سلام شهدای عرفه عنوان سرداران رشیداسلام کاظمی ،شاهمرادی(حنیف)آذین پوروتنی چندازدیگرسرداران سپاه اسلام بود که دیماه()برفرازمنطقه ارومیه دچارسانحه شده وسقوط نموده وبه دیارملکوت شتافتندیادشان گرامی وراهشان پررهروباد.
دراین میان شهیدسردارکاظمی که ازابتدای جنگ ودوران نوجوانی وارد جبهه گردیده وبا طی نمودن مدارج معنوی به مقامات رفیع دنیوی با خلوص نیت رسیدوهیچگاه حتی لحظه ای خودش نبود وبرای خودش نبوددرهرحال خادمی بود برای دوستان وعقاب تیزپروازوجهنمی سوزان برای دشمنان، اوکه بیشترین سالهای عمرش را درکردستان سپری نموده بود همراه سردارشاهمرادی(حنیف)وآذین پورجای جای منطقه را ازوجوددشمنان دین وملت پاک نمود وحتی اینقدربزرگواربودکه طی عملیاتی که درخاک عراق برای پاکسازی دشمنان کرده بود به خانواده آنان مهلت فرارداده بود.
بسمه تعالي
سلام ياران خوشا براحساس مسئوليتتان دراداي دين نسبت به شهدا خدايارتان باد يادخميني عزيزجاويد ومهروصفاي علي گونه سيدعلي مستدام تاقيام منجي زنده ودرغيب خداي لامكان، عزيزان لطفاهرچه سريعترسايت را تكميل فرماييدتابهتربتوانيم همكاري كنيم بدرودتاگاهي ديگر.
بيادآوردن ساعات ملتهب هجران عزيزان مجاهدوسرداران ملت غيور،عقابان تيزبال وشكارچيان عليه جرثومه هاي فساد واجنبي صفت بسيارگران ودل فگاراست، عزيزاني كه سالهاي عمرپربارخودراصرف امت وامام وآينده اسلام كرده بودند.
بيادمياوريم لحظات دلهره آوري كه چشمان امت را اشكبارودل مولايمان امام خامنه اي عزيز را به درد آورده بود، لحظاتي اززمان دريافت خبرسقوط فالكن تا لحظه وداع با ياران دلهارا ملتهب، چشمهارا اشكباروفضارا عطرآگين بوي بهشتيان نموده بود.
امااميدواري درنگاه همه موج ميزد كه اگرپرچمي ازدست سرداري ميافتدسرداري وسرداراني ديگرآنرا برميدارندودشمن رامايوس ودوستان را اميدوارميكنند وهمچنين افق اميدواري رويت خورشيدملكوت مولا مهدي را نيزوعده ميداد ولذا هداياي ملكوتي شهيدان براي ملكوتيان ديگربسي شعف انگيزوغرورآفرين است، فلذاهديه كردن عزيزانمان اگربه اميد فرداي بهترورويت مولاي زمان نباشد كه جانكاه است و داغ آن بس گران اما با اميد به آينده روشن وروشني بخش ظهور،اين مرارت را شيرين ترازعسل نموده است.
زاهدان شب ************ دراین جهان
حامد ویاران حق گریان زجان
فراق دوستان
30/10/84-10بيت
تسليت بــادابه يــاران شدفـراق دوستـــان تهنيت باداشهيدان وصلتان برعشق جـــان
يـادهـاتـان جـاودان مـانــددرافـكـارزمـان نام هاتان زنده ماند تاجهان ماند به جـــان
روزگــاري بـاتـلاش وبـا جـهـاد پاكـتـــان مملكت راكرده بوديد چون گلستان جهان
خون بگرييم داغداريم ما كنون درهجرتان اشكــهــا جــاري ودلـهـاپرزماتم اينزمـان
داغــداران رابــگوييم تسليت زيـن واقـعـه درغم فقدان يــاران مــا شريكيم همرهان
چون كنيم باورنبودآن حنيف خوش سخـن دردلــش اصلا نبود جزعشق برمولاي تـن
ماكنــون غمباراوييم آن شهيدزنــده يــــاد نــام اومــاندبــه گيتي درضميــرعــاشقان
تسليت گوييم به خود هم به عزيزانش زدل ازخـداخواهيم رود دربــاغ جنت جــاودان
صبربـايد برقـضـا هـم مشيت حـق دائــمــا ازخــدا بــوده به حــق رفته شهيد پاك تن
حامدم با اشك خودبنوشته ام اين تسليت
ا زخـدا صبرجـزيـل خواهم به ابناي وطـن