نشده اند، و نیز به دلیل انکه آنها مخلوطی از کانی های سنگی، فلزی و سولفیدی هستند، عقیده بر این است که آنها نمایانگر همان موادی هستند که زمین حدود 4550 ملیون سال پیش از آنها ساخته شد. در واقع، ترکیب شیمیایی کندریت ها همانندی نزدیکی با خورشید دارد، البته اگر عناصر گازی از قبیل هیدروژن و هلیوم را به حساب نیاوریم.
با تمام این ها کندریت ها از نظر شیمیایی تفاوت های بسیاری میان خود دارند. در شمار اندکی از آنها، آب و ترکیبات آلی وجود دارد، اما هیچ ردی از الیاژ آهن – نیکل به چشم نمیخورد.
در مقابل، کندریت های دیگری هستند که شامل بیش از 20 درصد فلز، و مقادیر ناچیزی کانی های کمیاب کم اکسیژن که در زمین به طور طبیعی شکل نمیگیرند، هستند. یکی از آنها ناینینجریت، نوعی سولفید منیزیم – آهن است که افتخار دکتر ناینینجر نامیده می شود. بیشتر کندریت ها میان این دو حد کم فلز و پر فلز قرار میگیرند و از 2 تا 20 درصد الیاژ آهن- نیکل در خود دارند، اما آب و کربن آنها ناچیز است.
دانشمندان بسیاری عقیده دارند که اجزاء سازنده کندریت ها در ابر گاز و غباری که سحابی پیش خورشیدی نام دارد و منظومه شمسی بعدها از آن پدید آمد شکل گرفته اند. طبق یک نظریه رایج، در بخش های غلیظ تر این سحابی، گوی های غبارینی پا به عرصه نهاده اند که بر اثر برخورد با یکدیگر، صاعقه و یا عوامل دیگر ذوب شدند و تشکیل کندرول ها را داده اند. کندرول ها سرد شدند و ضمن به دام انداختن غبار، به یکدیگر پیوستن تا سرانجام آنقدر بزرگ شدند که از اجتماع آنها سیارات کوچکی پدید آمد. شهاب سنگ های کندریتی، خرده های کوچکی از این سیارک ها هستند. دانشمندان دیگر بر این باورند که کندریت ها آثار کهن ترین دوره شکل گیری سیارات نیستند. در بعضی از کندریت ها به ندرت قطعه سنگ هایی دیده می شوند که گویی قبل از این در مقیاسی بزرگ و سیاره ای دست خوش ذوب شده اند. پس سیارات پیش از این کندریت ها وجود داشته اند و از این جا نتیجه میگیرند کندرول ها و کندریت ها محصول برخورد میان سیاراتی هستند که شاید فقط چند 10 یا چند 100 کیلومتر قطر داشته اند. همین کندریت ها مقدار کمی غبار دارند که در جو ستاره ها شکل گرفته است. بنابراین شهاب سنگ های آنها آثاری از مرحله سحابی را حفظ کرده اند.

کندریت های کربن دار
شهاب سنگ های سنگی: کندریت های کربن دار
تحت این نام فقط حدود 90 شهاب سنگ شناخته شده اند، اما علی رغم تعداد کم، آنها مقادیر زیادی اطلاعات گوناگون درباره پیدایش خورشید و سیارات، و نیز خود حیات در اختیار میگذارند. بیشتر کندریت های کربن دار حاوی کندرول ها و اجسام دیگری هستند که در دمای زیاد تشکیل شده اند و در خمیره ای از رس جای گرفته اند که حاوی آ ب است.
درون این خمیره، ترکیبات آلی کربن، هیدروژن، اکسیژن و نیتروژن، یعنی عناصر اصلی سازنده یاخته های زنده، وجود دارند. برخی از این ترکیبات در سازواره های زنده زمینی بسیار کمیابند. به همین دلیل تصور می رود که ترکیبات این شهاب سنگها در فضا بی آنکه حیات دخیل باشند شکل گرفته اند. ترکیبهای آلی شهاب سنگها نشاندهنده آن هستند که بیش از آغاز حیات چه موادی از فضا بر زمین می بارید. با مطالعه آنها می توان خط سیری را که در نهایت به پیدایش حیات در زمین انجامید تعیین نمود .
در کندریتهای کربن دار، خمیره همچنین شامل بلورهای ریز الماس و کربور سیلسیم است. این کانی ها در خود گازهایی دارند که نشان میدهد آنها در جو ستاره های پر جرم، موسوم به غول پیکران سرخ شکل گرفته اند. ماده ای که از غول پیکران سرخ بیرون می ریخت در تشکیل ابر گاز و غباری که خورشید و سیارات از آن پدید آمدند شرکت داشت. اینکه دانشمندان می توانند در آزمایشگاه ،غبار ستاره ای را جدا کنند و به مطالعه فرایندهایی که ده ها بلکه صدها میلیون سال پیش از پیدایش منظومه شمسی، وزمین وماه، رویداده اند بپردازند بسیار هیجان برانگیز است.
کندریت ها کربن دار حاوی کانی های کمیابی از اکسیدکلسیم و آلمنیوم هستند که در مقابل حرارت زیاد، مقاومت می کنند. این کانیها احتمالا نخستین کلوخ هایی هستند که درست بیش از پیدایش سیارات، در درون سحابی داغ اولیه متراکم شده اند. آنها روزنه ای فراهم می کنند به سوی رویدادهایی که الماس ها را پدید آورند و در نهایت به پیدایش منظومه شمسی انجامید.

آکندریت ها
شهاب سنگ های سنگی: آکندریت ها
از میان3000 شهاب سنگ سنگی که میشناسیم، حدود 140 تای آنها اصلا کندرول ندارد و حاصل فرایندهای آذرین هستند. یعنی مانند گدازه های بازالتی زمین بر اثر ذوب پدید آمده اند. اغلب آکندریت ها پاره سنگ هایی هستند که از سنگ مذاب یا ماگمایی که در داخل سیارک ها ایجاد شده است، متبلور شده اند. همچنین 13 سنگ هستند که از ماه جدا شده اند و 8 سنگ دیگر نیز احتمالا منشاء مریخی دارند (و 4 مورد آن سقوط عینی بوده است).
از نظر شیمیایی اکثر آکندریت ها به بازالت، معمول ترین نوع گدازه در آتشفشان های زمینی،شباهت دارند. سنگ های بازالتی اغلب سیاه رنگ و بی نمود هستند زیرا بلور های آنها به دلیل انجماد سریع آنقدر ریز هستند که به چشم نمی آیند. اگر بازالت، درون زمین سرد شود بلورهای آن درشت تر می شوند زیرا انجماد آهسته، به آنها فرصت می دهد تا بیشتر رشد کنند. اندازه بلورها در آکندریت ها نشان می دهد که آنها کاملا به آهستگی، درون یک سیاره یا سیارک، سرد شده اند.
به طول خلاصه، تصور می رود که آکندزیت ها محصول ذوب در داخل سیارک ها یا سیاره هایی هستند که ترکیبی شبیه به آکندریت ها داشته اند. گوناگونی شیمیایی در میان آنها دیده می شود. برای مثال، آکندریت های پر کربنی وجود دارند که با بعضی کندریت های کربن دار نسبت دارند.
سیارات و سیارک ها اندکی پس از پیدایش از درون داغ شدند و بخشی از آنها ذوب شد. این فرایند هنوز هم در زمین جریان دارد و آتشفشان هایی پدید می آورد که 2400 ملیون سال پیش در سیارک ها،2900 ملیون سال پیش در ماه و احتمالا 1000 ملیون سال پیش در مریخ خاموش شدند. گرم شدن مخلوط نخستین کانی های سنگی، فلز، و سولفات، مایعاتی پدید آورد. مایعات چگال و پرفلز به عمق سیاره یا سیارک ها فرو رفتند و هسته را پدید آوردند. مایعات سنگی بالا آمدند و به شکل سنگ های بازالتی غنی از کلسیم و آلمنیوم،جامد شدند. مواد سنگس که بر جای مانده از نظر کلسیم و آلمنیوم فقیر بودند اما از نظر منیزیوم که در کانی اولیوین وجود دارد غنی بودند. در شهاب سنگ ها هم مایعات منجمد شده و هم پسمانده های آنها در آکندریتهای بازالتی یافت می شوند.
بعضی آکندریت های بازالتی، موسوم به هاواردیت ها بخش هایی از خاک روی سطح سیارک ها هستند که به هم چسبیده اند. در آنها بلورهای شکسته و قطعاتی از سنگ های بازالتی با مواد کندریتی کمیاب دیده می شود. بافت هاواردیت ها شاهدی بر این است که آنها محصول فشردگی موادی هستند که طی صد ها میلیون سال در برخوردها خرد شده اند.
هاواردیت ها از سطح اجرامی جدا شده اند که فاقد جو بوده ان. این را از آنجا می دانیم که دانه های درون آنها در معرض بمباران باد خورشیدی بودند. خورشید فقط نور نمی تابد. انرژی تابشی درون آن چنان مهیب است که بخش اندکی از جرم آن را به شدت به بیرون پرتاپ می کند و این ذرات به صورت باد خورشیدی از آن روان می شوند. جو زمین همانند سپری محافظ بیشتر این ذرات را متوقف می کند و به همین سبب باد خورسیدی تقریبا بر سنگ های سطح زمین بی تاثیر است. اما هارواریت ها بلورهایی دارند که به شدت از ذرات باد خورشیدی آسیب دیده اند. بنابراین باید از سطح اجرامی جدا شده باشند که جو ندارند. دانشمندان پیش بینی کرده بودند که اثر آسیب باد خورشیدی باید در دانه هایخاک سطح ماه مشهود باشد. اما خود این اثر فقط چند ماه قبل از فرود آپولو-11 در 1969 م.1348 ش. در یک هاواردیت زمینی مشاهده شد.
برخی هاوادیت ها 3500 تا 4000 ملیون سال عمر دارند و بمباران ذرات آنها با باد خورشیدی نیز در همان زمان اتفاق افتاد. این نکته نشان می دهد که محیط تابشی محدوده داخلی منظومه شمسی، که شامل زمین می شود، از آن هنگام تغییر چندانی به خود ندیده است. این موضوع در مورد خورشید نیز صدق می کند.