شاهان ساسانی عظمت و اهمیت مقام خود را حس میکردند. افراد نخستین این دودمان در مقابل این وظیفه خطیر فروتنی بسیار نشان میدادند. هم چنین افتخارات بزرگ ایران کهن را مد نظر داشتند و بر عهده خود میدانستند که این سنت را حفظ کنند و بر آن بیفزایند.
هنر دوره ساسانی، واپسین دوره قبل از ورود اسلام به ایران است که به دلیل همزمانی با حکومت رومی و به تاثیر از آن، سترگ نما، روایی و شکوه طلب است. در این مقاله به تشریح هنر مفرغ کاری این دوره میپردازیم و یکی از مشهورترین ظروف مفرغین باقی مانده از آن دوران را نقد میکنیم.
اشیای مفرغی حتی بیش از جام های مشهور نقره صفات بزرگی و پهلوانی هنر ساسانی را جلوه می دهند. تنگ های مفرغی اغلب بسیار بزرگ است و شکلی سترگ دارد. ظرافت دل پسند قطع و اندازههای کهن مفرغ های ادوار گذشته با ذوق شاهان ساسانی که معتقد بودند از جانب خداوند به فرمانروایی ایران، یعنی «بزرگترین و شریفترین کشورها»، مامور شده اند متناسب نبود. به همین دلیل صنعتگران این دوره برای تطبیق دادن هنر مفرغ با سلیقه پادشاهان، که در واقع حامیان اصلی این هنر نیز بودند، به بزرگ کردن قطع آثار و ظروف پرداختند.
شاهان ساسانی عظمت و اهمیت مقام خود را حس میکردند. افراد نخستین این دودمان در مقابل این وظیفه خطیر فروتنی بسیار نشان میدادند. هم چنین افتخارات بزرگ ایران کهن را مد نظر داشتند و بر عهده خود میدانستند که این سنت را حفظ کنند و بر آن بیفزایند.
شور و حرارت مذهبی، وطن پرستی خاص ایشان را تقویت میکرد. قدرت ملت چون با تشکیلات کامل و موثر ملی که ایشان ایجاد کرده بودند توام شد، موجب فتوحات پی در پی گردید. یک بار دیگر ، ایران بر قسمت اعظم آسیای غربی فرمان روا شد و از سند تا نیل و دریای اژه را باج گزار کردند.
ساسانیان قدر این نعمت بلکه موهبت الاهی را که به ایشان چنین تفوق و قدرتی ارزانی داشته بود میدانستند. این احساس و ادراک خاص را با عبارت های عادی نمیتوان بیان کرد. در واقع کلمه «عادی» نامناسب ترین صفتی است که برای شاهان ساسانی ، یعنی کسانی که مکرر بر شاهنشاهی روم غلبه کرده بودند، می توان ذکر کرد. به همین نسبت، هنر رسمی عظیم ترین و موثرترین صورت را در شیوه ایرانی یافت.
کاخهای پادشاهی با آثار نفیس و گرانبها آراسته شد و شکوه و عظمت آن تا آنجا بود که در مقام مقایسه، شیوه رسمی دوران پیشین را سرد و محقر جلوه داد.
تصویر شماره 1
به طور کلی سیاست هنری دوره ساسانی در نمایش این قدرت روزافزون خلاصه میشد و هنرمندان آن دوره روش سترگنمایی را مناسبترین روش برای رسیدن به چنین هدفی دیدند. امروزه هنگام بررسی هنر دوره ساسانی، با بزرگنمایی در همه نوع هنر روبرو هستیم؛ از کاخسازی گرفته تا فرش، حجاری، صنایع دستی و...
مثلا مجالس اعطای سلطنت از طرف خداوند به شاهان ساسانی و پیروزی های پیاپی ایشان، بر حجاریهای عظیمی که در سنگ های طبیعی کنده شده بود و در سر شاهراهها قرار داشت، به بینندگان نشان میداد که قدرت و اقتدار از آن کیست. و یا تالار وسیع بارعام در کاخ تیسفون با فرش بزرگ زربفتی که به انواع گوهرها مزین بود ، مفروش شده بود و این خود نشانه ثروت و شانی به شمار میرفت که به همه نیروهای خارجی و امیران محلی نشان می داد که هرگونه خیال خصومت بیهوده و بی فایده است.
پس اگر در هنر مفرغ سازی با ظروف بزرگ و عظیم روبه رو میشویم نباید این موضوع را یک استثنا در نظر بگیریم بلکه این هنر نیز پیرو همان سیاست بزرگنمایی برای القای عظمت امپراتوری ساسانی به وجود آمد.
دلیل تاکید و تشریح این موضوع این است که نباید در مواجه با آثار مفرغین این دوره به اشتباه گمان کنیم که هنر مفرغ دوران گذشته که به اوج ظرافت دست یافته بود، در دوره ساسانی دستاوردهای خود را از دست داد و به هنری زمخت بدل گشت؛ بلکه با توجه به الباقی هنرها میتوان گفت هنرمندان و صنعتگران این دوره برای برآورده کردن سلایق و علایق شاهان تکنیکهای ظرافتپردازی گذشته را کنار گذاشتتند و بیشتر وقت خود را صرف بهبود روشهای ساخت ظروف مفرغین درشت و عظیم و البته زیبا کردند.
یکی از باشکوه ترین نمونه های تنگ مفرغی (تصویر 1) که نماینده ی زبان دار همه ی انواع آن است به ظرف های گلابی شکل و نازک شیوه ی قدیم تر شباهت دارد اما بسیار بلندتر و سنگین تر و قوی تر است. در مجالس بزرگ بزم، که شاهان ساسانی سخت دوست می داشتند ، ریختن شراب از چنین تنگی تنها از ساقیان درشت اندام و نیرومند برمی آمد.
تزیینات روی آن به شیوه ای حیرت انگیز کهنترین و قویترین سبک ایرانی را تجدید کرده است. نقشهای برآمده جز تجدید و تایید همان شکل کوه که در لیوان متعلق به دوره اول شوش(تصویر2) دیده می شود چیزی نیست. در اینجا نقشهای مدور شده و به شکل بیضی درآمده و تیرهایی که از گودیهای بیرون جسته همان نی هاست که از چشمه روییده و اکنون رو به نمو است و بعد به شکل درخت مقدس جایگزین می شود.
تصویر شماره 2
نقش وارونه گل برگ سدر در پایه ظرف نیز تکر ار نقش پایههای ستون کاخ های هخامنشی در تخت جمشید و شوش است و چگونگی سوار کردن نقش ها بر کاسه گل سدر نیز هم چنان جنبه قدیمی دارد.
گردن صاف تنگ که با بدنه ی منقش آن تضادی دارد، استحکامی به شکل ظرف میبخشد و لبه پهن و افقی آن که منتهای دوایر نقش و شکل تنگ است، نیز همین تاثیر را در بیننده ایجاد میکند.
دسته ظرف بیش از همه قابل توجه است. شکل آن تنه چالاک شیری است که در کشیدگی آن مبالغه شده است. شیر گویی خود را بالا کشیده است تا لبه ظرف را به دندان بگیرد. تنه کشیده و دراز این جانور که روی پا ایستاده در هزاره دوم پیش از میلاد در هنر آذربایجان دیده میشود و به صورتهای مختلف، خاصه در طلسم، به دست فلزکاران لرستان ساخته شده است.
همین نقش با اندازه کوچک تر، برای د