مقدمه : اين مقاله يکي از صدها تحقيقي است که بدنبال نشان دادن اثرات رويه هاي حسابداري بر روي کيفيت سود است . با اين فرض که در ادبيات حرفه اي وآکادميک حسابداري توافقي بر تعريف کيفيت سود وجود ندارد ما اين اطلاح را بدين گونه تعريف ميکنيم: سود گزارش شده قبل از اقلام غير عادي گزارش شده در صورت سود و زيان اصطلاح را بدين گونه در مورد سود آوري فعلي درآتي باشد .
همچنين سود با کيفيت بالا را سود پايدار در نظر مي گيريم ( همانطوريکه گاهي در تحليلهاي مالي از آن ياد مي شود .) متقابلاً اگر يک رويه حسابداري منجر به سود ناپايدار شود ، آن سود را سود بي کيفيت تلقي ميکنیم . بيشتر تحقيقات بر روي کيفيت سود ،برتاثیر تغییرات در برآوردهاي حسابداري تمرکز دارند .
بر آوردها ناشي از اقلام تعهدي است در نتيجه جهت شناسايي سود بي کيفيت تحقيقاتی بر روی اقلام تعهدي کامل ( هلي 1996 ) و تعهدي اختياري( جونز 1991) و تعهدي افراطي (اسلون1996) انجام شده است .
اين تحقیقات نشان داده اند که مديران سود بي ثبات ر ا ايجاد مي کنند (سود بي کيفيت ) ؛ به عنوان مثال با کاهش موقتي برآوردها از بدهیهای مشکوک الوصول يا استهلاک يا کاهش ذخيره زيان وام سود وره جاری کاهش می یابد . در صورتي که اثرات موقتي باشد و بعداً بواسطه تجديد ارزيابي در برآوردها اصلاح شود در آمد سال جاري واقعيت کمتري داشته و نمي تواند شاخصي براي پيش بيني در آمد و سود سال مالي باشد . براين اساس بکارگيري اصول و رويه هاي يکسان و ثابت حسابداري از دوره اي به دوره ای دیگر منجر به ايجاد ثبات در کيفيت سود ( پايداري کيفي) مي شود .
اين تحقيق همچنين نشانگر اين است که کيفيت سود بواسطه بکارگيري حسابداري محافظه کارانه نيز حفظ مي شود به شرط اينکه رويه ها و برآوردها تغيير نکند . منظور از حسابداري محافظه کارانه ، انتخاب رويه های حسابداری است ارزش دفتری خالص دارائيها را نسبتاً پائين برآورد و ثبت مي کند . براي مثال استفاده از LiFo براي ارزيابي موجوديهاي در مقابل FiFo نسبتاً محافظه کارانه تر است (در صورتي که هزينه هاي موجوديهاي در حال افزايش باشد ) و يا هزينه کردن مخارج R&D در مقابل سرمايه ای کردن آن . بدين ترتيب حسابداري محافظه کارانه نه تنها ارقام تراز نامه اي تحت تأثير قرار مي دهد ، بلکه اقلام سود و زيانی را نيز متأثر مي کند .
مديران با استفاده از رويه هاي محافظه کارانه حسابداری توان ایجاد وقفه زمانی جهت شناسايي درآمد و هزینه را یافته اند و مي توانند موقتاً سود را در دوره اي زياد يا کم نشان دهند.
اين نمايش موقتي سود کم ، در دوره بعدیا قبل بواسطه نمايش موقتي سود و زيان خنثي مي شود. از اين رو کيفيت سود وابسته مي شود در اين رو کيفيت سود وابسته مي شود به رابطه بين فعاليتهاي واقعي تجاری و نيز رويه هاي حسابداري . يعني مي توان با استفاده از رويه هاي حسابداري اثرات متفاوتي از رويدادهاي يکسان مالي حاصل کرد که اين امر بواسطه تغيير در رويه ها و بر آوردها تقويت و تشديد مي شود ، در نتيجه مديران از اثرات ترکيبي رويداد ها و فعاليتهاي تجاري و رويه هاي حسابداري جهت مديريت سود استفاده کند .
به اين ترتيب اثرات حاصله از بکارگيري از رويه هاي حسابداري محافظه کار از گمراه کننده است. کاهش سرمايه گزاريهاي باعث کاهش ذخيره ها و افزايش در آمد ها ي سال جاري و کاهش در آمد هاي سال آتي مي شود اين امر باعث کاهش کيفيت شاخص بازدهي جاري شرکت مي شود .

در اينجا 2 سوال را مطرح مي کنيم :
1- آيا حسابداري محافظه کارانه با تغييرات در سرمايه گزاريها ( که منجر به تغييرات موقتي در سود مي شود ) همراه شده است ؟
2- آيا بازار سهام به اين سود ها بها ميدهد در صورتي که حقيقتاً سود نا پايدار باشد ؟

جواب سؤال اول به نظر مي رسد که مثبت باشد اما جواب سؤال دوم منفي است . جهت انجام تحليل نهايي ، معياري را طراحي کرديم که نشان مي دهد تا چه اندازه اثرات روي سود موقتي است و اين معيار مي تواند جهت ارزيابي کيفيت سود مناسب باشد . همچنين جهت ارزيابي ثبات سود ما برروي نرخ بازده حسابداري مثل نسبت سود (خالص از اثرات سرمايه گذاري ها) به خالص دارايی ها.
استفاده از نرخهاي بازده حسابداري به ما کمک کرد تا ميزان قيمت گزاري بازار سهام را در مورد سود هاي با کيفيتهای مختلف بدانیم .
خطای در قيمت گذاري ( ارزشگذاري) در بازار زماني اتفاق مي افتد که بازار زمان اتفاق مي افتد که بازار به نرخ بازده فعلي که ناشي از يک سود بي ثبات و کم کيفيت است اتکا کرده باشد و نرخهاي بازدهی آتي را براساس آن پيش بيني کرده با شد .
تحقيقات قبلي به اين منظر ناکارايي بازار به عنوان ايستايي بر مبناي سود گزارش شده ارجاع مي کنند .در حقيقت بازار بر روي گزارشات سود متکي ميشود غافل از اينکه حسابداري محافظه کارانه می تواند منجر به گزارش سود با کيفيت مشکوک شود.
اين تحقيق بدنبال تحليل کيفيت سود وشناسايي نقاط اتکا بازار به سود گزارش شده است و تأکيداصلي در اين تحليل سود کشف اطلاعات درون صورتهاي مالي به جهت ارزيابي سود هاي آينده و ارزشهاي حقيقي حقوق صاحبان سهام است .
تحقيق حاضر شامل بخشهاي زير است پیشینه تحليل ، تشريح آثار حسابداري محافظه کارانه ورشد سرمايه گزاريها براساس نرخهاي بازده حسابداري ، بخش سوم تحقيق ايجاد معيار براي امتيازدهي (ارزيابي) شرکتها براساس محافظه کاري حسابداري ايشان و کيفيت سود شان است و بخش چهارم خلاصه اطلاعات را ارائه مي دهد . بخش پنجم بررسي ميکند که آيا ما مي توانيم امتياز کيفي ناشي حسابداري محافظه کارانه و سرمايه گذاريها را جهت بررسي ثبات نرخهاي بازدهي حسابداري استفاده کنيم ؟ و بخش شش مستند سازي نرخها جهت جايگذاري سهام بر اساس امتيازکيفي سود و خلاصه نتايج تحقيق است .

بخش 2
محافظه کاري ، سرمايه گذاري ، نرخهاي بازدهي حسابداري و کيفيت سود

تعریف محافظه کاری:

محققان تعاریف متنوعی ازحسابداری محافظه کارانه ارائه داده اند . يک عده مثل باسو (1997) محافظه کاري را رويه کاهش سود و کمتر نمايش دادن دارائيها در پاسخ به اخبار بد و در مقابل عدم افزایش سئد و بیشتر نمایش دادن داراییها در مقابل اخبار خوب تعريف کرده اند .
در فرهنگ ارزشيابي مبتنی بر حسابداري ، محققين گاهاً استناد به شخصيت پردازي محافظه کاري توسط فلتام واوسون يا حسابداري سوءگيرانه مي کنند که در آن انتظار میرود ارزش خالص دارايی گزارش شده در بلند مدت کمتر از ارزش بازار گزارش شود. اين تعريف حسابداري را بخاطر خالص ارزش فعلي(NPV) مثبت مورد انتظار سرمايه گذاريها که بر مبناي بهاي تمام شده تاريخي ثبت شده اند به عنوان حسابداري محافظه کارانه طبقه بندی میکند ، زيرا تحليگر انتظار دارد که سرمايه گذاري ها کمتر از ارزش آن ثبت شود .
ژانگ حسابداري محافظه کارانه و ارزشگذاري را از اين منظر مدل مي کند بيور و راين (2000) حافظه کاری ر ابه عنوان اختلاف بین ارزش بازار و ارزش دفتری که از بابت ثبت و انباشته شدن سود و زیانهای اقتصادی به ارزش دفتری ایجاد شده تعریف می کنند.
به عنوان تعریف نهایی از حسابداری از حسابداری محافظه کارانه از آن به عنوان به کارگیری انحراف دار (متعصبانه )از حسابداری بهای تمام شده تاریخی یاد کرد. در حقیقت این تعریف نسبی است ، برای مثال ما حسابداری لایفو را محافظه کارانه تر از فایفو می دانیم البته در صورتی که لایفو منجر به سود انباشته کمتر و نیز ارزش های دفتری کمتر از فایفو شود .

اثرات محافظه کاری و سرمایه گذاریها بر نرخ های بازدهی
اثر محافظ کاری بر نرخهای حافظه کاری روشن است ؛ اگر خالص داراییها طی دوره تغییر نکند حسابداری محافظه کاری تا ثیری بر سود و نرخهای بازدهی ندارد. گرینبال (1969) نشان داد که حسابداری حافظه کارانه در تقابل و تعامل با رشد است . در زمان رشددرآمد ها بواسطه محاسبه استهلاک بیشتر (از بابت دارایی های اضافه شده) کاهش می یابد و در نسبت بازدهی داراییهای ثابت کاهش دیده می شود ، پس در نتیجه نرخهای رشد در زمان و غیر رشد بیشتر از زمان رشد است .
روابط بدست آمده طبق مدل این تحقیق بدنبال نشان دادن اثرات حسابداری محافظه کارانه الزاماً بر کیفیت سود اثر گذار نیست. فرضاً مدیر با کاهش سرمایه گذاریها باعث افزایش نرخ بازدهی می شود لکن این دلیل بر مرغوبیت سود نیست.
شاخصهاي سود آوري و كيفيت سود
ما اطلاعات صورتهاي مالي را جهت ايجاد 2 شاخص ارزيابي كيفيت سود مورد استفاده قرار داديم. اولين شاخص براي امتياز دهي به درجه محافظه كاري شركت و شاخص دوم براي امتياز دهي به كيفيت سود متاثر از تركيب اثرات محافظه كاري و تغييرات در فعاليتهاي سرمايه گذاري طراحي شد .
شاخص محافظه كاري (C - Score)
شاخص C-Score اثر محافظه كاري را بر ترازنامه ارزيابي مي كند . جهت بدست آوردن اين شاخص ذخيره هاي برآوردي ايجاد شده بواسطه محافظه كاري را نسبت به خالص داراييهاي عملياتي مي سنجيم :

i = شركت
t = تاريخ ترازنامه
NOA = ارزش دفتري داراييهاي عملياتي به كسر بدهي هاي عملياتي
علت استفاده از خاص داراييهاي عملياتي تاكيد بر تاثير گذاري محافظه كاري هم بر دارايي ها و هم بر بدهي هاي عملياتي است . شاخص مذكور ذخاير ثبت نشده و ايجاد شده بواسطه دارايي ها و بدهي هاي عملياتي در ترازنامه را – شامل ذخيره بدهي هاي مشكوك الوصول ، استهلاك انباشته ، ذخيره كاهش ارزش ، درآمد هاي انتقالي و ذخيره مزاياي بازخريد- شناسايي و محاسبه مي كند .
ما مي خواهيم كيفيت سود ناشي از تغيير در برآوردها را از كيفيت سود ناشي از رويه هاي حسابداري و تغييرات در سرمايه گذاري ها را تفكيك كنيم . براي مثال افزايش ذخيره مطالبات مشكوك الوصوصممكن است از افزايش بدهي ها و يا محافظه كاري و افزايش موقتي در برآوردها منجربه كاهشسود دوره جاري و افزايش سود آتي شود .
البته از آنجايي كه امكان جدا سازي اين دو اثر وجود ندارد ما اين شاخص را بصورت قراردادي طوري تعريف مي كنيم كه حسابداري موارد آن از اختيارات مديريت پس از انقضا موضوع ايمن باشد؛ مانند مانده موجوديها ، هزينه هاي تحقيق و توسعه و تبليغات كه پس از انجم هزينه و يا پس از پايان سال امكان تغيير آن از مديريت گرفته مي شود .
حسابداري اين موارد پيرو قانونگذاران حسابداري و يا ثبات رويه هاي انتخابي توسط مديريت در مورد موجوديها (لايفو) است . بنابر اين:


محاسب هاين سه ذخيره بر اساس شرح زير است :
• ذخيره موجوديها بر اساس ذخيره لايفو در يادداشتهاي همراه صورتهاي مالي
• ذخيره تحقيق و توسعه بر اساس داراييهاي مستهلك شده تحقيق و توسعه كه در تاريخ ترازنامه هزينه نشده اند محاسبه مي شود ، يا اينكه هزينه هاي تحقيق و توسعه را سرمايه اي كنيم و سپس بانرخ موثر صنعت يا بر اسا روش مجموع رقم سالها و طي 5 سال مستهلك كنيم.
• ذخيره تبليغات بر اساس داراييهاي نامشهودناشي از تبليغات نام تجاري بر آورد مي شود . ما مخارج تبليغات را سرمايه اي مي كنيم و سپس با روش مجموع رقم سالها و طي 2 سال مستهلك كنيم. همچنين ما يك شاخص فرعي براي ر كدام از اجزاي ذخيره به عنوان ذخيره برآوردي از آن ذخيره نسبت به خالص دارايي هاي عملياتي محاسبه مي كنيم