بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 از مجموع 27

موضوع: شرح قسمتهای مختلف تخت جمشیـــــــد - پــــــــــاسارگاد به همراه تصاویر آن

Hybrid View

  1. #1
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    Icon30 شرح قسمتهای مختلف تخت جمشیـــــــد - پــــــــــاسارگاد به همراه تصاویر آن

    پاسارگاد


    پاسارگاد يا دشت مرغاب جلگه مرتفعي است در شمال غربي استان فارس كه در دامنه تپه ها و كوه هاي منشعب از جبال زاگرس واقع شده است.شكل آن به مستطيلي مي ماند كه در شمال 12-10 كياومتر عرض دارد و در شرق و غرب حدود 25 كيلومتر طول دارد و قسمت پاييني آن (در واقع در جنوب غرب) نوك تيز مي شود. و به تنگي منتهي مي گردد كه 12 كيلومتر طول و 200 تا500 متر عرض دارد و « تنگ بلاغي» خوانده مي شود و پاسارگاد را از كوتاهترين راه به جلگه سيوند مي رساند.



    موقعيت جغرافيايي پاسارگاد در كشور ايران



    دشت مرغاب يا جلگه پاسارگاد را رودخانه پلوار سيراب مي كند . بخاطر همين رودخانه پلوار ، جلگه پاسارگاد هميشه بارور و نشيمنگاه اقوام بوده است.



    محوطه باستانی پاسارگاد در 138 كيلومتري شيراز،در فاصله سه كيلومتري جاده آسفالته شيراز به آباده قرار دارد.دشتي كه پاسارگاد در آن واقع شده، همانطور که اشاره شد ، به نام دشت مرغاب ناميده مي شود و مساحتي تقريباً 20*15 كياومتر و ارتفاعی حدود 1200 متر از سطح دريا دارد.





    موقعيت قرارگيري پاسارگاد نسبت به روستاهاي اطراف و نسبت به جاده اصلي شيراز به آباده
    ماخذ : سازمان نقشه برداري كل كشور .


    پاسارگاد را راهي شاهي به تخت جمشيد و شوش پيوند داده، هرتسفلد و ديگران آثار اين راه را در جلگه مرغاب يافته اند كه از شمال وارد مي شده و از مغرب تل تخت مي گذشته و به كنار آرامگاه كورش مي آمده و سپس يكراست به تنگ بلاغي مي رسيده. بعدها اين راه به طرف شرق كشانده شده است، به گونه اي كه جادة شاهي اصفهان- شيراز از سمت شمال،از دو سه كيلومتري مشرق رودخانة پلوار به جنوب و جنوب شرقي سرازير مي شده و در جنوب شرقي به تنگ بلاغي مي رسيده است. از ميان اين راه ، جاده اي عمومي به دهكده مادر سليمان يا مرغاب مي رسد كه اكنون به روستای به نام پاسارگاد معروف است و پس از گذر از پلي فلزي ( تازه احداث ) ، يكراست به سوي آرامگاه كوروش مي رود تا از آن جا به شمال و شرق پيچيده و آثار ديگر را دور زند.





    نام و وجه تسميه پاسارگاد


    نزديك به دويست سال از اثبات مشهد مادر سليمان به عنوان آرامگاه كوروش و دشت مرغاب به عنوان پاسارگاد قديم مي گذرد و در اين مدت نيز درباره صورت و معني «پاسارگاد» سخنان بسياري عنوان شده است. نخستين كسي كه اظهار نظر كرده است هرودوت مي باشد او می گويد كه«پاسارگادي» نام مهمترين طايفه و عشيره پارسيان بوده است و هخامنشيان از اين طايفه برخواسته اند.
    نخستين كسي كه نام پايتخت كوروش را ياد كرده ، كتزياس پزشك يوناني داريوش دوم و اردشير دوم هخامنشي است كه در ايران مي زيست و لابد به اين نام آشنايي كامل داشته است. وي نوشته است كه كوروش در « نزديك پاسارگاد» بر آخرين پادشاه ماد پيروزي يافت.
    پس از او آريستبولوس، از ياران اسكندر مقدوني، مي گويد كه اين سردار «گنج پاسرگاد» را تاراج كرد.استرابو جغرافيانویس و مورخ سده اول ميلادي و همچنين نيكلائوس دمشقي و پليانوس از پاسارگاد نام برده اند،پليني مي گويد:«رودخانه اي است به نام سيتپ.گانوس كه اگر بر آن هفت روز كشتي برانند به شهر پاسارگاد مي رسند.پلوتارخوس، كنتوس، كوريتوس و استفانوس بيزانسي كه در سده يازده و دوازده ميلادي مي زيسته از پاسارگاد نام برده اند. چنانچه مي بينيم يك دسته از روايات باستاني نام شهر را« پاسارگاد» دانسته و دسته ديگر آن را با «پارس ، پرس» ارتباط داده اند تا جائيكه به عنوان نمونه ويليام اوزلي كه در 1810 تا1812 به همراه نماينده بريتانيا در ايران بود در سفر نامه خود تخت جمشيد و پاسارگاد را يكي مي داند و مي گويد كلمه «پرسه پليس» را به نادرست ياد كرده اند و آن « پارسه گرد» بوده يعني « نشيمنگاه پارسيان» .

    در بررسي نوشته هاي صاحب نظران بطور كلي مي توان اينگونه نتيجه گرفت كه:

    - نام اصلي شهر پاسارگاد چيزي شبيه« پُسُر گَد» بوده و رابطه اي ميان اين نام و«پارس» نيست.
    - نام پاسارگاد از اسم قبيله شاهي پارسيان يعني قبيله «پاسارگاد» گرفته شده كه « گران گرزان» (پُسُر يا پُزَر يا پُچُرُ به معني گران و سنگين و گَرُ يا گدا به معني گرز مي باشد) معني مي داده است.
    - و نيز نوشته اند كه پاسارگاد در اصل پس از كادرش يعني پشت كوه اركادر بوده است.كوه اركادر را داريوش كبير ضمن نبشته هاي ميخي خود در بيستون ( بند 11 از ستون اول ) ذكر كرده است






    آثار پيش از تاريخ و آثار پيش از دوره هخامنشي



    دشت خرم پاسارگاد از زمان هاي بسيار كهن مورد توجه ساكنان بومي فارس بوده و رونق آن در زمان هخامنشيان به معني آغاز زندگي در آن جا نبوده است. نقشه هاي قديمي پاسارگاد نشان از سكونت گاه هايي متعدد در گوشه و كنار دشت دارند كه متعلق به دوران هاي مختلف هستند .
    ازهمه مهمتر، كاوش هاي مرحوم سامي درچند مكان پيش از تاريخ دشت مرغاب ، آثار متعلق به فرهنگ پيش از هخامنشيان آن ناحيه رامشخص كرده است . آثار پيش از تاريخ در جنوب ده كردشول (يكي از روستاهاي جلگه پاسارگاد) و حاشيه پلوار در دوتلان ، تل خاری ،‌ شمال تپه تخت سليمان و حاشيه غربی رودخانه پلوار و نيز در شمال غربی « محوطه مقدس » يافته شده است






    معماري آرامگاه



    اولين بنايي كه در بدو ورود به محوطه تاريخي حفاظت شده پاسارگاد با آن مواجه مي شويم بنايي موسوم به آرامگاه كوروش كبير ميباشد ، اين بنا ساخته شده از قطعات سنگهاي بزرگ سفيد آهكي است كه روي هم قرار داده شده اند و صفه آرامگاه را كه متشكل از شش رديف پلكان مرتفع است و همچون هرم خودنمايي مي كند را ايجاد مي كنند.
    از شش طبقه صفه ارتفاع طبقه زيرين 65/1، طبقه دوم و سوم هركدام 05/1 متر و ارتفاع سه طبقه ديگر هركدام 5/57 سانتي متر مي باشد. مساحت اولين طبقه صفه 35/13 * 30/12 متر مي باشد، در حالي كه مساحت طبقه ششم كه اتاق آرامگاه بر روي آن قرار دارد 40/6 * 35/5 متر مي باشد.
    قطعات سنگها را با بست هاي آهني دم چلچله اي ( خاص هنر هخامنشي ) وصل كرده اند و از هيچ گونه ملاتي جهت اتصال سنگها به هم استفاده نكرده اند .
    در حال حاضر ارتفاع آرامگاه از سطح زمين 10/11 متر مي باشد.
    اندازه اتاق آرامگاه 11/3*17/2 متر و بلنداي آن 5/327 سانتي متر مي باشد.
    اين اتاق در گذشته درسنگي داشته است. ضخامت ديوارهاي اين اتاق 50/1 متر مي باشد. هرتسفلد براي نخستين مرتبه متوجه مي شود كه اتاق داراي دو در بوده و سوراخ هاي پاشنه درها مشخص است.
    قسمت شيب دار بالاي اتاق كه دو قسمت مي شود داراي 75/4 متر طول و 85 سانتي متر ارتفاع است.
    در سال 1349 ه.ش. توسط استروناخ براي نخستين بار يك دايره برجسته در روي سنگ بالاي در اتاق آرامگاه كوروش ديده شد كه قسمت بالاي آن از بين رفته،استرو ناخ آن را نمادی از اهورامزدا مي داند.


    1.پلان آرامگاه






    2.شمال شرقي





    3.جنوب شرقي





    4.جنوب غربي





    5.شمال غربي




    نقشه هاي شماره (1،2،3،4،5 ) :
    آرامگاه كورووش بزرگ و چهار نماي بناي مذكور .
    ماخذ : پاسارگاد ، ديويد استروناخ.

    ادامه دارد.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  2. #2
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اسامی آرامگاه



    اين آرامگاه، حداقل هزار سال به نام هاي مسجد مادر سليمان(ع) ، مشهد مادر سليمان(ع) ، گور مادر سليمان(ع) ، گور سليمان(ع) ، مشهد ام النبي(ع) ، مقبره سليمان(ع) و مشهد مرغاب ناميده مي شده است. چند نام نخستين ، در ارتباط با حضرت سليمان(ع) مي باشد و مشهد مرغاب به دليل دشت مرغاب كه بناي آرامگاه در آن قرار دارد، اطلاق شده است. آقاي سامي در مورد علت اشتهار پاسارگاد به مشهد مادر سليمان و مشهد ام النبي مي گويد: پاسارگاد را عوام و ساكنين دهات مجاور مشهد مادر سليمان و قبر مادر سليمان و مشهد ام النبي و مشهد مرغاب مي نامند و اين نام هائيست كه پس از اسلام باين مكان داده اند . اينك عقيده و نوشته پاره ای از مورخين متأخر را در وجه تسميه اين بنا به مشهد ام النبي عيناً نقل مي نمايد: صاحب فارس نامه ناصري (مرحوم حاج ميراز حسن فسائي) ضمن توصيف اين محل در صفحه 301 مي نويسد : « مشهد محل شهادت و قبر انبياء و اولياء و بزرگزادگان دين را گويند و چون اين بلوك را مشهد ام النبي گفتند و چون عجم حضرت سليمان (ع) و جمشيد را يكنفر دانسته اند آنرا مشهد مادر سليمان نيز گفته اند. . . »
    مرحوم فرصت الدوله شيرازي صاحب آثار عجم ذيل نقشه قبر كوروش در صفحه 230 مي نويسد : « يكي از مورخين مي گويد چون برخي جمشيد را سليمان ميدانند شايد مادرش در آنجا مدفون باشد لهذا باين اسم خوانده شده اما در يكي از تواريخ اروپا مرقومست كه سليمان ابي جعفر برادر هارون الرشيد شهر پسارگيدي را تحويل داشته وقتي از جانب خليفه بحكومت آنجا رفته ، مادرش كه همراه بوده در آن سرزمين درگذشته و بخاك مدفون آمده از آنوقت معروف به قبر مادر سليمان گرديده و بطول زمان گمان نموده اند سليمان نبي است پس مشهد ام النبي نيز گفته اند و الله اعلم. اين بلوك از شهرهاي بزرگ ايران و اولين بناست كه نهاده شده . . . »
    ابن بلخي با آنكه بيشتر از شهرها و نقاط پارس را در فارس نامه خود ذكر كرده است از پاسارگاد فقط در يكجا آنهم ضمن مرغزاران (مرغزاركالان) نام مي برد و آن چنين است : «مرغزاركالان نزديك گور مادر سليمانست . طول آن چهار فرسنگ اما عرض ندارد مگر اندكي و گور مادر سليمان از سنگ كرده اند ، خانه چهارسو هيچكس در آن خانه نتواند نگريدن ، گويند كه طلسمي ساخته اند كه هر كه در آن خانه نگرد كور شود ، اما كسي را نديده ام كه اين آزمايش كند. حمدالله مستوفي نيز در نزهه القلوب فقط در يكجا آنهم ضمن توصيف مرغزارن از مشهد مادر سليمان نام مي برد كه اقتباس از فارس نامه بلخي است،وي مي نويسد:مرغزاركلان بجوار گور مادر سليمان(ع) طولش چهار فرسنگ اما عرض كمتر دارد و قبر مادر سليمان از سنگ كرده اند خانه چهارسوست . . . صفحه 180»
    ولي علي سامي معتقد است كه مردمان بعد از اسلام بسياري از ساختمان هاي مهم و عظيم سنگي كه ساختن آنرا از عهده بشر خارج مي دانسته اند و از زمان ساختمان و باني آن نيز اطلاعي نداشتند بحضرت سليمان پيغمبر نسبت داده اند باين تصور که چون ديوان در بند حضرت سليمان بوده اند براي او كاخهاي عظيم سنگي را كه حمل آن از دست بشر خارجست ساخته اند کما اينكه در همين پاسارگاد بناي مرتفعي سنگي روي تپه را بنام تخت سليمان مي نامند و آثار سنگي مشرق شيراز را بهيمن نام مي خوانند و در آذربايجان نيز خرابه قصر اشكانيان را به تخت سليمان ناميده اند و در نتيجه بناي مقبره سنگي كوروش به قبر مادر سليمان يا مشهد ام البني كه مقصود از نبي همان سليمانيست معروف شده و شايد از همين گفته و اشتهار تصور ديولافوا سرچشمه گرفته باشد كه مقبره كوروش را از آن كاساندان (ماندانه ) مادر كوروش دانسته است بهر حال همين معروفيت و اشتهار سبب گرديد كه پايتخت و آرامگاه كوروش كبير شاهنشاه عظيم الشأن پارسي از انهدام بدست عربها مصون بماند و نژاد ايراني امروز بتواند آنها را مايه فخر و مباهات خود قرار دهد




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  3. #3
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    كـــــــاخ دروازه


    كاخ دروازه يا كاخ R استروناخ يا كاخ نقش برجسته دار هرتسفلد، دروازه پاسارگاد به شمار مي رفته و در منتهي اليه مجموعه كاخ ها در فاصله 200 متري جنوب شرقي كاخ بارعام واقع شده است.طرح آن به صورت تالاري بوده مستطيل شكل، به طول 5/28 متر و عرض 5/25 متر كه داراي دو رديف چهارتايي ستون بلند و چهار درگاه بوده است. درگاه هاي شمال شرقي و شمال غربي اصلي بوده اند و دو درگاه ديگر فرعي.


    تالار كاخ دروازه اطاق شكوهمندي بوده با وسعت 542 متر مربع و سنگ فرشي از تخته سنگهاي خوش تراش سفيد مرمرين داشته كه بعدها همه را از جا كنده و برده اند، زيرستونها مكعب هاي مضاعف يا دو پله اي با قاعده اي متجاوز از 2*2 متر و ارتفاعي 160 سانتي متر بوده است كه از سنگ سياه نيك تراشيده شده، درست كرده بودند و روي آنها را شالي از سنگ سياه پاكتراش ولي بي پيرايش گذارده و قلمه هاي ستون را همچون استوانه اي بلند و بي پيرايه بر آنها نهاده بودند. با توجه به خصوصيات بنا،ارتفاع دروني تالار به 16 متر رسيده است. ستونها گويا از گاوهاي دو سر درست شده بودند كه رويشان به سوي درگاههاي اصلي بوده است.
    ديوارهاي تالار بسيار كلفت بوده و در داخل تا حدود 70 سانتي متر ازاره بندي (ازسنگ سپيد) شده بودند و در خارج داراي نيم جرزهاي پهن چند پله اي بوده اند كه بر استقامت آنها مي افزوده.درگاه هاي اصلي ظاهراً در حدود 9 متر بلندي،حدود 20/3 متر پهنا و 5/4 متر عمق داشته اند.
    كف درگاه از سنگ سياه خوب تراشيده پوشيده شده است و جرزهايي از سنگ سفيد مرمر نما داشته اند كه بر هر كدام نقشي وجود داشته است. چنان مي نمايد كه در اين هم بمانند«دروازه ملل» در تخت جمشيد،جرزهاي درگاه ورودي به نقش گاو بالدار آراسته بوده است. در درگاه هاي فرعي كه در ميانه دو جناح طولي تالار تعبيه كرده بودند،جرز و كف از سنگ سفيد بوده و هر درگاه 80/1 متر پهنا و 55/1 متر عمق داشته است. بر هريك از چهار جز اين دو درگاه نقش يك موجود طبيعي يا خيالي و بلاي سر آن كتيبه اي سه زباني (فارسي باستان، عيلامي و بابلي) به خط ميخي تراشيده بودند. از اين چهار نقش اصلي،تنها يكي، در شمال غربي،مشهور به صورت انسان بالدار، باقي مانده است.





    كاخ اختصاصي
    در 230 متري شمال غربي« كاخ بارعام » و شمال شرقي« بوستان پاسارگاد » بقاياي كاخی واقع است كه مختصات يك بناي مسكوني را دارد و از اين روي به « كاخ نشيمن » يا « كاخ اختصاصي» شهرت يافته است. استروناخ اين کاخ را کاخP می نامد .تا آغاز سده بيستم چون تنها يك جرز سنگي از اين كاخ بيرون از خاك بود،آن را « كاخ جرزدار » مي ناميدند. طرح اين كاخ مستطيلي به طول 76 متر و عرض 42 متر ميباشد با تالاري 30 ستوني (6*5رديفي) با يك ايوان داراز 40 ستوني (20*2رديفي) در شرق و ايواني ستوني (12*2) درغرب بوده است. هرايوان دو اتاقي جانبي هم داشته است. دو درگاه بزرگ تالار را به ايوان متصل كردند كه در مركز قرار نگرفته و از سمت شمال واقع شده اند.در زیر تصویر پلان کاخ اختصاصی .




    كف بندي در اين كاخ قابل توجه است مي توانيم مرمت هاي دوره هخامنشي را ببينيم به طوري كه هرجا رگه اي در سنگ بوده تعمير كرده اند و وصله هاي هخامنشي تا كنون باقي مانده اند. زير ستون ها همه مكعبي دوپله اي هستند. امر غريبي كه در مورد اين ستون ها مي توان اشاره کرد اين است كه همه آنها فقط تا ارتفاع حدود 190 سانتي متر (از روي شالي) باقي مانده اند و هيچ اثري از قلمه بالايي ستون و يا سرستون يافت نشده است. از سوي ديگر،مشخصات معماري مخصوصاً ارتفاع جرز سنگي موجود(درگوشه جنوب شرقي ايوان شرقي) نشان مي دهد كه هر يك از ستون ها احتمالاً 10 متر ارتفاع داشته است. با توجه به مقداري قطعات گچي قوس دار و مزين به رنگ هاي مختلف كه در درون خاك هاي انباشته شده در تالار يافته اند،اين احتمال وجود دارد كه در طرح اصلي بناي اين تالار فقط بخش زيرين ستون ها را از سنگ ساخته بودند و بقيه آنها را از چوب ساخته و رويشان را با گچبري مزين آراسته اند. اين گچ اندود، رنگ هاي بسيار درخشان آبي لاجوردي، زرد (زرين)، سرخ و سفيد، سبز مسي و فيروزه اي داشته است و يقيناً روشني و زيبايي خاصي به تالار مي بخشيده.





    هريك از درگاه هاي اصلي را از يك تخته سنگ سياه خوب تراشيده درآورده و به نقوش برجسته مزين كرده بودند. كناره هاي درگاهها را همچون قابي براي نقوش برجسته به صورت مقعر نگه داشته اند. بر هر جرز،صحنه اي از «گذر شاه» نقش كرده بودند كه شاه را درلباس پارسي و چكمه هاي بي بند پارسي جلوه گر مي ساخت در حالي كه عصا در دست،پيشاپيش مستخدمي از تالار خارج مي شد. بر روي چين هاي لباس شاه كتيبه اي به خط ميخي و به سه زبان عيلامي،بابلي و فارسي باستان كنده شده كه شخص تاجدار را به عنوان « كوروش،شاه بزرگ،يك هخامنشي » معرفي مي كرد. پيداشدن قطعه اي از يك كتيبه محصور در خطوط موازي،نشان مي دهد كه احتمالاً سه زباني بالاي جرز، برفراز نقش شاه و مستخدمش هم كنده شده بوده. جزئيات تزييني اين نقوش،قاب دور آنها،آثار استعمال ابزارهاي سنگ تراشي و صيقل زني و استعمال زر و زيور آلاتي كه در سنگ نشانده اند،همه بيانگر مشخصات هنر دوره داريوش بزرگ، به ويژه حدود 510 ق.م است و به همين جهت مي توان تعيين كرد كه اين نقش بنا به فرمان داريوش بر درگاه ها حكاكي شده است. اگر چه طرح كاخ ، نوع سنگ فرش ، انواع جرزها ، ستون ها و ايوانها همه از زمان كوروش وجود داشته است.






    تنها جرز جنوب غربي تالار بر پاي مانده است كه مانند جرز كاخ بارعام داراي كتيبه اي سه زباني در چهار سطر به خط ميخي همه در بردارنده معناي«من،كوروش،شاه هخامنشي» هستند.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  4. #4
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    آرامگاه کمبوجيه ( زندان سليمان )


    در حاشيه شمالي محوطه كاخ ها در سلطه ويرانه ها ديواره ( برج ) سنگي بلندی با ارتفاعي نزديك به 14 متر قرار گرفته است. اين ساختار به شدت آسيب ديده و به زندان سليمان معروف است. نزديكترين نمونه مشابه به آن كعبه زرتشت در نقش رستم است. اما برج ، زندان سليمان ساختة زمان كوروش و يا كمي پس از اوست ولي« كعبه زرتشت اثري است از داريوش » .





    نمـاي آرامگاه كمبوجيه ( زندان سليمان ) .
    ماخذ : پاسارگاد ، استروناخ .






    نقشه آرامگاه كمبوجيه ( زندان سليمان
    ماخذ : پاسارگاد ، استروناخ



    درمورد كاربرد اين بنا سخنان بسيار گفته شده، اما سه نظريه طرفداران زيادي يافته است. يكي اينكه اين بنا آتشكده بوده ، دوم اينكه آرامگاه بوده و سوم اينكه محل نگهداري اشياء بسيار مهم سلطنتي (مثل رداي كورش و تاج و درفش او) بوده است.

    شهبازي پس از ارائه دلائلي در رد اولين و سومين فرضيه مي گويد: « ما در آرامگاه بودن اين برج شكي نداريم و چون تاريخ ساختن آن را حدود 530 يا كمي ديرتر مي دانند ، آنرا آرامگاه كمبوجيه فاتح مصر مي شماريم »





    آرامگاه كمبوجيه ( زندان سليمان )



    سامي نيز معتقد است كه شايد قبر كامبوزيا (كمبوجيه) بوده است و توضيح مي دهد كه :«كامبوزيا شهريار عصباني و تند مزاج و مقتدر و فاتح مصر پس از اقامت سه سال در آنجا هنگام مراجعت از مصر به ايران در اكباتان خود را كشت. تاريخ نويسان قديم راجع به قبر او كه كجا بوده چيزي ننوشتند و پاره اي از باستان شناسان معتقدند شايد آثار خرابه هاي سنگي بين نقش رستم و تخت جمشيد كه مثل كعبه زرتشت ساختمان شده و اينك معروف به تخت گوهر است، قبر كامبوزيا بوده است، ولي اين تصور بعيد ميرسد زيرا تخت جمشيد و نقش رستم در اواسط سلطنت داريوش آباد گرديد ده دوازده سال پس از مرگ كامبوزيا توجه دربار بدان سو معطوف گرديد و منطقي نيست كه چند سال جسد كامبيز را بلاتكليف گذارده باشند.
    از نظر معماری استروناخ با مقايسه با كعبة زرتشت نشان مي دهد كه اين دو تا شباهت ظاهري دارند و در بسياري از جزئيات، تفاوتهاي چشمگيري ميان اين دو وجود داشته است و در همة اين تفاوت ها ، كفة ظرافت و دقت برج پاسارگاد وزين تر است . خصايص سنگ تراشي و نكات فني و احتمال ذكر نام كورش در كتيبه اي كه بقاياي آن را به برج پاسارگاد منسوب مي كنند ، همه حاكي از تاريخ ميان 540 تا 520 ق.م.است در حالي كه جزئيات فني « كعبه زرتشت » حاكي از تاريخي در حدود 520 تا 500 ق.م ميباشد.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  5. #5
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض


    نقش انسان بالدار

    اين نقش در اصل به كتيبه سه زبانه اي مزين بوده كه نوشته ای با اين مضمون داشته :« من كوروش،شاه هخامنشي ».




    نقش حجاري شده بر جرز درگاه شمال غربي كاخ دروازه معرف به نقش انسان بالدار

    اين نقش براي اولين بار در بازديد جيمز موريه و سرويليام اوزلي در سال 1811م ثبت شد،قبل از اينكه توسط سررابرت كرپورتر در 1818م و مجدداً به وسيله تكسيه و كست در حدود سال 1840م به دقت طراحي شود.


    آخرين بازديد كننده قديمي كه نوشته ميخي را در جاي اصلي آن بر بالاي نقش ديد، جان اوسشر بود كه در اوايل سال1861م از پاسارگاد بازديد كرد و بعد از مدتي،وقتي كه عكاس پيشگام اشتولتز در سال 1874م از پاسارگاد ديدار كرد،تمام بخش فوقاني نقش از جاي خود برداشته شده بود. نقش برجسته نشان دهنده مردي است با ريش انبوه و چهار بال.كه رو بسمت چپ يعني به سوي مركز بنا دارد. اين مرد تاجي دارد كه به يك كلاه شياردار كاملاً چسبيده به سر،وصل است. تاج بر روي شاخهاي بلند و تابدار يك قوچ حبشي،بين دو مار كبري پشت به هم كه هريك گوي كوچكي را به نماد خورشيد بر سر دارند،قرار گرفته است.
    بخش اصلي اين تاج شامل سه دسته گل ني است كه هريك از آنها گوي خورشيد را بر فراز داشته و با پرشتر مرغ احاطه شده اند. سه حلقه خورشيدي با دايره هاي متحدالمركز، درانتهاي دسته گل ني قرار دارد. اغلب اين تاج را به نوع aTEf منسوب كرده اند و همچنين آن طور كه اشميت خاطر نشان كرده،نمونه اي از تاج مصري hmhm است كه از دوره اختاتون به بعد رايج گرديد. اندام اين نقش به ردايي يكسر و حاشيه دار ايلامي ملبس است كه از روي بازوي راست مي گذرد و حاشيه هاي لباس با نقش روزت ختم مي شود. بدن نقش به صورت نيم تنه كامل مي باشد. و در پشت ان چهاربال ديده مي شود كه بر گرفته از هنر آشوري مخصوصاً در «نگهبان بالدار و جادويي» كاخ سارگن دوم در خرس آباد دانسته اند. نظريه هاي متفاوتي در راستاي هويت بخشي به اين نقش مطرح شده است.آيا اين نقش كوروش است؟ آيا فروهر است؟ يا نمايش شاه است به حالت روحاني؟ يا مفهوم ديگري دارد؟


    با توجه به اينكه نام كوروش در كتيبه مفقود شده بالاي آن ذكر گرديده گرايش بيشتر به نظريه اول وجود داشته كه همان «ذوالقرنين» يعني دارنده دو شاخ سنتهاي اسلامي و قران مي باشد. سامي احتمال مي دهد اين پيكر مظهر فروهر ميباشد، زيرا نوعي روحانيت و الوهيت در نقش مي بيند و آن را همتاي روحاني كوروش مي داند، شاپور شهبازي با جنبه تخيلي كمتر نقش را به نوعي نمايش آرماني از كوروش كبير نسبت مي دهد. اما بر مبناي نوشته هاي هرودت كه « ايرانيان خدايان خود را تصوير نمي كردند» قبول اينكه نقش بالدار به يكي از خدايان بومي تعلق داشته دشوار است.



    5 6
    5

    - نقش حجاري شده انسان بالدار هنگامي كه داراي كتيبه بوده است ( طراحي چارلز تكسيه ، حدود 1840 م ) . ماخذ : پاسارگاد ، استروناخ .

    6- نقش حجاري شده انسان بالدار هنگامي كه داراي كتيبه بوده است ( طراحي رابرت كارپرتر ، حدود 1818 م ). ماخذ : پاسارگاد ، استروناخ




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  6. #6
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    تــــل تخت


    در شمال جلگه پاسارگاد و مشرف به تمام اين قصور و باغات بر روي تپه كه متجاوز از 50 متر از سطح جلگه ارتفاع دارد بقاياي ديوار سنگي عظيمي مربوط به يك ساختمان ديده مي شود كه از هر كجاي اين جلگه و از راه بين شيراز و اصفهان هويدا است و از لحاظ بكار رفتن سنگ هاي عظيم و جسيم آن را مورخين بعد از اسلام بنام تخت سليمان گفته اند
    .



    تصوير تل تخت ( تخت سليمان )


    اين صفه كه از سنگ هاي كوه پيكر زيبا تراش تشكيل گرديده مثل ديوارهاي سنگي تخت جمشيد صفه وسيعي را در حدود 6000 متر مربع تشكيل مي دهد ، توده هاي خاك انباشته شده روي آن و ساير علائم مي رساند كه روزي بر فراز اين صفه مرتفع همان طوري كه معمول به ادوار باستان بوده كه ساختمان هاي مهم را روي بلندي مي ساختند بناهايي متعلق بدربار سلطنتي و تخت شاهنشاهي كورش بوده است.

    به گفته مورخين صفه تل تخت در آغاز توسط کوروش برای احداث مجموعه ای همچون تخت جمشيد در نظر گرفته شده بود ولی پس از مرگ کوروش مکان احداث مجموعه پارسه ( تخت جمشيد ) به محل کنونی تخت جمشيد انتقال يافت و به حکم داريوش تل تخت حکم يک دژ نگهبانی به خود گرفت .
    استروناخ براي تل تخت كه به تخت سليمان نيز مشهور است چهار دورة معماري در نظر گرفته است و مي گويد :« در گسترة بيش از دو هكتار ، شواهد معتبري از وسعت و كيفيت فعاليت هاي ساختماني سنگي كورش را بدست آورده ايم (دورة اول) ، مداركي از ساختمان خشتي كه ميتوان آن را از اواخر قرن ششم تا اوايل قرن سوم ق.م تاريخ گذاري نمود (دورة دوم) ، نشانه هاي اشغال در قرون سوم – دوم ق.م (دورة سوم) و بعد از فترتي طولاني ، نشانة استقرار هاي استحكاماتي صدر اسلام (دورة چهارم).





    بوستان پاسارگاد

    همچنان كه مورخين قديم گفته اند؛آرامگاه و كاخ هاي كوروش در ميان باغ بزرگ و انبوه از درختان گوناگون و دشتي چمن زار و خرم واقع بوده كه توسط آب گزرهاي ( آبروهای ) متعددي كه از رود پلوار مي آوردند، سيراب مي شده. اين محوطه زيباي سر سبز را بوستان پاسارگاد ( باغ سلطنتی ) مي خوانيم.


    طرح بناهاي پاسارگاد تك ساختمان هايي را نشان مي دهد كه از چهار جانب باز و گشاده بوده اند و بنابراين محوطه ديدشان مي بايست چشمگير و خرم باشد. از همين روي، ميان طرح كاخ ها و نقشه آب نماهاي بوستان و خيابان هاي آن وابستگي دقيقي مشخص شده است.





    بخشي از آبروهاي باغ سلطنتي


    شكي نيست كه آبراهه هاي متعددي ار پلوار به سوي دشت كشيده بودند، اما آثارشان را به زحمت مي توان تشخيص داد. اين آبراهه ها با تشكيل سدهايي (كه به سرپرستي سايكي و ديگران از بقاياي آنها چيزهايي يافته اند) به وجود آمده و از همين جهت،معلوم مي شود كه بر پلوار پل هايي نيز زده بودند. آثار يكي اين پلها در 150 متري غرب « كاخ دروازه »‌ هنوز يافت مي شود.



    محوطه مقدس ( سكوهاي نيايشگاه )


    از تل تخت در حدود يك كيلومتر بطرف شمال غربي كاخ خصوصي كورش در پشت تپه دو سنگ تو خالي و پس از آن تل خاكي ظاهر مي گردد (دسترسي امروزه به اين قسمت از داخل محوطه نمي باشدو از جاده اي كه به روستاي ابوالوردي مي رود ميسر مي شود) . دو سنگي كه آن را معبد يا آتشگاه يا مذبع گفته اند هر كدام بترتيب 20/2*20/2 متر و 60/2*60/2 متر اندازة قاعده هاي آن است كه بفاصلة 9 متر از يكديگر قرار گرفته اند ارتفاع آنها 60/1 متر و يكي ازآنها داراي 8 رديف پلكانهاي يكپارچه سنگي است ولي پلكانهاي ديگر از بين رفته است.



    نقشه نماي سه بعدي محوطه مقدس


    اختلاف اندازه ي كه در اين دو قطعه سنگ مجوف ملاحظه مي شود مدركي بدست اهل تحقيق مي دهد كه معتقد شوند اين دو سنگ براي آتشكده يا منظور مذهبي ديگري بنا شده زيرا دو سنگ آتشكده واقع در نقش رستم نيز داراي دو پاية سنگيست كه يكي از ديگري كوچكتر است.
    شالوده سكوي جنوبي شامل يك تا سه قطعه سنگ بزرگ است كه در زير مكعب اصلي ، با حدود 90 سانتي متر عمق قرار گرفته است.
    استروناخ در شمال اين سكو كاوشهايي انجام داده كه بقاياي كف فرش شدة خشتي را پيدا كرده است. كه شهبازي عقيده دارد كه اينجا بصورت صفه اي بي سقف براي نيايش و مراسم قرباني و تشريفاتي به كار مي رفته است.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  7. #7
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اطلاعات کلی در باره تخت جمشید

    تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال 512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامیدتخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرپولیس خوانده اند ساخته شده است
    ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق م ، آغاز شد نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند
    معماری هخامنشی ، هنری است امتزاجی که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند
    در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت
    اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشیدتاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند
    ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد
    چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد
    امروزه مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است
    تخت جمشید تنها یک مجموعه ی معماری نیست ، بلکه آینه ای است که در آن علم و فن و هنر واعتقادات ایرانیان کهن انعکاس یافته است تخت جمشید یک مدرسه است ، یک کتاب ، یک روایتگر پیر می توان گفت که تخت جمشید اولین سازمان ملل واقعی د نیا بوده است
    بنای تخت جمشید در حدود سال 518 پیش از میلاد به فرمان داریوش هخامنشی آغاز شد
    کار ساختن بناهای تخت جمشید در زمان داریوش اول (522 تا 486 ق م ) آغاز و تا زمان اردشیر سوم ( 359 تا 338 ق م ) در مساحتی به وسعت 13 هکتارساخته و ادامه یافت مصالح به کار رفته در بنای تخت جمشید عبارت بوده از : سنگ ، خشت و گل ، آجر ، گچ ، چوب ، آهن ، فلزات گرانبها ( طلا - نقره - مس ) عاج ، لا جورد ، عقیق و دیوارهای تخت جمشید در برخی جاها به ضخامت 5/5 متر بوده و قطعه سنگهای به کار رفته به وزن بیش از 45 تن میرسیده
    تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ، که فضاهای داخل آن را در زمستان گرم ودر تابستان خنک و معتدل می کرده است دشت سرسبز مرودشت ، سقفهای بسیار بلند و فضاهای وسیع ، درهای گشاده و پنجرههای متعد د هوای تخت جمشید را در تابستان معتدل وخنک می ساخته و در زمستان دیوارهای خشتی و لایه های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پرده های ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضاها وتالارها می شده ، پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به سزایی داشته است
    تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و فاضلاب بوده ، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد تخت جمشید نه یک شهر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستشگاه ، تخت جمشید دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته گنج خانه ی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشنهایی بوده که در آن زمان برگزار می شده ( جشنهای مهرگان و اعیاد نوروز ) به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000سکه ی طلا و نقره ، ظروف و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ، نیمکتهای زرین ، لباسها وفرشهای ارغوانی گرانبها ونگهداری می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر مقدونی همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند به نو شته ی مورخین با ستان ثروت تخت جمشید با 10000جفت اسب وقاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد بعد از انتقال ثروت تخت جمشید اسکندردستورداد که تخت جمشید را به آتش بکشندبگفته مورخین باستان تخت جمشید ۳ شبانه روز در آتش می سوخت وچهل شبانه روز از آن دود بر میخواست




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  8. #8
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض





    هخامنشیان

    همچون نیاکان خود عادت به كوچ كردن داشتند ، و معمولاً همه سال را در یك جا به سر نمی‌بردند، بلكه بر حسب اقتضای آب‌و‌هوا، هر فصلی را در یكی از پایتخت‌های خود سر می‌كردند. در فصل سرما ، در بابل و شوش اقامت داشتند ، و در فصل گرمی ِهوا به همدان می‌رفتند كه در دامنه كوه الوند بود و هوای تازه و خنكی داشت .
    این سه شهر « پایتخت » به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند كه
    « پایتخت آئینیِ » هخامنشیان به شمار می‌رفتند، یكی پاسارگاد كه در آن‌جا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد، و دیگری « پارسَه » كه برای پاره‌ای تشریفات دیگر به كار می‌آمد.

    این دو شهر « زادگاه » و « پرورشگاه » و به اصطلاح « گهواره » پارسیان به شمار می‌رفت، و گور بزرگان و نام‌آوران آنان در آن‌جا بود و اهمیت ویژه‌ای داشتند؛ به عبارت دیگر، این‌ها مراكز مذهبی ایرانیان هخامنشی بودند، مانند اورشلیم و واتیكان، كه نظر به اهمیت آیینی خود، مركز ثقل بسیاری از حوادث بوده‌اند. البته از این دو تخت‌جمشید بیش‌تر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسكندر مقدونی آن را به عمد آتش زد تا گهواره و تكیه‌گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد.
    نام راستین این شهرپارْسَهْبوده است كه از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس می‌خواندند. پارسه به همین صورت در سنگ نوشتهخشیارشا بر جرز درگاهای « دروازه همه ملل » نوشته شده است، و در لوحه‌های عیلامی مكشوفه از خزانه و باروی تخت‌جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر بسیار كم آگاهی داشته‌اند، به دلیل این كه پایتخت اداری نبوده است، و در جریان‌های تاریخ سیاسی، كه مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته. به علاوه، احتمال دارد كه به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به مكان‌های مذهبی رفت‌‌ وآمد كنند و در باب آن آگاهی‌هایی به دست آورند؛ همچنان كه تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی كم‌تر می‌توانستند در باب مشاهد و امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق كنند. بعضی گمان كرده‌اند كه در برخی از نوشته‌های یونانی از پارسه به صورت پارسیان «persain» و یا شهر پارسیان نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد.



    پِرسِه پُلیس ( پرسپولیس )

    نام مشهور غربی تخت‌جمشید ، یعنی پِرْسِهْ پُلیْس (Perse Polis) ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیْس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیْس Persep tolis لقبی است برای آِتِنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و «ویران‌كننده شهرها» معنی می دهد.این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم ق.م. در چكامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد «شهر پارسیان» به كار برده است (سُوكنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست عمدی، به صورت ساده‌‌ترش، یعنی پرسه پلیس، در كتب غربی رایج گشته و از آن‌جا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام «پارسه» را چند قرن پس از برافتادنش فراموش كردند چون كتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند و در دوره ساسانی آن را «صدستون» می‌خواندند. البته مقصود از این نام، تنها كاخ صدستون نبوده است، بلكه همه بناهای روی صفه را بدان اسم می‌شناخته‌اند. در دوره‌های بعد، در خاطر ه مردم فارس، «صدستون» به «چهل‌ستون» و «چهل‌منار» تبدیل شد. جُزَفا باربارو، از نخستین اروپاییانی كه این آثار را دیده است (سال 1474 میلادی)، آن را ِچْل‌‌مِنار (چهل‌منُار) خوانده است. پس از برافتادن هخامنشیان خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت، و خاطره‌‌ شان با یاد پادشاهان افسانه‌ای پیشدادی و نیمه تاریخی كیانی درهم آمیخت، و بنای شكوهمند پارسه را كار جمشید پادشاه افسانه‌ای كه ساختمان‌های پرشكوه و شگرف را به او نسبت می‌دادند دانستند و كم‌كم این نام افسانه‌ای را بر آن بنا نهادند.



    صفه‌ ی پارسه

    تخت‌جمشید بر روی صفه‌ای بنا شده است كه كمی بیشتر از یكصد و بیست‌و پنج ‌هزار متر مربع وسعت دارد. خود صفه برفراز و متكی به صخره‌ای است كه از سمت شرق پشت به كوه‌ میترا یا مهر (= كوه رحمت) داده است و از شمال و جنوب و غرب در درون جلگه مرودشت پیش رفته و شكل آن را می‌توان یك چهار ضلعی دانست كه ابعاد آن تقریباً چنین است: 455 متر در جبهه غربی ، 300 متر در طرف شمالی ، 430 متر در سوی شرقی و 390 متر در سمت جنوبی كتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحاً گواهی می‌دهد كه در این مكان هیچ بنایی قبل از وی موجود نبوده است.
    كارهای ساختمانی تخت‌جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م آغاز شد. اول از همه می‌بایست این تخت بسیار بزرگ را برای برآوردن كوشك شاهی آماده سازند: بخش بزرگی از یك دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی كه مورد نظرشان بود، تراشیدند و كوتاه و صاف كردند و گودیها را با خاك و تخته‌سنگ‌های گران انباشتند، و قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تخته‌سنگ‌های كثیرالاضلاع كوه پیكری كه بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آن‌كه این سنگ‌های بزرگ بر هم استوار بمانند آن‌ها را با بست‌های دم چلچله‌ای آهنی به هم پیوستند و روی بست‌ها را با سرب پوشانیدند (این بست‌های فلزی را دزدان و سنگ‌ربایان كنده و برده‌اند؛ تنها تعداد كمی از آن‌ها را بر جای مانده‌اند). این تخته سنگ‌ها یا از سنگ آهكی خاكستری رنگی است كه از كوه و تپه‌های اطراف صفه استخراج می‌شده و یا سنگ‌های آهكی سیاهی شبیه به مرمر است كه از كانهای مجدآباد در 40 كیلومتری غرب تخت‌جمشید می‌آورده‌اند. خرده سنگ‌ها و سنگ‌های بی‌مصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است كه با آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه كوه‌ مهر (= كوه رحمت) به عمق 24 متر كندند.


    پس از چند سال، صاف كردن صخره طبیعی و پر كردن گودی‌ها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آن‌گاه شروع به برآوردن شالوده بناها كردند و در همان زمان دستگاه آب دَركُنی تخت‌جمشید را ساختند بدین معنی كه در دامنه آن قسمت از كوه رحمت كه مشرف بر تخت است آبراهه‌هایی كندند و یا درست كردند، و سر این آبراهه‌ها را در یك خندق بزرگ و پهن، كه در پشت دیوار شرقی تخت كنده بودند، گذاشتند تا آب باران كوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و به دَر رَوَد. بدین‌گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت‌ ناشی از سیلاب جاری از كوهستان از میان رفت، اما بعدها كه این خندق پُر شد آب باران كوهستان قسمت اعظم برج و باروی شرقی را كند و به درون محوطه كاخ‌ها ریخت و آن‌ها را انباشت، تا این كه در هفتاد سال گذشته؛ باستان‌شناسان این خاك‌ها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند. بر روی خود صفه، آبراهه‌های زیرزمینی كنده‌اند كه از میان حیاط و كاخ‌ها می‌گذشت و آب باران سقف‌ها از راه ناودان‌هایی كه مانند لوله بخاری و با آجر و ملاط قیر در درون دیوارهای ستبر خشتی تعبیه كرده بودند، وارد آبراهه‌های زیرزمینی می‌شد و از زیر دیوار جنوبی به دشت و خندقی در آن جا می‌رسید. هنوز قسمت‌هایی از این آبراه‌های زیرزمینی و ناودان‌های درون دیوارها را در گوشه‌و‌كنار تخت‌جمشید می‌توان یافت. هم اكنون نیز آب باران‌های شدید زمستانی از این آبراه‌ها به در می‌رود.



    نگاهی کوتاه بر بخش های مختلف پارسه




    1. پلکان ورودی




    در قسمت غربی صفه برای دسترسی به بالای صفه، پلکان دو طرفه عظیمی ساخته شده که شبیه دو بازو برای به آغوش گرفتن میهمانان است ، در هر طرف 110 پله ، که 63 پله از سطح دشت به یک پاگرد منتهی و از پاگرد تا روی صفه 43 پله ساخته شده است.هر پلکان 10 سانتیمتر ارتفاع،38 سانتیمتر پهنا و 690 سانتیمتر طول دارد در کناره پلکان کنگره داری ساته شده است و هر چند پله از یک قطعه سنگ بزرگ تراشیده شده است.



    2.دروازه ملل




    پس از بالا رفتن از پلکان، دروازه ملل اولین بنایی است که توجه را به خود جلب می کند. این بنا شامل تالار مربع وسیعی است که بر روی چهار ستون استوار شده است و دارای سه درگاه به طرف غرب، شرق و جنوب است. دو طرف درگاه غربی مزین به نقش دو گاو بسیار بزرگ و دو طرف درگاه غربی مزین به مجسمه دو گاو بالدار با سر انسان است. بر روی جرزهای این دروازه چهار کتیبه سه زبانه توسط خشایار شا نقش شده است که در آن خشایارشا به نیایش اهورامزدا و شرح اقدامات خود می پردازد.



    3.کاخ آپادانا




    ساخت آپادانا به فرمان داریوش بزرگ آغاز و توسط خشایارشا به اتمام رسید. این کاخ مشتمل بر یک تالار مرکزی با 36 ستون و سه ایوان هر کدام با 12ستون در شمال،شرق و غرب و تعدادی اتاق در چهار گوشه و ضلع جنوبی است،ارتفاع ستون های این تالار و ایوان های آن با سر ستون بیش از 19 متر است.در جبهه شمالی و شرقی تالار آپادانا دو پلکان ساخته شده که هر پلکان با چهار ردیف پله به ایوان دسترسی پیدا می کند،بدنه این پلکانها مزین به نقوش بزرگان هخامنشی،سربازان جاویدان و نمایندگان ملل تابعه (هدیه آوران) است.



    4.کاخ سه دروازه(کاخ مرکزی یا تالار شورا)

    کاخ سه دروازه از نظر موقعیت در مرکز کاخهای تخت جمشید واقع شده است.این کاخ دارای یک پلکان دو طرفه در جبهه شمالی است که بر روی آن نقش بزرگان مادی و هخامنشی به صورت مجزا از هم در حال بالا رفتن از پله ها حجاری شذه است.این کاخ دارای دو ایوان با دو ستون و یک تالار با چهار ستون است که بر روی در گاههای آن نقش پادشاه هخامنشی حجاری شده و تعدادی اتاق نیز در طرفین تالار ساخته شده است.سر ستون های این تالار تنها سر ستونهایی هستند که به شکل سر انسان حجاری شده اند.


    5. كاخ « ج »

    در جنوب كاخ آپادانا و شرق كاخ داریوش و غرب كاخ سه دری یا تالار شورا، كاخی روی كوه ساخته شده بود كه امروزه آثار كمتری از آن مانده است.


    6.کاخ تچر ( تالار آیینه )




    این کاخ، کاخ اختصاصی داریوش می باشد که شامل یک تالار مرکزی با 12 ستون و یک ایوان 8ستونی،دوتالار چهار ستونی در پشت تالار مرکزی و تعدادی اتاق کوچکتر در طرفین است.بدنه در گاهها دارای نقوش برجسته با محوریت پادشاه است
    (دلیل نامگذاری این تالار به آینه صیقل بودن سنگها است به گونه ای که تصاویر را منعکس می کند)




    7. كاخ «ه»

    پلكان نقش دار دو سویه، ورودی كاخ « ه » است. امروزه این پلكان تخریب شده است. نقش های پلكان شامل دو گروه 16 نفره نیزه دار پارسی است كه در دو سوی كتیبه ای به زبان فارسی باستان ایستاده اند و پشت سر هر گروه، همان كتیبه تكرار شده است.



    8. جان پناه شاخدار





    9

    .کاخ هدیش



    کاخ هدیش کاخ اختصاصی خشایار شا است که ابعاد آن از کاخ داریوش بزرگتر می باشد و شامل یک تالار مرکزی با 36ستون،یک ایوان 12 ستونه،دو تالار 4 ستونی و تعدادی اتاق در طرفین است.بر روی درگاههای این کاخ نیز نقش پادشاه حجاری شده است.از ویژگی های این کاخ وجود نقش برجسته درون طاقچه ها است که با سایر بناها تفاوت دارد.


    10. کاخ اختصاصی یا كاخ « د »

    در شرق كاخ خشایارشاه، محوطه روبازی وجود دارد كه اندازه ی آن 45×40 متر و سطح آن 5/2 متر پایین تر از كاخ خشایارشاه است. در این محوطه، اتاق های باریكی وجود داشت. از این كاخ امروزه چیزی باقی نمانده است.


    11.مجموعه بناهای اندرونی

    این مجموعه که در ارتباط با کاخ هدیش بوده توسط خشایارشا ساخته شده و شامل مجموعه ای از اتاقها و تالارها با ابعاد متفاوت می باشد که به وسیله راهروهایی از هم جدا می شوند. تالار اصلی و بخش از مجموعه توسط هرتسفلد بازسازی شده و هم اکنون بخش اداری و موزه تخت جمشید در آن قرار دارد.


    12.خزانه




    یکی دیگر از مهم ترین بخشهای مجموعه تخت جمشید خزانه می باشد که از نظر ساختاری متفاوت با سایر بناهای مجموعه است. خزانه شامل دو تالار بزرگ 100 ستونی و 99 ستونی، یک تالار 20ستونی و تعدادی تالار و اتاقهای کوچکتر است که پیرامون تمامی آنها را یک حصار مستحکم در بر گرفته.تنها یک راه دسترسی برای رسیدن به داخل در حصار ایجاد شده که این موضوع نشانگر ارزش و ضرورت حفظ اموال داخل تالارها و اتاقها بوده است.



    13.کاخ صد ستون(تالار تخت)




    تالار تخت را می توان دومین بنای با اهمیت مجموعه تخت جمشید بعد از تالار آپادانا دانست که شامل یک نالار مرکزی با100 ستون سنگی،یک ایوان 16 ستونه،4 درگاه اصلی و چهار درگاه فرعی و دالانهای طویل در سه طرف کاخ است.بر روی دو طرف درگاههای شمالی و جنوبی نقش پادشاه نشسته بر تخت بر روی دست نمایندگان ملل تابعه حجاری گشته و بر روی بدنه در گاههای شرقی و غربی نقش پادشاه در حال نبرد با حیوانات افسانه ای دیده می شود.تالار مرکزی این کاخ وسیع ترین تالار تخت جمشید است و از نظر اهمیت بعد از تالار آپادانا دومین کاخ مجموعه است.در انتهای حیاط این کاخ دروازه ای نا تمام مشابه دروازه ملل وجود دارد که وضعیت آمن می تواند روند ساخت بناهای مجموعه را نشان دهد.



    14. جایگاه سپاهیان

    در شرق تخت جمشید، حدفاصل بین كوه و بناهای اصلی، در شرق كاخ صد ستون، ساختمان هایی مشتمل بر تعدادی تالار و ایوان با جرزهای خشتی مكعبی وجود دارد كه با توجه به اشیایی كه در آن كشف شده، به احتمال زیاد قراول خانه و محل استقرار پاسداران و نگهبانان مخصوص كاخ ها بود. به نظر می رسد كه قراول خانه جایگاه نگه داری و توقف ارابه ها و اسب های سلطنتی و نُجبا بود و خیابانی كه به عرض متوسط 9 متر در تمام طول شرقی تخت جمشید و دامنه كوه كشید شده، محل عبور این گردونه ها بود.


    15.دروازه ی ناتمام



    این دروازه كه كار ساختمانی آن شروع شد اما به پایان نرسید، در انتهای خیابان سپاهیان و در شمال حیاط صد ستون قرار دارد. از آنجا كه كارهای ساختمانی و حجاری این بخش ناتمام ماند به كاخ ناتمام یا دروازه ی ناتمام مشهور شده است. این ساختمان مشتمل بر یك تالار چهار ستونی و دو اتاق برای نگاهبانان است. آثار باقی مانده در این بخش چگونگی كار ساختمانی در مجموعه ی عظیم تخت جمشید را روشن می سازد. ابتدا تخته سنگ ها به دو شكل استوانه و مكعب به داخل محوطه حمل می شد، سپس سنگ ها به كمك داربست های چوبی عظیم و قرقره و طناب بالا كشیده می شد و در جای خود نصب می گردید و در مرحله ی بعد كار تراش اصلی از قسمت بالای سنگ شروع می شد و در پایین خاتمه می یافت.
    چهره و سم گاو كه به صورت نیمه كاره در جرز ( دیوار اطاق و ایوان ، پایه ی ساختمان كه از سنگ و آجر سازند)
    دروازه ناتمام رها شده است، نشان می دهد كه هنگام حمله ی اسكندر به تخت جمشید، هنوز كارگران در این قسمت مشغول كار بودند.
    در شمال دروازه ناتمام و بخشی كه به دیوان سرا شهرت داشت، سی هزار لوح گلی به خط ایلامی مشتمل بر پرداخت های دولتی به كارگران و خدمتگزاران و مأموران دیگر به دست آمده است. در این لوح ها كه در نوع خود بی نظیرند، مدت كار، مبلغ دستمزد، چگونگی پرداخت و در چند مورد حتی پرداخت مساعده به كارگران نیز قید شده است.



    16. آرامگاهها




    در دامنه کوه میترا یا مهر 2 آرامگاه در دل کوه حجاری شده که همه ی بخش های آنها همگون هستند ، پادشاه را کمان در دست ایستاده بر سکویی سه پله ای نشان می دهد که در مقابل او آتشدان و قرص خورشید در حالی که نقش گوی بالدار ( فروهر ) در قسمت بالای تصویر حجاری شده دیده می شود.این صحنه بر روی تختی نشان داده شده که بر دست نمایندگان ملل تابعه امپراطوری حمل می شود.پایین ین نقش نمای کاخهای هخامنشی با چهار ستون دیده می شود که در وسط آن درب آرامگاه می باشد این دو آرامگاه منسوب به اردشیر دوم و سوم است.در آرامگاه منسوب به اردشیر دوم 6 قبر و آرامگاه منسوب به اردشیر سوم دو قبر در سنگ حجاری شده. در قسمت جنوبی مجموعه تخت جمشید آرامگاه



    نا تمامی دیده می شود که به داریوش سوم نسبت داده شده است، از سایر آثار مجموعه تخت جمشید می توان به چاه سنگی ، باروی تخت جمشید ، محل نگهبان ، خیابان سپاهیان کاخ ج ،کاخ اچ و محل کشف لوح های گلی اسناد تخت جمشید اشاره کرد.



    17. خیابان سپاهیان

    این خیابان كه 92 متر طول و نزدیك 10 متر عرض دارد، دروازه ی ملل را به دروازه ی ناتمام و ایوان شمالی كاخ صد ستون مرتبط می سازد. در دو طرف این خیابان فرورفتگی های طاقچه مانند به تعداد زیاد و به صورت چند لبه، به فاصله 7 متر از هم وجود داشت كه اكنون به صورت پی با كاهگل پوشانده شده اند. احتمالاً این فرورفتگی ها جایگاه سربازان و افسران، هنگام تشریفات بود. دیوار سمت راست دیوار اتاق هایی است كه حیاط آپادانا را از خیابان سپاهیان جدا می كند. این اتاق ها احتمالاً محل استقرار نگهبانان كاخ بود. دیوار سمت چپ، دیوار اتاق هایی است كه محل استقرار حُجاران و بخشی از كارگاه حجاری بود. در انتهای خیابان ، قطعات ستون هایی كه برای دروازه ناتمام در حال حمل بود، مشاهده می شود.


    18. کارگاه



    19. چاه سنگی

    روبه روی شمال شرقی خزانه، در ارتفاع 22 متر از سطح آن، چاهی به صورت مربع كه هر ضلع آن 70/4 متر است با ژرفای 26 متر قرار دارد. این چاه را در زمان ساخت تخت جمشید حفر كردند. اطراف چاه، راه آب باریكی كنده شده تا آب باران كوه را به آن هدایت كند. تردیدی نیست كه پس از پر شدن چاه و لبریز شدن آن، آب اضافی به خندقی منتقل می شد. با توجه به این كه این چاه راهی به خارج ندارد و منفذی هم در ته یا بدنه آن موجود نیست، مسلم است كه برای نگه داری آب آشامیدنی تخت جمشید به كار می رفت. حفر این چاه از شاهكارهای دوره ی هخامنشی است.



    آثار بیرون از صفه تخت جمشید

    آثار بیرون از صفه ی تخت جمشید شامل یك تخته سنگ حوض مانند به ابعاد 68/5 متر در 85/4 متر به صورت تقریباً چهارگوش و ژرفای 15/2 متر و آثار باقی مانده از یك كاخ دیگر است. از آنجا كه قسمت درونی این سنگ به صورت شیب دار تراشیده شده، دیدگاه های گوناگونی در مورد آن ابراز شده است. احتمال بیشتر بر آن است كه این تخته سنگ بزرگ برای ساخت سر در به محل آورده شده باشد.


    بر گرفته از تارنمای آریابوم




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  9. #9
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    سنگنبشتهي كوروش، پاسارگاد
    پنج بار يا بيشتر از يك سنگنبشتهيِ سه زبانه، دو رَج به پارسيِ باستان، ايلامي و اكدي هر كدام يك رَج، رويِ ستونها و پايههايِ كاخ در دشتِ مرغاب رونوشت شده است.


    «من کوروش شاه هخامنشی هستم.»


    چند تِكهيِ كوچك از يك سنگنبشتهيِ سه زبانه، دستِكم 6 رَج به پارسيِ باستان، ايلامي و اكدي هر يك چهار رَج، كه بالايِ نگارهيِ شاهنشاهي در آستانهيِ كاخ در دشتِ مرغاب باشنده است.


    «كورش شاه بزرگ ، پسر كمبوجيه شاه هخامنشي. گويد: هنگامي كه ... ساخت ...




    سنگنبشتهيي است به سه زبان، هر زبان در يك رَج، روي ِ چين خوردگيهايِ جامهيِ شاه، بر سه درگاهِ كاخ؛ شوربختانه همهيِ نوشتهيِ پارسيِ باستانِ آن از بين رفته است.




    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




  10. #10
    Borna66 آواتار ها
    • 55,397
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل , تخصص
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب
    رشته تحصیلی
    مهندسي نرم افزار
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    سنگ‌نبشته‌هاي داريوش بزرگ در پارسه


    شش رَج به سه زبان چندین بار روی چهارچوب‌های اندرونی کاخ داریوش، بالای نگاره‌های داریوش و هم‌راهانش آمده است.

    «داريوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ هخامنشي، كسي كه اين كاخ را ساخت»




    یک رَج به سه زبان روی پوشاک داریوش؛ هم اکنون در بخش نشان‌های نسک‌خانه‌ی میهنی پاریس نهاده است.

    «داريوش شاه بزرگ، پسر ويشتاسب هخامنشي»




    یک رَج به سه زبان، هجده بار روی رخبام پنجره‌ی همان اندرونی کاخ داریوش بسامد شده است.

    «رخبام پنجره سنگی ساخته شده در کاخ داریش شاه»




    بیست و چهار رَج تنها به زبان پارسی باستان، روی دیوار جنوبی کاخ داریوش.

    01 اهورامزدای بزرگ، بزرگ‌ترین ِ بغان، او داریوش شاه را آفرید، او شهریاری را به او ارزانی داشت؛ بخواست اهورامزدا داریوش شاه است.

    02 داریوش شاه گوید: این کشور پارس که اهورامزدا به من ارزانی داشت، زیبا، دارنده‌ اسبان خوب، دارنده‌ی مردان خوب، به خواست اهورامزدا و نیز من داریوش شاه، از دیگری نمی‌ترسد.

    03 داریوش شاه گوید: اهورامزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورامزدا از دشمن، از خشک‌سالی، از دروغ بپاید! به این کشور نه دشمن، نه خشک‌سالی، نه دروغ بیاید؛ این را من چون بخشایشی از اهورامزدا با بغان خاندان شاهی درخواست می‌کنم. باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد.




    به زبانهای ایلامی و اکدی هر کدام بیست و چهار رَج. نوشته‌ی پارسی باستان ندارد.

    01 من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم.

    02 داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا این‌ها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونی‌هایی خشکی و (آن‌ها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ.

    03 داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی «از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید.





    سه زبانه، پارسی باستان ده رَج، ایلامی هفت رَج و اکدی هشت رَج، روی دو سَلم تِلایی و دو سَلم سیمین که هم اکنون در تهران نگه‌داری می‌شوند.

    01 داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی.

    02 داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آن جا تا کوش (اتیوپی)، از هند، از آن جا تا سارد، که آن را اهورامزدا،؛ بزرگ‌ترین ِ بغان بر من ارزانی داشت. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.





    سه زبانه هر زبان یک رَج، روی دست‌گیره‌ی دری از سنگ لاجورد ساختگی.

    « دست‌گیره‌ی در از سنگ گران‌بهایی ساخته شده در کاخ داریوش شاه »






    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی



    دانلود رایگان نمونه سوالات دانشگاه پیام نور





    http://up.pnu-club.com/images/00ld7yux3ay3itvspd7n.png
    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور




صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •