ارمغانهاي ايران بجهان معماري
مهندس محمد كريم پيرنيا
كه صفائي ندهد آب تراب آلوده پاك و صافي شو و آنگه بخرابات در آي توجه به پاكيزگي پيش از همه جا در معماري ايران به چشم ميخورد چنان كه بيشتر پرستشگاهها يا بر لب چشمه آب بر پا شده يا در پيش آن جائي براي شستشو ساختهاند تا ستايشگران پيش از در آمدن به آتشكده يا مهرابه دست و روي و ديگر اندامها را بشويند و جامهاي سفيد و پاكيزه در بر كنند و پيش دهان پنام به بندند . در فارسي كهن و ميانه طهارت و شست و شو را پادياو و پادياوي يا پادياب و نيز طشت آب را كه با آن شست و شو ميكردند پاديابدان ميگفتند و همچنين جايگاههائي را كه براي شست و شوي ساختهاند پادياو ناميده ميشده و همين واژه است كه نخست بسيار نزديك به تلفظ كهن فارسي آن به صورت پاثياو و پاتسيو به زبانهاي اسپانيائي و ايتاليائي درآمده و در فرانسوي و انگليسي پاسيو و پاتيو و پيشيو شده است چنان كه ساختمان پادياو هم توسط معماران تازه مسلمان ايراني به شمال آفريقا و اسپانيا راه يافته و جزء زيبايي از معماري آن سامان شده است پادياو ايراني ( چنان كه نمونههاي متعدد آن در گوشه و كنار كشور – مثلاً در تپه ميل ورامين – نشان ميدهد ) چهار ديوار كوچكي بوده است كه جوي آب يا بركهاي درميان و رختكنها و طاق نماهائي در پيرامون داشته است و همين پادياو با همه ويژگيهايش بعد از اسلام در پيش مساجد و زيارتگاهها به نام وضوخانه جاي گرفته است ( مانند آن چه در پيش سردر جامع يزد بوده و اكنون روي آن را پوشاندهاند يا نمونه تازهتر و نزديك به زمان ما – گودال باغچه ميان مدرسه و مسجد نراقي – آقا – در كاشان ) . پادياو كم كم از پيش پرستشگاهها به درون خانهها نيز راه يافته و چون معماري ايراني درونگر است تبديل حياطهاي گرد بسته به پادياو و گودال باغچه لطف بسياري به خانههاي ايراني داده است . در شهرها و آباديهاي پيرامون كوير كه كمتر به آب روان همكف زمين دست داشتهاند پاديا و به صورت گودال باغچه و حوضخانههاي زير زمين در آمده است تا بتوان آب كاريزهاي زرف را در آنها روان ساخت گودال باغچهها گذشته از دستيابي به آب روان زيرزمين جايگاههاي خنك و دلچسبي را براي تابستان گرم و سوزان آن سامان فراهم ساخته است ( چنان كه مثلاً در كاشان – روزهائي كه گرما نزديك به 45 درجه ميرسد گودال باغچههاي آن شهر براي مردم گرمازده پناهگاه بسيار خوبي است و گاه ميشود كه اختلاف درجه گرماي گودال باغچه و حياط باور كردني نيست ) . در آئينهاي كهن ايران ، ناهيد يا ايزد پاكي و آب بسيار ستوده شده و سرچشمه آبهاي پاك در اوستا همچون ايزدان ديگر در پروردگار اهورا مزدا نيايش شده ويشتن ويژه دارد و نيز ماه مقدس آبان به اين ايزد منسوب است . پاكي و پاكيزگي و پاك كنندگي و بر كناري از هر گونه آلودگي در نام ناهيد چند بار تأكيد شده چنان كه نام كامل وي « اردوسوراناهيثه » نشان دهنده ناآلودگي و زورمندي ( در پاك كنندگي ) و پاكيزگي و بركناري از هر گونه ناپاكي است . ايرانيان به نام اين ايزد هم مانند ايزدان آذر و مهر پرستشگاههائي برپا ميكردند كه در آنها اهوراي بزرگ يا آفريدهها و دادههاي نيكش پرستيده ميشده . يكي از اين پرستشگاهها كه خوشبختانه هنوز بر جاي است در بيشابور ( پايتخت شاهپور نخست – نزديك كازرون ) جاي دارد
حوضخانه فتحغلي شاهي و اشتر گلوي باغشاه فين – كاشان
اين پرستشگاه پيرامون آبگيري سنگي با سنگ پاكتراش بنياد شده و گرداگرد آن را راهروي سرپوشيدهاي فرا گرفته است . آب رودخانهاي كه از نزديك آن ميگذرد در راه كاري 1 كه در زمين كنده شده از گوشه يكي از راهروها به درون روان ميشده و پس از لبريز كردن آبگير مياني از گوشه ديگر بيرون ميرفته است . شيوه معماري ويژه آن با سنگهاي تراشيده بيآژند ( بدون ملاط ) و بستهاي فلزي با شيوه ساختمان كاخها و بناهاي نزديك تفاوت دارد و اين ميرساند كه بسي كهنسالتر از ساير بناها باشد و به خاطر احترام و ارجي كه داشته شاپور شاهنشاه ساساني آن را باز پيرائي كرده است اگر چه دربارة پوشش و آسمانه آن نميتوان به طور دقيق اظهار نظر كرد ولي وجود شيرهاي سنگي بر روي رخبام و طره ديوار اين گمان را پيش ميآورد كه شايد مانند بيشتر پادياوهاي ايراني لبه پيش آمده يا دامنهاي گرد پيرامون آبگير را ميپوشانده است .
بركه آتشكده آذرگشسب – تخت سليمان
بيرون شهر گور قديم نزديك فيروز آباد فارس بر سر راه شيراز آتشكده كاريان با شكوه شاهانهاش ايستاده است اين بناي معظم و نامور در سالهاي اخير ( مخصوصاً پس از اين كه پاي جهانگردان به آن سامان باز شده و هر يك مطابق سليقه خود آثار ايراني را بررسي و حتي نامگذاري كردهاند ) به كاخ اردشير معروف شده است در صورتي كه « اصطخري » در مسالك و ممالك خود آنجا كه از آتشكدههاي بزرگ فارس ياد ميكند پيش از همه به معرفي اين بنا ميپردازد ( و حتي ميگويد كه در زمان وي هنوز كتيبهاي به زبان پهلوي داشته كه هزينه ساختمان آن را معلوم ميكرده است ) . به گفته اصطخري ( كه خودراهبان بوده و همه راهها را پياده پيموده است ) آتشكده كاريان ( كه به آن ناريس نيز ميگفتهاند ) بيرون شهر گور به راه شيراز « بر بركهاي نهاده » . وجود اين بركه كه به تازگي پيرامون آن هم خاكبرداري شده ) در پيش بنا خود يكي از دليلهاي بزرگ معبد بودن آن ميباشد كه ستايشگران ميتوانستهاند پيش از درآمدن پرستشگاه با بهرهگيري از آب آن ( پاك و صافي ) شوند . آتشكده آذر گشسب يا آذر خسروان ايران در نزديكي نطاب بر لب بركهاي نهاده شده كه مانند بركه فيروز آباد از تك آن ميجوشد و نيز كوه بيستون يا بغستان ( كه هميشه نزد ايرانيان مقدس بوده ) در پاي خود چشمهاي جوشان و بركهاي دستساز دارد به همچنين چشمههاي جوشان پيرامون كوير چون چشمه علي ري دامغان گوشه خمين چشم محلات چشمه سمنان مدوار يزد و نظائر آن مورد احترام مردم بوده تا آنجا كه پس از اسلام هم اغلب آنها به شاه مردان يا بزرگان و پيران منسوب شده است . طبيعي است كه تقديس آب گذشته از جهات مديني آن نزد ايرانيان تا حد زيادي نيز به اقليم خشك و كم آب ميهن ما بستگي داشته است و شايد از همين رو ايرانيان در ساختن سد و بند ريحشاب و كندن كاريز و كار (كانال ) هميشه مهارت فوق العاده داشتهاند و چون كارهاي آبي نيز يكي از ارمغانهاي ايران به جهان معماري است در بخش ديگري از اين سلسله مقالات درباره آن به تفصيل سخن خواهد رفت . اكنون باز ميگرديم به پادياو كه به صورتهاي گوناگون در معماري ايران عرضه شده است . جز پادياو و گودال باغچه بايد از وضوخانههاي مساجد و حوضخانههائي كه در ميان يا گوشه كوشكهاي زيباي ايراني ساخته شده نيز ياد كينم . كمتر مسجدي است كه در كنار يا در پيش سر در آن وضوخانهاي ( درست مانند پادياوهاي ايران پيش از اسلام ) نيز نداشته باشد به جز مساجد ، امامزادهها و حسينيهها نيز اغلب داراي پادياو و يا حوضخانه است در ميان خانقاهها پادياوهاي زيبائي ميتوان يافت كه براي نمونه صحن وكيل الملكي و عمارت سرچشمه بقعه و خانقاه ماهان را ميتوان نام برد كه هر يك پادياوي كامل وزيباست .
ميدان گنجكعليخان- كرمان(حوض ميدان از روي آثار باقيمانده از دوران صفوي عينا بازسازي شده است.)
اني كتاب از روز تأليف تا قريب هفت قرن (تا اواسط قرن هفدهم ميلادي) در اروپا و تاكنون در مشرقزمين مورد نظر طالبان علم طب و جزو كتب درسي اغلب در مشرقزمين مورد نظر طالبان علم طب و جزو كتب درسي اغلب دارالعلمها بوده است. دراهميت قانون به طور مجمل بايد گفت كه چاپها و ترجمهها و حواشي و تعليقات و شروح و تلخيصهائي كه برآن نوشته شده بسيار زياد است و همين موضوع مبين اهميت و ارزش جهاني آن است كه طي اين سلسله مقالات خواهد آمد. آنطور كه از رساله سرگذشت مستفاد ميگردد شيخ قسمت اول قانون (كتاب اول در كليات) را در جرجان (درحدود سال 403 هجري قمري = 13ر1012 ميلادي) و قسمتي را در ري (درحدود سال 405 هجري قمري = 15ر1014 ميلادي) و بقيه درهمدان (بين سالهاي 405 و 414 هجري قمري = 24ر1023 = 1014 ميلادي) تصنيف كرده و به گفته گوزگاني شيخ قانون را به شاگردانش تعليم ميداده است.
خانقاه ماهان – در بالاي عكس پاديا و بصورت اصلي نمايان است ولي حياطي كهدر پايين قرار گرفته در دوران اخير تغيير شكل داده و حوض و باغچه آناز بين رفته است.
كمتر كسي است كه باغشاه فين كاشان را ديده باشد و ساعتها در كنار حوضخانه و حوض جوش شاه عباس و فتحعليشاهي آن زيبائي خيره كنندهمعماري ايراني را تحسين نكرده باشد . همچنين در باغ دولت آباد يزد در عمارت پيش در پيش سردر در باغ زيباي بهشت آئين و حتي در زير بادگيران نمونههاي گوناگون و متنوعي از پادياو را ميتوان ديد . كاخها و باغهائي كه در شيراز ، يزد ، كرمان ، اصفهان ، تهران ، مازندران ، و خراسان بر جاي مانده همه داراي پادياو است كه بايد از ميان آنها از حوضخانه هشت باغ دلگشاي شيراز كاخ هشت بهشت اصفهان ، صاحبقرانيه تهران ، چهلستون اشرف مازندران ( محل فعلي شهرداري بهشهر ) و باغ مزار كاشمر ياد كرد كه هر كدام گوشهاي از بهشت را به خاطر ميآورد