عمده موضوع این نمایش حول شخصیت یك زن خودخواه و هوسران و مطلقه استوار شده كه هم اكنون با اینكه شوهر دارد با یك قاضی بی‌قید نیز دوست بوده و با وی رابطه دارد...
رویج و عادی‌سازی اباحه‌گری و ابتذال‌بخشی از محورهای نمایش «هدا گابلر» است كه از 15 دی ماه برای عموم مردم در تئاتر شهر تهران در حال نمایش است.
نمایش «هدا گابلر»به محلی برای ترویج اباحه‌گری، ابتذال و عادی‌سازی چند شوهری، اختلاط زن و مرد و استفاده از نمادهای یك فرقه انحرافی موسوم به «بردگی جنسی و فراماسونری» و دیگر اقدامات ضدارزشی تبدیل شده است.




در یكی از بخش‌های این تئاتر شخصیت زن نمایش توسط زنجیری از سوی معشوقه خود كشیده می‌شود كه این تصویر نماد فرقه انحرافی بردگی جنسی است.



عمده موضوع این نمایش حول شخصیت یك زن خودخواه و هوسران و مطلقه استوار شده كه هم اكنون با اینكه شوهر دارد با یك قاضی بی‌قید نیز دوست بوده و با وی رابطه دارد.
در ادامه این نمایش كه مبتنی بر نگره توهم‌افكن و سیاه‌آلود نویسنده نروژی آن یعنی «هنریك ایبسن» Henrik-Ibsen است، زن هوسران همواره به دنبال اجیركردن عشق مردان برای خود بوده و به راحتی با دوستش - شخصیت قاضی- رابطه نامشروع دارد، اگرچه این رفتار در منظومه تفكرات غرب طبیعی به نظر می‌رسد.
عادی‌سازی شرب خمر و حالات مستی پس از آن به صورت تلویحی با پوشش خوردن آب پرتقال و نیز برقراری رابطه نامشروع به صورت علنی و آشكار از دیگر نكاتی است كه در این نمایش مبتذل دیده می‌شود و گفته قاضی این نمایش مبنی بر اینكه «من دوست دارم همیشه نفر سوم باشم» موید اباحه گری جنسی در این نمایشنامه است.



بر پایه این گزارش نمایشنامه «هدا گابلر» یك درام تراژیك -تخیلی با مختصات تفكر غربی است. در این داستان «هنریك ایبسن» - نویسنده این مجموعه - برای اینكه تأملات درونی‌اش را پنهان كند در قالب یك شخصیت دیگر آن را به مخاطب نشان می‌دهد. واضح است كه نویسنده تحت تأثیر متون فلسفی نیست‌‌انگاری قرار داشته؛ فلسفه‌ای كه بنیانگذارش فردریش نیچه بوده است.
شخصیت داستان، فردی آشفته‌حال و ناامید است كه برای اطمینان یافتن از قدرت خویش، موجب نابودی اطرافیان و نزدیكان می‌شود و سرانجام در مقابل كشمكش‌های زندگی تسلیم می‌شود و خود را به مرگ می‌سپارد.



نگاه ایبسن به زندگی توهم‌آلود و سیاه است و شخصیت نمایشی او آدمی شكست‌خورده و ناموفق را به تصویر می‌كشد. فردی كه از همه ناامید شده است و اعتماد به نفس پایین او را به كام مرگ می‌كشاند.