بررسی ارتباط بین طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی درادبیات مربوط به رشته ی علوم تربیتی
ستار جوانمردی دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه بیرجند
واژگان کلیدی:طراحی آموزشی –برنامه ریزی درسی-الگو های برنامه ریزی درسی –الگوهای طراحی آموزشی
چکیده:
رشته ی علوم تربیتی همانند دیگر رشته های علوم انسانی دارای زیرمجموعه های زیادی می باشد که این زیر مجموعه هادر کنار هم ماهیت وساختار رشته ی علوم تربیتی را تشکیل می دهند.بسیاری از اصطلاحات علوم تربیتی از لحاظ مفهومی وساختاری دارای قرابت زیادی با یکدیگر می باشند .از جمله ی این اصطلاحات ،واژه های برنامه ریزی درسی و طراحی آموزشی می باشند،که برای خوانندگان متون علوم تربیتی در نگاه اول شایداین دو واژه یا اصطلاح یکسان به نظربیایند.مقاله حاضر تلاش کرده است برای وضوح بخشیدن به ذهن خوانندگان متون علوم تربیتی این دو اصطلاح را به دقت مورد موشکافی وبررسی قرار داده وآنها را از یکدیگر بازشناسی کند.در ابتدای مقاله انواع تعاریف از طراحی آموزشی چه از نقطه نظر انواع رویکردها به طراحی آموزشی وچه ازنقطه نظرانتخاب وترتیب محتوای آموزشی ونیز انواع تعاریف از برنامه ریزی درسی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه جایگاه برنامه ریزی درسی وطراحی آموزشیدر رشته ی علوم تربیتی مشخص گردیده است. سپس به بررسی ارتباط بین دو الگوی برنامه ریزی درسی وطراحی آموزشی پرداخته ودر قالب این دو الگوارتباط میان طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی مورد بررسی قرار گفته است.در دنباله ی آن راهکارهایی جهت کاربرد صحیح این دو اصطلاح در ادبیات مربوط به قلمرو علوم تربیتی ارائه شده است. در نتیجه گیری نیزخلاصه ای از آنجه انجام شده است ارائه می گرد.
مقد مه:
طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی دو اصطلاح رایج در علوم تربیتی هستند که به دلیل مشباهتهای زیادی که به لحاظ مراحل وفعالیتهایی اجرایی با هم دارند ،در بسیاری از موارد باعث سردر گمی خوانندگان متون علوم تربیتی می شوند.از آنجایی که واژه ها واصطلاحات مربوط به علوم انسانی وبه تبع آن علوم تربیتی دارای ماهیتی انتزاعی می باشند،همواره دست اندرکاران وصاحبنظران این رشته درمتفق القول بودن برسر یک تعریف با یکدیگر دچار اختلاف نظربوده اندوهر یک از صاحبنظران براساس دیدگاه خود به تعریف این گونه اصطلاحات پرداخته اند.علاوه بر این در کشور ما به دلیل ماهیت وارداتی بودن این رشته وترجمه های ناقصی که از تعاریف واصطلاحات این رشته به عمل آمده،همواره خوانندگان متون علوم تربیتی چه اساتید وچه دانشجویان این رشته با چالشهای زیادی دریادگیری وکاربرد آنها مواجه بوده و هستند.بنابراین اگر صاحبنظران رشته ی علوم تربیتی با مشورت با دیگر مسئولان ودست اندر کاران این حوزه تلاش کنند ادبیات هماهنگی از اصطلاحات علوم تربیتی ارائه دهند،چه بسا رشته ی علوم تربیتی مسیرهای خود را در راه تحول وشکوفایی با سرعت هر چه بیشتری طی بنماید.
انواع تعاریف ازبرنامه ریزی درسی وطراحی آموزشی
تعاریف متعددی هم از برنامه ریزی درسی وهم از طراحی آموزشی به عمل آمده است که این تعاریف هر کدام به بیان جنبه هایی خاص ازاین دو اصطلاح پرداخته اند.این تعاریف گاه آنچنان به بیان جزئیات مربوطه پرداخته اند که گویی هیچ گونه تشابهی میان این دو اصطلاح وجود ندارد.و گاه آنچنان جامع نگری کرده اند که گویی هیچ گونه حد ومرزی میان این دو اصطلاح وجود ندارد واینها دارای همپوشانی کامل می باشند.این مشکل همانند سایر مشکلات مربوط به حوزه ی تعاریف، به نقطه نظرات و دیدگاههای گوناگون افراد در تعریف یک امر یا پدیده مربوط می شود.از آنجایی که توافق کاملی در مورد تعاریف مربوط به طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی وجود ندارد در اینجا تنهابه آن دسته از تعاریفی که خوانندگان را در جهت درک وفهم هر چه بیشتر این اصطلاحات یاری رسانی کند، اشاره می شود.
الف)تعاریف مربوط به طراحی آموزشی
این تعریف از دو جنبه قابل بررسی هستند:
اولا:تعاریف طراحی ار نقطه نظر انواع رویکردها به طراحی آموزشی وثانیاً:تعاریف طراحی از نقطه نظرانتخاب وترتیب محتوای آموزشی
1-تعاریف از نقطه نظرانواع رویکردها به طراحی آموزشی
1-1طراحی آموزشی به عنوان فرایند:در این معنا طراحی آموزشی به معنای توسعه نظامند شاخصهای آموزشی
با استفاده ازنظریه های مرتبط بایادگیری وآموزش می باشد که به منظور تامین کیفیت آموزشی انجام می گیرد.
2-1طراحی آموزشی به عنوان رشته ی علمی:در این معنی طراحی آموزشی به عنوان رشته ای از دانش در نظر گرفته شده است که مرتبط با تحقیق ونظریه ونیزپیش بینی وتدارک راهبردها وفرایندهای آموزشی به منظور توسعه واجرای همان راهبردها می باشد.
3-1طراحی آموزشی به عنوان علم:در این معنی طراحی آموزشی به عنوان علم ایجاد شاخصهای مشروح برای توسعه ،اجرا،ارزشیابی ونگهداری از موقعیتهایی است که برای تسهیل در یادگیری واحدهای کوچک وبزرگ ازمطالب درسی با تمام سوح از پیچیدگی،عمل می نماید.
2-طراحی آموزشی از نقطه نظرانتخاب وترتیب محتوای آموزشی(فردانش،1380)
در این نقطه نظر طراحی آموزشی در دو سطح خرد وکلان انجام می گیرد.
1-2طراحی آموزشی در سطح خرد:در این سطح طراحی آموزشی به پیش بینی چگونگی ترکیب کوچکترین اجزای آموزش وشکل گرفتن این اجزا براساس اهداف آموزشی صورت می گیرد:به عبارت دیگر،طراحی آموزشی در سطح خرد به جزئیاتی مانندارائه ی تعاریف،مثالها وسوالها می پردازدوتعداد مثالها ،تمرینها ونحوه ی ارائه ی آنها را پیش بینی میکند.برای مثال در یک درس از کتاب ریاضیات سوم دبستان موضوعی به نام جدول ضرب مطرح شده است.طراحی آموزشی در سطح خرد به جزئیات محتوایی این درس میپردازد وتعیین می کند که جدول ضرب به چه شکلی در کتاب آورده شود.چند مثال باید زده شود،تمرینها وسوالها باید درابتدا،وسط یا انتهای درس گنجانده شود وسایلی از این قبیل.
2-2طراحی آموزشی در سطح کلان:دراین سطح طراحی آموزشی به پیش بینی چگونگی ترکیب وشکل گیری کل آموزش از ابتدا تا به انتها می پردازد.با استفاده از مثال کتاب ریاضیات،طراحی در سطح کلان به پیش بینی تعداد درسها،تعداد فصلها،حجم کل کتاب،راهنمای معلم وسایراموری می پردازد که به کل کتاب وآموزش ریاضیات در سال سوم ابتدایی مربوط می شود.
ب)تعاریف مربوط به برنامه ریزی درسی
در اینجا دو تعریف از حسن ملکی وعلی تقی پور ظهیرآورده شده است.
ملکی در برنامه ریزی درسی متوسطه ،برنامه ریزی درسی را به این نحو تعریف می کند:"برنامه ریزی درسی به طراحی عناصر وعوامل مختلف مربوط به یادگیری می پردازد.فرایند یادگیری تابع عوامل گوناگونی است وهر یک از آنها در جریان وچگونگی یادگیری موثر هستند.استعدادها وتواناییهای فراگیر،محتوای برنامه درسی،نقش معلم،ارتباط متقابل شاگردان،فضای یادگیری ووسایل آموزشی هر کدام به نوعی بر یادگیر ی تاثیر دارند.این عوامل بایستی به صورت یک مجموعه ی به هم پیوسته عمل کنند تا اهداف یادگیری تحقق پیدا کند".(ملکی،1380صفحه ی11).
و علی تقی پورظهیردر کتاب مقدمه ای بربرنامه ریزی آموزشی ودرسی ذکر میکند که برنامه ریزی درسی عبارت است از:"پیش بینی کلیه ی فعالیتهایی که دانش آموزان تحت هدایت ورهبری معلم در مدرسه(وگاهی در خارج از آن ) برای رسیدن به هدفهای معین انجام میدهند."(تقی پورظهیر،1382صفحه ی49).
همانطور که مشاهده می شود تعاریف به طور کلی، هم دارای حوزه های مشترک در اهداف وفعالیتها می باشند و هم دارای اختلاف وتمایز در کارکردهای ویژه اشان می باشند.نگاه دقیق خواننده بایستی به دنبال وجوه تمایز باشد.زیرا این وجوه تمایز باعث می شود که قلمرو ویژه ی هر اصطلاح به دقت مشخص گردد ومرز بین اصطلاحات به طور کامل معیین گردد.
در اینجا با توجه به تعاریف به عمل آمده از طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی در ادامه به بیان جایگاه برنامه ریزی درسی وطراحی آموزشی پرداخته می شود.
جایگاه طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی در علوم تربیتی(فردانش به نقل ازلشین،پولاک ورایگلوث،1374)
اگر علوم تربیتی را به طور کلی شامل پنج حیطه یآموزش ،برنامه درسی،مشاوره ،مدیریت و ارزشیابی بدانیم.طراحی آموزشی بهئ عنوان یکی از زیر مجموعه ها ی آموزش در کنار تولید مواد آموزشی،اجرای برنامه های آموزشی ،اداره ی برنامه های آموزشی و ارزشیابی برنامه های آموزشی قرار می گیرد .شکل شماره ی یک جایگاه طراحی آموزشی در کنار سایر فعالیتها وشعبات مهم علوم تربیتی را نشان می دهد.
Source:reigeluth(1983),p.7
شکل شماره ی1 جایگاه طراحی آموزشی در علوم تربیتی
شکل بالا از نظر در بر گرفتن تمامی شعبات موجود علوم تربیتی کافی نیست؛ولی در اینجا منظورتنها نشان دادن جایگاه طراحی آموزشی در کنار سایر شعبات مهم مطروحه در علوم تربیتی از جمله برنامه درسی می باشد.همانطور که در شکل فوق مشاهده می شود برنامه درسی از آموزش تفکیک شده است؛زیرا برنامه درسی عمدتاً به بحث از آنچه که باید آموزش داده شود می پردازد،در حالی که آموزش به چگونگی ارائه وروشهای مورد استفاده در ارائه مواد آموزشی اختصاص دارد.ولی طراحی آموزشی به عنوان تجویز یاپیش بینی روشهای مطلوب آموزشی برای نیل به تغییرات مورد نظر در دانشها ،مهارتها و عواطف شاگردان مطرح می باشد.اکنون با توجه به تعاریف آموزش وطراحی آموزشی که ذکر شد،می توان نتیجه گرفت بین دو خانه ی آموزش وبرنامه درسی در شکل شماره ی یک،تداخل واشتراک در بعضی از جوانب وفعالیتها وجود دارد؛به عبارت دیگر برنامه درسی یا به طور ویژه برنامه ریزی درسی تا آنجا که به تصمیم گیری در مورد مسایل ارزشی در سطح کلان ،تعیین منابع لازم برای انتخاب محتوای آموزش ،وچگونگی سازماندهی این محتوا برای نیل به اهداف آموزشی مربوط می شود،به عنوان بحثی مستقل در علوم تربیتی مطرح می باشدوطرحی آموزشی نیز به خاطر کار کردهایی که دارد در علوم تربیتی به صورت جداگانه در نظر گرفته می شود.
با توجه به جایگاه خطیر طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی در رشته ی علوم تربیتی درادامه به بررسی ارتباط بین دو الگوی برنامه ریزی درسی وطراحی آموزشی پرداخته ودر قالب این دو الگوارتباط میان طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی مورد بررسی قرار میگیرد.
ارتباط بین طراحی آموزشی و برنامه ریزی درسی
در ابتدا الگوی طراحی آموزشی به صورت ساختاری مورد بررسی قرار می گیرد.الگوی طراحی آموزشی شامل هشت مرحله می باشد.(گانیه وبریگز،1992)این مراحل رابه شرح زیر معرفی میکنند:
مرحله ی اول:تعریف هدفهای آموزشی
مرحله ی دوم:اجرای تحلیل آموزشی
مرحله ی سوم:مشخص کردن رفتارهای ورودی،خصوصیات فراگیر
مرحله ی چهارم:تو سعه ی اهداف عملکردی
مرحله ی پنجم: انتخاب یک روش آموزشیمرحله ی ششم:گرددآوری مطالب آموزشی
مرحله ی هفتم:طراحی واجرای ارزیابی تکوینی
مرحله ی هشتم:طراحی واجرای ارزیابی پایانی
در بررسی مراحل برنامه ریزی در سی به الگوهای زیادی می توان اشاره کرد.الگوی مورد بحث در اینجا الگوی "سیلور والکساندر" می باشد.(الگوی سیلور والکساندر به نقل از حسن ملکی،1382)در شکل شماره ی دو نشان داده شده است.
تعیین هدفهای کلی وجزیی انتخاب وتهیه طرح وبرنامه درسی تهیه طرحهای اجرای برنامه درسی
انتخاب روشهای ارزشیابی
شکل شماره 2الگوی سیلور والکساندر
Resource: adapted from. Galen an William Alexander،planning curriculum for schools (New York: hoit rinehart1974
در مقایسه ی این دو الگو می توان گفت که اگر چه این این دو الگو دارای اختلافهایی در مراحل وفعالیتهای اجرایی دارند اما این اختلافات نبایستی مانع این شود که مشابهتهای زیاد آنها نادیده گرفته شود.
از آنجا که در بیشتر تعاریف جدید از برنامه ریزی درسی فهرستی از فعالیتهای مربوط به تصمیم گیری در مورد انتخاب محتوا،به منزله ی فعالیتهای مطرح در برنامه ریزی درسی آمده است.به صورت آشکاری همین فعالیتها در تعریف آموزش و طراحی آموزشی نیز قید شده اند.بنابراین می توان نتیجه گرفت که بین دو حیطه ی طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی از نظر همسانی فعالیتهای اجرایی اشتراک وتداخل وجود دارد.طراحی آموزشی به شناسایی،رشد وتوسعه واعمال روشهای خاص آموزشی برای دستیابی به اهداف مشخص آموزشی(دانش ها ،مهارتها و عواطف)برای یک محتوای خاص وشاگردان خاص می پردازدونیز قلمرو این گونه طراحی بیشتر شامل طراحی واحد درسی در سطح خرد وطراحی نظام آموزشی در سطح کلان و نیزتصمیم گیری در مورد چگونگی آموزش می باشد،امابرنامه ریزی درسی به تصمیم گیری در مورد این که چه نوع محتوای آموزشی یا درسی ای باید آموزش داده شود می پردازد.بنابراین می توان گفت که طراحی آموزشی بسیار کلان تر ازبرنامه ریزی درسی می باشد ودر واقع برنامه ریزی درسی وطراحی آموزشی در طول هم هستند نه در عرض هم.
راهکارهایی جهت کاربرد صحیح این دو اصطلاح طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی
برای به کار بستن این دواصطلاح راهکار هایی پیشنهاد شده است.این راهکارها در دو حوزه ی نظری و عملی قابل تقسیم می باشند:
الف)حوزه ی نظری:در حوزه ی نظری آنچه قابل دسترس است،ادبیات نظری مربوط به این دو اصطلاح است که شامل مجموعه نظریه ها،تعاریف،مفاهیم،اصول والگوهای مرتبط با طراحی آموزشی وبرنامه ریزی درسی می باشدکه خوانندگان متون علوم تربیتی می توانند برای درک وفهم این دو اصطلاح به ادبیات نظری مربوط به آنها مراجعه کنند.
ب)حوزه ی عملی:اما در حوزه ی عملی وبه ویژه برای طراحان آموزشی ومتخصصین برنامه ریزی درسی استفاده از نمونه طراحی های انجام گرفته در حوزه ی طراحی آموزشی و برنامه ریزی درسی ونیز به کار بستن الگو های مربوط به این دو اصطلاح در عرصه ی عمل ،می تواند کار ساز و اثر بخش باشد.
نتیجه گیری
ادبیات اصطلاحات علوم تربیتی آنچنان به هم نزدیک می باشندکه جدا کردن آنها ،ونیز مشخص کردن حدود وقلمروشان کار ساده ای نیست.بنابراین خوانندگان این گونه متون بایستی با ساز وکارهای یادگیری این گونه اصطلاحات آشنایی کامل داشته باشند.در این مقاله ضمن پرداختن به تعاریف ،الگوها وجایگاه اصطلاحات سعی گردبدکه مسایل ومشکلات فرا روی یادگیری این اصطلاحات مورد برسی قرار بگیرد .آنچه مهم است این است که ترجمه ی دقیق این گونه اصطلاحات ونیز به کاربستن الگوها وتکنیکهای مرتبط با آنها درعمل میتواند دست اندر کاران ومسئولان مربوطه را در به کار گیری هر چه بهتر ایناصطلاحات یاری رسانی کند.
منابع ومآخذ:
الف)فهرست منابع فارسی
1-تقی پور ظهیر،علی(1382).مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی ودر سی(چاپ نوزدهم).تهران:سمت.
2-لشین،سنیتیا بی،جویس،پولاک ورایگلوث.ام.چارلز.راهبردها وفنون طراحی آموزشی.ترجمه:هاشم فر دانش(1374).تهران:سمت.
3-ملکی،حسن(1380).مبانی برنامه ریزی آموزش متوسطه(چاپ دوم).تهران:سمت.
4-ملکی،حسن(1382).برنامه ریزی درسی(راهنمای عمل)(چاپ پنجم).تهران:سمت.
.