شهادت در لغت به معناي حضور و معاينه و اطلاع آمده است و در اصطلاح عبارت است از انتقال حقيقت امري از ناحيه فردي واجد شرايط كه آن را ديده و شنيده به قاضي محكمه، عليه يكي از اصحاب دعوي و به نفع ديگري با اداي سوگند والتزام به راستگويي.
سابقه تاريخي
تاريخ حقوق، نمايانگر آنست كه شهادت در گذشته دور با اهميت بسياري تلقي ميشد و شايد اولين طريقه اثبات دعوي بوده چنانچه در مذهب يهود هيچ عقد و قراردادي بدون حضور شاهد معتبر نبوده و جهت اثبات هر دعوي شاهد ميجستند در حقوق رُم، تعدد شاهد و عيني بودن آن براي اثبات امور لازم بوده است. در ايران باستان حتي شهادت برادر و زن بدون توجه به درجه قرابت قابل استماع بوده و كميّت و كيفيت شهود نسبت به دعاوي، وضع متفاوتي داشت در سيستم دادرسي تفتيشي از شهادت به عنوان معتبرترين دليل اثباتي استفاده ميشد و شهادت شاهد و احراز پاكدامني وي مبناي صدور حكم قرار ميگرفت.
شهادت حق است يا تكليف
يكي از سؤالاتي كه دربارۀ شهادت به ذهن خطور ميكند اين است كه آيا شهادت حق است يا تكليف و ثمرۀ آن در اين است كه در صورت حق بودن شهادت، شاهد ميتواند از اداي شهادت خودداري كند و در مقابل، دادگاه نميتواند او را الزام به اداي شهادت نمايد؛ زيرا افراد در اعمال حق خود مخيّر هستند اما اگر تكليف باشد شاهد تابع نظر دادگاه خواهد بود و هرگاه دادگاه بخواهد ميتواند براي اداي شهادت، جلب و احضار نمايد و شاهد هم مكلف به اداي شهادت خواهد بود.
فقهاي شيعه شهادت را تكليف مي دانند و اداي شهادت را واجب و اجماع علما بر اين است كه اداي شهادت واجب كفايي است و برخی هم آن را واجب عيني ميدانند [ مباني تكملة المنهاج، آيت الله خوئي، ج 1، ص 139] .فقهاء دلايلي را از كتاب و روايات براي تكليف بودن شهادت ميآورند. در قرآن آيات زيادي بر وجوب شهادت دلالت دارد: «وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ...» بقره آيه 283- و آيات ديگري مانند طلاق آيه 2- نساء آيۀ 135- بقره آيۀ 282
روايات زيادي هم بر وجوب شهادت دلالت دارند، پيامبر (ص) فرمود: كسي كه شهادت را كتمان كند و يا طوري شهادت دهد تا بوسيله آن خون مسلماني ريخته شود و يا مال مسلماني را به دست آورد در قيامت با روي سياهي محشور خواهد شد و بر صورتش زخمي نمايان خواهد بود كه خلايق او را با اسم و نَصَب خواهند شناخت. [وسايل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، ج 18، كتاب شهادات باب 2، ج 2].
از نظر قانون، در قوانين جمهوري اسلامي ايران هرگاه صحبت از شهادت و بيّنه است بر احضار يا جلب شاهد نيز تأكيد شده است به عنوان نمونه: مواد 224 و 225 قانون آیین دادرسی کیفری، شاهد از نظر قانوني مكلف است در دادگاه حضور يابد ولي طبق اصل 38 قانون اساسي كشور، اجبار به شهادت مجاز نيست.
حكمت مشروعيت شهادت
شهادت براي صيانت و حفاظت از حقوق به معني الاعم چه حق الناس و حق الله باشد تشريع شده و از دو جزء تشكيل ميشود و دو مرحله دارد: 1. تحمل شهادت 2. اداء شهادت.
تحمل شهادت: معني التزام است كه شاهد ملتزم ميشود آنچه را ديده و شنيده بیان نماید.
اداء شهادت: اعلام شاهد حاكم را با شهادت دادنش به سبب آنچه كه حاصل شده براي او علم به آنچه كه مشاهده كرده آنرا.
مستند شهادت: ضابطه و قاعده در شهادت وجود علم است كه از طريق ديدن و شنيدن يا هردوي آنها به دست ميآيد به استثناي مواردي كه شهادت به استفاضه كافي است: بعضي از امور بوسيله شنيدن و شياع بين مردم كه در فقه به آن استفاضه گويند ثابت ميشود.
مستند علم در شهادت: در شهادت علم بايد مستند به حسّ باشد ولي عدهاي استناد به حس را در علم شرط نميدانند و تأكيد نمودهاند اگر از راههايي چون تواتر، خبر همراه با قراين دالّ بر صحت و شهرت، علم بدست آيد كافي است. امام خميني (ره) در این باره میفرمایند، ضابطه اين است كه بايد شهادت با يقين و علم قطعي همراه با حد بنابراين در مواردي كه ديدن در ديدنيها و شنيدن در شنيدنيها و... ممكن است از طريق ديگري غير از حواس پنجگانه مانند تواتر و شهرت هم علم بدست آيد بلي اگر از طريق غير عادّي مثل رمل و جفر باشد اشكال دارد.
شهادت كر و لال:
مشهور علماي شيعه شهادت ناشنوا را ميپذيرند و شهادت فرد كر و لال (اخرس) نيز به اتفاق آراي علماء مورد قبول است به شرط آنكه قاضي مفهوم اشارات او را درك كند.
شهادت نابينا:
مشهور برآنند كه شهادت فرد كور در اموري كه نياز به مشاهده ندارد، صحيح است اگر دو نفر عادل صاحب صدا را معرفي نمايند در اين صورت نيز شهادت او صحيح است.
كيفيت شهادت:
فقهاي شيعه در نحوۀ اداي شهادت توسط شهود دو خصوصيت را لازم ميدانند
اول: مطابقت شهادت با دعوي، شهود بايد درباره همان موضوعي كه طرفين دعوي اختلاف دارند شهادت دهند به طوري كه مفاد شهادت آنها اثبات موضوعي خاص باشد و شهود در زمان و مكان و اوصاف فعل مورد نظر هم اتفاق داشته باشند والاّ قبول نخواهد شد.
دوم: توافق شهادت شهود در معنا، اگر شهادت شهود از نظر لفظي با هم اختلاف داشته باشد ولي معني و مفاد شهادت هر دو يكي باشد پذيرفته ميشود والاّ فلا.
جنسیت:
فقهاي شيعه شهادت را به لحاظ جنسيت شاهد به سه دسته تقسيم نمودهدهاند:
دسته اول: مواردي كه فقط شهادت مردان قبول است مثل طلاق، حدود بجز زنا و روبت هلال.
دسته دوم: مواردي كه شهادت مردان و زنان با همديگر پذيرفته ميشود مانند:شهادت سه مرد و زن در رجم و شهادت يك مرد و دو زن در دعاوي مربوطه اموال و ديون (امور مالي) وشهادت دو مرد و چهار زن در حدّ تازيانه در زنا.
دسته سوم: مواردي كه شهادت زنان به تنهايي پذيرفته ميشود مانند:
شهادت دو زن درباره عذرها و عيوب زنان مانند حيص، نفاس، تولد طفل زنده و شير دادن به طفل (رضاع)
شهادت يك زن: براي اثبات ربع وصيت و شهادت زن قابله بر تولد طفل.
رجوع از شهادت:
زمانيكه شهود از شهادت خود برگردند اگر قبل از حكم كردن طبق شهادت شهود باشد، شهادت آنها ساقط ميشود اما اگر طبق شهادت شهود، حكم صادر شود و آنها از شهادت خود برگردند حكم فسخ نميشود و واجب است بر شهود ضمان آنچه كه با شهادت آنها تلف شده است و رجوع از شهادت فقط در حضور قاضي و حاكم صحيح است.
شهادت كذب:
يكي از اعمال نفرت انگيز است كه گواهي دروغ در زمرۀ گناهان كبيره است و موجب زوال و ضعف عدالت است كسي كه در هنگام واقعه ناظر بوده و در موقع اداء مطلب در محضر دادگاه واقعيت را عالماً و عاملاً قلب نمايد و باعث صدور حكم به ناحق شود كه در ماده 650 ق. م. ا آمده: هر كس در دادگاه، نزد مقامات رسمي شهادت دروغ بدهد به سه ماه و يك روز تا دو سال حبس و يا به يك ميليون و پانصد هزار تا دوازده ميليون ريال جزاي نقدي محكوم خواهد شد. اين از نظر جنبه عمومي جرم بود و از نظر جنبه خصوصي نيز قابل مجازات ميباشد.
نویسنده : محسن نجف پور