باستانشناسی زیر آب یا به تعبیری دیگر، باستانشناسی دریایی «هیپو آرکئولوژی»
نسبت به باستانشناسی خاکی، دانشی نسبتاً جوان است. تاریخچه باستانشناسی زیر آب در شکل علمی خود در اروپا به سال ۱۸۰۲ میلادی بازمیگردد، یعنی زمانی که غواصان یونانی از خردهریزهای آب آورده ناو «منتور» نزدیکیهای جزیره «آنتی سیتر» صندوقچههای محتوی پارچههای پربهای «پارتنون» را از آب بیرون آوردند.
اهتمام، ایرانیان نسبت به این رشته از دانش اندکی دیر، یعنی در سال ۱۳۷۷ شمسی صورت گرفت. این کار،گرچه مستلزم ابزارهای دقیق و پیشرفته، دانش فنی و هزینههای بسیار است، اما کاری بایسته و دقیق است که میتواند بسیاری از گوشههای ناروشن تاریخ ما را روشن کند.
در جستار حاضر، نویسنده ضمن تعریف اصطلاح باستانشناسی و سرگذشت دانش جدید باستانشناسی زیرآب، با ذکر تاریخچهای از دریانوردی و نیز جنگهای دریایی ایرانیان در ادوار مختلف تاریخ و ارایه نمونههایی از یافتهها و کشفیات مهم باستانشناسان دریایی، اهمیت و لزوم گسترش این دانش جدید را در کشورمان مورد تأکید قرار داده است.
باستانشناسی در سطح خشکی به دلیل سهولت کار، ابزار ساده، سهولت رفت و آمد، هزینه کم و مشاهده مستقیم نمونههای مختلف، پیشرفت قابل چشمگیری داشته است. لیکن باستانشناسی زیر آب، بسیار پیچیده نیازمند ابزار پیشرفته است و هزینه سرسامآور علیرغم اینکه به صورت علمی، مراحل نخستین خویش را طی میکند، کاوشهای آن، نکات تاریک تاریخی بسیاری را برهمگان معلوم ساخته است.
تا امروز، بزرگترین کشفیات مربوط به زندگی ملتها و فرهنگهای باستانی، مرهون باستانشناسان سطح زمین (خشکی) بوده است. به عبارتی میتوان گفت: باستانشناسی زیرآب، مکمل باستانشناسی خشکی بوده، که سعی دارد همگام با باستانشناسی روی زمین، آثار مدفون از اعماق دریاها، اقیانوسها، خلیج و کانالها، را کشف نماید. انسان امروز در ادامه پیروزی جهان زیر دریایی خود، هرسال شاهد کشف آثار تازه شهرها، روستا و قصبهها، دهکدهها، کشتی و ناوهای غرق شده، اجساد و اشیاء ارزشمندی است که بررسیهای علمی انجام گرفته، توانسته نقش مهمی را در تکمیل پروژههای باستانشناسی روی خشکی فراهم آورد. باستانشناسی آبی را که مترادف باستانشناسی دریایی است، «هیپو آرکئولوژی» نامیدهاند.
تعریف علم باستانشناسی
باستانشناسی را تعاریف متعددی است. معنی تحتالفظی آن دو واژه باستان. یعنی قدیمی و کهن و شناسی یعنی شناخت و شناختن.
باستانشناسی از نظر خانم کنتور آمریکایی، علم پی بردن به گذشته بشر، با مطالعه آثار به جای مانده است.
باستانشناسی میکوشد تا تاریکیهای تاریخ تمدن بشر را بر ما معلوم سازد. باستانشناسی سرچشمه تاریخ است و دادههای آن در جای خود، به عنوان اسناد تاریخی محسوب میگردند. دادههایش، همان دگرگونیهایی است که بر اثر اعمال انسانی در جهان مادی روی میدهد، یا به عبارتی ثمرات رفتار انسانی است که به صفت سنگواره درآمده است. واژه لاتینی آن از دو کلمه « Arco» به معنی قدیمی و « Logie» یعنی شناخت، گرفته شده است. تاریخ از ریشه یونانی هیستوریا، به معنی تحقیق از روایات و حکایات گرفته شده است ولی باستانشناسی، تحقیق و کاوش در زندگی، فرهنگ، تاریخ اقوام و ملل گذشته است. علم باستانشناسی ) Archaeogie( در کنار «سکهشناسی، خطوط باستانی، کتیبه بررسی مهرها، مستندات، سالنامه و سنگ قبور و دیگر آثار، توانسته ابهامات بسیاری از تاریخ قرون کهن را از میان بردارد.
تاریخچه باستانشناسی زیر آب در ایران
آب مایعی است که بقای حیات بشر و موجودات پیرامون او بدون آن، امکانپذیر نبوده، و از روزگاران کهن، ایرانیان جهت استفاده بهینه سعی در مهار آن داشتهاند.
در تاریخ اسطورهای ایران اشاره شده که منوچهر، پادشاه ایرانیان در ۳۴۰۰سال پیش
دستور داد تا «کاریز» را به برزگران بیاموزند. در تاریخ آمده است که کوروش بزرگ پس از فتح سرزمین سوریه در آسیای صغیر به بابل که همچون دژی مستحکم بود، حمله کرد ودیدهبانان بابلی، سپاه ایران را درحال حفر کانالی دیدند و به آنها ریشخند زدند، تا اینکه سپاه به انحراف آب رودخانه و پایین افتادن سطح آب فرات از رود عبور کردند و وارد بابل شدند. پس از وی، پسرش کمبوجیه به فکر حفر کانال سوئز افتاد، که به دلایل نابسامانی کشور و اوضاع سیاسی، مجبور به ترک سرزمین مصر شد تا اینکه «داریوش» کانال را حفر کرد و دریای سرخ و رود باستانی «نیل» را به هم پیوند داد. و بدین طریق، کشتیهای جنگی از دریای مدیترانه وارد سرزمین باستانی «مصر» شدند. خشایارشاه؛ پسر داریوش در ۴۸۰پ.م با سپاهی بزرگ از کشتیهای جنگی، به یونان یورش برد.
مکلوتی (۱۹۸۴م.) اظهار میدارد: ایرانیان نخستین مردمانی بودند که با ساختن چرخ آبی، آب رودخانهها را به زمینهای زراعی، جاری کردند.
غواصی یا «ژرفروی» در ایران، سابقهای کهن دارد. خشایارشاه از این روش، برای بیرون کشیدن صندوقچههای طلا و جواهرات کشتیهای غرق شده استفاده میکرد.
اپولونیوس فیلسوف یونانی ساکن رود «دز» اشاره دارد که غواصان دریای پارس درحالی که ظرف کوچکی حاوی گیاهی خوشبو و تهیجکننده در دست داشتند در اعماق آبها باعث میشدند صدفهای دریایی «لب باز کرده، و با شاخهای میانتهی، صدف را بیرون میکشیدند. براساس یافتهها و مدارک باستانشناختی، کهنترین سند دریانوردی ایرانیان، «مهری» است که در چقامین خوزستان به دست آمده است. تاریخ تمدن این ناحیه به شش هزار سال «پم» میرسد. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینان نشان میدهد. در این کشتی، یک سردار سرفراز ایرانی بازگشته از جنگ نشسته و در کنار او اسیران زانو زده دیده میشوند. در این اثر گلی، یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم، دیده میشود. نقش برجستههای پاسارگاد، بیانگر توانمندی دریای ایرانیان و فرمانروایی آنان بر هفت دریاست. این قوم با حضور در بنادر و سواحل آفریقا، مانند: زنگبار هندوستان، چین، دریای سیاه، و مدیترانه، فرهنگ و تمدن باستانی تاریخی ایران را در سراسر جهان شناساندند.
ء آرتیمس؛ نخستین زن دریانورد ایرانی است که در حدود ۲۴۸۰سال پیش، فرمان دریاسالاری خویش را از خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد. در سال۴۸۴پ.م زمانی که فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونان از سوی خشایارشاه صادر گردید، وی یکی از فرمانروایان سرزمین کاریه بود، که با ۵فروند کشتی جنگی خود، به نیروی دریایی ایران ملحق شد. در این نبرد که ایرانیان فاتح این جنگ بودند، ۱۲۰۰کشتی جنگی و ۳هزار کشتی حملونقل را هدایت میکردند. «آرتیمس» در نبرد سالامین، از خود رشادتها نشان داد و خشایارشاه نشان دریاسالاری را به وی اهداء کرد.
نبردهای تاریخی که در پهنه اقیانوسها و دریاها صورت گرفته، باعث پدید آمدن دانش باستانشناسی زیر آب شده است.
علم باستانشناسی زیر آب، با اینکه نوپاست، اما توانسته خدماتی شگرف به تاریخ و تمدن بشری نماید. شاید ارزشمندترین حاصل این کار، کشف کتیبهای است که در کانال سوئز از داریوش هخامنشی به دست آمد و بیانگر حاکمیت مطلق نیروی دریایی ایران در روزگار کهن بر دریای پارس است.
در یک پروژه مشترک، باستانشناسان، کانادایی - یونانی، برای کشف بقایای ناوگان جنگی ایرانیان در یک طوفان شدید به سال ۴۹۲ ق. م در حوالی یونان، کار خود را آغاز کردند،که در حین کاوش، چندین کلاهخود و سرنیزه، نزدیک کوه آتش در شمال شرقی یونان کشف کردند. کاترینا؛ کارشناس یونانی با همکاری دکتر واشمن، هدایت این پروژه را در دست داشتند. هرودوت ، علت غرق شدن کشتی ایرانی را، برخورد با کوه «آتوس» دانسته است. در کشفیات سال ۱۹۹۹ م. در حوالی این کوه، دو کلاهخود متعلق به عصر یونان باستان توسط ماهیگیران از آب بیرون کشیده شد.
هولفدر میگوید: باستانشناسی زیر آب و باستانشاسان همواره امید به پیدا کردن یک کشتی جنگی دارند.
یونانیها مدتهاست که در پی کشف کشتیهای عصر هخامنشی میگردند، چینیها نیز، به دنبال کشتیهای گمشدهای هستند که براساس شواهد و مدارک تاریخی، در روزگاران دور، برای تجارت کالا به ایران از راه دریا آمدهاند. و دیگر بازنگشتهاند.
خلیج فارس که مورخان از جمله: هرودوت، نئارخوس، استرابون، کورسیوس، و جغرافیدانانی چون: مستوفی، ابن حوقل، مسعودی، و حتی ناصر خسرو و … در نوشتههای خود از آن، به نام خلیج فارس یا دریای پارسی یاد کردهاند، از هزاره هشتم ق.م یکی دیگر از مناطق مورد توجه باستانشناسان، نواحی سیراف در جنوب ایران است. این بندر باستانی در شهر کنگان، یکی از زیباترین و ثروتمندترین بنادر جهان در عصر ساسانی بوده است. براساس نوشتههای مورخین سیراف، بندری با ۳۰۰ هزار نفر جمعیت در حاشیه خلیج فارس قرار داشته که شاهد تردد کشتیهای بزرگ از ژاپن، چین، سوماترا، مالزی، اندونزی، هندوستان وآفریقای شرقی بوده است.
این منطقه در زلزله مهیب سال ۹۷۶ م. ویران شد.
کاپیتان امپرتون از نیروی دریایی هندوستان، اولین شخصی است که ویرانههای سیراف در سال ۱۸۵۳ م. را کشف کرد و سپس دکتر وایت هوس، از سوی انستیتو مطالعات ایرانشناسی انگلیس در سال ۱۹۶۶ م. آن را بررسی و در سال ۱۹۷۴ م. هیاتی مشترک از ایران و انگلیس ۹ منطقه (سیراف) را مورد کاوش قرار دادند.
اصطخری در قرن دهم و جغرافیدانان دیگر، از سیراف یاد کردهاند. تاریخ، نمونههای بسیاری از شهرهای بزرگ را که به زیر آب فرو رفتهاند به یاد دارد. در هفتم ژوئن ۱۶۹۲ م. در ۹۰ درصد بندر رویال جاماییکا، - یکی از مراکز بزرگ بازرگانی- فرو نشست. یک هیات آمریکایی در سال ۱۹۷۸ م. از سوی دانشگاه ای-اند-ام ،کار کشف آن را شروع کرد. منطقه دریایی دماغه ترافالأَر اسپانیا نیز از این گونهاند. یک جنگ در یایی هزاران کشته به جای گذاشت و ۴۴۹ سرباز انگلیسی و ۴۴۰۸ سرباز اسپانیایی و فرانسوی نابود شدند.
قلعه زایر خفرخان اهرمی در بوشهر، دیگر مناطق جالب توجه حفاری زیر آب است، که در دوران عیلامی، هخامنشی، سلوکی، پارتی و ساسانی از جایگاه مهمی برخوردار بوده است. کشف آثار عیلامی در منطقه «ریشهر»، نفوذ عیلامیها در این منطقه و نیز وجود بنادری از دوران هخامنشی، چون: دیلمون، آویستانه ، هرمزی… بیانگر استفاده از این بنادر طی ادوار تاریخی است.
ارتباط خطوط دریایی ایران، سند، دریای احمر، حفر کانال سوئز، گامهای مهم عصر هخامنشی در توسعه راههای دریایی روزگاران باستان به حساب میآید. در عصر ساسانی، تلاش گستردهای جهت ایجاد بنادر، به منظور توسعه و گسترش مراودات بازرگانی و تجاری صورت گرفت که در کارنامه اردشیر بابکان نیز بدانها اشاره رفته است. هخامنشیها علاوه بر استفاده از آبراهها، حدود ۶۰ سد در ایران احداث کردند، که بیانگر اهمیت ترانزیت دریایی و گسترش صنعت دریانوردی در
این عصر است. برازجان از جمله مناطق مهم دیگری است که میتواند کانون توجه باستانشناسان دریایی زیر آب قرار گیرد. حفریات این منطقه، بخصوص آثار مکشوفه در «براک سیاه» و برازجان متعلق به عصر هخامنشی است.
کاوشهای باستانشناسی هیات مشترک ایرانی و لهستانی در تنگه بلاغی، که در فاصله ۴ کیلومتری محوطه جهانی پاسارگاد - در خلیج فارس جای گرفته یکی دیگر از آثار این دوره است. این تنگه به عنوان مهمترین راه باستانی ایران عصر هخامنشی شناخته شده است. پیدا شدن خمره شکسته و یک خمره سالم تویی تو ( پایههای نوک تیز و دهانه باز) متعلق به عصر پارتی در دومین دوره کاوشهای باستانی زیرآب در بندر ریگ بوشهراز جمله مناطق قابلتوجه باستانشناسان است. در این حفاری، علاوهبر خمرهها، یک لنگر سنگی و کلاهخود فلزی نیز بهدست آمده است.
ایرانیان از دیرباز علاوه بر گسترش صنعت دریانوردی، بسیاری از ابزارهای آنرا نیزاختراع کردند. ابزارهایی چون: قطبنما، سکان یا سوکان کشتی، ژرفنایاب (عمقیاب که به سندباد ناخدای پرآوازه ایرانی نسبت داده شده است)، مسافتیاب، رهنامهها- که بدون آن کار دریانوردی با مشکل روبرو بود. پیل الکتریکی، نقشهبرداری- تراز (تئودولیت)، خشاب (چراغ دریایی)، پزشکی دریایی و نیز ستارهشناسی. امروزه کار باستانشناسی در دریا، با استفاده از (ساید-اسکنسونا) دستگاه یابنده زیردریایی با کمک امواج صوتی و (ساب- باتوم پروفایلر) نموداربردار زیرزمین در سطح دریا، (مگنومتر) دستگاه یابنده با امواج مغناطیسی و… ممکن است.
یکی از دلایل توجه به دریانوردی استفاده از آن در مراودات بازرگانی و تجاری بود، این امر از دیرباز بشر را متوجه این مهم ساخت که تمدنها برای حیات و دوام، ناگزیر به برقراری رابطه تجاریاند. اعراب نواحی جنوب عربستان، مثل: حضر موت-یمن، صنعا و مأرب از روزگاران کهن، از راه دریا با ایران و هند ارتباط بازرگانی داشتند. بررسی آثار زیردریایی بهمنظور کشف قدیمیترین اسناد ادوار گذشته. تاریخ جنگها و علل پیروزی و شکست اقوام و ملل را بر همگان آشکار خواهد کرد. نخستین جنگ ایران و یونان در سال ۴۹۲ق.م به فرماندهی داماد داریوش شروع شد.
در این جنگ ایرانیان گرفتار توفان شدید شدند و حدود ۲۰هزار تن از سپاه خود را ازدست دادند. در سال ۴۹۰ ق.م نیز نیروهای دریایی ایران با ۶۰۰کشتی که اغلب متعلق به فینیقیان بود بههمراه یکصدهزار سرباز، راه یونان را پیش گرفتند.(۱) فرماندهی سپاه ایرانیان را «آرتافرن» و فرماندهی آتنیها را «اریستید» و «همیتوکل» بهعهده داشتند. ایرانیها در جلگه ماراتن پیاده شدند و علیرغم درهمکوبیدن سپاه یونان، بهدلیل شکست در برخی جناحین، مجبور به عقبنشینی شدند.
نبرد پلاته در سال ۴۸۰ق.م بین سپاهان ایران و یونان، از سارد شروع شد. ایرانیان پس از عبور از هلسپونت، تراس و مقدونیه به حوالی تسالی رسیدند. سپاه ۰۱هزار نفری(۲) یونانیان در تنگه «ترموبیل» موضع گرفته بودند تا مانع از ورود سپاه ایران شوند. برتری مطلق نیروهای ایران در این جنگ سبب شکست یونانیان و مرگ لئونیداس؛شاه اسپارت گردید.
حتی ناپلئون در یادداشتهای سالهای آخر عمر خود در جزیره «سنت هلن» مینویسد: درباره جزییات پیروزی پرهیاهوی یونانیان نباید فراموش کرد که اینها گفتههای یونانیان است. آنان مردمی لافزن و گزافهگو بودهاند. و هیچ تاریخ ایرانی تاکنون نوشته نشده، که منصفانه قضاوت کنیم.
این گفته، بسیار تأملبرانگیز است که احمد حامی در کتاب «سفرهای دروغین اسکندر»، بارها بدان اشاره کرده است. کاوشهای باستانی زیردریایی، در دریای خزر، شطالعرب- بینالنهرین (دجله- فرات)، مصب سند، رودخانه oxus، رود آراکس (ارس) دریای اژه، تنگه داردانل (هلس پونت)، رودخانه گرانیک Granikos، زاب کوچک، دیاله، کارون، و… میتواند آثار بهجای مانده از جنگهای تاریخی را بر ما معلوم گرداند.
بیشک، رودها و دریاها در شکلگیری تمدنهای باشکوه عصر باستان، نقش انکارناپذیری داشتهاند. برخی در سیر تحول تمدنهای باستانی، میانرودان (بینالنهرین) همان دجله و فرات، قسمتهای شمالی رود جیحون و سیحون (فرارودان)، رود نیل در مصر باستان، رودخانه زرد، دریای مدیترانه، دریاهای سرخ، اژه، سیاه و «خزر» را بهعنوان مشکل تمدنهای قرون و اعصار کهن معرفی مینمایند، که در بسترهای مساعد جغرافیایی تکوینیافتهاند. بررسی راههای دریایی که زمینه مبادلات تجاری، و ارتباطات بین اقوام را فراهم ساخته، مشخص کردن اشتراکات قومی- فرهنگی اقوام ساکن سرزمینها و قبایل، نحوه برخورداقوام و فرهنگهای جهانی عصر گذشته را نیز بر ما معلوم میدارند دولت مقتدر ایلام که بر پهنه رود کارون شکل گرفت، اولین دولتی است که از هزاره چهارم قبل از میلاد وارد عرصه تجارت بینالمللی گردید. از زمان شروع این امپراتوری،لیان (بوشهر فعلی) از نواحی مهم- در استان جنوب ساحلی از بندر دیلم تا سیراف، شد.
بابل، مرکز میان رودان، از پایانههای مهم ارتباطات هخامنشیان شد. اکباتان (همدان امروزی) واسط میان راههای شرق و غرب و شمال، قلمرو فرهنگی ایران شد. با بهقدرت رسیدن سلوکیان، اکتشافات جغرافیایی در دریای خزر بهمنظور شناخت ارتباط این دریا با اقیانوس هند، انجام گرفت. سلوکوس چهارم، سفیری را به هند نزد «چندره گوتیا» فرستاد. این سفیر که مورخ و جغرافیدان بود، مگاستن” megasten ” نام داشت. و کتابهایی درباره هند به نام «ایندیکا» به رشته تحریر درآورد. در این دوره توسعه شهرسازی در فاصله سوریه و میانرودان، بیش از سایر نواحی انجام گرفت. در کنار خلیجفارس چندین بندر و شهر تازه ایجاد شد.
«اشکانیان» با رهایی از فرهنگ «هلنی» توانستند با گسترش جاده ابریشم دادو ستد اقتصادی و پررونقی را بهوجود آورند. بهگونهای که، ایران اشکانی در این دوره، مرکز متخصصان بازرگانی و تشکیلات دریانوردی برای حمل و نقل دریایی گردید، به طوری که عوارض راهداری، درآمد هنگفتی را برای آنان، فراهم ساخت.
ساسانیان، وارث ایران اشکانی شدند. کالاهایشان تا آن سوی چین، ژاپن و سراسر اروپا راه یافت. ساسانیان، بر راههای دریایی تسلط یافتند. نیروی دریایی قدرتمند وفعال تجاری آنها در خطوط دریایی، با قدرت امپراتوری «رم» در دریاهای شرق مقابله میکرد. آنها نفوذ خود را از چین تا اقیانوس اطلس گسترش دادند. نفوذ کیش مهرپرستی در زمان دیولکسین (۳۰۷م) در آفریقا، شمال اسپانیا- فرانسه و انگلستان، ناشی از حضور ایران از راه دریا به سرزمینهای دوردست است. دانشمند ایرانی ابوحاتم اسماعیل اسنفراری خراسانی، (درسده پنجم هجری) برای اولینبار در جهان، پدیدههای جوی و هواشناسی را در کتاب” meteology ” گردآوری کرد. ناو خدای بزرگ بن شهریار رامهرمزی؛ دریانورد بزرگ ایرانی در سده چهارم هجری، سفرهای اکتشافی بسیاری را بهسمت مشرقزمین انجام داد، که در کتاب «عجایبالهند» شرح مبسوطی از آن، آمده است. دریانورد معاصر او، ابهره کرمانی نیز، در روزگار
خود هفت سفر دریایی به سوی چین و شرق دور داشت.
«سلیمان سیرافی» و «مهران وهب سیرافی» از دریانوردان ایرانی سده سوم و چهارم بودند که سفرهایی به چین و هند داشتند.
سهلبن آبان؛ دریانورد ایرانی سده ششم هجری، علاوهبر هند وشرق دور، به آفریقا نیز سفر کرد.
سلیمان مهری؛ دریانورد سده نهم هجری، یکی دیگر از دریانوردان این عصر بهشمار میآید ایرانیان بیگمان نقش اساسی در گسترش صنعت دریانوردی داشتند. علاوهبر آن، اختراع ابزار دریایی، ساخت پل و سد و آببندها، سه نوع آسیاب آبی بهنام «تنوره»، یا آسیاب نورس (آسیاب پره) با محور عمودی، آسیاب چرخی که رومیان از آن بهنام «ویتروبان» یاد میکردند و مخترع آن «مهرداد» نامی بوده است، و آسیاب شناور با پرههای بزرگ با پاروهای دورانی ازهنر این قوم بزرگ باستان است. ساخت دستگاه پالایش آب چغازنبیل، قدیمیترین دستگاه پالایش آب در جهان است.
۱- یونانیها عادت به دروغپردازی در تعداد لشکریان ایران دارند.
۲- جالب است شکست خود را مدیون سپاه کم (بهظاهر) میدانند (بسی گزافهگویی مینمایند)
منابع:
۱- ملک شهمیرزادی، دکتر صادف، ایران در پیش از تاریخ، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، ج اول، ۱۳۷۸/
۲- معصومی، غلامرضا. تاریخچه علم باستانشناسی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، (سمت)، تهران، ۱۳۸۳/
۳-چایلد، گوردن، درآمدی کوتاه بر باستانشناسی، ترجمه: هایده معیری، چاپ موءسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ج اول، ۱۳۶۸/
۴- ممتحن دکتر حسینعلی، کلیات تاریخ عمومی، جلد اول، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۰/
۵- حافظنیا، محمدرضا، خلیجفارس و نقش استراتژیک تنگههرمز.
۶- مجتهدزاده، پیروز، خلیجفارس کشورها و مرزها، انتشارات عطایی، ۱۳۷۹/
۷- الکساندر کوندراتوف. اسرار سه اقیانوس، ترجمه: دکتر قریب، نشر آفتاب، چ اول، ۱۳۶۲/
۸- فرشاد مهدی، تاریخ مهندسی در ایران، انتشارات بنیاد نیشابور، چ اول، ۱۳۶۲/
۹- مظفر شاهدی، گذری بر پیشینه تاریخی نام خلیجفارس، موءسسه مطالعات معاصر ایران.
۱۰- نبیپور ایرج، بندر سیراف، مجله بندر و دریا، شماره ۱۷، ۱۳۶۷/
۱۱- سپهری جعفر، آبشناسی دانش هیدرولوژی در ایران باستان.