فرانک لویدرایت،مرید«لویی سولیوان»استادمکتب شیکاگو؛اولین معمار نام آورامریکایی است که مدرسه هنرهای زیبای پاریس را نگذارنده است.به عنوان اولین نفردرایالات متحده،او معماری را کاملاًاز تقلید گذشته والتقاطی گری هارهایی بخشیدهوسبکی،بی هیچ گفت و گویی،امریکایی،چون سبک نویسندگان موردعلاقه اش « والت ویتمن» و «مل ویل» را پایه نهاده است.از 1911 نفوذ او از اقیانوس اطلس می گذرد، حیطه ایجهانی می یابد، ولی به شیوه ای دیگر و بستری پنهانی تر از نفوذ معماران خردگرایاروپایی.« رایت » نیز چون اینان، یکی از پیشگامان معماری نوست. ولی گذشتن از سنتبرای او شکلی دیگر دارد . بهترین شاهد بر این، مفهوم او از « نقشه آزاد» است اینمفهوم نه به یکسانی و بی تفاوتی فضای داخلی ، بلکه کاملاً بعکس به خصوصیت بخشیدن بهاین فضا ختم می شود مفهوم «فضای اندامواره» ای الهام، بخش همه آثار « رایت» است. این اندازمواره بودن فضای درونی ، اهمیت دیوارهای و سطوح کامل ، نقش مصالح خامطبیعی ، امتناع از همۀ گونه شناسی ها و قبول تنوعی فراوان و سرانجام ریشه گیری (بنا) در دوره نمای پیرامونی ، عناصری اند که می توانند آثاری متعدد را خصوصیتبخشند که در خانه های خصوصی درخشیده است («اواک پارک» در 1895،« روبیهاوس»در1909،«میدوی گاردنز» در 1914،«مینیاتور» در 1923،« فالینگ واتر» در 1936، « تالی سن و ست» در 1938) ولی این عناصر به هیچ وجه [ در حد خانه] محدود نشده است( هتل امپریال توکیو در 1916، کارخانه های جانسون 1936 و 1944 ، موزه گوگنهایمنیویورک 1958)این معماری - به گونه ای منطقی، در ارتباط با نظریه ای در مورداستقرارانسانیقرار می گیرد که به نوعی « ضد-شهرسازی» است ، ریشه های این نظریه درسنت تفکر امریکایی [ نسبت به شهرسازی] نهفته است که به وسیله «جفرسون»و «امرسون» فتح باب شده است : این انگاره تمثیلی « گسترده شهری» است که « رایت» در سه کتابپیاپی آن را توسعه بخشیده و در 1934 به وسیله نمونه ای غول آسا آن را به تصویرکشیده است .« فرانک لویدرایت» کتاب های متعددی منتشر کرده است که بیش از آنکهبیانگر یک «دکترین» باشند، نشانگر نوعی رفتار و نوعی سرشت هستند . نوشته های همیشهشاعرانه و شخصی او ، گهگاه در ابهام و یا به سخنی درست تر در گفتاری بی هیچ نظممنطقی در می غلتند.
شهر پهندشتی
فرانک لویدرایت (1958-1934)
تصور شهر پهندشتی از یک طرح جامع از پیش ساخته و پرداخته نشئت نگرفته، بلکههدف آن بیان اصول استقرار بناهای شهر است . بنابراین رایت نقشه ای از تمام شهرترسیم نکرد، بلکه فقط بخش ویژه ای را ارائه داد که توضیحات مربوط به آن در همانزمان یادآور « اصول معماری ارکانیگ» وی بود: » همۀ شکلها به تمامی باید از نظررابطه با محل استقرار، مصالح ساختمانی ، روند ساخت و اهدافشان همگام با طبیعتباشند... ترکیبات و سیمای معماری باید متاثر از مشخصات و وضعیت توپوگرافی منطقهباشد.» طرح این خش نمونه، متکی بر یک شبکۀ شطرنجی متشکل از خیابانهای تفکیک شده ویک نظام مستطیل شکل در مورد سطوح تفکیکی است . شهر پهندشتی بازتاب دهندۀ روش خاصتقسیم زمین در ایالات متحدۀ آمریکاست. این نقشه برای هر نفر حداقل یک جریب زمین رااختصاص می دهد . به علاوه مجموع زمینهای انتخاب شده برای خانه های تک واحدی بهمراتب بیشتر از زمینهای انتخابی برای مجموع مقاصد دیگر است . از لابه لای خانه هایکوچک ، ساختمانهایی با اشکال گوناگون برخاسته اند . به ویژه تاسیسات صنعتی که درطول خیابانی استقرار یافته اند که حد غربی شهر را در بر می گیرد یک مرکز تجاری درکنار یک خیابان مورب و مجموعه ای از مدارس در مرکز ، یک محل نمایش بزرگ یک مرکزشهری روی دریاچه و غیره .مرکز شهری در ناحیۀ وسیعی گسترده شده و شامل یک ساختماناداری 50 طبقه، یک پارک زمینهای ورزشی ، یک باغ وحش، آکواریوم و غیره است در سواحلنهری که از دریاچۀ سد سرچشمه می گیرد دو بنای چندین طبقه قرار گرفته که شامل ادارهها و آپارتمان ها است. ساختمانهای بلند دارای فضاهای وسیعی هستند و تمامی ساختمانهاتوسط فضای سبز احاطه شده اند.
شهر زنده (پرتحرک)
فرانک لویدرایت(1985)
درسال 1932 رایت شهر مفقود را منتشر کرد در این کتابکه نیاز برای تفکیک بطور مفصل شرح داده شده بود . ضرورت از بین بردن آلودگی و شلوغیشهرها و حرکت به سمت اطراف شهر و چشم اندازهای چمنزارها احساس می شد . با درکمقادیر عظیمی از سرتا سرزمین های موجود وی راه حل آرمانی را متصور شد بنام « شهرپهن دشتی» او دو سال بود مدل یک میدان 12 فوتی به شکل شهر پهن دشتی که به آن سفرکرده بود آماده کرد.در سال 1945 شهر مفقود را اصلاح کرد و دوباره آنرا(زمانی کهتساوی اجتماعی برقرار شد ) نامگذاری کرد که توسط عکس هایی از مدل های کمکی مربوط بهآن به تصویر کشیده شده است ایمان راسخ وی در مورد محیط ناسالم شهرها مرکز او را رهانکرد در اوائل سال 1931 او نوشت : شهر یک پیروزی طبیعی روحیه جمعی بر بشر است وبنابراین یک نیاز مادی از دروان طفولیت نسل ها بحساب می آید.اغتقاد من بر اینست کهشهر آنگونه که امروز می شناسیم رو به نابودی است ما شاهد رشد سریع احلال و نابودیهستیم در سال 1958 وی نظری را در مورد شهرهای پهن دشتی تغییر داده و دوباره مقالهای را در کتاب به شهر زنده اصلاح کرد.شاگرد وی چندین دور نما از شهر فرضی را بهتصویر کشید و بصورت چشم انداز تپه ای با شیب ملایم متصور شده است چمنزار زیبا ،دریاچه ورودخانه در شهر آمده Taxi copter( تاکسی هوایی) و Atomic Barges (قایق اتمی) انتقال فوق مدرن راایجاد کرده سات در حالیکه در بین چشم اندزاهای طبیعی و ساختمانهایی که خودش طراحیکرده بود ، هر دو نوع ساخته شده و ناکامل چشم می خورد . در واقع رایت راه حلی رابرای داشتن یک شهر سالم، انسانی و زیبات ارائه داده است.