اگر طلبهای در حوزه علمیه و یا دانشجویی در دانشگاه به مرحله بلوغ فکری و رفتاری می رسد، نمیتوان این تحول را صرفا ناشی از مطالب و محتوای دروسی دانست که در فرایند آموزش و دوران تحصیل فرا گرفته است. این نظر قطعا بدان معنا نیست که دانش و یا مهارت انتقال یافته به افراد تحت تعلیم، تاثیری در فرهیختگی و رشد فکری و بلوغ رفتاری آنها ندارد، بلکه حدود و میزان آن را باید واقعبینانه در محاسبات این تحول منظور نمود.
حال اگر تنها مطالب کتابها و جزوهها و یا آزمایشها درون لابراتوارها و کارهای کارگاهی زمینه توسعه انسانی را به تنهایی فراهم نمی آورد پس این فرایند چگونه شکل می گیرد و رمز آن در کجا نهفته است.
در گذشته دورتر، وزارتخانههای فعلی آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات را در مجموع فرهنگ می خواندند و بعدها هم، مسئله پرورش در کنار آموزش و به همان اندازه اهمیت یافت، ضمن آنکه به طور اساسی در مقوله تعلیم، تربیت نیز همواره بخشی اساسی از این فرایند را تشکیل می داده است.
حال این مطلب که پرورش و یا انتقال فرهنگ و درنهایت تربیت، چگونه اتفاق می افتد بحث گستردهای را طلب می کند. لیکن به طور فشرده و خلاصه شرایط و محیط آموزشی، ضوابط و مقررات آموزشی، منش و رفتار استادان و کارکنان، برنامههای جنبی، هدفمند بودن طراحی و محتوای دورههای آموزشی و از همه مهمتر ارتباطات، از عوامل اساسی انتقال فرهنگی، تربیت و پرورش است.
ضرورت طرح این بحث ابتدا، از آن جهت ضروری است که در موضوع آموزش مدیران اگر فقط انتقال مطالب دروس مختلف حوزه علوم انسانی و بویژه بحث مدیریت را کافی بدانیم، ممکن است تنها میزان دانش و آگاهی مدیران را افزایش داده باشیم، لیکن به طور قطع نمی توان ادعا کرد که در فرایند آموزش، رشد فکری و بلوغ رفتاری نیز به صورتی بارز و آشکار اتفاق افتاده باشد.
همینجاست که باید میان پرورش و تربیت و آموزش مدیران تفاوت اساسی قائل شد و حتی در کاربرد واژه توسعه مدیران نیز احتیاط کامل باید روا داشت و حد توسعه را نیز به مباحث علمی انتقال یافته محدود دانست.
توسعه فراگیر، رشد فکری، بلوغ جامع و مواردی از این دست، نیازمند برنامههای گسترده آموزشی و پرورشی است و به نظر می رسد مستقل از همه شرایط، آموزش مدیران را باید به این سمت هدایت کنیم. حال اگر چنین نتیجه گیری را درست فرض کنیم، مراکز علمی و آموزشی مدیران، کاری اساسی و برنامه ای حساس را باید به مرحله اجرا درآورند.
درطول سالهای اخیر و در کشور خودمان، طراحان و رهبران برخی دورهها و پروژههای آموزشی، چنین هدفهایی را دنبال می کردند و اگر نه به طور کامل، بلکه تاحد مقدور سعی بر این بود تا کاری فراتر از یک برنامه آموزشی مدیران به اجرا درآید.
برنامههای آموزشی - پرورشی شبانه روزی و یا آموزشهای ترکیبی برخی مراکز آموزش مدیران و از جمله سازمان مدیریت صنعتی - که مورد این سازمان با عنوان مدیریت استراتژیک در دهه هفتاد عرضه شد - این رنگ و بو را با خود داشت و به درجهای تحول در ذهن و رفتار مدیران را نشانه می گرفت.
در دیگر کشورها، مراکزی که برنامه های پرورش مدیران را به اجرا درمی آورند، بسیار زیاد است و اگرچه میان این مراکز و دانشگاهها نزدیکی و ارتباط وجود دارد، لیکن بافت نیروی انسانی، محتوا، برنامهها، محیط و شکل اجرای دوره ها کاملا متفاوت و متناسب با، هدفهای ازپیش تعیین شده است.
متاسفانه و به رغم گرایش گسترده به آموزش و اجرای دوره های آموزشی ویژه مدیران در کشور، مسئله جامعیت این برنامه ها مورد غفلت قرار گرفته و تقریبا به انتقال مفاهیم و مباحث حوزه مدیریت علمی بسنده شده است. این وضعیت چنان است که هر روز شاهد برگزاری انواع دوره های آموزشی با عناوین مختلف در محیطهای مناسب و نامناسب و آن هم به صورت فشرده و کپسولی هستیم.
در این برنامه ها میداندار استاد است و ارائه مجموعه ای از مطالب پرزرق و برق که گاه شگفتی حاضران را برمی انگیزد. درنهایت نیز همراه بردن انبوهی جزوه و کتاب توسط شرکت کنندگان که معلوم نیست به چه میزان فرصت تورق و بهره گیری از آنان فراهم میآید.
حال اگر بالابردن مهارتهای مدیریتی، قابلیت در تصمیم گیری و توان طراحی محیط سازمانی کارساز و موثر و در نهایت پرورش جامع مدیران از اهمیت برخوردار بوده و هدف اساسی است، باید اقداماتی در این جهت مدنظر قرار گیرد.
در این مسیر چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی وظایفی دارند و ضروری است اقدامهایی در دستور کار خود قرار دهند. ازجمله قدمهای اساسی در رسیدن به این هدف سمتگیری در زمینه های زیر است:
- نگاه عمیق به رویکرد، مدیریت و ساختار مراکز آموزش مدیران با هدف تعلیم و تربیت؛
- ایجاد محیطهای مناسب برای پرورش مدیران؛
- طراحی و تدوین و اجرای برنامه های پرورشی مهارتی، آموزشی متنوع و هدفمند؛
- محتواسازی و بهره گیری از متون و منابع مرتبط و تاثیرگذار؛
- بررسی و شناخت و اجرای برنامه های تکمیلی بخصوص در نحوه انتقال مفاهیم؛
- طراحی ضوابط، سازوکارها و روشهای آموزش و پرورش از جذب تا انتها؛
- تهیه امکانات و تأمین تجهیزات موردنیاز با هدف تربیت جامع مدیران؛
- انتخاب، جذب و به کارگیری مربیان و استادان کارآمد و ...
در این صورت می توان انتظار داشت که خروجی این مراکز در بالندگی و توسعه و ارتقای سازمانها در تمامی جهات اثرگذار خواهدبود. |