متاسفانه تعداد این افراد در محیط‌های کاری کم نیست. از ویژگی‌های افراد منفعل در محیط‌های کاری بی هدفی آشکار، بروز برخی رفتارهای پرخاشگرانه انفعالی مانند تمسخر، عدم تمایل به قبول هدف و حتی گاهی اکراه از پاسخگویی به مدیر را می‌توان نام برد. یک مدیر دانا در مقابله با این افراد اول ضرورت کار را توضیح می‌دهد و تعهدات واقع بینانه‌ای را که انتظار دارد بیان می‌کند اما این کار را با ابراز همدلی و به لحنی نرم و آهسته بیان می‌کند. معمولا منفعل‌ها تضادهای درونی دارند که این تضادها لازم است توسط مدیر شناسایی شود. مدیر در مواجهه با افراد منفعل باید از خود بپرسد دلایل انفعال این فرد چیست؟ موانع پیشرفت‌اش چه هستند؟ چگونه باید دراو اعتماد به نفس بیشتری ایجاد کنم ؟ و سعی کند به این سوالات و سوالات مشابه پاسخ دهد. مدیر باید مشکلات خاص منفعل‌ها را شناسایی و مجزا کند، باید کارها را کاملا طبقه‌بندی شده و تفکیک شده به او واگذار نماید، انتقادات را در پوشش تحسین به فرد منفعل انتقال دهد، در او اعتماد به نفس ایجاد کند و در جای لازم از او حمایت کند و در واقع ساختار‌های حمایتی از افراد منفعل را داشته باشد.

برای واگذاری کار لازم است تصمیمات نهایی را با کمک خود آنها مشخص نماید، با کمک خود او گزینه یابی کند و گزینه را مثبت و منفی نماید، چارچوب زمانی مشخص کند و پیامدهای تصمیمات درست یا نادرست را مرور کند. همچنین تعهدات کاری را با منفعل‌ها باید به بخش‌های کوچکتر تقسیم کرد، آنها را در تیم‌های متناسب قرار دهد و با حمایت و پشتیبانی و زمان سنجی‌های متناسب و پیگیری‌های واقع بینانه کار را پیش برد. مسلم است که دسته بندی افراد به همین سه مورد ختم نمی‌شود و انواع و طبقه‌بندی‌های بیشتری در این زمینه وجود دارد که در این مقاله، تنها به ذکر نمونه‌های شایع‌تر آن پرداختیم. نه تنها مدیران و همکاران در یک مجموعه، بلکه همه افرادی که به نوعی با هم در ارتباط هستند باید رفتارهای به جا و پخته را در ارتباطات بین فردی بیاموزند. چه از طریق تفکر و تمرین و چه با استفاده از تجربیات و فنونی که صاحبنظران پیشنهاد داده اند. این اموزش برای رسیدن به نتایج مورد انتظار و جلوگیری از هرز انرژی و امکانات ضرورت دارد.


رکسانا خوشابی کارشناس مشاوره بالینی
زیبــا شـــو دات کام