-
جادوی مدیریت2
چند اقدام برای موفق باقی ماندن: 1.با همتایان خود ملاقات های منظم داشته باشید. به خاطر داشته باشید: اگر شما یک ایده و من هم یک ایده داشته باشیم و ما ایده هایمان را باهم معاوضه کنیم هر کدام دارای 2 ایده خواهیم بود. هیچ ایده ای نباید محرمانه تلقی شود زیرا کسانی که خواهان این ایده باشند به هر صورت آن را پیدا می کنند چرا خودتان این ایده را در اختیار آن ها قرار ندهید؟ به احتمال 90% طرف مقابل هم ایده اش را با شما در میان می گذارد. وقتی به دیدار همتایان خود در شرکت های دیگر می روید با اندیشه های نو روبه رو می شوید.آیا ایده هایتان را در اختیار کسی گذاشته اید نه. به این نتیجه میرسید که شما باهوش تر از دیگران هستید. بازدید از کار همتایان به شما آموزش هایی می دهد که آن را هرگز در دوره های رسمی تحصیل در دانشگاه پیدا نمی کنید. 2.تحلیل نقاط قوت و ضعف نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید و نقاط ضعف را به قوت تبدیل کنید. 3.هدف های خود را مشخص سازید. موفقیت نصیب کسانی میشود که برای خود هدف هایی را در نظر می گیرند و بعد برای رسیدن به این هدف ها برنامه ریزی میکنند. معمولا به دو دسته مدیر بر می خوریم: 1.مدیر بی قرار و عجول 2.مدیر موقر و آرام همه ما میان این دو حالت تاب می خوریم.ضرورت دارد که بکوشیم همیشه در حالت آرام باشیم. مدیران بی قرار و عجول که شمارشان هم زیاد است اغلب سر در گم هستند با سرعت بیش از اندازه حرف می زنند از وظیفه ای به وظیفه ی دیگر می پرند.این مدیران یا می خواهند به همه بگویند که سرشان خیلی شلوغ است و یا در غیر این صورت می گویند که اولویت ها را نمی توانند رعایت کنند. مدیر موقر و آرام کسی است که می داند چه می کند او 90%کارهایش را به همکارانش تفویض می کند.شخصا کار زیادی انجام نمی دهد اما کارهایی که انجام می دهد همه در حد عالی و با کیفیت مطلوب است و اگر ضرورت پیدا کرد برای تمام شدن به موقع پروژه شخصا به همکارانش کمک می کند و اشتباهش را با خوشرویی می پذیرد ودر هر حال آرامشش را حفظ می کند. باید بدانید که مهم هوشمندانه رفتار کردن است کار بیشتر مهم نیست. هدف شرکت شما چیست؟اینکه خوب بفروشد و سود بیشتری بدست آورد. کسب سود برای ادامه کار و برای رشد شرکت شما ضرورت دارد یک جمله معروف هست که میگوید" تجارت خیریه نیست.." چند عادت مفید برای رسیدن به نتایج بهتر: یادداشت برداری کنید تنها یک حرفه را سراغ داریم که افرادش همه چیز را یادداشت می کنند. وکلا و مراجع حقوقی. لطفا عادت یادداشت برداری را در خود ایجاد کنید مسلما موثر تر و بهتر کارهایتان را انجام می دهید. به زمان به اندازه پول بها دهید زمان همان پول است.هر دقیقه با توجه به پولی که شرکت به هر یک از کارکنانش می پردازد ارزش داردو هزینه ای تولید میکند. اگر می خواهید بر زمان خود مدیریت موثر داشته باشید ببینید که اوقات خود را چگونه می گذرانید.بررسی کنید و زمان های بدست آمده را با کاری که بهتر بود می کردید مقایسه کنید. در مدیریت بر افراد خود ابتکار به خرج دهید نسبت به کارکنانتان برخورد مثبت داشته باشید.آن ها را کارکنان خوب و شایسته ای در نظر بگیرید. توجه به نیروی انسانی تا اینجا شما از مهارت های مدیریتی بر خوردارید می توانید سرمایه کافی جذب کنید اما می خواهیم ببینیم چگونه می توانیم نیروی انسانی مناسبی دست و پا کنیم؟ موفقیت شما بستگی به نیروی انسانی شما دارد. کسی از متخصصان تبلیغات فروش می گوید:"اگر هر یک از ما کسی را استخدام کنیم که از ما کوچتر و کوتاهتر باشد دیری نمیگذرد که شرکت کوتوله ها را درست می کنیم اما اگر کسانی را انتخاب کنیم که از ما بزرگتر باشند به شرکت غول ها می رسیم." یک نکته مهم هرگز کسی را استخدام نکنید که تنها برای پول کار کند. بدون تردید اشخاص در ازای پول برایتان کار می کنند اما شرکتی موفق است که کارکنان شایسته و متعهد داشته باشد. کسانی را انتخاب کنید که برقی در چشمانشان داشته باشند کسانی که عاشق کار باشند کسانی را انتخاب کنید که به هنگام کار ساعتشان را باز می کنند. پس از استخدام اشخاص و آموزش دادن به آن ها در حفظشان بکوشید زیرا آن وقت است که به شما فایده خواهند رساند. پیوند همکاری میان خود و کارکنانتان ایجاد کنید.پیوندی که به سادگی از بین نرود اینگونه مکان کارتان دلپذیر تر می شود. مراقب باشید که حقوق پرداختی شما در مقایسه با شرایط مرسوم و موجود رقم خوبی باشد.وقتی درباره ی حقوق آن ها تصمیم می گیرید خودتان را جای آن ها بگذارید.یک کارمند گران هرگز گران نیست مشروط بر آن که بدانید از او چگونه استفاده می کنید.اما کسی که حقوق کم می گیرد می تواند به خاطر اشتباه های فراوانش بسیار گران تمام شود. نشان دهید که به کارکنانتان علاقه دارید.به آن ها اعتماد و اطمینان بدهید که آینده ی آن ها آینده ی شماست و اگر اتفاقی برای آن ها بیفتد شما هم به اندازه ی آن ها ناراحت می شوید. بدانید اشخاص از حدی که شما فکر می کنید باهوش ترند و خیلی زود از میزان صمیمیت شما مطلع می شوند. به این موضوع توجه کنید که کارکنان شما هم پدر و مادر هستند وهم همسر, خانه دارند,رای می دهند,با فروشندگان شرکت هایی که شما به آن ها فروش می کنید ملاقات دارند و.. پس با کارکنان خود به شکل افراد رشد کرده و بزرگ رفتار کنید .به آن ها مسئولیت و اختیار بدهید.به آن ها اعتماد کنید.ممکن است تعداد کمی از آن ها شما را فریب دهند.آن هایی را که قصد فریبتان را ندارند شناسایی کنید. تصمیمات سریع و به موقع بگیرید لطفا تصمیم گیری سریع را بیاموزید. شاید تعجب کنید اما واقعیت این است که بر سر تصمیم گیری های جزئی و بی اهمیت وقت گرانبهایی را هدر می دهیم. از این رو هر گاه به تصمیم گیری های جزئی و بی اهمیت رسیدید سریع تصمیم بگیرید. جوری نباشد که تصمیم گیری برای رنگ فنجان های اداره دنیا را آب ببرد. به خاطر داشته باشید تاخیر در تصمیم گیری افراد را تنبل و بی علاقه می کند. شجاعانه به اشتباه های خود اذعان کنید کسی که به اشتباه خود اذعان می کند نشان می دهد که با تدبیر تر شده است. با این حال به چند مورد مهم توجه می کنیم: طوری تاسف خود را ابراز کنید که نشان دهد شما واقعا متاسف هستید و دیگر این اشتباه تکرار نخواهد شد. از اشتباه های خود درس بگیرید و آنها را در موارد بعدی تکرار نکنید.به خاطر داشته باشید که می توانید از" متاسفم" گویی ها بکاهید. این را هم بیاموزید که در برخورد با اشتباه های خود از کاه. کوه نسازید.توجه داشته باشید که اشتباه ها می توانند سازنده باشند اما برخورد نادرست با اشتباه های زندگی شما را فلج می کند.برخورد نادرست با اشتباه سببی است که آن اشتباه را از نو تکرار کنید. وقتی به اشتباه های دیگران مراجعه می کنید همیشه داستان اکبر شاه و وزیر او بیربال را به خاطر داشته باشید. اکبر شاه امپراتور بزرگ مغول از وزیرش بیربال خواست که چهره ی او را نقاشی کند بیربال که وزیر خردمند و طنز گویی بود این کار را در مدت 6روز انجام داد .بعد چهره ی نقاشی شده را به پادشاه نشان داد.پادشاه از دیدن تابلو بسیار خوشحال شد.با این حال از9 تن از مشاورانش خواست که روی اثر هنری بیربال اظهار نظر کنند. مشاوران یکی یکی به تابلو نزدیک شدند و در هر جا که به نظرشان رسید اشکالی دارد که باید اصلاح شود نقطه ای گذاشتند. تابلو پر از نقطه شد. اکبر شاه ناراحت شد و از بیربال خواست که در این مورد توضیح دهد.بیربال درخواست کرد به هر یک از مشاوران یک بوم نقاشی بدهند سپس از آن ها خواست که چهره ی امپراتور را نقاشی کنند.کسی دست به قلم نبرد.اکبر شاه نگاهی معنا دار به آنها انداخت و گفت "که اینطور!" این داستان یادآور می شود که اگر در رشته ای تخصص ندارید نمی توانید درباره اشتباهات کاری نظر دهید. جرات و جسارت به خرج دهید و جستجو گر باشید سنگ پشت وقتی به جایی می رسد که میتواند سرش را از لاکش بیرون بیاورد,جستجوگر می شود.پیشرفت و خشنودی ما بستگی به این دارد که آن یک مایل یا آن یک اینچ اضافی را طی کنیم و برای رضایت مشتری,کارمند, همکارخود کاری صورت دهیم. ذهن خود را 6 تا 9% برای گرفتن ایده های جدید خالی بگذارید در یک داستان مشهور نقل می کنند که یکی از اساتید دانشگاه به نان-این استاد ذن رجوع کرد تا همه چیز را درباره آن بداند. استاد از او با چای پذیرایی کرد.فنجانی از چای برای او پر کرد اما پس از پر شدن فنجان از چای هم چنان به درون فنجان چای اضافه کرد تا فنجان لبریز شد.او کمی نگاه کرد و بعد احساس کرد که نمی تواند چیزی نگوید.گفت:"بس است فنجان بیش از این جایی ندارد" استاد ذن جواب داد:"شما هم مانند این فنجان پر از ایده اید چگونه می توانم به شما درس بدهم در حالی که جای خالی در مغز شما وجود ندارد؟" برای آموختن و برای اینکه مطلبی بیاموزید باید ذهن باز و پذیرنده داشته باشید. اگر می خواهید مطلبی بیاموزید باید مانند یک نوزاد ذهن باز و خالی داشته باشید. کلامتان را جایی بکارید که سودی در آن باشد پارچه سفید راحتتر رنگ میشود. اما در دنیای واقعی چه اتفاقی میفتد؟مرتب حرف می زنیم حرف میزنیم و باز هم حرف میزنیم گوش دادن بسیار مهم است به ندرت اشخاصی پیدا می شوند که عادت به گوش دادن را در خود ایجاد کرده باشند. نگرش مثبت افراد موفق کسانی هستند که نسبت به امور و جریان ها نگرش مثبت دارند. افراد نا موفق کسانی هستند که مسائل را با دید منفی نگاه می کنند. بعضی ها می گویند فلان کاسبی خوب است فلان کاسبی خوب نیست.توجه داشته باشید که کاسبی بد وجود خارجی ندارد اشکال بر سر کسانی است که نمی توانند فرصت های مناسب را تشخیص بدهند. یک شاعر انگلیسی می گوید: "دو نفر از پشت میله ها ی زندان نگاه می کنند یکی ستاره ها را می بیند و دیگری خاک را" گه گاه یک شکست یا یک سخن تند از ناحیه رئیستان ممکن است سبب شود تا روحیه منفی پیدا کنید. به خاطر داشته باشید: شما جز خودتان کسی را نمی توانید تغییر دهید. بعضی ها فکر می کنند اگر محل زندگیشان را تغییر دهند می توانند شرایطشان را بهتر کنند"من از این کار خسته شده ام,مطابق ذوق و استعداد من نیست,اینجا کسی قدر مرا نمیداند"اشخاصی که این حرف ها را می زنند نه تنها از شغلشان بلکه از خودشان هم خسته شدند اینان تا طرز نگاه خودشان را تغییر ندهند تفاوتی در زندگیشان ایجاد نخواهد شد. روش های بهتر انجام دادن چند کار ناخوشایند بودجه بودجه ها را باید مشخص کنید.هر چند مدت یک بار بودجه و ارقام آن را وارسی کرده هر چه در این زمینه بیشتر تمرین کنید تبحرتان افزایش می یابد.به مرور با واقعیت ها آشنا می شوید.به هنگام تهیه بودجه به واقعیت ها توجه کنید.شاید بد نباشد که قسمتی از هزینه های خود را بیش از اندازه ای که فکر می کنید در نظر بگیرید وبرعکس درآمدهایتان را کمتر محاسبه کنید.توجه داشته باشید که اوضاع همیشه بر وفق مراد نیست. جلسات ادواری تاریخی برای جلسات خود را در نظر بگیرید و این تاریخ را رعایت کنید. کاستن از هزینه ها مراقب هزینه های جزئی و بی مقدار باشید.توجه کنید که یک سوراخ کوچک می تواند یک کشتی بزرگ را غرق کند.اگر شما از هزینه های خود بکاهید همه از شما پیروی خواهند کرد. پرچم را در دست بگیرید و کارکنان تان را راهنمایی کنید اگر لکوموتیو با سرعت 60km در ساعت حرکت کند آیا واگن هایی که به آن بسته شده اند می توانند سریعتر بروند؟مسلما جواب منفی است.اگر لکوموتیو از سرعت خود بکاهد چه اتفاقی می افتد؟ مدیری که به سود و زیان فوری فکر میکند نمی تواند در بلند مدت مدیر موفقی باشد.مدیر خوب کسی است که به سخنان کارکنان,مشتریان و از همه مهمتر به سخنان خودش گوش دهد. 1. به تاثیر پیگمالیون توجه کنید موضوع پیگمالیون و تاثیر آن چیست؟ و اما ماجرای پیگمالیون: تاجر ثروتمندی در یونان زندگی می کرد.او به پیگمالیون,که یک مجسمه ساز با استعداد بود,سفارش داد تا با سنگ های مرمر برایش مجسمه زنی را بسازد تا آن را در باغش بگذارد.پیگمالیون مجسمه ای عالی و زیبا ساخت,چنان زیبا که دل درگرو عشق او بست و هر روز ساعت ها با او رازو نیاز می کرد گویی که زنده است و حرف های او را می شنود. اعتقاد پیگمالیون به حدی زیاد بود که روزی معجزه ای رخ داد. مجسمه زنده شد و تا پایان عمر پیگمالیون به او عشق ورزید.باور پیگمالیون خیال او را به حقیقت تبدیل کرد. نمی گوییم که مجسمه ما در موزه های هنر زنده می شود منظور این است که باور اشخاص به حقیقت می پیوندد.اگر انسان چیزی را حقیقی پندارد با آن به همین شکل رفتار می کند و به آن جنبه حقیقت می دهد. اندیشه های انسان به عمل تبدیل می شوند و روی دیگران تاثیر می گذارند. 2.به عزت نفس همکارانتان بیفزایید از راه های دادن عزت نفس این است که: 1: متوجه کار درست و خوب آن ها باشید و به آن کارها اشاره کنید.خوب نگاه کنید.خوب بشنوید و هر اقدامی را که خوب دیدید از آن تمجید کنید.نه تنها باید رفتارخوب را شناسایی کنید بلکه باید در تایید آن حرف بزنیدو به موقع از کارهای خوب قدردانی کنید. 2:با الگو شدن به همکارانتان درس نظم و ترتیب بدهید. یک آمریکایی مدبر می گوید:"اگر 10 دقیقه زود تر از موعد به قرارتان آمده اید بدانید که 5 دقیقه دیر کرد دارید."معنای این حرف این است که همیشه 15 دقیقه قبل از قرار در محل ملاقات حاظر شوید این عادت خوبی است که از بالا رفتن فشار خون,تشویش و اضطراب جلوگیری می کند. هر مدیری باید خود یک الگو و یک سر مشق باشد.اگر ساعت 9صبح است و شما ساعت 11 به محل کار می آیید حتی اگر کارکنانتان ساعت 9 بیایند برای کارشان دل نمی سوزانند.سعی کنید به مدت یک سال ساعت 8:30 به سر کارتان بروید و بعد تفاوت را خودتان احساس کنید. 3.موفقیت آن ها موفقیت شماست مدیر خوب کسی است که موفقیت های خود را با کارکنانش سهیم شود و مسئولیت شکست ها را خود بر عهده بگیرد.مدیر خوب کسی است که به اشتباه های خود اذعان می کند و برای اجتناب از شکست و ناکامی بیشتر نظر خواهی می کند. برای هر کاری که انجام دادنش را از آن ها انتظار ندارید دلیل بیاورید.همکاران شما تنها زمانی با تمام وجود برای کاری مایه می گذارند که بدانند کارشان برای موفقیت شرکتشان مهم است. 4.با روی خوش اشتباه های کارکنان تان را ببخشایید ضرب المثلی است که می گوید حتی مداد مدیر عامل هم مداد پاک کنی دارد." به عبارت دیگر حتی مدیر عامل هم می تواند اشتباه کند و باید از پاک کن برای پاک کردن اشتباهاتش استفاده کند. تعجب نکنید اگر می گویم آدم ها به سیب شباهت دارند.سیب بی خال یا وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد بسیار گران است.می توانید با نوک چاقو خال ولک سیب را بردارید و از بقیه ی آن استفاده کنید. به همین شکل می توانید اشکال های جزئی همکارانتان را به کمک یک چاقوی ذهنی از میان بردارید و از جنبه های مثبت آن ها بهره بگیرید. 5.گروه خود را در شمار برندگان در آورید کار به اتفاق نتیجه ی مطلوب میدهد این یک ضرب المثل چینی است.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن