پل دانوس
شواهد اندکی برای حمایت از این قضیه وجود دارد، والبته شواهد بیشتری برای رد آن. بازارهای آزاد به طور کلی در «تعیینِ ارزش» مهارت دارند و طی چند دهه گذشته، برای رهبران جوان اقتصاد رای اعتماد بسیار قدرتمندی به فارغ‌التحصیل‌های دوره‌های برتر MBA داده‌اند. «تاک» و سایر مدارس پیشروی بازرگانی، فارغ‌التحصیلان خود را در زمره تجار جهان قرار می‌دهند.


گزینه‌های شغلی عالی برای 25 تا 30 ساله‌هایی که اکثریت گسترده دانشجویان حاضر در دوره‌های آموزشی تمام وقت را تشکیل می‌دهند، اثبات این است که بازار آزاد ارزش بالایی برای مهارت‌های دانشجویان ما قائل است. تقاضا برای جذب این فارغ‌التحصیلان رشد داشته است: «دارتموث» اولین دوره آموزشی بازرگانی را در سال 1900 با پذیرش چهار دانشجو آغاز کرد. اینک اما، سالانه صدها هزار نفر از فارغ‌التحصیلان ِ مدارس بازرگانی در خارج از ایالات متحده – از بلاروس گرفته تا بنگلادش - استخدام می‌شوند.
به همین نحو، تقاضا برای پذیرش در دوره‌های آموزش عالی به طور فوق‌العاده‌ای رقابتی است. دریافت 10 تقاضانامه یا بیشتر برای ورود به این مدارس به هنگام آغاز هر دوره غیرمعمول نیست. در حال حاضر، تقاضانامه‌ها از سراسر جهان و از مشاغل مختلف می‌رسد. این دانشجویان، تجربیات متفاوت خود را با همتایان خود سهیم می‌شوند. این تبادل تجربیات اساس یادگیری است که در محیط دانشگاه صورت می‌گیرد.
بازار بدون دلیل چنین ارزش بالایی را به فارغ‌التحصیلان دوره عالی MBA قائل نمی‌شود. در واقع، ارزش یادگیری که در کلاس‌های بهترین مدارس بازرگانی شکل می‌گیرد، ذاتی است. تجربیات ناشی از دوره‌های MBA، پروژه‌ها و شبکه‌هایش، مردان و زنان جوان را اساسا برای حرفه رهبری یک کسب‌و‌کار آماده‌تر می‌کند. نه تنها نسبت به وقتی که آنها در این دوره ثبت‌نام کردند، بلکه نسبت به هم دوره‌های آنان که مسیرهای آموزشی و حرفه‌ای دیگری را در پیش گرفتند.
آن طور که برخی منتقدین ادعا می‌کنند، هنوز هم جهان کسب‌و‌کار به شدت در هدایت و رهبری دوره‌های پیشروی MBA غایب است. این در حالی است که مدارس بازرگانی از طریق دانشجویان مجرب، جریان ثابت دیدار با رهبران کسب‌و‌کار و از طریق هیات علمی با دوره‌هایMBA در ارتباط هستند. در واقع، توان عمده دوره‌های درجه یک MBA این است که آنها به طور پیوسته به نیازهای صنعت
پاسخ می‌دهند.
مدارس بازرگانی دیدگاه گسترده‌ای درباره شیوه‌های مدیریت در صنایع متنوع در حال نمو به دانشجویان ارائه می‌کنند و آنها را در معرض دامنه‌ای از ایده‌ها و استراتژی‌هایی که ممکن است فراموش کنند، قرار می‌دهند. آنها همچنین مقدمه‌ای برای اصول اخلاقی کسب‌و‌کار و مدل‌هایی برای تحلیل اخلاقی به همراه نمونه‌هایی که اغلب مدیران مدعو ارائه می‌کنند،
فراهم می‌آورند.
سایر منتقدان استدلال می‌کنند که دوره‌هایMBA به ندرت مهارت‌های تحلیلی را رشد می‌دهند و به شدت روی تمرین کردن مطالعات موردی اتکا می‌کنند. مطالعاتی که در کسب ِ نکات ظریف و دقیق ِ جهان مدرن کسب‌و‌کار شکست می‌خورند. چنین استدلال‌هایی منسوخ هستند. در دو دهه گذشته، مدارس بازرگانی تدریس خود را گسترش داده‌اند به گونه‌ای که نه تنها دانشجویان را در معرض تکنیک‌های تحلیلی قرار داده بلکه همچنین ارزش‌ها و مهارت‌های ارتباطی مورد نیاز برای رهبران آینده را در اختیار دانشجویان خود قرار می‌دهند.
افزون بر اصول اخلاقی، دانشجویان اغلب اثر اجتماعی کسب‌و‌کار و پیچیدگی کار در بازار جهانی را مطالعه می‌کنند. استراتژی‌های تدریس نیز به شدت متنوع هستند و شامل بررسی موردی، دوره انترنی، سخنرانی کردن، سفرهای بین‌المللی و آموزش‌های مبتنی بر وب شده و همگی در پیشروترین مدارس به خدمت گرفته می‌شوند.
انتقاد دیگر به دوره‌های آموزش بازرگانی این است که اگر چه آنها در تدریس مهارت‌هایی مانند امور مالی، استراتژی و بازاریابی، برتری دارند اما در تدریس مدیریت شکست می‌خورند. به دلیل اینکه جزء سازنده کلیدی مدیریت، به عبارتی همان رهبری، مهارتی است که تنها می‌توان آن را از طریق تمرین فرا گرفت.
این استدلال بی‌فایده نیست. معتقدم که یک رهبر اقتصادی باید مهارت‌های مدیریتی خود را به درستی صیقل دهد. همچنین، هیچ چیزی نمی‌تواند با پیچیدگی، ثبات قدم و پاداشی که در جهان کسب‌و‌کار یافت می‌شود، برابری کند.
به هر حال، اشتغال به تحصیل ِ دو ساله در دوره‌های آموزشی مدرن و کارآمد MBA به حرکت دانشجویان در مسیر رهبری سرعت می‌بخشد، به ویژه بر کسانی که قبل از آغاز دوره تحصیلی خود تجارب کاری داشته‌اند، بسیار اثر می‌گذارد. دانشجویان برگرداندنِ سریع رویدادها به داده (و برعکس) را آموزش می‌بینند. آنها همچنین یاد می‌گیرند که چگونه به طور موثر با مشتریان، تامین کنندگان و قانونگذاران ارتباط برقرار کنند و چگونگی اثرگذاری وسیع سازمان خود بر جامعه را بررسی کنند.
با همه این تمهیدات، یادگیری و تمرین آغاز مشاغل شگفت انگیز هستند. فارغ‌التحصیلی از یک برنامه MBA درجه یک به سرعت دانشجویان را در مسیر رهبری پیش می‌برد. من دانشجویانی را دیده‌ام که مهندس بودند اما متخصص توسعه کسب‌و‌کار در شرکت‌هایِ «های تک» شده‌اند، سرآشپزانی که مدیران اجرایی بازاریابی شدند و متخصصان‌ آی‌تی که بانکدار شدند.
تقاضای جهان برای رهبران بزرگ کسب‌و‌کار در حال انفجار است. گستره بازارها و تبادل شیوه‌های کسب‌و‌کار در حال نزدیک‌تر کردن جهان بوده و سیستم‌های قانونی قدرتمند را تغذیه می‌کنند و استانداردهای زندگی را افزایش می‌دهند. دوره‌های بین‌المللی MBA نقشی حیاتی در این مبادله ایفا می‌کنند.
مدیران موثر و پیشرو، شرکت‌های قوی‌تر ایجاد می‌کنند و شرکت‌های قوی‌تر اقتصادهای غنی‌تری را می‌سازند. شمار رهبران بنگاه‌های اقتصادی موفق که هیچ گاه کلاس‌های مدرسه بازرگانی را نگذرانده‌اند، بی‌شمار هستند؛ اما دوره‌های رهبری MBA حتی افراد بسیار جوان را به کسانی که در آینده موفق‌ترین و درخشان‌ترین شرکت‌ها را هدایت خواهند کرد، تبدیل می‌کند.
این یک واقعیت است که جاده منتهی به رهبری بنگاه اقتصادی همیشه از یک مدرسه بازرگانی آغار نمی‌شود، اما بسیاری از شرکت‌های بزرگ به طور منظم فارغ‌التحصیلان MBA را انتخاب می‌کنند و هزاران انسان جوان فوق‌العاده نیز مسیر MBA را بر می‌گزینند. معتقدم که این انتخاب‌ها منطقی هستند و منجر به جهانی بهتر می‌شوند.