اعتراض ثالث یكی از طرق فوقالعاده شكایت از احكام و قرارهای دادگاه است. این روش برخلاف تجدید نظر به اشخاصی اختصاص دارد كه خود یا نمایندۀ آنها در دادرسی (كه منتهی به صدور حكم یا قرار شده است) دخالت نداشته باشند و از حكم صادره متضرر شوند.
انواع اعتراض ثالث:
1- اعتراض اصلی؛ اعتراضی كه ابتداءً از طرف شخص ثالث مطرح میشود.
2- اعتراض طاری؛ اعتراضی كه یكی از اصحاب دعوا به رأیی كه سابقاً در دادگاهی صادر شده، مینماید و طرف دیگر برای اثبات ادعای خود در اثنای دادرسی به آن رأی استناد مینماید.
تفاوت این دو نوع در این است كه اعتراض اصلی باید با تقدیم دادخواست باشد در حالی كه اعتراض طاری چنین نیست. همچنین دادخواست اعتراض اصلی به دادگاهی داده میشود كه حكم یا قرار صادر نموده ولی اعتراض طاری به دادگاهی كه دعوا در آن مطرح است داده میشود. (مواد 420 و 421 قانون آئین دادرسی مدنی).
مبنای حقوقی اعتراض ثالث
این اعتراض، استثنایی بر اصل نسبی بودن احكام دادگاهها است، احكامی كه از دادگاهها صادر میشوند نسبت به طرفین و قائممقام قانونی آنها معتبر است و نسبت به اشخاص ثالث كه در دادرسی شركت نكردهاند، هیچ گونه اثری ندارد.
مثال؛ شخصی باغ خود را (كه به ثبت نرسیده و قباله رسمی ندارد) مدتی ترك میكند و به خارج از كشور میرود در غیاب او دیگری باغ را تصرف میكند. بعد شخص سومی باغ را از دست متصرف اول خارج میكند متصرف اول علیه متصرف دوم اقامه دعوا میكند. دادگاه به نفع یكی از آن دو حكم صادر میكند. پس از مدتی مالك اصلی از مسافرت آمده، متوجه جریان شده، تقدیم دادخواست نموده و به حكم صادره اعتراض میكند.
شرایط اعتراض ثالث:
1- حكم یا قراری صادر شده باشد.
2- شخص ثالث از حكم یا قرار، متضرر شده باشد.
3- شخص ثالث به عنوان اصیل یا نماینده در دعوا دخالت نداشته باشد.
اگر كسی قبلاً به عنوان نمایندۀ یكی از طرفین دعوا در دادرسی دخالت كرده و علیه او حكم صادر شده باشد و سپس موضوع دعوا به او منتقل شود نامبرده نمیتواند بر اثر تغییر سمت به عنوان ثالث به آن اعتراض كند.
به احكام و قرارهای زیر میتوان اعتراض كرد:
1- همه احكام و قرارهای صادره از محاكم عمومی و انقلاب و تجدید نظر به شرطی كه مُخِلّ حقوق شخص ثالث باشند.
2- حكم داور.
3- تصمیم دادگاه در امور حسبی. (ماده 44 قانون امور حسبی)
مهلت اعتراض ثالث: با توجه به ماده 422 قانون آئین دادرسی مدنی میتوان گفت كه:
1- قبل از اجرای حكم.
2- بعد از اجرای حكم به شرطی كه ثابت شود حقوقی كه اساس و مأخذ اعتراض است به جهتی از جهات قانونی ساقط نشده است.
آثار اعتراض:
پس از رسیدگی به اعتراض ثالث یكی از دو حالت ذیل ممكن است پیش آید:
الف- دادگاه رأی به عدم ورود اعتراض ثالث میدهد در این صورت حكم اعتراض شده به اعتبار خود باقی میماند و محكوم له میتواند از معترض ثالث، خسارت دادرسی را مطالبه نماید.
ب- دادگاه به اعتراض ثالث رسیدگی كرده اعتراض او را وارد و تشخیص میدهد و اگر قبلاً خود رأی داده از رأی سابق عدول و اگر مرجعِ بالاتر است آن را فسخ و رأی صحیح را میدهد اگر قسمتی از حكم اعتراض شده به منافع معترض خلل وارد میكند آن را الغاء و بقیه حكم به حال خود باقی میماند اما اگر مفاد حكم غیر قابل تفكیك باشد تمام حكم را الغاء مینماید.
قابل ذكر است كه اعتراض ثالث موجب تأخیر اجرای حكم قطعی نمیباشد. اما در مواردی كه جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حكم ممكن نباشد، دادگاه پس از أخذ تأمین از ثالث، قرار تأخیر اجرای حكم را صادر مینماید. كه به آن اثر تعلیقی اعتراض ثالث گفته میشود.
نویسنده : خسرو بهمن یار