بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: اولین اعترافات پدر سنگدل «هانیه»

Hybrid View

  1. #1
    مژگان آواتار ها
    • 14,355

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض اولین اعترافات پدر سنگدل «هانیه»












    فارس:صبح روز سه‌شنبه 30 فروردین امسال مأموران مركز پلیس 110 از وقوع یك مورد كودك‌آزاری با خبر شدند.
    ماموران با حضور در بیمارستان رسول اكرم(ص) دریافتند دختربچه 8 ساله‌ای به نام هانیه در اثر ضرب و شتم ناپدری خود به شدت مجروح شده و در این بیمارستان بستری شده است. با بررسی موضوع مشخص شد در دادسرای ناحیه 16 بعثت از چندی قبل درباره كودك آزاری ناپدری هانیه پرونده‌ای تشكیل شده است.
    با مشخص شد این موضوع و همچنین دستگیر شدن حمید 45 ساله كه متهم به ضرب و شتم او بود پرونده دیگری در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 29 نوجوانان ایجاد شد.
    سرانجام صبح امروز اولین جلسه بازجویی از حمید با حضور بازپرس آذرتاش برگزار شد و به حمید اتهامات تفهیم شد.
    پازپرس خطاب به حمید عنوان كرد شما براساس تحقیقات انجام شده، نظریه اولیه پزشكی قانونی و همچنین بررسی حضوری بازپرس در صحنه وقوع حادثه متهم هستید به ایراد ضرب و شتم، سوزاندن هانیه با سیخ داغ، شكستن هر دو دست كودك، عدم توجه به سلامتی هانیه و در نهایت كودك‌آزاری چه دفاعی از خود دارید؟
    حمید در پاسخ به اتهامات خود مدعی شد من هیچ دفاعی از خود ندارم و قبول دارم كه هانیه را كتك زده‌ام.

    وی ادامه داد: ‌البته در زمان وقوع این حادثه در حالت طبیعی خودم نبودم و حتی زمانی كه به حالت طبیعی خودم بازگشتم و متوجه شدم پاهای هانیه را سوزانده‌ام او را در آغوشم گرفتم و گریه كردم و از او خواستم كه مرا ببخشد. اما دیگر دیر شده بود.

    ناپدری سنگ‌دل عنوان كرد: به دلیل مصرف مواد مخدر در زمان وقوع حادثه حالت طبیعی نداشتم و چنین اتفاقاتی رقم خورد وگرنه هیچ انسانی چنین كاری با یك كودك 8 ساله نمی‌تواند بكند.

    پازپرس آذرتاش خطاب به حمید عنوان كرد كه بینی و دو دست هانیه شكسته است شما با چه وسیله‌ای دستان او را شكسته‌اید كه حمید مدعی شد كه به هیچ عنوان شكستگی دست و بینی هانیه را قبول ندارم.

    وی مدعی شد: هانیه پیش از این در حمام منزل ما به زمین خورده بود و دستش دچار شكستگی شده بود، شكستگی بینی او هم احتمالا ناشی از شدت ضربه كشیده‌ای بوده كه به صورتش زده‌ام وگرنه من با مشت به صورت او ضربه نزده‌ام.

    وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه آشنایی وی با خانواده هانیه گفت: هانیه و مادرش در خرابه‌های نزدیك مغازه محل كسب من زندگی می‌كردند اما از 6 ماه پیش دلم برای آنها سوخت و با توجه به سرمای هوا قصدم كمك كردن به آنها بود و همین امر باعث شد با خانواده آنها آشنا شوم.

    بازپرس آذرتاش خطاب به متهم با اشاره به این مطلب كه برخی از جراحتهای موجود بر روی بدن هانیه مربوط به گذشته است چه دفاعی از خود دارید گفت: به هیچ عنوان پیش از این هانیه را مورد ضرب و شتم قرار نداده بودم و تنها شب حادثه اولین باری بود كه هانیه را كتك زدم.

    بازپرس پرونده به او گفت: بارها ماموران بهزیستی قصد ورود به خانه و بررسی وضعیت هانیه را داشتند اما شما از این اقدام ممانعت كرده‌اید گفت: این موضوع صحت ندارد تنها یك بار ماموران بهزیستی به در منزل ما آمدند كه آن هم به دلیل نداشتن كارت شناسایی از حضور آنها ممانعت كردم و به ماموران پلیس زنگ زدم تا در صورت تایید ماموران پلیس آنها اجازه ورود به خانه را داشته باشند.

    پازپرس پرونده به وی گفت: همسایه‌ها بارها صدای هانیه و گریه و زاری او را شنیده‌اند چه دفاعی دارید گفت: این موضوع صحت ندارد زیرا در آن خانه پدر و مادر من و برادرم با 5 فرزندش زندگی می‌كند اگر هانیه گریه و زاری می‌كرد آنها پیش از همسایه‌ها صدای او را می‌شنیدند.


    بررسی بیشتر پرونده به جلسه آینده موكول شد.






    من همچنان بی امضاء









  2. #2
    آبجی آواتار ها
    • 905

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    محل تحصیل
    اونم همین جا . . .
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    واقعا چه رویی داشته تو بازجویی هم دروغ گفته !!!

    بهرحال اخر عاقبت اعتیاد همینه دیگه کاریش هم نمیشه کرد به نظر من تنها مقصر این ماجرا پدر این کودک یا همون ناپدریش نیست بلکه بیشتر از اون مادر هانیه مقصر هست چرا که راحت میتونست جلوی این اقا رو بگیره این جاست که مهر مادری این خاانم فراموش شده و هیچ کاری برای این دختر نکرده

    جالبش اینجاست که تو گزارشی که از تلویزیون پخش میشد خانم ممدکار میگفت هانیه رو فراری میدادن که ما نتونیم ببینیمش و در اخر ماجرا کودک رو به بدترین حالت از یه مکان دیگه ای پیدا کردن

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •