درگذشته وحتي در عصر حاضر ، تقريباً در همه جا ، موفقيت به معناي در درجه اول قرارگرفتن است . به عبارت ديگر ، مافوق بودن و يا داشتن چيزي برتر از ديگران ، معمولاً موفقيت به معناي دانشمندتر ، ثروتمندتر،نيرومندتر، داشتن بهترين موقعيت اجتماعي بهترين شهرت و بيشترين ثروت و جذابيت است .اما پديده بزرگ انسان دوستي رايج امروزي ، به ما ثابت كرده است كه : برندگان واقعي كساني هستند كه خصوصيت ويژه انساني خود را قبول دارند . و كاملاً مسئوليت آنرا به عهده مي گيرند . بازندگان واقعي كساني هستند كه آزاد نيستند تا آن چيزي باشند كه از بدو تولد بر ذّمه آنان است . به اين معنا كه خويشتن خويش باشند .آنان به كلي منكرتمامي «من » خود مي شوند . آنان با اصل و هسته مركزي من خود قطع رابطه كرده اند. ممكن است كه ظاهراً بنابر تمام مقياس هاي بيروني كه قبلاً ياد شده موفق باشند ولي بدون شك آنان شكست خوردگان در زندگي و در عشق اند .آنان شادي و نيروي حاصله از درستكاري وصداقت نسبت به خود را نپذيرفته اند. بنابراين به اعتقاد روانشناسان اشخاص موفق كساني هستند كه حقيقتا خود خودشانند و باطناً آزادند و وارسته . واشخاص ناموفق و شكست خورده به اعتقاد روانشناسان كساني هستند كه حقيقتاً منكر خويشتن خويش هستند و شادي و نيروي حاصله از درستكاري و صداقت نسبت به خود را نپذيرفته اند .
حال براي آنكه از احساس عزت نفس پايين كه مانع از موفقيت در زندگي است رهايي يابيد و تحولي بزرگ در زندگي خويش ايجاد كنيد و از عزت نفس بالايي برخورددار گرديد ،به بيان روشهايي براي افزايش عزت نفس در سه مرحله يا سه گام مي پردازيم :

گام اول : عدم ارزيابي خود با ديگران:
هرگز خود را با ديگران ارزيابي نكنيد چرا كه هر چقدر هم شما بخواهيد ، ارزيابي شما منطقي نيست . هر چيز قابل تصوري راجع به خود كه بتواند مورد ارزيابي قرار گيرد خود آدمي ناميده مي شود. خصوصيات شما مي تواند به دهها هزار شيوه مورد ارزيابي قرار گيرد. براي مثال ديگران مي توانند شما را به خصوصيات و ويژگيهاي خاصي ارزشيابي نمايند كه مي تواند در زمينه هاي مختلف مثلاً هوش ، ظاهر و توانايي هاي شما باشد. كه اين ارزيابي را مي توانند با كلمات « خوب » و يا « بد » انجام دهند .

اصول عدم ارزيابي با ديگران

* ارزيابي منطقي از خود :
به دلايل زيرنمي توانيم ارزيابي منطقي ازخودمان بكنيم :

- ما نمي توانيم خود يا افراد ديگر را با يك مشخصه به طور منطقي مورد قضاوت قرار دهيم.
- در خيلي از مواقع انتقادها بر اساس تعصبات است .

- خصوصيات انساني بي همتا و تقريباً بي انتهاست .

- ميزان دقيقي براي اينكه چه كسي خوب و يا بد است . وجود ندارد و كسي نمي تواند ادعا كند كه مي تواندخصوصيات خوب ويا بدرا به طور كاملي تشخيص دهد.

* احساس ضعف وكاستي هاي بشر:
واقعيت آن است كه ما انسانها داراي ضعف هايي هستيم . به همين دليل به سادگي نمي توانيم آنچه را كه دوست داريم ، انجام دهيم .مثلاً تعدادي از ما قوي هستيم،تعدادي درموسيقي مهارت داريم،عده اي آشپز ماهري هستيم و… به هرحال اكثريت افراد نمي توانند در بيش از يك يا دو كار برجستگي و تبحر بسيار بالايي پيدا كنند .احساس شما در دستيابي به اهدافتان بسيار مهم است . بنابراين با اندكي تغيير احساس و نوعي ديگر مسئله را بررسي كردن ، متوجه تغيير در افكار خويش و به دنبال آن در رفتار خود خواهيد شد. و به اهداف منطقي خود خواهيد رسيد .

* بي اطلاعي :
فقدان اطلاعات كافي نيز مي تواند عامل موثر براي موفقيت پايين باشد.اگر مي خواهيد خود را براي اشتباهات ببخشيد،بي اطلاعي دليل كاملاًقانع كننده اي است به هر صورت ، سرزنش خود، عملي كاملاً مسخره است . البته اگر مايليد كه خود را سرزنش كنيد و اين كار را درست مي دانيد ، خوب بكنيد . اما به نظر روانشناسان هرگز براي بد انجام دادن كاري كه هيچگاه بهتر انجام دادنش را ياد نگرفته ايد. بي ارزش تصور كردن خودتان معنايي نداردوقابل تصور نيست .

* آشفتگي :
آشفتگي خاطر و وضعيت زندگي خيلي از مواقع مانع از موفقيت مي شود. اصولاَ وقتي افراد بيشتر از خودشان متنفر مي شوند ، خطاهاي بيشتري را انجام مي دهند . چون نسبت به خود احساس بدي دارند و مي خواهند خود را بيشتر تنبيه نمايند،لذا اعمال غلط ديگري رانيزمرتكب ميشوند آيابه نظرشمابهترين روش اين است كه دوباره نادرست رفتاركنيد،اگرنظرتان اين است،عجب راه حلي!

به نظر روانشناسان مي تواند دليل خوبي باشد و حتي معقول براي اينكه خودمان را در مقابل تقصيرهايي كه مي كنيم ، ببخشيم ، اصولاً وقتي ما عصباني ، افسرده ، ترسيده و ياحسدورزي مي كنيم،به سادگي نمي توانيم آدمي با كفايت و با عملكردي مناسب باشيم پس بهتر است موقع مشكلات ، در رفع آن بكوشيم ، و با احساس گناه ناراحتي و اعمال خود تخريبي ديگر ، خودمان را در مشكلات بيشتري غوطه ور نسازيم .

* خودتان را بپذيريد:
خود پذيري بهترين راه حل است . بهترين كاري كه مي توانيد براي صفات خوب و بد خود انجام دهيد ، اين است كه اگر ميتوانيد آنها را تغيير دهيد و يا اينكه در حال حاضر و يا براي هميشه آنها را بپذيريد . پس بهتر است از حالا خود و ديگران را همانطور كه هستند بپذيريد و هيچ گاه از خود و ديگران متنفر نباشيد وعشق ورزي تان هم نسبت به خودتان و ديگران متعادل باشد.

گام دوم : اعتماد داشتن
تا مي توانيد اعتماد رفتارتان را در زمينه هاي مختلف مثل اعتماد دوستي ، اعتماد كاري ، اعتماد فرهنگي و… بالا برده و افزايش دهيد براي اين امر لازم است كه اصول انضباط رفتاري را نيز رعايت كنيد كه اين اصول عبارتنداز:

1- كار را به تأخير نيندازيد :
سعي كنيد به نتايج بلند مدت و دير پا نسبت به منافع كوتاه مدت توجه بيشتري نمائيد . اگر هميشه مسّرت و خوشي فوري را بر لذّت به تأخير افتاده ، مقدم داريد ، احتمال اينكه در پايان فردي مفلوك و بيچاره باشيد .زياد است اين اصل از انضباط رفتاري از همه اصول ديگر مهمتر است و رعايت آن مي تواند انجام بقيه اصول را آسانتر كند.

2- صبر داشته باشيد و استمرار در كارها را پيشه كنيد:
انجام و استمرار كارها براي مدت طولاني دومين تكنيك اساسي به سوي موفقيت است ريشه اين مشكل بي صبري و ناشكيبايي است . يادگيري هر مهارتي ، مدت زمان زيادي را مي طلبد و بايد براي هر كاري كه انجام مي دهيد به اندازه اي كه نيازدارد ، زمان بگذاريد.

3- گامهاي كوچك و استوار امروز ، پايه گذار فردائي روشن :
كامل بودن هر كار ، بستگي به اندازه آن كار دارد . معمولاً كارهاي كوچك در زماني كم مطرح و به انجام مي رسند و كارهاي بزرگ در زماني دراز . پس بهتر است كارها را به اندازه هاي مورد نياز تجزيه و كوچك كنيد ، تا از انجام ندادنش پرهيز نمائيد زيرا تدريجي حركت كردن به سوي هدف باعث كاهش تدريجي اضطراب و پريشاني است و آن سبب موفقيت در كارها مي شود.

4- از تجربيات گذشته درس بگيريد:
تجزيه و تحليل و توضيح برخي از اعمال و نتيجه گيري آنها در كنار بررسي دقيق نقاط ضعف و قوت يك رفتار نيز در پيشرفت يك فرد نقش اساسي دارد . و خيلي از مواقع سبب موفقيت مي شود.

5- پاداش و تنبيه :
در قبال كارهاي درست به خود پاداش دهيد و در قبال كارهاي نادرست خود را جريمه كنيد . براي اينكه همان اندازه كه تقدير در انجام درست كار حائز اهميت است ، مواخذه براي انجام نادرست كار نيز مهم است تحقيقات نشان داده كه خود تقديري در قبال كارهاي درست مي تواند رفتار را نيرومند سازد ، گفتار منفي آنرا تضعيف مي كند . و مانع از پيشرفت كارها مي شود.

گام سوم-برانگيختن احترام ديگران نسبت به خود:
براي آنكه احترام ديگران را نسبت به خود برانگيزيد ، بايد قاطعيت داشته باشيد . بدون مهارت قاطعيت تقريباً غير ممكن است كه بتوانيد احساسات مطمئن خود پذيري داشته باشيد بنابراين يادگيري مهارت قاطعيت براي شما و هرفرد ديگري ضروري به نظر مي رسد . كه عباتند از :

1- پرهيز از خشم :
اگر مي خواهيد كه در امر قاطعيت پيشرفت نمائيد از عصباني شدن و خشم پرهيز كنيد . چون رفتار توأم با سياست ، تمايل افراد را به تسليم در مقابل شما افزايش مي دهد بالعكس در صورت پرخاشگري و داد و فرياد ، حس كينه توزي را افزايش مي دهيد .

2- پرهيز از احساس گناه :
از احساس گناه و تقصير به شدت بپرهيزيد چون كه در احساس گناه فكر مي كنيد بي ارزش ،پست و افرادي بي خاصيت و دوست نداشتني هستيد ، چون ناشايست عمل كرده ايد . احساس گناه مي تواند سر منشاء بسياري از مشكلات رواني و شخصيتي باشد كه در موارد وخيم تر منجر به خودكشي و افسردگي هاي شديد مي شود بنابراين بهتر است از احساس گناه و تقصير دوري كنيم .

3- پرهيز از دلسوزي زياد:
از دلسوزي و ترحم بي مورد و زياد براي ديگران بپرهيزيد نكته مهمي كه مردم آنرا در نظر نمي گيرند، اين است كه توجه به مردم لطف كردن نسبت به آنان و رفتار خوبي با آنها داشتن كار خوبي است كه همه بر روي آن تاكيد دارند و ديگران را نسبت به اين كار تشويق مي كنند. اما توجه بيش از اندازه و غير معقول مسئله ديگري است كه بايد بررسي شود، و از آن جلوگيري به عمل آورد

4- نترسيدن از تاييد نشدن:
از تأييد نشدن ترس نداشته باشيد . شايد بدون اغراق بايد گفت كه يكي از بزرگترين ترسهاي رايج در ميان عامه مردم، ترس از تأييد نشدن است همه ما مي خواهيم كه مورد تأييد ديگران قرار بگيريم و آنها ما را بپذيرند ، كه البته امري مطلوب است . اما اينكه فكر كنيد براي تأييد گرفتن از آنها بايد هر كاري كه مي خواهند انجام دهيد و آنگونه كه مي خواهند تفكر و رفتار كنيد فكري نادرست و نقض كامل قاطعيت و استقلال است .

بنابراين با بكار بردن گامهاي ذكر شده مي توانيد از احساس عزت نفس پايين رهايي يابيد . و تحولي بزرگ در زندگي خويش ايجاد كنيد و از عزت نفس بالايي ‹ سلامت رواني › برخوردار گرديد پس با داشتن عزت نفس بالا مي توانيد بر اضطراب و افسردگي و ناراحتي هاي روحي خود غلبه كنيد و به طور كلي داراي شخصيت سالم و موفقي باشيد.

پيام بهداشتي :
زندگي شما،بازتاب كامل اعتقادات شماست . هنگامي كه عميقترين باورهاي خود را در بارة زندگي تغيير مي دهيد ، زندگي شما هم به همان ترتيب دستخوش تغيير مي گردد.