رابطه بین انسان و فناوری اغلب به صورت منازعه‌ای بین فن‌گریزان - که بدون توجه به مزایای فناوری با آن مخالفند ـ و فن‌دوستان ـ که فناوری‌ها را مطلقاً خوب می‌دانند ـ تصور می‌شود. اما toumey chris دیدگاه جدیدی در این بین است.


از زمان انقلاب صنعتی بحث هایی پیرامون رابطه انسان و فناوری مطرح شده است . این بحث‌ها مابین دو گروه متمایز انسان گرایان فن‌گریز و دانشمندان و مهندسان فن‌دوست رخ داده است ، اما در هر دو دیدگاه نقایصی وجود دارد: فن‌دوستان نسبت به پیامدهای انسانی پروژه های خود سهل انگارند و فن‌گریزان به صورت نامعقولی در برابر فناوری‏های جدید مقاومت می‏کنند. با این حال دیدگاه دیگری نیز وجود دارد، که بحث را گسترده و عمیق می‏کند: نظریه Cyborg دونا هاراوی در مانیفست Cyborg خود بیان می‏کند، که رابطه واقعی انسان و فناوری فراتر از حقانیت هر یک از دو گروه فن‌گریز و فن‌دوست است. مثلاً اگر قرار باشد یک تغییر فناورانه به صورت جبری و خودکار رخ دهد، پس چه جایی برای اختیار و تصمیم گیری ما می‏ماند؟ آیا ما توان توقف روندها را نداریم؟ برای پاسخ به این سؤال هاراوی یکسری دیدگاه‌های اجتماعی رایج را مثال می زند: مردم معمولاً مرزهایی مثل سیاه در برابر سفید ، یا محافظه کار در برابر لیبرال و غیره را مطرح می‌کنند؛ اما انسان‌شناسان این مرزها را سلیقه‌ای و مصنوعی می دانند، و نه ضروری و طبیعی.


در اینجاست که به اعتقاد هاراوی ما باید آزادی داشته باشیم تا هویت‏های جدیدی را برای خود خلق کنیم و این کار نه با استمداد از مرزبندی های بیشتر بلکه با خروج یا دور زدن این دسته‌بندی‌های تحمیلی است. مثلاً کسی که عضوی از بدنش را از دست داده است، می‌تواند با یک پروتز از دسته‌بندی افراد ناتوان خارج شود، یا فرد می‌تواند با هورمون و جراحی جنسیت خود را تغییر دهد، یا کسی که در موقعیت‌های چهره به چهره خجالت زده است، می تواند در ارتباطات الکترونیکی بسیار بی‏باک باشد. بنابراین افراد می توانند با استفاده از فناوری به جای اسارت در یک دسته‌بندی اجتماعی به آزادی عبور از آن دست یابند.


البته این بدان معنا نیست که ماشین بهتر از انسان بوده یا روح ما را می‌دزدد. این ممکن است با فن‌گریزی مصطلح اشتباه گرفته شود؛ چون بر انس گرفتن بیش از حد ما با فناوری های قدرتمند ناظر است؛ وقتی کامپیوترها یا موبایل‌های ما قاطی می کنند، ما وابستگی کار یا زندگی خانوادگی خودمان به آنها را بیشتر لمس می کنیم و اگر این وابستگی شدت یابد، ارزش وجودی ما محو می شود. با این حال تحلیل هاراوی به ما اجازه عبور از هویت‌ها و مرز بندی‌های مصنوعی را نیز می‌دهد . همچنین ممکن است Cyborg از این حیث شبیه فن‌دوستی کلاسیک به نظر می‌رسد: فناوری به ما حق انتخاب‌های جدیدی می‌دهد تا خودمان را بسازیم. Cyborg به وجود مرزی فیزیکی بین انسان و ماشین تکیه ندارد، بلکه یک ارتباط جوهری با فناوری است، که احساس فرد نسبت به خودش را تغییر می‌دهد.


حال فناوری نانو را به بحث وارد می کنیم. به جای بحث نانوربات‌های خودهمانندساز به مورد اطلاعات و حریم خصوصی می پردازیم. ژنومیک و نانوپزشکی نوید تولید بی شمار اطلاعات DNA افراد مختلف را می دهند. بنابراین بعید نیست دولت ها، شرکت های کارت اعتباری یا بیمه به همه زندگی خصوصی شما دست یابند. این بدان معناست که فناوری نانو با بردن داده‌های ژنتیک، خون و اعضای شما به پایگاه های داده بزرگ سازمان های قدرتمند، ناخرسندی شما را چند برابر خواهد کرد.


با این حال روی دیگری از سکه نیز وجود دارد. در گذشته یک زن اگر به راز‏نگهداری پرسنل یک کلینیک اطمینان نداشت، از رفتن به آن کلینیک برای تست حاملگی واهمه داشت. اما با زیادشدن ابزارهای تشخیص پزشکی مبتنی بر فناوری نانو، وی می‏تواند این کار را براحتی در منزل انجام دهد.


مورد دیگر درمان‌های دارویی است. ویژگی‏های زیستی افراد و در نتیجه نوع پاسخ دهی آنها به داروها متفاوت است، با این حال به دلیل هزینه بالای فردی‏سازی درمان، تاکنون برای همه افراد یک نسخه ترکیبی از چندین دارو تجویز می‏شد، تا بالاخره یکی از آنها جواب دهد. امروزه فناوری نانو می‏تواند با فردی‏نمودن درمان، حس فرد گرایی را تقویت کند. از این رو همان فناوری که حریم خصوصی مارا محدود می کرد، به نحو دیگری آن را افزایش می دهد و هر دوی این موارد جزو پیامدهای نظریه Cyborg محسوب می شوند.


بنابراین فناوری نانو می‌تواند مخلوطی از پزشکی وجدآفرین و نگرانی‌های ما نسبت به موجودیت‌مان را پدید آورد . اما آیا ما در رد یا قبول پیامدهای فناوری نانو مختاریم؟ چگونه این کاربردها ممکن است هویت ما در رابطه با فناوری تاثیر بگذارد؟ آیا ما در آستانه قدرتمند شدن یا خوار شدن هستیم؟ در واقع فن‌دوستان و فن‌گریزان هر یک تا حدودی حق دارند. منتها وقتی از اثر فناوری نانو بر خود می‌پرسیم، باید فراتر از مولکول ها اندیشیده و جوهره زندگی را نیز مدنظر قرار دهیم. در سوالات غامض پیرامون هویت، خویشتن و فناوری، نظریه Cyborg بهتر از آرای مرسوم فن‌دوستان و فن‌گریزان قادر به مانور و پاسخگویی است.



نویسنده : کریس تومی
مترجم : مرتضی مغربی

آفتاب