اگر نگاهی به تاریخچهی زندگی مشهورترین افراد چپدست بیندازید، به نامهایی چون «آلبرت انیشتین» برمیخورید، حتی ممکن است به افرادی که چپدستی خود را به نبوغ او گره میزنند، برخورد کرده باشید اما مسأله اینجاست که چپدست بودن «انیشتین»، یک افسانه است. برای مثال، هزاران عکس از او موجود است که با دست راست خود، در حال نوشتن است!
برتریِ دستها، ریشه در مغز دارد. راستدستی افراد، بهواسطهی برتری نیمکرهی چپ آنان میباشد و برعکس.
95درصد راستدستان، دارای نیمکرههایی هستند که عملکردی تقسیمشده دارند اما تنها 20درصد از چپدستان دارای مغزی هستند که اینچنین تقسیمبندی در وظایف نیمکرههایشان وجود دارد. نیمکرهی چپ، بهطور اختصاصی عهدهدار زبان و گفتار و نیمکرهی راست، مسؤول هیجانات و پردازش تصویریست.
«دکتر مایکل کوربالیس»، استاد دانشگاه «اوکلند» بهعنوان یک متخصص در زمینهی نیمکرههای مغزی، اعتقاد دارد بهرهجستن نیمکرههای مغز از وظایف متفاوت، بازدهی مغز را افزایش میدهد. او میگوید امتیازی برای برتری نیمکرهها وجود دارد به اینصورت که کارکردهای متفاوت، متمرکز به یک نیمکرهی خاص میشوند.
«کوربالیس» اعلام کرده که حدود 90درصد مردم، راستدست هستند و 10درصد باقیمانده، مجموعهای از چپدستان و افرادی با قابلیت استفاده از هر دو دست میباشند.
برای سالهای متمادی، شواهدی نقل میشد مبنی بر اینکه چپدستان، ممکن است تفکر خلاقانهتری نسبت به راستدستان داشته باشند و تحقیقات اخیر نیز آنرا تأیید میکند. طی تحقیقی در سال 2007، مشخص شد که موسیقیدانان، نویسندگان و نقاشان، بهطور معنیداری گرایش به چپدستی دارند. «کوربالیس» در این خصوص نظریهای دارد:
«راستدستان شاید خود را به ایدهای محدود سازند اما چپدستان، آن ایده را قبول داشته و در عینحال مایلاند راهحلهای دیگری نیز ارائه دهند.»
«کوربالیس» اعتقاد دارد برای هر جامعهای، بسیار خوب است که افرادی در آن وجود داشته باشند که خارج از چهارچوبهای عادی و معمول فکر کنند.
«دکتر کریستوفر روبک»، استاد اقتصاد دانشگاه «لافایت» آمریکا، اعتقاد دارد که چپدستان، خلاقیت خود را بهطور مستقیم در بانک ذخیره میکنند. او در مطالعهای دریافت که در شغلی یکسان، چپدستان در مقایسه با راستدستان، درآمد بالاتری کسب میکنند (بهطور میانگین 15درصد). در این زمینه است که تفکر خلاقانه، ارزشهای خود را به نمایش میگذارد. چپدستان نیز به میزان بالاتری بهدنبال بازگشت به تحصیل یا ادامهدادن آن میباشند.
قضاوت نهایی چیست؟
وضعیت انسان، مجموع تعادل بین همسازی و ناهمسازیست؛ عقلانیت در برابر خلاقیت، ایدههای نو در برابر راهحلهای سنتی.
یافتههای «کوربالیس» نشانداد که چپدستان و راستدستان، نمرات هوشی مشابهی کسب کردند اما افرادی که با قابلیت استفاده از هر دو دست شناخته میشوند، به مقادیر اندکی، نمرات پایینتری بهخصوص در ریاضیات، حافظه و استدلال کسب کردند.
این نتایج با یافتههای پیشین «کوربالیس» همگام بودند که در آنها افرادی که از هر دو دست خود استفاده میکنند را دارای میزان بالاتری در «اندیشهپردازی جادویی» میدانست. برای مثال اگر فردی در تلویزیون در حال صحبت باشد، شخص بنا به گرایشات و تمایلات خود، احساس میکند این صحبتها خطاب به اوست یا میتواند حس کند که در مورد او صحبت میشود.