تاثير سياست هاي پولي بر سطح بيکاري از طريق تحليل منحني فيليپس نيو کينزين در ايران جلايي سيدعبدالمجيد*,شيرافكن مهدي * بخش اقتصاد، دانشگاه شهيد باهنر كرمان
شناسايي و تبيين ارتباط بين بيکاري و تورم در اقتصاد کشور، به لحاظ تصميم گيري هاي اقتصادي از جايگاه خاصي برخوردار است؛ اين مقاله کوششي در جهت شناسايي روابط دقيق بين پديده هاي فوق در بلند مدت و کوتاه مدت است. هدف مقاله، بررسي تاثيرگذاري سياست هاي انبساطي پولي در اقتصاد ايران با توجه به منحني فيليپس (نيو کلاسيک ها و نيوکينزين ها) بر ميزان طبيعي بيکاري و بيکاري تورم غير افزايشي(NIIRU) و بررسي عوامل تاثيرگذار بر اين دو متغير براي دوره زماني 1338-1384 است. بدين منظور از روش هاي سري زماني مبتني بر تکنيکVAR و روش هاي ساختاري مبتني بر تکنيک OLS استفاده شده است. در اين تحقيق به منظور تعيين مقادير غير قابل مشاهده نرخ تورم انتظاري، ميزان طبيعي بيکاري و توليد بالقوه از روش فيلتر هادريک – پرسکات استفاده شده است. نتايج حاصله تاييدکننده نظريه کينزين هاي جديد در اقتصاد ايران با در نظر گرفتن انتظارات تطبيقي و انتظارات عقلايي است؛ يعني منحني فيليپس در اقتصاد ايران با در نظر گرفتن هر دو فرض انتظارات تطبيقي و انتظارات عقلايي در بلند مدت و کوتاه مدت داراي شيب منفي مي باشد و سياست هاي پولي انبساطي در تمام موارد فوق مي تواند متغير هاي واقعي را تحت تاثير قرار دهد.
كليد واژه: منحني فيليپس، انتظارات تطبيقي، انتظارات عقلايي، سياست هاي پولي، مدلVAR و روش OLS