مجله تایم 25 مقصر اصلی بحران اقتصادی جهان که آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی وحتی آسیایی را تحت تاثیر قرارداد و منجر به بیکاری و بی خانمانی بسیاری از شهروندان این کشور ها شد معرفی کرد.
به گزارش بانکی دات آی آر در این فهرست اسامی برخی بنگاه داران اقتصادی,سیاست مداران و حتی مصرف کنندگان آمریکایی به چشم می خورد.
به بخش دوم این گزارش توجه کنید.
13) بیل کلینتون


دوره ریاست‌جمهوری کلینتون با رونق اقتصادی و مقررات‌زدایی مالی توام بود، که به انحای مختلف زمینه زیاده روی سال‌های اخیر را فراهم کرد. از جمله سبک‌بال‌ترین بلندپروازی‌های کاپیتالیستی او تصویب قانون گرام-لیچ-بیلی بود که در واقع اعتبار قانون گلاس-استیگال را تجدید می‌کرد. او همچنین قانون مدرن‌سازی اوراق آتی کالا محور را امضا کرد که مقررات زدایی‌های تازه‌ای به همراه داشت. در 1995 کلینتون بخش مسکن را آزادتر کرد و به بانک‌ها فشار بیشتری وارد ساخت تا به خانواده‌های کم بضاعت وام بدهند. البته اینکه این اقدامات زمینه‌ساز وضعیت کنونی ما بوده‌اند موضوع بحث‌های فراوان سیاسی و آکادمیک بوده است، اما بی‌شک نقش آغازکننده‌ای داشته‌اند.

14) جورج بوش




از همان ابتدا سیاست بوش بر مقررات‌زدایی استوار بود. این سیاست به نوبه خود به سطح نظارت فدرال نیز رخنه کرد و در نتیجه بر فعالیت بانک‌ها و شرکت‌های وام‌دهی نیز تاثیر گذاشت. بوش ابتدا سعی کرد که بر فردی مای و فنی مک فشارهای بیشتری وارد کند، اما در نهایت موفق به مجاب کردن کنگره نشد. بعد از رسوایی انرون بوش خیلی تمایل داشت تا نظارت‌هاي قانونی بیشتر شود. اما زمانی که ویلیام دونالدسون کوشید مقررات صندوق‌های سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک را سختگیرانه‌تر کند مشاوران بوش و همچنین سناتورهای قدرتمند جمهوری خواه مانع از این کار شدند. ولی به هرحال باید صادق باشیم، کل این ماجرای سقوط مالی در دوره مدیریت بوش اتفاق افتاد.

15) استن اونیل



مدیرعامل مشهور مریل لینچ که شش سال منتهی به اواخر 2007 رهبری این شرکت را بر عهده داشت، این شرکت را از شکل ابتدایی اش که بیشتر بر مدیریت اموال تمرکز داشت به بازی CDO (تعهد بدهی دوجانبه) کشاند؛ که آن هم عمده فعالیتش معطوف به بازار وام‌های پرخطر بود. به منظور اینکه عرضه شدید منجر به کاهش قیمت این اوراق نشود، اونیل شرکتش را وادار ساخت که ذخایر زیادی از این اوراق نگهداری کند. حجم دارایی‌های مریل لینچ به شکل اوراق پرخطر تا سال 2006 به 41‌میلیارد‌دلار رسیده بود. با بحران بازار وام‌های رهنی مریل هم دچار تزلزل شد و سرانجام بانک آمریکا برای خرید آن وارد صحنه گردید.



16) ون ژیابائو




ون را نماد بخشی از دولت چین تصور کنید، به ویژه آن بخشی که طی سالیان اخیر جریان اعتباری قدرتمندی برای ایالات متحده فراهم آورده است. اگر اعتبار ارزان عامل به لرزه‌انداختن بخش مالی بود، بنابراین بی‌شک چین یکی از واسطه‌های اصلی آن بوده است. چین در حال حاضر با دارا بودن بیش از 7/1‌هزار‌میلیارد‌دلار اوراق قرضه آمریکایی، بزرگ‌ترین قرض دهنده به این کشور است. این ذخایر عظیم ‌دلاری به ویژه بخشی از تلاش چین برای حفظ ارزش پول کشورش است. چین به هیچ وجه مایل نیست ارزش رنمینبی در مقابل‌دلار بالا برود، یک دلیلش اینکه پایین بودن ارزش پول صادرات این کشور را بسیار رونق بخشیده، رونقی که با کاهش تقاضای آمریکا در پاییز گذشته کمی آسیب دید.



17) دیوید لریا




وقتی اقتصاددان ارشد انجمن ملی دلالان مسکن به شما بگوید که بخش مسکن تا الی الابد رشد توفانی خواهد داشت، بی‌شک خیلی ذوق زده خواهید شد. اما نقش لریا که تا اوایل 2007 چنین دیدگاهی داشت در بحران مالی خیلی بیش از اینها بوده است. او گاه و بی‌گاه در مصاحبه‌هایش بر بی‌رقیب بودن سرمایه‌گذاری در بخش مسکن تاکید می‌کرد و در کتابی هم که در 2005 به نام «نکند رونق بخش مسکن را از دست بدهید» نوشت، دیگر این ادعاها را به اوج خود رساند. لریا می‌گوید که در سال 2006 نسبت به جهت حرکت بازار بدگمان شده بود، اما باز در سال 2007 سخنرانی می‌کرد که: «به نظر می‌رسد دیگر از این بیشتر سقوط نخواهیم کرد.»



18) جان دوانی



شرکت‌های مدیریت ریسک نقش زیادی در حرکت به سوی وام‌های پرخطر داشتند. دوانی و دیگر مدیران این شرکت‌ها با خرید وام‌های رهنی کاری کردند که قرض‌دهندگان ترغیب شوند وام‌های پرخطرتر بپردازند. شرکت‌های مدیریت ریسک با وعده بازدهی‌های کلان تمایل زیادی به خرید این وام‌ها داشتند. دوانی نه تنها یکی از بزرگ‌ترین خریداران اوراق این وام‌ها بود – او 600 میلیون‌دلار از منابع صندوق خودش را هم به خرید این وام‌ها اختصاص داده بود – بلکه از رهبران این صنعت به شمار می‌رفت. از اینها بدتر، او می‌دانست وام‌هایی که می‌خرد برای مصرف‌کنندگان اثر مطلوبی ندارند. او در اوایل 2007 به روزنامه «مانی» گفت: «مصرف‌کنندگان واقعا باید احمق باشند که چنین وام‌هایی بگیرند؛ اما برای ما بازدهی خیلی خوبی داشته است.»

19) برنی مدوف



طرح او معروف به پونزی می‌توانست بیش از 50‌میلیارد‌دلار به خدمات بازنشستگی و موسسات غیرانتفاعی خسارت وارد کند. نکته این جا است که مدوف بزرگ‌ترین کلاهبرداری مالی تمام تاریخ را درست زیر گوش قانون‌گذاران آمریکایی به انجام رساند. اگر فرض کنیم که این ادعا درست باشد، بانک و شرکت‌های مدیریت ریسک که فریب این را خوردند باید واقعا احمق بوده باشند و مدیران آنها که پول مشتریانشان را در این راه هزینه می‌کرده‌اند، بی‌نهایت حریص بوده‌اند، اما پرسش از ناتوانی دولت و قانون‌گذاران شک بسیار بزرگ‌تری ایجاد می‌کند که حتی جریان آزاد سرمایه را نیز زیرسوال می‌برد. همین مساله این موضوع را برای ما دشوارتر نیز می‌کند.

20) لیو رانیری





او پدر اوراق قرضه رهنی است. رانیری در دهه 70 از دانشگاه انصراف داد و بعد‌ها اصطلاح «تبدیل به اوراق قرضه کردن» را باب کرد. به این طریق وام‌های پرداختی به شکل مجموعه درآمده و به سرمایه‌گذاران نهادی فروخته می‌شدند. او در 1984 اعلام کرد که دفتر معاملات وام رهنی او یک تنه از کل وال‌استریت بیشتر درآمد دارد. این دوران خوشی برای مدتی تداوم داشت، طی سال‌های ابتدایی 2000 بخش مسکن به سرعت به پیش می‌رفت و اوراق قرضه حاصل از آنها هر روز رواج بیشتری می‌گرفت؛ اما وقتی گیرندگان وام‌های پرخطر از عهده پرداخت‌های خود برنیامدند، بازار وام‌های رهنی و اوراق آنها فرو ریخت. بانک‌های سرمایه‌گذاری که انباشته از دارایی‌های مسموم بودند، درهای خود را بستند و میلیون‌ها‌دلار ضرر و زیان ایجاد شد.

21) برتون جابلین



سزار صنعت‌برنامه‌سازی، که مالک چندین شبکه هم هست، در کمک به افزایش تورم حبابی بخش مسکن از طریق آموزش‌هایی که به بینندگانش می‌داد، نقش کمی ندارد. برنامه‌های او بینندگان وفاداری به دست آورده بود که به بازی مسکن ابعاد تازه‌ای می‌بخشیدند. جابلین تنها نبود، برنامه‌های دیگری هم در این زمینه با او هم داستان بودند. برنامه HGTV جابلین که در بیش 97 میلیون خانه بیننده دارد، برای اولین بار به مردم می‌آموخت که چطور پرداخت‌های وامشان را کمتر کنند.

22) فرد گودوین




برای سال‌ها بدترین متلکی که به مدیر سابق بانک انگلستان گفته می‌شد «فرد ریز ‌ریز‌کننده» بود. چندین تملک شرکتی این لقب را تغییر داد و سرمایه‌گذاران این بار وجهه او را به عنوان یک مالک عظیم می‌دیدند. مفسران از آن موقع به گودوین لقب «بدترین بانکدار جهان» را داده‌اند. چرا اینقدر سختگیرانه؟ گودوین از همه بانکدارها حریص‌تر بود. با بیش از 20 تملک بزرگ او توانست بانک اسکاتلند را به یکی از بزرگ‌ترین موسسات جهان تبدیل کند. در نهایت دولت انگلستان مجبور شد 30‌میلیارد‌دلار برای نجات این بانک هزینه کند که انتظار می‌رود ضرر و زیان‌های این بانک بزرگ‌ترین نمونه در تاریخ شرکت‌های بریتانیایی باشد.

23) سندلی ویل




چه کسی گفته است که بانک‌ها باید همه کار برای مشتریانشان بکنند؟ سندی ویل. او که کار را با وام‌های کوچک از بالتیمور شروع کرد، در نهایت اولین سوپرمارکت مالی بزرگ جهان، سیتی گروپ را پایه گذاشت. در طول زمان ویل با تملک‌های زیاد و لابی‌های متعدد قانون گلاس-استیگال را دور زد، قانونی که ریسک سرمایه‌گذاری بانک‌ها را محدود می‌کرد. رقبا هم بلافاصله به دنبال سیتی گروپ رفتند. این بانک‌هاي غرق شده حالا یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کشور هستند. دولت برای جلوگیری از سقوط تک تک این‌ها‌ میلیاردها‌دلار هزینه کرده است.

24) دیوید آدسون



او در دو دهه مدیریتش به عنوان نخست وزیر ایسلند و سپس ریاست بانک مرکزی، این کشور کوچک را تبدیل به آزمایشگاه اقتصاد بازار آزاد کرد. سه بانک اصلی خصوصی شدند، ارز شناور شد و یک دوره طلایی کارآفرینی آغاز گشت. وقتی بازار به قهقرا رفت، اقتصاد ايسلند تبدیل به یک مثال کتاب‌های درسی اقتصاد کلان شد تا نشان دهند ریزش اقتصاد کلان یعنی چه. سه بانکی که به شدت از اهرم‌های مالی استفاده کرده بودند حالا وام گیرنده شده‌اند، تولیدناخالص داخلی می‌تواند شاهد نزول 10‌درصدی باشد و وقتی ارزش پول بیش از 50‌درصد کاهش یافت، صندوق بین المللی پول مجبور به مداخله شد. تجربه خوبی بود.

25) جیمی کین



مدیرعامل‌های زیادی در وال‌استریت شیرین کاری کردند؛ اما به نظر هیچ کس از جیمی کین در بیر استرنز خواب نبوده است. او عادت داشت دفتر کارش را به هلی کوپتر برای بازی‌های سه روزه گلف ترک کند. اغلب برای بازی بریج بیرون از شهر بود و شواهد زیادی از کارهای او در دست است. (کین مصرف هرگونه مواد را رد می‌کند.) در شرکت هم اقدامات کین ریسک‌های زیادی به همراه داشت. دوتا از صندوق‌های سرمایه‌گذاری این شرکت در اواسط 2007 سقوط کردند. اما این تازه آغاز کار بود. بیر استرنز حدود 40‌میلیارد‌دلار اوراق قرضه داشت که تقریبا به هیچ نمی‌ارزیدند. در سال 2008 این شرکت به نصف ارزش ساختمان‌هایش به جی‌پی‌مورگان فروخته شد.
منبع: دنیای اقتصاد