دیوارنگاری در دوره سلجوقی
سلجوقیان که نسبت ایشان به ( سلجوق بن دقاق) می رسد طایفه ای بودند از ترکمنان و غز و خزر که در روزگار سامانیان در دشتهای خوارزم و سوانح دریایی خزر در آن سوی رود جیحون سکونت داشتند. در حدود سال 416 هجری قمری ترکمنان سلجوقی در ماوراءالنهر سر به شورش بداشتند. ریاست ایشان در آن زمان با ارسلان بن سلجوق بود. سلطان محمود بر ارسلان دستیافت و او را در دژ (کالنجر) از قلاع هندوستان به زندان lpTافکند و بسیاری از ایشان را بکشت. تا محمود زنده بود سلجوقیان به سبب قدرت او یارای شورش و عصیان نداشتند.
چون در گذشت و پسرش مسعود به سلطنت نشست در سال 426 هجری قمری قریب ده هزار تن از جنگاوران سلوقی به سرکردگی طغرل بیگ و چغری بیگ و ینجو پسران میکائیل از ماوراء النهر به حدود خراسان آمدند و از مسعود خواستند که به داخل ایران مهاجرت نمایند. چون مسعود از این کار مانع شد بین سلجوقیان و دولت او اختلاف افتاد و پس از چند جنگ مسعود را از بین مرو و سرخس شکست دادند و طغرل پسر میکائیل در سال 429 ه ق به نیشابور در آمد و بر تخت و به نام خویش خطبه خواند. وی موسس سلسله سلجوقی است.
سلجوقیان ساختمانهای خود را با طرح های برجسته و گچبری ها تزئین می کردند و دیوارهای اتاق ها را با کاشی های رنگین درخشان می پوشانیدند. در ایران رنگ امیزی از ضروریات است زیرا که بیشتر این سرزمین ویران است و گل ها و گیاهان در بهار دورانی کوتاه دارند و با فرا رسیدن فصل گما تنها زمین تشنه لب بر جی می ماند پی دیوارهای رنگین کاخ ها و محراب های مسجد ها می توانند جبران بی رنگی های طبیعت را بکنند و در هر فصلی یادگاری از بهار باشند. کاشی ساان ایرانی در کاشان و ری در کار خویش استاد بودند و در سده دوازدهم برابر با قرن ششم هجری کاشی های شگفتی می ساختند. این کاشی ها به شکل ستاره و صلیب با رنگهای برجسته و چشم گیر بودند که به شکل ها جلوه ای خاص می بخشیدند. کاشی های مسجدها با گل و بته به شیوه اسلیمی و عباراتی از قرآن کریم پرداخته می شد. در کاخهایی که برآوردن تصویرهای آدمیان و جانواران و درخت ها در ان مجاز بود این تصویرها را در کاشی های ستاره شکل می بینیم.


کاشی ها معمولاً در فرم های ذیل جای می گیرند:
1. کاشی چلیپایی که معمولاض برای پر کردن فضای بین کاشیهای ستاره ای قرار می گیرند.
2. کاشی چند ضلعی که شامل شش ضلعی( مسدس) هشت ضلعی چهار ضلعی مربع، چهار ضلعی مربع مستطیل است.
3. کاشی چند گوشه، چون کاشیهای دوازده گوش، شش گوش، هشت گوش، هفت گوش،پنج گوشت که اعداد فرد در این چند گوشه ها کمتر دیده می شود و این سه فرم در کنار یکدیگر نیز قرار می گیرند و کتیبه ها و محراب ها را تشکیل می دهند.


کاشیهای هشت گوش
علاوه بر نقوش اسلیمی طرح های هندسی هم سهم زیادی در اشغال سطوح محراب داشته اند، یشتر نقش های هندسی در حاشیه ها و زواره ها و قاب ها بکار رفته است. قدیمی ترین نقوش هنری در حاشیه محراب مسجد نایین به سکل اختر چلیپا به کار رفته است. علاوه بر این باید از کتیبه های گچبری نام برد کهبه صورت عنصر اصلی تزئئن محراب نمود پیدا کرده که در متون تاریخی سابقه آن به قرن اول هجری نسبت داده شده است ولی اولین نمونه باقی مانده در بالای پیشانی محراب مسجد نایین است که متعلق به 350 هجری است.
هنرمندان کاشیکار با دستیابی به تکنیک های جدید و توانایی در ساخت کاشی در ابعاد بزرگ موفق به ساخت محراب های یکپارچه و یا تشکیل شده از چندین قطعه بزرگ شدند. توسعه تدریجی ساخت کاشی زیرن فام و استفاده از آن در معماری به ویژه در بناهای مذهبی را از اواخر دوره سلجوقی می دانند که در دوره های خوارزمشاهیان و به خصوص ایلخانیانی که به اوج ترقی خود رسیده اند.
اوج هنر کاشیکاری محراب را می توان در محراب های زرین فام حرم امام رضا (ع) مشاهده کرد.


برجهای خرقان:
نمونه های متعدددی از آجر کاری های دوره سلجوقی وجود دارد که برجسته ترین آنها جهت تنوع در نقوش برجهای دوگانه خرقان است. این برجها که ازبین راه قزوین به همدان و در نزدیکی آبادی حصار قوشه امام یا حصار ارمنی قرار دارد، در فاصله 29 متر از یکدیگر قرار دارند که برج شرقی قدیمی تر از بنای برج غربی است که بسیار شبیه هم ساخته شده اند، اما بر اساس کتیبه آنها حدود 26 سال اختلاف زمان در ساختمان دارند.
بنای مزبور دارای نقشه هشت ضلعی است که در گوشه های برج، ستونهای مدور نگهدارنده مشاهده می گردد. تمامی بنا به ضخامت 60 ساتی متر به وسیله آجرهای ساده بنا گردیده و سپس روی آن پوشش تزیینی با آجر به ضخامت 21 سانتی متر انجام شده است.
داخل بقعه نیز به صورت هشت ضلعی و زیر گنبد آن آثار ارزنده ای از نقاشی دیواری(فرسک) دوره سلجوقی وجود دارد که در نوع خود کم سابقه و حائز اهمیت است. تزئینات روی دیوارهای بقعه در سه قسمت اجرا شدهاست که عبارتند از : داخل طاق نما که در جهت طولی به دو قسمت تقسیم یافته که قسمت بالا به وسیله حاشیه برجسته ای محدود شده است.
نقش قسمت پایین طاق نما عبارت ات از یک طاق نمای تزئینی که از تیزه آن قندیلی با سه زنجیر تزیینی پهن آویزان یم باشد . بر روی بدنه قندیل مزبور به خط کوفی چنین نوشته شده است(برکه ئی صاحبک) رنگ های به کار رفته عبارتند از ، سیاه ، قهوه ای و نخودی. در قسمت بالای طاق نما ها، مدال های بیضی شکلی که اطراف آنها را شعاع های به صورت شعاع خورشیدی فراگرفته مشاهده می شود. در داخل این مدال ها طرح های جالب زیر نقاشی شده است.


1. طاووس نر با چتری به شکل بادبزن.
2. ستاره شش پر که از تقاطع دو مثلث به وجود آمده است.
3. ستاره هشت پر که از تقاطع دو چهار ضلعی همراه با طرح های هندسی به وجود آمده است.
4. نقش دو طاووس که در برابر یکدیگر قرار دارند.
5. نقش جالبی از دو طاووس که گردن های بلندشان به هم پیچیده شده است.
بر روی گوشه های هشت گانه حد فاصل هر دو طاق نما، طرح جالبی از نقش یک درخت انار به شیوه استیلیزه دیده می شود. در طرح مزبور امر قرینه سازی رعایت گردیده و از جمله هر دو سوی درخت نقش دو پرنده در مقابل هم مشاهده می شود. نوک و پنجه پرندگان با رنگ قرمز مشخص شده است.


برروی حاشیه های مربوط به قاب سازی اطراف قوس های مزبور، نقش های گل و بوته به رنگ آبی اجرا شده است. در داخل کاربندی ها تنها در و قسمت آثاری از یک طرح تزیینی به کمک خطوط کوفی دیده می شود که با رنگ سبز و آبی طرح شده است.
در برج جدیدتر که کتیبه آن تاریخ و سازنده بنا را مشخص می کند:
عمل ابولمعالی بن مکر الزنجانی
سنه سته و ثمانین و اربعمائه
ابی منصور السفی(؟) بن تکین


دیوارنگاری در دوره مغول:
پس از به قدرت رسیدن چنگیز، مغول ها هجوم گسترده ای را بر علیه کشورهای مجاور آغاز کردند. ابتدا چین را به تصرف در آوردند و سپس به سوی ایران روانه شدند. چنگیز در سال 616 هجری قمری به بخارا رسید و آن شهر را به آتش کشید و سپس تولی پسر چنگیز خان در سال 618 هجری قمری نیشابور را تسخیر و زن و مرد و کودک را از دم تیغ گذرانید و شمار کشته شدگان در این شهر را یک میلیون و هفتصد هزار تن نوشتند. بدین ترتیب مغولان در مدت 5 سال شهرهای مرو و بلخ و هرات و سپس طوس و نیشابور و ری ، خوارزم و سمرقند را به ویرانه ای مبدل کردند و بیش از پنج میلیون از مردم خراسان را کشتند.
گچ فقط در سطوح داخلی به کار برده شده است. ممکن است تصور شود که علت عدم استفادهاز گچ برای سوح خارجی آن بود که گچ در مقابل تغییرات هوا استقامت کمتری دارد و همچنین انعکاس نور خورشید درآن شدید است، ولی احتمال قوی تر آنست که سلیقه ایرانیان اقتضا نمی کند کهرد خارج بنا گچ به کار برده شود. زیرا در ابنیه اسلامی ممالک دیگر سطوح خارجی با گچ طرق مختلف موازن و مقارن یکدیگر در تمام دوره دیده می شود.
برجسته کاری با گچ که اغلب در چندین ورقه ساخته و اشکال و طرح ها عمیقاً از زیر تراشیده شده تا اواخر دورهبه کار رفته است. در طی این دوره سطوح صاف دارای طرح های منگنه ای رواج یافت و دراواخر دوره استعمال گچ در رجسته کاری کوتاه و آنچه که می توان گچکاری خطی نامید ، پیدا شد و هر یک از این شیوه با چندین رنگ نمایان تر می شد.


در شیوه های مختلف گچکاری و گچبری در دوره مغول، زمانی گچ به عنوان کمک و ماده الحاقی به ساختمان به کار رفته و گاه به شیوه توپی های ته آجری، یا سطوح گچی در برجسته کاری بلند یا تزیین گچی تو پر و تو خالی، گچکاری وصله ای و همچنین گچکاری رنگی است.
در بسیاری از گچبری ها از رنگ استفاده می شد، حتی در گچکاری برجسته بلند نیز از رنگ های سفید، آبی روشن، آبی سیر، زرد، قرمز و سبز روی آن ها به کار می رفت.
فهرست کامل همه رنگ هایی که روی سه نوع گچکاری به کار رفته از این قرار است: سفید، آبی روشن، آبی سیر، قرمز، پرتقالی، زرد ، کرم، قهوه ای متمایل به قرمز، قهوه ای ، سیاه و طلایی به خوبی می توان تصو کرد که داخل بسیاری از ابنیه وقتی که تازه از زیر کار در آمده بود، با رنگ های روشن جلوه خاصی داشته اس. استفاده زیاد از رنگ در دوره های قبل معمول نبود و مدت زیادی هم به طول نینجامید زیرا کاشی جای آن را گرفت. برجسته کاری در کاشی مقام مهمتری را احراز می نماید. مقدار زیادی از کاشی های ستاره ای شکل زمان مغول در کنارشان تاریخ دارند. در وسط این کاشی ها معمولاً شکل انسان ویا حیوانات لعاب دار و براق است و نوشته ای دور آن به رنگ سفید روی زمینه سورمه ای است یا اینکه فقط به رنگ سیاه نوشته شده است. علاوه بر کاشی های ستاره ای و صلیبی که در اوایل این دوره تولید شده اند، بعداً کاشی های بزرگ قالبی با کتیبه دیده می شود و معمولاً به شکل محراب ساختهش ده اند و یا اینکه کتبه قالبی روی یک رشته کاشی برای تزیین در معماری به کار می رفت. کاشی های مربع شکل خیلی عالی نیز شاخته می شده که ترکیبی بوده است از طرح لعاب داده با اشکال و نقش های برجسته.


تزیینات ظروف و کاشی ها بسیارشبیه به هم هستند و در این بررسی صرفاً نقوش مربوط به کاشی ها بررسی خواهدش د. نقوش کاشی ها متأثر از کتاب آرایی و نگارگری و تا حدی نیز تحت نفوذ هنر چین است ولی فرهنگ و هنر ایران شکل یافته تر از آ« بود که به سادگی متأثر هنر چینی قرار گیرد و تنها نقش هایی را پذیرفت و حال و هوایی به آن بخشید که در هیچ کجا و در هیچ مقع تاریخی شاهد آن نیستیم. ادبیات نیز تأثیر به سزایی در طرح و نقش این آثار داشت و هنرمند برداشت های خود را از متون ادبی بر پایه نقش هایی زیبا بر کتاب و یا کاشی منتقل می ساخت.
سبک نقاشی کاشان در روی لعاب های رنگی دیده نشده ولی در همین آثار زرین فام سبک کاشان برای نشان دادن جزئیات نمایش بهتر تصاویر از رنگ آبی و فیروزه ای استفاده شده است و در این مرد نمونه های بیشتری نسبت به سبک های قبلی داریم.
از رنگ های آبی نه تنها برای قلم گیری خطوط جداکننده و فضاها استفاده شده بلکه برای رنگ کردن ساقه ها و خطوط پیچشی و اسلیمی ها نقوش روی جامه ها و علایم کوچک دیگر نیز استفاده شده است. رنگ فیروزه ای که سطح وسیعی را بپوشاند و معمولاً به صورت پخش شده و غیر واضح باشد کمتر معمول است و معمولاً در تنه های درختان و خود درختان به صورت سطحی یک دست استفاده می شود.


نام حددو 17 سفالگر از قرن هفتم هجری شناخته شده که بر روی ظروف و خصوصاً کاشی امضاء زده اند. در حالیکه در قرون بعد حدود شش سفالگر مورد شناسایی قرار گرفته اند. در کتاب عرایس الجواه و نفایس الاطباب شجره نامه ای از این سفالگران آورده شده است. هنرمندانی چون خانواده ابوطاهر که عبارت بودند از ابوطاهر، محمدبن ابی طاهر، علی وی وسف.
خلنواده الحسینی که شامل علی بن احمد بن علی الحسینی و حسین.
خانواده ابوزید، ابوزید، محمد بن ابی زیر و علی
الحسن بن شاه
استاد جمال نقاش
الحسین بن المرتضی بن ابن محمد
محمدبن ابی منصور
محمدبن ابی نصر
محمد بن مجد
شمی الدین الحسنی
عمر علی آثاری از این هنرمندان در حرم امام رضا(ع) و محرابی در قم، ورامین، مسجد میدان کاشان... موجود است.


گنبد سلطانیه:
شاید یکی ا مهم ترین بناهای دوره اسلامی، خصوصاً در ایران، گنبد سلطانیه باشد که مربوط به دوره ایلخانی و به لحاظ نقوش و نگاره های دیواری حائز اهمیت فراوان است. دیارنگاره های این بنای عظیم از چنان تنوعی در ساخت و انواع نگاره ها برخوردار است که تنها در این مورد رسالت متعدد نوشته و باید مورد تحقیق قرار گیرد، اما در این جا تنها نگاهی گذرا به جهت معرفی و آشنایی به آن خواهیم داشت.
تزئینات رد گنبد سلطانیه را به شرح زیر می توان تقسیم بندی نمود:
1. تزئینات آجری
2. تزئینات گچبری
3. کتیبه ها
4. کاشیکاری
5. نقاشی دیواری
6. تزیینات سنگی
7. تزئینات چوبی


دیوارنگاری در دوره تیموری
تیمور تنها چون فاتحی بیگانه وارد ایران نشد بلکه مانند دژخیمی خونخوار و فرونشاننده نهضت های ملی و در عین حال بازگرداننده سنن مغول به ایران گام نهاد. تیمور پس از اینکه در آسیای میانه استوار گشت در سال 783 هجری قمری برای نخستین بار به خراسان لشکر کشید و در بهار آن سال دولت ملوک هراتی کرت را مطیع خویش ساخت. در سال 785 ه ق سربداران در سبزوار و اطراف علیه حکومت تیمور خروج کردند و لشگریان تیمور سبزوار را تسخیر و دژ نیرومند آن را ویران ساختند. تیمور کشتار وحشتناکی از قیام کنندگان سربدار کرد و دو هزار نفر از ایشان را در جدارهای برجی که بر پا نمود زنده به گور کرد. در همان سال تیمور سیستان را مطیع و ویران ساخت و همه جا برج ها و کلمه منارها از جمجمه هزاران مقتول بر پا کرد.
ذوق هنر معماری دوره تیموری در وهله نخست در طرح انواع جدید بنا و یا تکمیل اقسام پیشین تجلی نکرده بلکه تجربه اندوزی آنان در تزئین و انواع طاق زنی جلوه نموده است. یک قسم طاق زنی وجود داشته که به احتمال یاد از نبوغ قوم الدین شیرازی سرچشمه گرفته است.
در مورد پوشش کاشی که بر ناها افزوده شده می توان به ذوق و سلیقه گروه جداگانه ای از تزئین کاران پی برد که می کوشیدند تا بر کار تزئین بناهای دیگر که مربوط به همان دوره بوده برتری یابند.
نکته مهم در این شیوه کاشی کاری معرق و حتی انواع دیگر آن در دوره تیموری، عدم ایتفاده از نقوش انسانی و حیوانی در آنهاست و آنچه از این نقش باقی مانده و اشاره شده است با نقوش هندسی و انواع اسلیمی ها و ختایی ها است.


آرامگاه تیمور:
یکی از مشهورترین بناهای دوره تیموری آرامگاه تیمور است که در سال 804 ه ق ساخته شده و در سال 858 هجری استاد محمد بن محمود اصفهانی به دستور الغ بیگ سر در فوق العاده زیبایی از کاسی معرق بر این بنا ساخته است.
آرامگاه تیمور با ساختمانی هشت گوش که بر فراز آن گنبدی است بلند و آبی رنگ به هنگام رسیدن کلاویخو به سمرقند این ساختمان به پایان رسیده بود و آن را برای آرامگاه نوه تیمور، محمد سلطان که این جهانگیر به او مهری افزون داشت بر آورده بودند، خط های این بنا ساده است و بر شکوه و بزرگی آن می افزاید و آرایشی ساده و تنها نقش های هندسی است که با کاشی لعابی نمودار شده است.


مدرسه غیاثیه:
مدرسه غیاثیه در روستای خرگرد و بین سالهای 848-846 ه.قـ ساخته شده است. این روستا بر سر راه تربت حیدریه در فاصله 146 کیلومتری مشهد و مرز افغانستان قرار گرفته است. خرگرد در سه کیلومتری جنوب شرقی خواف رود واقع شده است. این روستا زادگاه وزیر مقتدر شاهرخ، پیر احمد، بانی مدرسه بوده است. مدرسه نام خود را از لقب این ویزر یعنی غیاث الدین پیر احمد گرفته است.
ان مدرسه یکی از مهم ترین بناهای تاریخی دوره تیموری است. این بنا از لحاظ هیئت ساختمانی و تزئینات و فنون اق زنی بدیع آن بارز و مشخص می باشد. در این بنا امضاء دو تن معمار یعنی قوام الدین شیرازی و غیاث الیدن شیرازی وجود دارد. معمار اول طبق کتیبه موجود پیش از اتمام بنا در گذشته است.
بالای ازاره ها دیواره های مسجد و تلار معروف به تالار وعظ دارای طرح های هندسی منقش وه که به رنگ های سبز و ابی و زرد و قرمز به عمل آمده بود. بالاتر ک کتیبه منقوش به خط کوفی محاط در یک اسپر مستطیل است که دو انتهای آنها قوسی شکل است و در سایر قسمت ها، نقش هایی از ستاره پنج پر یا ترنج یا بته( قطره اشک) و یا نقوش گونگون از ختایی و گل و بوته تزیین شده است.
اما در بررسی های دیوارنگاری در این دوره با وجود نمونه هایی نفیس از نسخ خطی و نگاره های آن، اثری از نقش برجسته ها و دیوارنگاره ها ی گوناگون بسیار محدود است و ساید با بررسی برخی از نگاره های نسخ خطی که نگارگر بر روی دیوار ها نقش هایی را رسم نموده است نشانی از دیوارنگاری این دوره یافت.


این نوع اجرا در سده های بعد ادامه می یابد و تقریباً در زمان شاه عباس شیوه ای مسلط می گردد. تک پیکره ها در این زمان غالباً جای خود را به پیکره های زوج می دهد. ر اینجا باید به این نکته شگفت انگز توجه داشت که در اران تک پیکره با تک چهره که اهمیتی کمتر از صحنه نگاری داشته خود را در قالب نقش دیوار نگاره تکامل بخشیده در حالی که اروپا، که در آن ترسیم تک چهره ها برای سده ها مورد توجه قرار می گرفت تک چهره های جداگانه را کاملاً در خطه تنکه نگاری ( PANEL PAINTING ) نگه داشت.


دیوارنگاری در دوره صفویه:
موسس سلسله صفوی شاه اسماعیل است که نسبت او به شیخ صفی الدین اردبیلی 735-650 که از مشایخ صوفیه ایران در اواخر قرن فهتم و اوایل قرن هشتم هجری بود می رسد. از این جهت اختلاف شیخ صفی الدین را صوفی می خواندند. شیخ صفی الدین در آغاز حال از مریدان شیخ تاج الدین زاهد گیلانی بود و دختر او به را به زنی گرفت و سپس در اردبیل بر مسند ارشاد نشست.
توجه پادشاهان صفوی به هنر و نگارگری باعث رونق این هنر خصوصاً در نسخ خطی و پس از آن انتقال به دیوارها با همان سبک و سیاق خرد نگاره ها بر دیوار بود. بدین ترتیب دیوارنگاری در این دوره رواج بسیار یافت و احتمالاً متأثر از نقاشی غرب نیز این شیوه رونق بیشتری گرفت و یکی از پربارترین دوره های دیوارنگاری در ایران گردید.
با متن تقاضا ها و جواب هایی که اوزون حسن به ایشان داده بوده است و این مطالب را به خط فارسی نوشته اند. تصویر مجالس شکار حسن بیگ را نیز در حالی کهبسیاری از امیران درگاه ملتزم رکابش هستند و همه بر اسب سوارند، با تازی و شاهین می توان دید. هم چنین بسیاری از جانوران مانند: فیل و کرگردن را که همه حکایت از ماجراهایی می کند که بر وی گذشته اند که چون تصاویر آدمیان زنده می نمایند. و در ادامه توصیف بنا اشاره مستقیم به مسکونی بودن بنا و اینکه شاه اسماعیل از این بنا استفاده می کرده است، دارند.

کاخ عالی قاپو:
اولین و مهمترین عمارت سلطنتی که صفویان پس از انقلاب پایتخت به اصفهان در این شهر بنا نهادند، کاخ عالی قاپو می باشد. این بنا در زمان شاه عباس اول در ضلع غربی میدان امام( نقش جهان) بنا گردیده است. زیبایی این قصر در نقوش دیواری آن است که با نقاشی هایی از گل و بوته و شاخ و برگ و اشکال حیوانات و پرندگان نقش های تجریدی تذهیب کار شده است. در طبقه ششم آن نگاره هایی از مجالس بزم و عشرت در حضور شاه ترتیب داده شده که به گفته حسین طاهر زاده بهزاد قریب هفتاد مینیاتور، برخی به کلی خراب و محو شده که فقط طرحی از آن باقی است. بعضی نیمه خراب و قسمتی از زیر گچ نمایان است. از این مینیاتور ها هم یک را که زرنگار بوده، طماعان بی انصاف تراشیده اند و به امید یافتن ده شاهی طلا، صورتی را که بیش از هزار تومان ارزش داشته ناچیز کرده اند.
بنابرآنچه که آقای هنرفر در کتاب خود آورده است: مینیاتور ساز دوره شاه عباساول به نام رضای عباسی و شاگردان چیره دست او بر نقش و نگار در و دیوار این قصر هنر نمایی کرده اند و خوشبختانه این تزئینات به شکل نقاشی های گل و بوته و شاخ و برگ و اشکال و حوش و طیور در سقف ها و طاق های اتاق های مختلف و تو در توی این عمارت و راهروها و پلکان بصورت اصلی آن باقی مانده است و هیچ گونه مداخله ای در آنها به عمل نبامده و از این جهت اتاق مخصوص جلو شاه عباس که بزرگترین اطاق های طبقه سوم این قصر است نمونه کامل آنها به شمار می رود.


طبقه ششم این عمارت محل مخصوص پذیرایی های رسمی پادشاه و اجتماع رامشگران و سازندگان و نوازندگان بوده است . بزرگترین سالن های عمارت عالی قاپو در این طبقه است و نوع و تزئینات آن در سقف ها گچبری هایی است که به شکل انواع ظروف و صراحی در طاق ها و دیوارها و زوایای آن تعبیه شده است و همین طبقه است که به نام اتاق صوت و موسیقی شهرت پیدا کرده و تاعلاوه بر زیبای و ایجاد نقوش دیواری انعکاسات حاصله از نغمه های سازندگان و نوازندگان به وسیله این اشکال مجوف گرفته شده و نغمه ها و صداها طبیعی و بدون انعکاس به گوش می رسد.
به طبقه سوم عمارت عالی قاپو دردوره سلطنت شاه عباس دوم تالاری با 18 ستون از چوب چنار اضافه شده است که ستون های آن با آیینه پوشش می شده و سقف آن با صفحات بزرگ نقاشی روی آلت های چوبی تزئین شده است.
دیوارهای تالار عمارت عالی قاپو به طوری که عیان است دارای دو پوشش تزئیناتی می باشد که بر روی هم قرار گرفته اند. پوشش زیرین تزئینات عهد شاه عباس دوم است و پوشش بعدی تزئیناتی است که به ذوق و سلیقه شاه سلطان حسین در تالار این کاخ اضافه شده است. تزئینات نقاشی و اشعاری به خط نستعلیق قرمز رنگ بر زمینه گچ سف در زیر قشری از گچ دیگر که در اواخر عهد قاجاریه دو پوشش عهد صفوی را مستور نموده است آسیب زیاد دیده است.بررسی دیوارنگاره های دوره صفوه خود نیاز بقه پژوهشهایی مفصل دارد که در قالب چندین رساله می توان به آنها پرداخت.


کاخ هشت بهشت:
ساخت دیوار نگاره ها با استفاده از تکنیک کاشی هفت رنگ از دوره صفویه آغاز می شود و به جای نقش اندازی بر روی گچ، این بار نقش ها بر روی کاشی و با استفاده از لعاب اجرا می گردید که بشتر برای تزئین نمای بیرونی کاخ ها و بناهای مختلف رواج پیدا کرد. کاشی های مختلف مساجد و هشت بهشت اصفهان از این گونه است. به طور کلی شیوه کاشی هفت رنگ از این دوره به بعد به راحتی در به کار بردن نقوش بر روی کاشی، جای خود را باز کرد و کاربرد فراوان یافت، تأثیر این شیوه در دوره زیندیه و قجاریه بیشتر شده و کاربرد فراوان تری می یابد.
تأثیر نقاشی غرب در ایران:
نأثیر نقاشی غرب بر نگارگری ایران از دوره صفویه آغاز می شود این در حالی است که ارتباط میان ایران و غرب از مدتها پیش آغاز شده و پایه های ان گذاشته شده بود. در زمان تسلط مغول ها بر ایران و پایه گذاری دولت ایخانی توسط هلاکو، توجه به غرب به منظور اتحاد در مقابل مملوکان آغاز شده بود و آخرین نبرد را الجایتو برادر غازان در سال 713 هجری قمری انجام داد.
در سراسر این دوره فرمانروایان مغول بیهوده کوشیدند تا با شاهزادگا اروپایی بر ضد دشمن مشترک خود مملوک ها پیمان اتحاد ببندند.(آپاقا) نیای غازان با پاپ و ادوارد اول پادشاه انگلستان مکاتبه داشت، ارغون پد غازان نیز با ( فیلیپ زیبا) پادشاه فرانسه تماس برقرار کرده بود، خود غازان در نامه ای که به پاپ( بونیفاس هشتم) می نویس به طور آشکار به یک طرح مشروح برای حمله به سوریه اشاره می کرده که قبلاً ان را به شاهان اروپا پیشنهاد کرده بود. اهمیت این مکاتبه تا ان زمان کاملاً ارزیابی نشده بود. این نخستین باز از روزگار باستان به بعد بود که یک دولت متمرکز که تقریباً سرزمینی را به پهناوری شاهنشاه ساسانی اشغال کرده بود با باختر مسیحی ارتباط مستقیم بر قرار کرد.


روابط ایران با غرب در وحله اول، جهت اتحاد در مقابل دشمنان مشترک صورت گرفت و هیئت های خارجی هنگام حضور در دربار ایران و ملاقات با شاه هدایایی را به رسم پیشکش تقدیم می داشتند که در میان این هدایا آثار هنری و نقاشی هایی به سبک اروپایی وجود داشته و در نتیجه باعث آشنایی درباریان و پادشاهان با این سبک ها میشده است ( اسکندر منشی) می گوید: نخستین هنرمند ایرانی که صورت فرنگی را عجم تقلید کرد و شایع ساخت مولانا شیخ محمد سبزواری ، فرزند کمال، استاد قلم ثلث، نقاش معاصر شاه تهماسب و شاه اسماعیل دوم بود که مردی بذله گو و شیرین سخن بوده در فن تذویر رنگ آمیزی و یکه صورت دم از یکتایی می زد و نستعلیق را بسیار خوب می نوشت. و به گفته مولف فوق کسی بهتر از او چهره پردازی نمی کرده است.
مسافر اسپانیولی ( گارسیادوسیلوافیگوه را) در ضمن شرح مسافرت خود به ایران می نویسد که شاه اسماعیل در شهر شیراز کاخی برپا کرده بود که در آن تابلوهایی از هنرمندان ایتالیایی وجود داشت که احتمالاً به وسیله ونیزی ها به ایران فرستاده شده بود. معهذا چون مسافر در تاریخ 1616 میلادی یعنی تقریباً یک قرن پس از مرگ شاه اسماعیل اول به ایران آمده ممکن است شاه اسماعیل دوم را به جای شاه اسماعیل اول گرفته باشد و بانی چنین کاخی شاه اسماعیل دوم بوده باشد.
این گونه ارتباطات خصوصاً در زمان شاه عباس رونق و رواج بیشتری یافت. دوره جکومت شاه عباس شاهد گشوده شدن درهای ایران به روی غرب است. سفیران بازرگانان مسافران و متخصصان فنون اغلب کشورهای اروپایی به طور روز افزون از پایتخت ایران و شهرهای مهم آن دیدار کردند.


در میان هدایایی که پادشاه اسپانیا فیلیپ سوم در سال 1027 ه.قـ توسط سفیر خود، دن گارسیادوسیلوافیگوه را، برای شاه عباس به قزوین فرستاده بود تعدادی تابلو نقاشی وجود داشت. آنان جهت تبلیغ دین خود به ایران آمدند و با توجه به سیاست شاه عباس، اجازه تبلیغ یافتند حتی کلیساهایی را ساختند و به تزئین آن پرداختند. و برای شاه عباس تصاویری از عیسی و مریم فرستادند.
در کاخ چهل ستون اصفهان چند تابلو به شیوه اروپایی وجود دارد که منسوب به نقاشان هلندی است. در اطراف سالن و هم چنین اتاق های اطراف ایوان آیینه، تعاد زیادی تابلو های کوچگپک مینیاتور وجود دارد که در حالات مختلف مجالس بز م شکاروهمچنین صورت های فردی یا زوجی مرد وزن در حا لات مختلف جلوس است و در مجلس بزم ویا در حال شکار واراریش نمایش داده شده ودر دو ایوان طر فین تالار مزبور که مشرف به باغ چهل ستون است تصویر ها یی از سفرا واروپاییان مشهوری که در آن عهد در پایتخت ایران بسر می برده اند وفعلاً شناخته نمی شوند جلب توجه می کنند . تصویر اروپاییانی که در کاخ چهل ستون نقاشی شده ومعدودی از آنها موجود است ، به احتمال زیاد کار دو نفر نقاش هلندی به نام آنژل ولوکار است که در دربار شاه عباس دوم بسر می برده اند وچون پادشاه به نقاشی اشتیاق فراوان داشته است از طرف نماینده شرکت هلندی در اصفهان به خدمت وی گماشته شده بودند .


موضوع تعدادی از این دسته دیوار نگاره ها در کاخ چهل ستون در ایوان جنوبی ، بدین شرح می باشد :
تصویر یکی از زنان در باری که کلاه تاج مانندی بر سر دارد ، سبدی پر از میوه ، در بغل گرفته است ودست دختر بچه ای را در دست دارد .
کودک ، نیز حیوان کوچکی را در بغل گرفته است . بالای سر زن ، پرده ای به صورت جمع شده ، تصویر شده است ودر بقیه زمینه هیچ نقشی وجود ندارد .
نقاشی دیگر ، تصویر زن ومردی فرنگی که درون اتاقی ، بر روی صندلی نشسته اند ومشغول خوردن ونوشیدن می باشند ، جلوی آن ها یک میز قرار دارد .
صحنه دیگر پیرمردی در حال درس دادن به دختر جوانی است که هر دو لباس ایرانی به تن دارند . زنی اروپایی در نقاشی دیگر ، یک شیئی تزئینی را در دست گرفته ونشان می دهد وپارچه ای در دست دیگر دارد پرده ای به صورت جمع شده در بالای سر وی تصویر شده است . یا در صحنه ای دیگر مردی اروپایی که لباس شوالیه ها را بر تن دارد ، در یک دست اناری را نگه داشته ودر دست دیگر شمشیری دارد که نوک آن را بر زمین گذاشته است .
دیگر تابلو های این ایوان که بسیار کم رنگ وتقریباً محو شده اند ، صحنه هایی شبیه به همین موضوعات را نشان می دهند .


به طوری که دیوار نگاره های کاخ چهل ستون نشان می دهند ، اغلب دیوار نگاره هایی که حاوی صحنه های زندگی دردربار می باشند ، بیشتر معرف اروپاییان هستند ، شاید این امر به طرز رفتار شاهان صفوی ( از زمان شاه عباس اول به بعد ) با اروپائیان مرتبط بوده است . چنان که هربرت ، راجع به طرز رفتار شاه عباس اول نسبت به خارجیان می نویسد : شاه معتقد بود دربارش شکوه زیادی خواهد داشت که خارجیان را در لباس رسمی خودشان ببیند ، به طوری که هر قدر تنوع زیاد تر بود ، به فرموده شاه ، در بارو کشورش در داخله مفتخر ودر خارجه محترم بود.
این دسته از دیوار نگاره های چهل ستون که صحنه هایی از چگونگی زندگی را نشان می دهند ، اغلب توسط نقاشان اروپایی نقاشی شده اند در این دیوار نگاره ها معمولاً یک یا دو آدمی در ابعاد بزر گ وتا حدی نزدیک به حجم طبیعی بدن انسان نقاشی شده که تقریباً تمامی زمینه تابلو را پوشانده اند وموضوع آن ها بیشتر ، نشان دادن حالت چگونگی زندگی افراد اروپایی وهمچنین به تصویر کشیدن فرم لباس زنان ارو پایی بوده است .
بدین ترتیب گروهی از ارامنه که با هنر ونقاشی غربی آشنایی داشتند وارد ایران شده ، به همراه خود شیوه جدیدی را آوردند که یکی دیگر از راه های ورود نقاشی غربی به ایران بوده است .
مهم ترین کلیسای مشهور تاریخی جلفا از نظر معماری ونفاست تزئینات نقاشی ، کلیسای ( سن سور ) است که مشهور به کلیسای ( وانک ) است ودر محل کلیسای ساده قدیمی تری که در سال 1605 میلادی بنا شده بود ورو به ویرانی نهاده بود ، بنیاد آن گذاشته شده است . این کلیسا از محل اعانات ارامنه جلفای اصفهان در سال 1655 میلادی برابر با 1065 هجری قمری آغاز شده ودر سال 1664 میلادی برابر با 1074 هجری قمری مقارن بیست ودومین سال سلطنت شاه عباس دوم به پایان رسید . داخل این کلیسا وتمام دیوارها واطراف وجوانب آن با تزئینات نقاشی به سبک ایرانی وتابلو هایی که نفوذ نقاشی ایتالیایی در آن محسوس است ، زندگی مسیح را معرفی میکند ، در این کلیسا بیش از سایر کلیساهای جلفا نقاشی وجود دارد .
این گونه است که نقاشی غرب در ایران جا می گیرد وبه همراه خود فرهنگ وتفکر غربی نیز وارد ایران می شود ویکی از راه های نفوذ این فرهنگ مادی می گرد .این تاثیر اندک اندک گسترش می ابد وراه را بر سنت های پسندیده نگار گری می بندد ودر نهایت به آنجا می انجامد که نقاشان ایرانی به مقلدانی تبدیل می شوند که آثار نقاشان غرب را کپی می سازند .


فصل چهارم
دیوار نگاری دوره زندیه در شیراز
تاریخ شهر شیراز
فارس ، استان پهناور تاریخی که مرکز آن مورد بحث ماست ، بخش مهمی از فلات ایران را از بخش های جنوبی تا حدود خلیج فارس تشکیل می دهد . در جای جای این منطقه وسیع ، آثار فراوانی از تمدن ادوارمختلف تاریخی به چشم می آید که هر یک فصلی از تاریخ وفرهنگ وهنر گذشته ما را باز گو می کند . تاریخی گویا ومصور وپر حادثه که هیچ گونه خدشه وتردیدی در آن راه ندارد .
نقش های بر جسته ای که کلک هنر زای هنر مندان چیره دست ، در سینه کوه ها وصخره های کنده وبه یادگار گذارده است ،ظرف های سفالی پر نقش ونگار وظریف که در تپه های ماقبل تاریخی سر تا سر این خطه ، به زیر خروار ها خاک هزاران سال پیش نهفته ، آثار حجاری ومعماری بس شگرف وعظیمی که در ویرانه های پاسارگاد وتخت جمشید واستخر وشاپور کازرون وفیروز آباد وسروستان خود نمایی می نماید وصد ها مسجد ومعبد وبرج وبارو که به حد وفور در شهر ودشت وکوه این استان نمودار است ، هریک برگ هایی پراکنده از همین تاریخ کهن است .
شیراز در عهد کریم خان زند
کریم خان زند ، معروف به وکیل از سال 1172 تا 1193 هجری قمری در قسمت عمده ایران سلطنت داشت وچون پایتختش شیراز بود در این شهر بنا های زیادی ساخته است که به نام بنا های وکیلی معروف است واگر آغا محمد خان قاجار از راه عداوت آن ها را ویران نساخته بود ، اکنون مقدار زیادی از آن ها باقی مانده بود .
کریم خان چون از تفنن وتجمل به دور بود هر چه در مدت قریب بیست سال سلطنتش بدست آورد صرف عمران وآبادی کرد .
کریم خان زند در سال 1173 هجری قمری کاخ گلستان را به سبک بنا های ساسانی به عنوان دار الحکومه و دیوانخانه ومحل ارگ سلطنتی وحرم سرا بنیان گذاری نمود لیکن سه سال بعد یعنی در سال 1176 هجری قمری از فکر ماندن در تهران منصرف شد وبه شیراز آمد واین شهر را به پایتختی خود بر گزید . بنا براین در بیرون از شهر شیراز آن روزی ، جایی که امروز بازار وکیل وموزه پارس قرار گرفته طرح بنا های مفصل ومعظمی را ریخت ودر جوار کاخ مجلل سلطنتی ، ساختمان یک مسجد جامع بزرگ وبازار وحمام وآب انبار و دارالحکومه وسرباز خانه ومیدان مشق ومیدان اسب سواری وچوگان بازی (خیابان زند ) وچند کاروانسرا واسطبل بنا نهاد که تا سال 1300 هجری شمسی به حال خود باقی بود (واز آن پس به تدریج ویران وساختمان های جدید به جای آن ها ساخته شد )
معماری زندیه در حقیقت همان معماری عهد صفویه به صورتی ساده وبی پیرایه ومختصر تر است ، مسجد وبازار وحمام وکیل دنباله سبک ساختمان همین گونه ابنیه از عهد صفوی بشمار می رود .
اسلوب یدیع وجالب این معماری وحجاری ها وکاشیکاری های ظریف وبه کار بردن دقت وتوجه مخصوص ، بناهای مورد نظر را در نهایت استحکام وبلندنظری شروع وبه اتمام رسانید که تا کنون با اینکه نزدیک به دو قرن از آن ها می گذرد ودو زلزله شدید سال های 1239 و 1269 هجری قمری را گذرانده معهذا بدون کوچکترین خلل وتزلزلی بر پا واستوار است .قسمتی از این بنا ها از چهل سال به این طرف ( از آغاز دوره پهلوی ) خراب شده وجای آن ها را بنا های شهر داری وداد گستری وثبت اسناد واداره آموزش وپرورش ودبیرستان ودارایی وشهر بانی ودبستان زند وکتابخانه ملی وبانک ملی وبهداری وفرهنگ وبانک سپه گرفته است .


از خصوصیات ابنیه وکیلی ، سادگی واستحکام آن هاست وسعی شده است که عمارات مطابق آب وهوای شیراز ساخته شود . در عین حال ابتکاراتی نیز بکار رفته که در نوع خود بی نظیر است ، مانند ستون های مرتفع یک پارچه که غالباً مار پیچی است وگاهی ساده وبا نقش ونگار است . مصالحی که در آن ها به کار رفته بهترین ومحکم ترین نوع مصالح است .
کریم خان به ساختن ابنیهوتکایا برج ها وبارو وخندق ومسجد وبازار اقدام کرد وآنچه در شیراز ساخته است عبارت است از : 1- بازار وکیل وسراهای اطراف آن 2- مسجد وکیل 3-آرامگاه سعدی 4-آرامگاه حافظ 5-تکیه هفت تنان 6- تکیه چهل تنان 7-طاق قرآن با چند اتاق جنب آن 8- باروی اطراف شهر 9- برج ها ودروازه های شیراز 10-خندق دور شهر 11-سد دو طرف رودخانه خشک شیراز 12- پل روی رودخانه شیراز 13- حمام وکیل 14- آب انبار های وکیل ، سه عدد 15- ارگ کریم خانی 16-عمارت کلاه فرنگی ( موزه پارس) 17-عمارت دیوانخانه 18-باغ نظر 19- سنگ قبر شاه شجاع 20-باغ جهان نما 21- عمارت مفصل سرباز خانه وطویله 22-شتر خانه ( محل هنرستان فعلی ) 23- تسطیح اراضی ناهموار اطراف شیراز 24- مقبره شاه داعی الی الله 25- قربانگاه 26- آرامگاه محمد رحیم خان زند 27- راه آب بی نظیری که آب رکن آباد را از زیر رودخانه وخندق به داخل شیراز می آورد 28- فاضل آب شهر شیراز که در زیر تمام کوچه های شیراز احداث شده وآب های باران وفاضل آب های شهر را به خندق دور شهر می برده است . اما آنچه اکنون از آثار مزبور باقی است عبارتند از بازار وکیل ، مسجد وکیل ، آرامگاه حافظ با اصلاحاتی ، تکیه هفت تنان ، تکیه چهل تنان ، پل روی رودخانه خشک شیراز ، آب انبار ها ، ارگ کریم خانی ، عمارت کلاه فرنگی ، عمارت دیوانخانه ، باغ نظر ، باغ جهان نما ، سنگ قبر شاه شجاع ، مقبره شاه داعی الله ، سنگ قبر محمد رحیم خان وحمام وکیل .


هفت تنان
هفت تنان دراویشی بودند که سالیان دراز در جوار آرامگاه حافظ زندگی می کردند ودر همان مکان نیز در گذشتند .قبر های آنان به امر کریم خان به صورت آبرومندی در آمد وعمارت زیبا به سبک دیوانخانه در آن محل ساخته شد که جهت استراحت وسکونت رهگذران بود.
در ریشه کوه چهل مقام ، درست زیر تخت ضرابی باغچه ای است که کریم خان عمارتی شامل یک ایوان مرتفع که دو ستون سنگی یکپارچه خیلی بلند در آن بکار رفته است و هنوز قسمتهایی باقی است ساخته است.
داخل باغ هفت سنگ قبر یک شکل و قبور دیگری از عرفا وجود دارد.
بنا شامل یک تالار مرتفع با دو ستون ویک اتاق ویک راهرو در دو طرف تالار می باشد طبقه فوقانی نیز دارای دو گوشوار است . دیوارها مزین به مجالسی از نقاشی ومقرنس کاری ونقاشی گل وبوته بر آنهاست . مقابل تالار حوضی سنگی است ودر جنوب عمارت نیز کاروانسرا وآب انباری وجود داشته است .
گویند وقتی کریم خان زند عمارت دیوانخانه را ساخت ، چون از راه نیک نفسی میل داشت که عموم مردم شیراز در همه چیز با او شرکت داشته باشند ونمی شد که دیوانخانه را به روی همه بگشایند تا از صفا ومنظره تالار زیبای آن بهره مند شوند عمارت هفت تنان را به همان سبک ونقشه ساخت تا عموم مردم بتوانند در مواقع فراغت وتفریح از آن استفاده کنند .
در طاقچه های بالایی تالار پنج مجلس با رنگ وروغن بر روی گچ نقاشی شده وبه سهم خود از شاهکار های دوران زندیه است این نقاشی ها در سال های 1336 و37 توسط نقاش وهنرمند فقید ، شادروان محمد باقر جهانمیری به همان طرح ونقش قدیمی اش تعمیر وتجدید گردید .


مجالس نقاشی از غرب به شرق عبارت از :
مجلس اول : درویشی با کشکول وتبرزین
مجلس دوم : حضرت موسی است در حال شبانی وتعدادی گوسفند در جلو او مشغول چریدن می با شند .
مجلس سوم : داستان شیخ صنعان ودختر ترسا . که شیخ را در میان مریدان نشان می دهد که با عجز ونیاز به سوی دختر ترسا که ایستاده توجه دارد.
مجلس چهارم : منظره قربانی کردن حضرت ابراهیم فرزند خود ، اسماعیل را نشان می دهد .
مجلس پنجم : شکل درویشی است با سبیل چخماقی .
در موردمجلس اول وآخر که دو درویشی را نشان می دهد نظرات مختلفی ابراز شده است .برخی چون علی نقی بهروزی درویش آخری را شاه عباس کبیر معرفی می نماید . بنا به نوشته علی سامی به نقل از گفته های مردم این دو درویش را سعدی وحافظ می دانند . وسید محمد تقی مصطفوی این دو درویش را شاه صفی وکریم خان در لباس فقر معرفی می نماید .
غیر از این پنج مجلس بر در ودیوار تالار نقش ونگاره های ظریف وزیبایی به همان سبک دیوار نگاره های ارگ کریم خان ودیوان خانه وعمارت کلاه فرنگی با رنگهای مطبوع طراحی شده است .
این عمارت با معماری زیبا ونقاشی هایی کم نظیر از این زمان هم اکنون مهجور وزخمخورده از گذر زمان در پای کوه چهل مقام قرار گرفته است. محلی که زمانی مقام ا عتکاف زاهدان و عارفان بوده و هم اکنون به عنوان موزه سنگ و محل برگزاری چند کلاس در زمینه هنر های سنتی است . فضایی که به دلیل کم توجهی در گذشته و عدم تخصیص اعتبار در حال حاضر نابسامان و آشفته ، بیننده را دچار تاسف می سازد. سنگهای قبور و نقشهای بر جسته و ته ستون هایی که از مناطق مختلف استان گردآوری شده و در حیاط این محل نگهداری و به صورتی نا مناسب در معرض دید بازدید کنندگان است.


کار مهمی که اخیراً صورت گرفته حفاظت از دیوارنگارهای این بناست . نکته قابل توجه دیگر اینکه این ساختمان در اتاقهای دیگر نیز دارای نقوش گل و بوته و نقاشی بر روی گچ بوده که در دوره ی قاجاریه بر روی آنها گچ کشیده اند که که برای آوردن این نقوش از زیر گچ باید اقدام جدی صورت گیرد . آثار دیگری را نیز کریم خان در داخل و خارج شهر شیراز احداث کرده است که از آن جمله کاروانسرا ، آب انبار ، مدرسه ، حمام و باغ را می توان ذکر کرد . مهم ترین این آثار تکیه سعدیه ، چهل تنان و تعمیر و احداث ساختمانهای جدید در آن محوطه است. مدرسه آقا بابا جان ،کاروانسرا ، باغ جهان نما و باغ خلوت نیز از آن زمره است که صاحب آثارالعجم یعنی فرصت شیرازی به کرات از آن یاد کرده است .


فصل پنجم
دیوار نگاره های دوره قاجاریه در شیراز
شیراز در عهد قاجاریه
پس از کشته شدن محمد خان ، همان طور که در تاریخ ظبط است پسر بزرگترش آقا محمد خان به اتفاق برادران خود در پناه کریم خان قرار گرفت وآغا محمد خان تا زمان در گذشت کریم خان در شیراز در دستگاه زند می زیست،هنگامی که کریم خان مشرف به موت بود آغا محمد خان در خارج شهر شیراز و سرگرم شکار بود و همین که از در گذشت خان زند آگاه شد از همان جا رهسپار موطن اصلی خود یعنی استر آباد و مازندران گردید .
تاثیر معماری وهنر زندیه در عهد قاجار
در سال 1173 هجری قمری هنگامی که کریم خان برای بر قراری آرامش به آذر بایجان می رفت دستور داد که عمارت خاصه ودیوانخانه ای در تهران بنا کنند : ( در حالتی که خیام غروشان در سلطانیه وزنجان سرکوب برجیس وکیوان بود حکم مقدس جاری وفرمان بر مزاج ملک ساری شد که عمارتی به جهت خاصه سرکار در بلده تهران بپردازد . کارگزاران دیوان عدالت ارکان شروع به سرانجام کار وتدارکاسباب کرده ، معماران اقلیدس گشا وبنایان کار آزما ونجاران بدایع نگار ونقاشان هیکل نگار از هر گوشه وکنار جمع آورده ، شروع به اساس این بنای زیبا کرده ، در اندک روزی این عمارت بهشت رونق ، سرکوب سپهر مطلق وغیرت چرخ معلق ورشک طاق کسری وایوان خورنق گشته ، در ایوان خلد وحرم ومکان های کشیک چی وخدم بنایی چون باغ ارم وخانه ای چون بیت الصنم به اتمام رسید .)
عامل مشخصی که در معماری عهد زند یه در ابنیه سلطنتی به چشم می خورد ایوان دو ستونی بسیار زیبا ومتناسب است که نمونه ای از آن در بنای قدیمی پست خانه شیراز
( دیوانخانه ) باقی مانده است ونوع کامل آن در بنای تخت مرمر در کاخ گلستان که همان گونه که ذکر شد، اساس آن به فرمان کریم خان زند ریخته شد وآنچه از مصالح قابل توجه که حمل آن از شیراز به تهران میسر بود به فرمان آغا محمد خان قاجار در بنای مزبور مورد استفاده قرار گرفت .
با مختصر توجه به بعضی از ابنیه سلطنتی صفویه در مازندران واز جمله کاخ شاه عباس اول در ساری وکاخ چهل ستون اصفهان مخصوصاً ایوان بزرگ دو ستونی کاخ اخیر الذکر که
مدخل اصلی تالار بزرگ آن را تشکیل می دهد ، به خوبی می توان دریافت که شیوه بسیار زیبای ایوان دو ستونی عهد زندیه نیز پیروی این گونه ایوان ها از عهد صفویه به شمار میرود . از این گونه ایوان ها ی دو ستونی به طور فراوان دیده می شود که هنوز بسیاری از آن ها بر پا وموجود است .
( عمارات وآیینه خانه های خاقان علیین مکان را که هر یک نمونه باغ جهان ونشانه بهشت جاودان بود ، به تیشه بی انصافی ویران وسنگ های مر مر منبت منقش ودر های خاتم وپرده های مصور دلکش وآئینه های عریض وطویل که خاقان گیتی کشان در ایام دولت از جمیع ممالک روم وروس جمع نموده در عمارات مبارکات نصب فرموده بودند ، در دارالملک مزبور به معماری همت بلند ساخته بودند منصوب وکار گذاشت .)
نفوذ معماری دوران زندیه در ابنیه سلطنتی تهران منحصر به استفاده از آنچه برای ساختمان تخت مرمر از شیراز آورده اند یا احداث ایوان های دو ستونی سابق الذکر نیست بلکه آغا محمد خان قاجار علاوه بر استفاده از متعلقات ساختمانی عمارات وکیل در بنای تخت مرمر تهران بسیاری از هنر مندان شیراز را که استادان زبر دست کاشی پزی ونقاشی وحجاری وگچبری وآیینه کاری وامثال آن بودند نیز به تهران آورد. وبقاع متبرکه وکاخ های سلطنتی وعمارات بزرگان تا زمان ناصرالدین شاه 1264-1313هجری قمری که طبق سنت نیکوی قدیمی با اشاره به به عمل خود نامشان را در محل مناسبی بر کاشی ونقاشی یا اثر دیگر هنری نوشته اند به طور متعدد دیده می شود وبهره مندی وافر تهران را از مکتب هنری شیراز بهتر نمایان می سازد .
در دوره شا هان مختلف قاجاریه همت برخی بزر گان وبانیان نیکو کار فارس در راه تعمیر واحیای بقای متبرکه وساختمان یا تکمیل و تزئین مساجد زیبا وحسینیه ها و آبادانی یا احداث باغ ها و کوشک ها در شیراز نمودار ادامه پرتو افکنی روح هنر دوست مردم آن سامان است که با وجود کم وکاستی عوامل مهم این گونه تجلیات ، خواسته اند شهر شیراز مانند گذشته آنچه را در خور لطف و صفای معنوی وظاهری آن وشایسته مردم نیکو نهاد فارس است در بر داشته باشد .
در دوران قاجاریه هنر رنگ آمیزی کاشی های خشتی معروف به هفت رنگ به وسیله استادان با ذوق وزبر دست شیرازی به زیبایی ودل پسندی هر چه تمام تر جلوه گر شده بود ، چنان که نمنه های عالی آن ، کاشی کاری پیشانی بالای ایوان بزرگ حسینیه مشیر ومسجد نصیر الملک وبالای ایوان باغ ارم وامثال آن است . همین نکته در باره نقاشی های خوش طرح وزیبایی که بر صقف ها ی تیر وتخته منظم بعضی ابنیه قدیمی شیراز انجام یافته ونمونه های آن در اتاق های شمالی وجنوبیعمارت معروف به اندرونی قوام الملک موجود است نیز صدق می نماید ، به طوری که از نقاشی ها وتصاویر بعضی کاخ های سلطنتی تهران در دوران ناصر الدین شاه قاجار بر می آید این هنر ظریف واین گونه نقش ونگار بر سقف هم که آن را (مرجوک ) بر وزن ( مردمک ) مینامند ، مانند هنر های ظریف دیگر به وسیله استادان شیرازی در ابنیه سلطنتی وساختمان های مهم دیگر تهران متداول و مورد استفاده واقع گشته بود .


بدین ترتیب ، تاثیر معماری زندیه وخصوصاً هنر های وابسته به آن در اوایل دوره قاجاریه بسیار شدید است واین شیوه در هنر قاجار تا اواسط آن ادامه می یابد وخصوصاً در کاشی کاری معماری ونقش برجسته ها بیشتر قابل مشاهده است در نقاشی دیواری تاثیر غرب را بیشتر می توان دید خصوصاً شیوه نقاشی بر روی چوب که در سقف بنا در دوره قاجار متداول می شود ، کاملاً متفاوت با نقاشی دیواری دوره زندیه است . زیرا در دوره زندیه سقف بنا ها عموماً مقرنس کاری وگچ بری شده وبه روی آن نقاشی صورت گرفته ویا در طاقچه ها هم نقاشی بر روی گچ اجرا شده است ، در حالی که نقاشی دوره قاجار در این بناها عمدتاً تحت تاثیر شدید نقاشی غرب وبر روی چوب ، برای سقف های تخت به کار میبرد . در تزئین دیوار ها نیز در دوره قاجاریه آیینه کاری رواج بیشتری می یابد وشیوه های مختلفی از آیینه کاری را مشاهده می کنیم . ضمن اینکه نقاشی پشت آیینه مه به طریق گونا گون وجود دارد .
در دوره قاجاریه سه خانواده در شیراز از همه مقتدر تر وغالباً دست در کار حکومت بوده وبا یکدیگر رقابت می ورزیده اند . سه خانواده عبارت بودند از خانواده قوام از اولاد حاج میرزا ابراهیم خان کلانتر که غالباً منصب کلانتری را در شیراز داشتند وساکن محله بالا کفت بودند .این خاندان بنا هایی ساختند که معروف ترین آن ها عبارتند از : دیوانخانه قوام ( نارنجستان ) ، اندرون قوام ( خانه زینت الملک ) که به فاصله یک کوچه در کنار خیابان لطفعلی خان قرار دارند وحسینیه قوام .مسجد وحمام حاجی هاشم که منسوب به حاجی هاشم جد اعلای این خانواده می باشد .وهمچنین باغ های سالاری وکلانتری در شرق محله بالا کفت .


خانواده دوم : خاندان مشیر است که اغلب منصب وزارت فارس را داشته اند .مسکن این خانواده در محله سنگ سیاه بوده ومجموعه ابنیه ای که در این محل احداث کرده اند عبارت از مسجد وحسینیه وخانه مشیر وکاروانسرا وبازار وتیمچه وتکیه است .
خانواده سوم : سران ایل قشقایی است که اغلب مقام ایل بیگی عشایر قشقایی را داشته اند در سمت غرب محله میدان شاه زندگی می کردند ومجموعه بنا های آن که معروف به مسجد وباغ وحسینیه وحمام ایل خانی است در این محله قرار دارد .
مسجد نصیر المک
حاجی میرزا حسنعلی خان نصیر یکی از افرادی بوده است که مجموعه ای از بناها را از خود به جای گذاشته و هم اکنون جزء آثار دوره قاجاریه در شیراز است. بناهایی چون مسجد، حمام و خانه نصیرا لملک.
این مجموعه در سمت جنوب غرب محله قوام در محله گود عربان واقع در جنوب خیابان لطفعلی خان است شامل مسجد و خانه ای است که در کنار امامزاده ای قرار گرفته که به امامزاده زنجیری معروف است.
خانه نصیر الملک:
خانه ای که هشتی آن خراب شده و حیاطی که اتاق هایی در قسمت شمالی و جنوبی دارد. در ظاهر امر چیز خاصی را نشان نمی دهد مگر اینکه وارد پنجدری شمالی بنا و اتاق های جانبی و طبقه دوم آن شویم که در این هنگام با تزئینات بسیار مفصل از آیینه کاری ها و گچبری بر روی دیوار ها و نقاشی هایی بسیار مفصل و تزیینی بر سقف چوبی و درهای چوبی روبرو می شویم.
بر دیوارها آیینه کاری های ظریفی صورت گرفته و در طاقچه ها نیز مقرنس های کوچکی را با آیینه ساخته اند. در بعضی از آیینه های قاب مانند صورتهایی از زنان به شیوه اروپایی دیده می شود. در وحله اول به نظر می رسد که نقاش پشت آیینه است اما پس از دقت و بررسی توجه شدم که نقاشی بر روی کاغذ صورت گرفته است و آنرا از پشت به آیینه چسبانده و آن قسمت مورد نظر که تصویر قرار گرفته با برداشتن جیوه تبدیل به شیشه شده است. در یکی از این نمونه ها نقوش آیینه ای در طبقه دوم پارگی کاغذ نقاشی در پشت شیشه، شیوه کار را برای من روشن ساخت.


بر روی سقف ها که چوبی است، تماماً به وسیله نقاشی روغنی تزئین شده است و صحنه هایی را مشاهده می کنیم که زنان اروپایی به صورت تک چهره، مجالس بزم و یا مناظری که سعی شده فضایی از طبیعت و معماری اروپایی را به نمایش در آورند. در تزئینات حاشیه نیز فرم ها و نقش های غربی با تلفیقی از گل های سرخ معروف به گل فرنگ و گلهای زنبق متأثر از دوره زندیه کار شده است.
در نقاشی های روی درها، تأثیر نگار گری سنتی بیشتر است. نقش هایی چون گل و مرغ و گل های ختایی به شیوه تذهیب و یا نقش شیر و غزال و دیگر نقشهای گرفت و گیر چون باز و پرنده کار شده است.
تنها در معدود مجالسی از موضوعات متداول در نقاشی گذشته ایرانی استفاده شده است که شکارگاهی را نشان داده اند اما در این نقش ها در پس زمینه تأثیر و کپی از نقاشی غرب دیده می شود و فرم و حرکت اسب ها نیز شدیداً متأثر از نقاشی غرب هستند. در بکارگیری سایه روشن نیز این تأثیر دیده می شود.
لطافت آثار بیشتر در گل و مرغ های حاشیه و متن است که هنوز حال و هوای نقاشی سنتی را دارد و مرغ ها و زنبق های خوش رنگ به زیبایی در بخش های مختلف خودنمایی می کنند.


مسجد مشیر:
از بناهای دوره قاجار که توسط خانواده مشیر ساخته شده باید به معروف ترین آنها یعنی حسینیه و مسجد مشیر اشاره کرد. مسجد مشیر با کاشی کاری های مفصل و زیبا به گونه ای ساخته شده که ضمن اینکه خصوصیات کااشی کاری این دوره در آن می توان تشخیص دارد، چون رنگ های تند زرد و نارنجی و قهوه ای و صورتی با نقوش گل های سرخ و زنبق و گلدانی در قیاس با مسجد نصیر الملک از روحانیت بیشتری بر خوردار است و از منظره سازی های به کار رفته در مسجد خبری نیست.
این مسجد و حسینیه که نزدیک به هم ساخته شده در محله سنگ سیاه واقع است.
بناهای دیگر دوره قاجاریه در شیراز:
در شیراز بیش از چهارصد بنای دوره قاجاری در بافت قدیم شهر شناسایی شد که هر یک از آن ها به تناسب وضع وموقعیت صاحب آن با تز ئینات گوناگون ساخته شده است . در این بنا ها به همان سبک وشیوه دیوار نگاره هایی از کاشی کاری ، نقاشی روی چوب آئینه کاری وگچبری وجود دارد که با همان سیاق بنا های معروف کار شده است . شمسه های بالای تالار وخورشیدی هایی که با کاشی ونقوش مختلف گیاهی ، حیوانی ( نقش شیروخورشید )ویا انسانی مزین شده ، ازاره ها با نقوش برجسته کار شده وسقف ها ودر های چوبی با رنگ روغنی نقاشی ودیوار های داخل اتاق ها آیینه کاری وگچبری شده است . خانه دکتر ضیاء مدرسه ملا صدرا در محله بازارچه حاج زینل ، خانه سعادت که در سردر شمالی ، خورشیدی بالای آن دو سوار روبروی هم به شیوه نقوش برجسته ساسانی در حال دریافت حلقه قدرت هستند اما صورت ولباس ها وساخت وپرداخت به شیوه قاجاری است ودر دو سوی آن نیز نقش گرفته وگیر شیر وگاو دیده می شود .باغ های دوره قاجار ی نیز به همین ترتیب با فضاهایی مشابه وتزئیناتی شبیه هم کار شده استباغ هایی چون باغ عفیف آباد ، باغ ارم ، باغ دلگشا ، باغ گلشن و.....


فصل ششم
تکنیک های دیوار نگاری
مهم ترین تکنیک های دیوار نگاری در دوره زند وقاجار که در ادامه سبک وشیوه دوره صفویه رونق یافت ، هر یک در ادامه تکنیک های نقاشی دیواری وکاشی کاری که بیشترین بخش دیوار نگاری را به خود اختصاص داده اند آثاری را خلق کرده اند . موضوعاتی چون نقوش اسلیمی وختایی وگل های مختلف شاه عباسی و.....با ترکیب گل های سرخ ريال زنبق ونرگس شیوه ای را در نقاشی دیواری به وجود آوردند که بسیار متاثر از کاخ های دوره صفویه است .خص.صاً آثار نقاشی دیواری ارگ ودیوانخانه وکلاه فرنگی که شدید متاثر از کاخ عالی قاپو اصفهان است ونقاشی های دیواری بقعه هفت تنان متاثر از شیوه نقاشی دیواری کاخ چهل ستون اصفهان با موضوعات انسانی است .

نقاشی های دیواری
نقاشی های دیوار ی در دوره صفویه بر اساس آثار موجود در کاخ ها وخانه های این دوره به چند شیوه تقسیم می شوند :
1-نقاشی تصویری روی دیوار با لایه تدارک قرمز با روش آب رنگ جسمی وشفاف .
2-نقاشی های تصویری روی دیوار بدون لایه تدارکی قرمز با روش آب رنگ جسمی وشفاف
3-نقاشی های تصویری رنگ وروغن با لایه تدارکی قرمز که خود به شرح زیر تقسیم بندی می گردند :
الف :نقاشی های رنگ وروغن با سبک وشیوه نسبتاً ایرانی با نشانه هاییاز سبک هندی .
ب: نقاشی های رنگ روغنی تصویری با لایه تدارکی قرمز با سبک تقریباً هندی ونشانه هایی از سبک ایرانی .
ج: نقاشی های تصویری رنگ روغنی با لایه تدارکی قرمز با سبک و شیوه اروپایی.
4-نقاشی های رنگ روغنی تصویری بدون لایه تدارکی قرمز با سبکشیوه اروپایی .
5-سبک دیگر این گونه نقاشی ها ی دیواری ، تزئینات نقاشی گل وبته ای وحیوانی تشعیری که اصلاً جهت تزئینات حواشی کتاب بوجود آمده وروی دیوار نیز به همین منوال به اندازه بزرگ تر در حاشیه های معماری ومقرنس وگره سازی (رسمی بندی ها ) دیده می شوند .این قبیل تزئینات خود به شرح زیر تقسیم بندی می شوند :
الف: تزئینات نقاشی تشعیری با رنگ آبی لاجوردی نسبتاً روشن روی زمینهسفید مانند تزئینات نقاشی روی زمینه سفید هارونیه ومنزل سوکیاسیان در جلفا اصفهان .
ب: تزئینات نقاشی تشعیری با رنگ قرمز روشن زمینه سفید (گل سفید ) مانند تزئینات همین نوع در منز ل سوکیاسیان
ج : تزئینات نقاشی تشعیری ا رنگ قرمز روشن روی سفید ( گل سفید ) .
د: تزئینات نقاشی تشعیری با رنگ قرمز سیر روی زمینه قهوه ای روشن .
6- تزئینات نقاشی گل وبته ای روی زمینه ای از طلا ، مانند تزئینات نقاشی همین نوع در تالار اشرف وکلیسای وانک .
7- تزئینات نقاشی با طلاکاری برجسته وگود ( تهیه وتدارک لایه چینی با رنگ ویا لایه قطور گچبری به قطر نیم سانت جهت چسبانیدن طلا روی آن ) مثل طلا کاری های کاخ چهل ستون .
8-تزئینات نقاشی تذهیبی گل وبته ای اسلیمی وتصویری روی سطح صاف وزمینه کنده کاری شده به قطر یک میلیمتر (کشته بری ) گاهی نیز زمینه کنده کاری ورنگ آمیزی می شده است مانند بیشتر نقاشی های کاخ عالی قاپو ومنزل پیر نیا در نایین که بهترین نمونه از این نقاشی بوده وبه اوج درجه هنری خود رسیده است .
9-تزئینات نقاشی روی چوب که نمونه های بسیاری از آن خصوصاً در دوره قاجاری نیز رواج داشته است . این نوع نقاشی روی چوب دارای لایه تدارکی چسب حیوانی وگچ می باشد . این تزئینات در اکثر مواقع روی آلت ولقط در ها را زینت می دهد . مانند سقف های چوبی دوره صفویه در اصفهان چون کاخ چهل ستون ، عالی قاپو وخانه های دوره ی قاجاریه.
10-تزئینات نقاشی گل وبته ای بسیار ظریف که قبلاً طرح های آن روی لایه رویه ی گچ کنده می شده وبعداً به وسیله مخلوطی از رنگ وگچ پشت گرمایی نرم عسلی ( مخلوط گچ با آب به نسبت معین ومخصوص ) پر می شده است . این قبیل نقاشی ها را تخمه در آوری می نامند .
الف: تزئینات نقاشی که طرح های آن روی زمینه گچی کنده کاری می شده وسپس همان طوری که ذکر گردید با مخلوط گچ ورنگ پر می شده است .
ب : تز ئینات گچی گل برگی برجسته که روی بستری رنگین (گچ + رنگ ) کار شده است که بخشی از اتاق سوگلی کاخ ارگ کریم خان بدین شیوه احتمالا"بر جسته کاری شده است .شیوه ی نقاشی ها ی دیواری زندیهاحتمالا"به این شکل بوده که بر پوشش آستر دیوار اتاق ها که از سیم گل میباشد ، لایه ای از گچ صیقلی شده کشیده اند . برای مشخص کردن طرح ها به قلم گیری ظریف با مرکب مشکی اقدام شده است . سپس برای برجستگی دادن به رنگ های طلایی اقدام به لایه چینی شده است ودر آخر در نهایت دقت ومهارت به رنگ آمیزی طرح ها پرداخته اند .


سابقه استفاده از رنگ وروغن در نقاشی اروپا به گذشته ای دور بر می گردد وهنر مندان یونان وروم با آن آشنا بوده اند .به طور دقیق مشخص نیست که این روش از چه زمانی در نقاشی ایرانی به کار گرفته شده است . یکی از نقاشان دربار شاه تهماسب که در ایجاد دیوار نگاره های بنای چهل ستون قزوین ، نقش بسزایی داشته ، مظفر علی بوده است ، این هنر مند با نقاشی رنگ وروغنی آشنایی کامل داشته است . چنان که شاگرد وی صادقی بیک افشار در رساله ای که تحت عنوان (قانون الصور ) نوشته ، استاد خود را چنین معرفی نموده است
به تمثال کسی کردی چو رغبت چنانش ساختی کز اصل صورت
نیارستی کسی فرقی نهادن مگر از جنبش واز ایستادن .....
به نقاشی چو سر دادی قلم را نمودی نوبت دیگر ارم را
دلیری را چودادی صورت از نقل تهور مومیایی جسته از عقل
به رنگ وروغنش هر که نظر بود صفا را از حیا خون جگر بود
به آیین غلامی مدتی چند شدند در شیوه خدمت کمر بند ....
چو نام نامی آن پیر سرور شدم بر کشور این فن مظفر
به خاطر ویژ گی های خوبی که نقاشی رنگ وروغن داشت از آن جمله : آسان بودن روش کار وهم چنین قدرت پوشش رنگ ، مورد پذیرش نقاشان ایرانی قرار گرفته وکم کم جایگاه مهمی را در نقاشی ایرانی ، مخصوصاً دیوار نگاری به خود اختصاص داد . این شیوه کم کم گسترش بیشتری یافت تا جایی که در دوره قاجار اکثر نقاشی ها چه بر بوم پارچه ای وچه بر دیوار به این روش ساخته می شدند وبرای سهولت بیشتر کار بوم های بزرگ را مطابق به فرم معماری می ساختند وپس از نقاشی آن را در جای خود نصب می کردند وبه همین دلیل است که بسیاری از تابلوهای دوره قاجاری را با فرم قوس بالای آن برای قرار گرفتن در طاقچه ها می بینیم .
تکنیکی که در آن شفافیت ودرخشش رنگ ها بسیار بیشتر وجلای رنگ بسیار زیبا تر از تکنیک رنگ وروغنی است . اما تاثیر نقاشی غرب در نشان دادن طبیعتی که به چشم می آید باعث گردید که کم کم رونق این شیوه بیشتر شود وبدین وسیله حجم وبعد سوم را نشان دهند .
بدین ترتیب هر چه از دوره صفویه جلوتر می آییم توجه به طبیعت وچهره پردازی در آثار بیشتر می شود . خصوصاً که پادشاهان حتماً جهت حفظ عظمت وشکوه دربار وهم چنین ارضاء حس خود خواهی که به شدت در آن ها موج می زد ، از نقاشان اروپایی که به ایران می آمدند استفاده می نمودند ونقاشان ایرانی را نیز تشویق به چهره پردازی از خود می کردند .


کاشیکاری
کاشی عبارت است از خشتی رسی که ضمن به کار گیری لعاب دو بار پخته می شود . ابتدا بدنه آن در دمای بین 900-800 درجه سانتی گراد وسپس لعاب آن در دمای بین 1000-950 درجه سانتی گراد پخته می شود .
این شیوه از نقش اندازی بر دیوار ها که سابقه ای بسیار طولانی دارد وبه حکومت های بین النهرین وایلام وهخامنشی تا دوره زندیه می رسد ، استفاده از لعاب برروی آجر ویا به عبارتی بیسکوئیت است .
در میان تکنیک های مختلف کاشی کاری از معرق وهفت رنگ آنچه که در این دوره بیشتر مورد استفاده قرار گرفت وبرای نقاشی به وسیله لعاب مناسب تر بوده کاشی هفت رنگ است . این کاشی عبارتست از بدنه ای به فرم خشت چهارگوش با ضخامت 1تا5/1 سانتی متر وبه ابعاد 15*15ویا 20*20سانتی متر که پس از پخت اول بر روی آن یک سطح لعاب سفید ویا به ندرت هر نوع لعاب رنگی دیگر زده شده که پس از پخت دوم بر روی آن توسط لعاب های رنگی مختلف بر اساس طرح در نظر گرفته شده سطح آن نقاشی می شود .دمای پخت سوم معمولاً پایین وبین 600الی 800 درجه سانتی گراد می باشد .


همان گونه که ذکر شد ه عموماً اندازه کاشی های هفت رنگ به صورت مربع است اما در بعضی قسمت ها ی بنا به خصوص در گلویی گنبد ها که دارای طرح مقرنس به صورت یک تخته یا یک طبقه یا در قسمت حاشیه به صورت مستطیل هستند ساخته می شود.
انتقال طرح مورد نظر بر روی کاغذ وسپس به وسیله سوزن بر روی خطوط طرح سوراخ سوراخ نموده وگرده می نمایند .گرده کردن به این صورت عمل می شود که در داخل پارچه بسیار نازک ولطیفی مقداری خاکه ذغال ریخته وآن را بر روی طرح سوراخ شده می کوبند .
در شیوه کاشی زیر رنگی ونحوه اجرای آن در ابتدا چون کاشی هفت رنگی است وپس از تمام شدن رنگ آمیزی یک لعاب شیشه بر روی آن داده میشود وسپس به کوره می برند در حقیقت رنگ روی آن را ثابت کرده ودر صورت کشیدن دست بر روی آن ، رنگ ها محو نمی شود ودر حقیقت جزء لاینفک کاشی است در حالی که کاشی زیر رنگی این چنین نیست وبا کشیده شدن دست بر روی رنگ ها در صورتی که لعاب شیشه بر روی آن ها داده نشده باشد پاک ومحو می گردد ولعاب شیشه فقط محافظی برای جلو گیری از خرابی یا محو شدن رنک کاشی است . هفت رنگی که به طور معمول در کاشی سازی استفاده می شود عبارتند از :
اکسید کبالت =رنگ لاجورد
اکسید قلع= رنگ سفید
اکسید مس = سبز وفیروزه ای
اکسید آهن = قهوه ای
اکسید آنتیموان = زرد
اکسید منگنز = رنگ سیاه
اکسید کروم = رنگ سبز وقرمز


بدین شیوه انواع کاشی ها با طرح ها ونقش های گوناگون در دوره زند وقاجار ساخته شده وبر روی ان ها نقاشی کرده اند که با توجه به سبک هر یک با نقوش خاص ورنگ های مورد استفاده در آن ها تفاوت می یابد .در دوره زندیه به همان سبک وشیوه استفاده از گل های زنبق وپرندگان ونقاشی بر روی آن با تاثیر بیشتر از سبک نگار گری سنتی ایران رواج داشته است در حالیکه در دوره قاجاریه استفاده از کاشی رونق بیشتری می یابد وهم چنین از نظر اقتصادی نیز با هزینه کمتری کاشی مورد نظر را تولید می کردند واز نظر ساخت هم نسبت به سایر کاشی ها به زمان کمتری نیاز داشتند .


وسعت زیاد به کار گیری کاشی های هفت رنگ منقوش به مناظر وتابلو های مختلف در این دوران باعث گردید که هنرمندان ونقاشان بسیاری به کاشی سازی روی آورده اند وتابلو هایی را که در نوع شیوه خاصی را داشته اند به تصویر در آورند .در این دوره تصویر در باریان وشاهزادگان ونقش شیر وخورشید وملائکه و.....که به روش سایه روشن کار شده اند مورد استفاده قرار گرفت .
در کاشی های لعاب دار این دوره علاوه بر به کار گیری لعاب به رنگ های سفید ، سیاه ، لاجورد ، فیروزه ای ، قرمز وحنایی که در دوره های قبل نیز مرسوم بوده است ، استفاده از لعاب های نارنجی وزرد طلایی به وسعت زیاد متداول گشت که از خصوصیات بارز کاشی های این دوره می باشد .
تاثیر هنر هنرمندان شیراز در دوره قاجاریه در کاخ گلستان تهران دیده می شود چرا که کاشی های هفت رنگ کاخ گلستان تهران منسوب به محمد قلی شیرازی به سال 1284هجری قمری است .


فصل هفتم
هنر مندان ونقاشان دوره زند و قاجار شیراز
معرفی هنر مندان ونقاشانی که در این دوران آثاری از خود به یادگار گذاشته اند بسیار مشکل است .زیرا که بسیاری از آثار بدون نام وامضاء هنرمند وجود دارند که تشخیص که اینکه این آثار از کدام هنر مند است کار مشکلی است وتنها باید به برخی اشارات در متون اکتفا نموده ویا احتمالاً براساس آنچه که معروف شده ویا مقایسه با آثاری که امضاء دارند مورد شناسایی قرار داد .
نکته دیگر اینکه بسیاری از نقاشان دوره زندیه در دوران کوتاه حکومت آنان در شیراز پس از به قدرت رسیدن قاجار در اوایل این دوران نسبت به تولید آثار در هر دو دوره دست داشته اند اما هر چه به جلوتر می آییم تفاوت بین سبک قاجار وسبک دوره زندیه بیشتر می شود .
معروف ترین نقاش عصر زند ابوالحسن غفاری بود که علاوه بر نقاشی در دیگر هنر ها نیز دست داشته که اثر معروف وی تصویر رضا قلی میرزا به هنگام انتخاب وی به ولایت عهدی است تصاویر دیگر وی تابلویی از کریم خان وجهان شاه قرا قوینلو است .نقاش دیگر علی اشرف بود که نقاشی دیواری بقعه هفت تنان نیز احتمال داده می شود از وی باشد
از شاگردان وی میرزا حسن ، میرزا محمد ، آقا صادق ، آقا باقر وآقا زمان هستند که هر یک از نقاشان معروف محسوب می شدند . از میرزا بابا دیگر نقاش عصر زند ، تابلویی از کریم خان در دست است (موزه مرمر با تاریخ 1192).


ابوالحسن مستوفی غفاری کاشانی
میرزا معز الدین محمد حکمران کاشان ونطنز بود وبه نقاشی وتصویر گری علاقه زیادی داشت .خاندان این دودمان طی قرون متمادی شاغل امور قضا واز زمان نادر شاه افشار ودوره کریم خان زند عهده دار مناصب ومشاغل حساس بوده اند .
کتاب گلشن مراد که به نام علی مراد خان زند تالیف شده واز منابع معتبر قرن 12هجری قمری به شمار می رود از تحریرات ابوالحسن ومحمد باقر غفاری می باشد . وی با اینکه پدراو را از نقش تصویر منع کرده هنر مند شیرین قلمی بوده است که در آب رنگ وسیاه قلم دست داشته ودر ارائه مجالس تصویری وچهره پردازی وشبیه سازی پر قدرت بوده است . آثار به جا مانده وی عبارتست از :
1-تصویر میرزا معزالدین محمد است که قلیان به دست گرفته وکلیجه زری طلایی پوشیده وبه روی زمین نشسته است .بر حاشیه بالای طاقچه به خط زیبای ثلث نوشته است .(آرایش این منزل سعادت مقرون ، از نگارش همایون عالی جاه وحکومت پناه امیر الامرا ءالعظام میرزایی میرزا معزالدین محمد ) در سمت راست (رقم بنده در گاه خلایق امیدگاه ابوالحسن غفاری المستوفی کاشانی 1196) .
2-تصویر قاضی عبدالمطلب جد پدری میرزا میرزا معزالدین محمد سابق الذکر با تاریخ 1209 .
3-تصویر کریم خان زند در میدان نقش جهان اصفهان است . در این آب رنگ کریم خان در هیئت وآرایش سلطنتی عرضه شده وبازوبند های پهن وجواهر نشان بر بازو بسته وکمربند وخنجر مرصع به کمر آویخته است . مهتر مخصوص مشغول تیمار اسب است ودر پشت سر منظره عالی قاپو ومیدان نقش جهان جلب نظر می کند ، به خط نستعلیق رقم دارد .( شبیه اعلیحضرت شاهنشاه گیتی ستان وخاقان ظل اله علیین آشیان ابوالنصر کریم خان زند ) ، ( رقم بنده درگاه خلایق امید گاه ابوالحسن الغفاری المستوفی فی شهر 1209).
4-اثر دیگر نقاش شمایل قاضی احمد جد نقاش است ، با تاریخ 1212 وآثار دیگری از این هنر مند که معلوم می گردد تا سالیان 1215 هجری قمری در قید حیات بوده است .


علی اشرف نقاش افشار
از ایل معروف افشار ارومی بود واز نقاشان پر مایه وذوفنون قرن 12هجری قمری به شمار می آمد . اعتمادالسلطنه در کتاب المآثر والاثار از این هنرمند مختصر یادی کرده وضمن احوال ابوالحسن افشار ارومی چنین آورده است :
( ابوالحسن افشار خلف الله وردی بوده ودر صنعت نقاشی وگل وبوته سازی ورنگ آمیزی مابین کارهای او وعمش علی اشرف نقاش افشار مشهور تمیزی ممکن نبود .) دیگر از منابع مستدل وبا اطمینان مدارک قدیمی که مختصر کور سویی به احوال این هنر مند باز می نماید یکی از این موارد سجع انحصاری خود نقاش است که خود اغلب به روی آثار ممتازش رقم زده ونوشته است : ( ز بعد محمد علی اشرف است ).ومعمولاً این رقم باید معرف این نکته باشد که استاد از شاگردان نقاش معروف اوایل قرن 12هجری قمری ، محمد زمان بوده که در محضرش زانو زده وبه افتخار شاگردیش این سجع را مرقوم داشته که بعد از محمد ( استاد محمد زمان اول ) علی اشرف از همه اشرف تر ووالاتر می باشد ویا اینکه به شاگردی استاد محمد علی پسر محمد زمان اول که بین سال های 1120 تا 1140 فعالیت داشته مفتخر بوده و به جهت اعتلای نام استادش رقم زده (زبعد محمد علی اشرف است )ومعلوم داشته که بعد از استاد محمد علی ، علی اشرف به جای وی قرار گرفته ودر نقش تصویر بی رقیب گشته است .وبه اصطلاح قلاده شاگردی آن ها را به گردن نهاده وبه مسند والای استادی عروج کرده است .
از شاگردان نامدار وی که نام استاد را در سجع خود جای داده وبه شاگردی اش افتخار کرده اند سه استاد تصویر ساز هستند که یکی از آنان استاد محمد نقاش است که با درج نام خود به سجع علی اشرف (صنع محمد ز علی اشرف است ) مقام صنعتی خود را از تعلیمات علی اشرف دانسته وزحمات وی را ارج نهاده است .

دیگر از شاگردان وی ، آقا باقر اول نقاش نامی است که او نیز به سیاق دوستان هنر مندش سجعی به شیوه استاد برای خود انتخاب کرده است وبا درج ( باقر از لطف علی اشرف شد ) از الطاف استاد قدر دانی کرده ویادش را گرامی داشته است .
سومین شاگرد پر آوازه استاد علی اشرف آقا صادق اول نقاش است که از محبت وهنر آموزی استاد بهره یاب گشته وسجعی هم وزن رقم استاد انتخاب کرده ونوشته است :
( صادق از لطف علی اشرف شد ) .
این هنر مند با میرزا احمد نیریزی ، خطاط معجزه گر ونامی اواسط قرن 12 هجری قمری نیز جلیس ومونس بود ودر بعضی موارد همکاری می کرد .تصاویر گل و مرغ و صورتها را علی اشرف می کشید و جداول و ترنج سازی و کتابت خطوط شش گانه زیبا و رنگین را احمد نیریزی عمل می آورد.
سایه پردازهای غباری علی اشرف که اغلب با افشانی از طلا نیز هم خوابه بوده با حالتی سحر آسا به روی گل ها می نشانید و حلاوت آنها را مضاعف می ساخت. بغیر از گل و مرغ و پروانه و زنبور در چهره پردازی و شبیه سازی و ارائه مناظر مفرح و دلانگیز نقاشی چابک قلم و مسوری بی بدل بشمار می آمد.
علی اشرف بغیر از هنر تصویر سازی، در رشته های زیبا نگاری و تنوع فن نقاشی از خطوط نسخ و نستعلیق و شکسته صاحب قلم بوده و شعر نیکو می سرود. در رویه جلد مرقع کم نظیر موزه ارمتیاژ که جهت میرزا مهدیخان منشی نادر شاه افشار ترتیب داده اشعاری در خور تحسین سروده است. بسیاری از آثار متنوع استاد علی اشرف بین سالهای 1140ه ق تا سال 1170 هـ ق فرجام پذیرفته است. و اگر آخرین ثمرات عمر نقاش را در حدود 10 سال بعد از اجرای آخرین اثر و قمدارش که به سال 1170 اتمام یافته در نظر بگیریم می توانیم این حدس را یقین بدانیم که هنر مند به سال 1110 تولد یافته و در حدود سالیان 1180 وفات یافته و روی در نقاب خاک کشیده است.


آقا صادق اول:
با تفحص و تعمق کافی در آثار به جا مانده و شیوه هنری نقاشان پر مهارتی که به نام آقا صادق در عرصه هنری ایراندرخشیده اند ملوم می گردد.
دو نقاش نادره کار و چابک دستی به نام های آقا صادق در این مرز و بوم بخلق تصویر پرداخته و آثار ارزنده و پر هلاوتی را نیز عرضه نموده اند.
در اینجا نیز به نسبت اولویت تاریخی و سبک و شیوه نگارگری و حتی پرداخت و آرایش کار و در بعضی موارد انتخاب مضامین باب روز آن دو نفر را به نام های آقا صادق اول و دوم در این مقال یاد کرده ایم.
1. آقا صادق اول که فعالیت هنری وی حدود سالهای 1128الی1178 هـ ق به مدت 50 سال ادامه داشته و با سجع (یا صاق الوعد) و (صادق از لطف علی اشرف شد) معروف و شهره بوده. یکی از شاگردان معروف علی اشرف به شمار می رفته است.
2. آقا صادق دومکه رشته فعالیتش در میان سالهای 1160 الی حدود 1210 هـ ق بمدت 52 سال ادامه داشته و منحصراً با سجع( یا صادق الوعد) در عرصه هنری زمان خود مشهور بوده است.
این هنر مند مناظر وقیافه وحالات نفرات وتزئین وآرایش البسه وبه کاربرد رنگ های سنگین را که تلفیق استادانه شیوه صفوی وزندیه بوده به نیکوترین اسلوبی به روی قلمدان ظاهر می ساخت وبه تبرک وتوکل اسماء مبارکه که اغلب اوقات رقم صادق الوعد را در ذیل آثار ثبت می نمود .آقا صادق در رشته کار های روغنی استاد پر مایه بود ودر ارائه حالات انسان وجانوران دستی قوی وپر مایه داشت .برخی آثار رقم دار او عبارت از :
1-قلمدان با تصویر زن ومنظره ساختمانی در شیوه صفوی با رقم (صادق از لطف علی اشرف شد 1130) .
2- قلمدان موجود در موزه هنر هایتزئینی سابق با تصویر زن که به شست وشو وآرایش مشغول است با رقم ( یاصادق الوعد 1144).
3-قاب آیینه با تصویر حضرت مریم ومسیح وچندین قلمدان وقاب آیینه دیگر .


آقا صادق دوم
دومین آقاصادق که نام اصلی وی محمد صادق بوده وبه نام های صادق وآقا صادق ومحمدصادق در زمان خود شهره بوده وسجعش را ( یا صادق الوعد ) می نوشته است .این هنر مند نقاش قوی دست ونادره کاری بود که بیش از پنجاه سال در کمال استواری وپر اعتباری در عرصه هنری ایران خوش درخشیده وآثار گران قدری نیز از خود به یادگار نهاده است .سجع وی عموماً (یاصادق الوعد ) بود که تشدیدی به روی حرف (ع) می گذاشت ویا اینکه بهامضای ساده خود بسنده می کرد .ا
آقا صادق در گل و مرغ و شبیه پردازی و تک چهره سازی و مجالس و پر جماعت رزمی برزی و شکار و جانور سازی و حتی فرنگی سازی استاد بود و به رموز و دقایق نقش
تصویر وقوف تمام داشت و در تذهیب و تشعیرو آ رایش حواشی وصنعت خط نیز صاحب قلم بود .در اغلب این مجالس شاهزاده با فروتنی تمام والبسه سلطنتی زربفت چون مریدی پاک باخته در حضور مرادش دو زانو نشسته وبه نصایح واندرز پیر عارف گوش می دهد .
محمد صادق نقاش پر کار وپر ابتکاری بود ودر ارائه تابلو های بزرگ رنگ وروغنی ومجالس رزمی از پیش قدمان به شمار می آمد . آقا صادق به غیر از نقاشی بر شعر وادب نیز دست داشته واغلب ارقام هنری خود را به نظمی مناسب به شعر در آورده وبه خط زیبای خود کتابت کرده است .از آثار رقم دار او عبارت از :
1-اثر ارزنده وبزرگ رنگ وروغنی جنگ کرنال در کاخ چهل ستون با رقم ،
به حسب الحکم شاهنشاه دوران فریدون فر محمد خان قاجار
ز کلک صادق نقاش نو شد نشان وفر نادر شاه افشار
(یا صادق الوعد )
2-دومین اثر بزرگ روغنی آقا صادق منظره جنگ چالدران است که شاه اسناعیل صفوی را با سلطان سلیم عثمانی در مقابل هم تصویر کرده، در کاخ چهل ستون اصفهان است با تاریخ 1210.
3. اثر دیگر ، جنگ نادر شاه با ترکان عثمانی در یکی از سالن های کاخ موزه گلستان نگه داری می شود.
4. اثر دیگری در کاتبخانه مجلس تحت عنوان بهشت.
5. از آثار دیگر رنگ و روغن تصویر شاهزاده سوار بر اسب است که با اژدهایی نبرد می کند که در موزه نگارستان تهران قرار داشته است. علاوه بر تابلوهای رنگ روغنی آثار لاکی مختلفی از او در دست است که با تاریخ هایی متفاوت چون 1189و1198و1238و1193و1165و... دیده می شود. همچنین آبرنگهایی که این آثار نیز قدرت قلم وی را به نمایش در می آورد.


محمد باقر( یا باقرالعلوم)
فرزند محمد علی و نقاش پر کار و صاحب ذوق زندیه از اهالی اصفهان بود و به آقا باقر شهرت داشت. این هنرمند نام خود را به گونه ها و سجع های مختلف از قبیل، باقر، محمد باقر، کمترین آقا باقر انتخاب کره و زیر اثر می گذاشت که عمده آن ها همان سجع(یا باقرالعلوم) بود که در اجرای کارهای مشکل تر از به کاربرد نام نامی امام محمد باقر (ع) یاری جسته و به درج اسم آن حضرت افتخار می نمود. دیگر آنکه در عصر پسندیده خلایق در آن آرمیده، نقاشان زیبانگار و مصوران شیرین کار بوده اند از آن جمله عالیشانان آقازمان،آقاباقر،آقا صادق، میرزا حسن و میرزا محمد که هر یک در نقاشی و مصوری زمانی ثانی، بلکه به هزار درجه بالاتر از مانی بوده اند.
از سجع دیگر وی که عبارت از« باقر از بعد علی اشرف شد» بوده می شود فهمید که این استاد به اصطلاح قلاده شگردی علی اشرف مشهور را به گردن انداخته و از رموز هنری وی بهره یاب گشته و به مدارج دلخواه خود دست یافته است.
چند اثر رنگ روغنی وی که در اوایل اشاعه کارهای رنگ و روغنی در ایران فرجام پذیرفته مبین قدرت قلم و ابتکار نقاش- در ارائه مجالس رزمی و بزمی است که به ابتکار خاص نقاش به اتمام رسیده است.
در چند اثر رنگ و روغنی و به جامانده وی که در دسرس می باشد حلاو قلم و چهره پردازی پسندیده و انتخاب رنگ ها و سایز ریزه کاریهای دیگر که در بدایت کار اشکالات فراوانی داشته اند از عهده برآمده و شیوا و هنر مندانه عمل آورده است.
عمده کار های روغنی وی جلد کتاب وقاب آیینه سازی بود وکمتر به تصویر قلمدان ها می پرداخت . این نقاش بسیار پر کار ودقیق نگار بود ودر جمله آثارش علاوه بر اینکه سجع های گوناگون خود را ثبت می نمود تاریخ هر کدام را نیز درج می کرد که این خود یکی از امتیازات قابل توجهی است که کمتر نقاشان دیگر به آن مبادرت کرده اند .
تاریخ تولد وحیاط آقا باقر مشخص نیست ولی آنچه از سنوات آثار به جامانده اش بر می آید بین سنوات 1160 تا 1210 هجری قمری فعالیت هنری داشته وپس از آن معلوم نشده که تا چند سال دیگر زنده بوده است .
علاوه بر آثار ی از قلمدان وقاب آیینه وجلد وآب رنگ ، چهره لطف علی خان زند بود که با چهره مردانه وقیافه زیبا ترسیم شده وکلاه مخصوص زندیه به سر گذاشته والبسه همان زمان به تن کرده ورقم دارد (رقم کمترین آقا باقر ).


محمد زمان سوم
محمد زمان سوم یا (صاحب الزمان سوم ) مشهور به آقا زمان نقاش معروف دوره سلاطین زندیه بود که آثارش بین سنوات 1132 تا 1210 هجری قمری به یادگار مانده ودر ذیل آن ها ( محمد زمان ) و( صاحبالزمان ) ترقیم نموده است . این نقاش در زمان خود به آقا زمان شهرت داشت ورقم یا صاحب الزمان را نیز که در عمده آثار وی مشاهده می کنیم همانا برداشت مذهبی وعقیدتی وی بود که نام خود را در استتار این سجع معروف تجلی داده است وبه علت اخلاص وعقیدتی که به حضرت قائم علیه السلام داشته اند سجع هنری خود را صاحب الزمان اختیار کرده وبا توکل به حرمت وپشتیبانی وی (یا صاحب الزمان ) امضاء کرده اند .
زندگی اولیه ودوران فعالیت وهمچنین سال مرگ وتولد ومرگ نقاش دقیقاً معلوم نیست وچه بسا ممکن است دوران اولیه قاجار را هم درک کرده ودر سنین کهن سالی به دنیای عقبی شتافت .قدیمی ترین سند ی که از این نقاش اسم برده کتاب معروف رستم التواریخ است که در زمان زندیه تالیف یافته ودر یکی از صفحات آن چنین درج گشته است
این هنرمند در مجلس آراییبزمی ورزمی وارائه مناظر دلپسند دست با قدرت داشت وگل ومرغ وچهره پردازی وهمچنین تذهیب وحل کاری را به نیکو ترین وجهی عمل می آورد .
آقا زمان چهره ها را واضح می ساخت وحالت نفرات را استادانه می کشید ودر صورت سازی وچهره پردازی شیوه بخصوصی داشت .قدرت قلم این نقاش در صحنه های رزمی نیز قابل تحسین بود وازدحام وجنب وجوش وهیبت خصمانه مردان جنگی را به حوصله تمام می آراست پیچش وخمش اسب ها وسایر مراحل میدان مبارزه را دقیق وپر محتوی می کشید .
تابلوی رنگ وروغنی زیبایی که در حدود سالیان اواخر زندیه واوایل قاجار به عمل آمده ورقم (کمترین محمد زمان را دارا می باشد به حدس نزدیک به یقین از آثار رنگ وروغنی این نقاش بوده است واثر رنگ وروغنی شیوایی نیز از خود به یاد گار گذارد .
شرح زندگی ورشته حیات ومدت عمر این هنرمند بر ما مکتوم است ولی آنچه از آثار به جا مانده وتاریخ دار وی بر می آید چنین می رساند که این هنر مند در سال های 1172الی 1210هجری قمری حیات داشته وضمناً اگر اولین اثر رقم دار این هنر مند را که به سال 1172 هجری قمری انجام داده است اثر دست دوران 22 سالگی نقاش بدانیم تخمیناض می توان گفت این هنرمند حدود1150هجری قمری تولد یافته وتا سالیان 1215 ویا 1220 زنده بوده ودر سنین 65 یا 70 سالگی وفات یافته وبه دنیای عقبی شتافته است .


محمد هادی دوم
نقاش زبر دست وشیرین قلم شیرازی بود که در اواسط قرن 13 هجری قمری در آن ولایت سکنی داشت وبه آثار اشتغال داشته است .
اغلب هنر شناسان داخلی وخارجی این استاد آب رنگ ساز شیرازی را که در صنعت قلمدان ومینا سازی نیز تبحر داشته با استاد محمد هادی اول که بیشتر ین آثارش را تذهیب وتشعیر وگل سازی تشکیل میداده یکی دانسته واحوال وآثار آنان را در جمع یکدیگر نوشته اند در صورتی که محمد هادی اول در اواخر قرن 12 هجری قمری رخت از جهان خاکی بر بسته ومحمد هادی دوم در آن زمان جوان 20 ساله ای بوده است .
متاسفانه احوال وخصوصیات زندگی این نقاش که در زمان خود از مشاهیر شهر به شمار می آمد وتوصیفش به خارج از شیراز نیز رسیده بود . تنها مدرک مستدلی که نامی از این هنر مند یاد کرده نامه شخصی به نام کلودیوس جیمز ریچ نماینده کمپانی هند شرقی مقیم بغداد است که در 11 سپتامبر سال 1821 مطابق 1237 هجری قمری موقعی که از بمبئی به طرف خلیج فارس حرکت می کرده وبه علت شیوع وبا چند مدتی در شیراز توقف نمود ه از آن شهر برای همسرش نوشته است .
بدین ترتیب می شود گفت که این نقاش تیز هوش وگل آرا در آن زمان ها هنر مند برجسته ای بوده وآثارش در بین خاص وعام شهرتی داشته وبا قیمت های گزافی به فروش می رسیده است وهم چنین به گفته کلودیوس که به سال 1237 هجری ق با او ملاقات نموده هنرمند مسنی بوده ودیگر کار نمی کرده است .کریم زاده تبریزی ضمن معرفی آثار این هنر مند تاریخ تولد ووفات وی را حدود سال های 1177 هجری ق ووفات وی را 1250 هجری ق ذکر می کند .


فتح الله شیرازی (نقاش باشی )
نقاش باشی شیرازی بود ودر گل آرایی وشیوه های آب رنگ وسیاه قلم وکار های روغنی دست پر قدرتی داشت . عمده کارهای این استاد کار های روغنی بود ودر این شیوه ها قدرت فوق العاده وقابل تحسینی به حضور می رسانید ولیاقت نقاش باشی بودن خود را بر ملا می کرد .چون اغلب هدایا وپیش کش های آن دوره هدیه قلمدان وقاب آیینه وبر چسب دان بود روی این اصل عمده آثار این استاد که رتبه نقاش باشی را بر عهده داشت تصویر قلمدان ها بود که دست به دست می گشت . او شبیه سازی شیرین قلم بود وصورت زنان را زیبا می کشید وآرایش کار های خود را عالی انجام می داد .او زمینه ها را اغلب با نخودی وزرد حنایی می گرفت وبدین ترتیب کار های او تا حدی شناخته شده وجنبه انحصاری داشت .
گل ها را به سان لطف علی شیرازی طبیعی وبا حالت می ساخت .در شبیه پردازی وچهره سازی به سبک ایرانی وفرنگی آگاه بودوبا سایه های پرداز واستادانه خود به چهره ها حالت طبیعی می داد .
معلوم نیست که این هنر مند در چه زمانی ملقب به نقاش باشی شده ولی قدیمی ترین اثری که در ذیل آن لقب نقاش باشی بودن را درج کرده به سال 1289 اجرا شده ومعرف زبر دستی وی می باشد .


محمد علی شیرازی
شیرازی ونقاش پر قریحه گل وبوته سازی است که در شیوه لطف علی خان گل آرایی می نموده است فرزند وی نقاش پر آوازه شیرازی استاد محمد حسین است که زیر نظر پدرش فنون اولیه را یاد گرفته ودر نقاشی صاحب نام گشته است .
این نقاش علاوه بر درج نام خود از سجع ( یا امیر المومنین ) نیز سود می جست ودر مواردی ترقیم می نمود . فرصت شیرازی در کتاب آثار عجم چنین آورده است : ( مرحوم آقا محمد علی نیز در گل سازی به منتهی درجه کمال بود ووفات او به سال 1285 هجری ق در شیراز اتفاق افتاد ودر دارالسلام مدفون می باشد .
از آثار او قلمدان خوش نقش وگل ومرغی بود که در مدالیون رویه آن تصویر زنی به شیوه روسی جلب نظر می کرد که پرداز استادانه ای داشت .


از تصویر سازی دیگر هنرمند که به روی کاشی جلب نظر می نماید تصویر پیکار رستم با دیو است که رستم با صلابت تمهم دو زانو نشسته وبا دیو مبارزه می کند ودر سال 1314 شمسی کاشی های مذکور را از انبار خارج نموده وبه روی دیوار مدخل ورزشگاه شهید شیرودی (امجدیه ) نصب نمودند ومجدداً در هنگام تعمیر وتجدید بنای مذکور کاشی های مذکور را در دیوار جایگاه مخصوص جای دادند که حالیه نیز گویا در همان جا قرار گرفته است .
رقم کاشی ها به روایت مر حوم سید محمد تقی مصطفوی ( عمل استاد محمد قلی کاشی پز شیرازی سنه 1273) بوده که آقا ی یحیی ذکاء این آثار را رقم ( محمد علی شیرازی ) یاد نموده است .


میرزا بابا نقاش باشی شیرازی
اهل شیراز واز نقاشان معروف رنگ وروغنی وآب رنگ وروغنی دوران زندیه وفتحعلی شاهی است که در شیوه های مختلف نقاشی دست داشته ونقاش باشی دوران فتحعلی شاه بوده است .
گو اینکه تیره های گوناگونی از شیوه رنگ وروغنی از دوران مانی وسپس تصاویر مختلفی از نقوش اسلیمی وتزئینات ارزنده ای به روی دیوار ها وسقف زمینه ها وزیر گنبد بعضی از مساجد ومعابر وابنیه های قدیمی وبه خصوص نقوش دیواری دوران صفویه که اغلب آن ها سالم ودست نخورده باقی مانده اند نقاشی رنگ وروغنی به حساب می آیند وبحث مفصلی در تاریخ نقاشی ایران باز می نمایند ولی در این دوره ها میرزا بابا اولین نقاشی است که هنر رنگ وروغنی را رونق بخشیده واز نفرات اولیه محسوب می گشته است .
البته در این زمان ها یعنی سالیان 1183 نقاشی رنگ وروغن زیبایی از آقا صادق به یادگار مانده که معرف دقت وهنر مندی نقاش در این شیوه ها بوده ودیگری استاد محمد باقر اصفهانی که اغلب امضای ( یا باقر العلوم ) را ترقیم می نمود وآثار رنگ وروغنی پر امتیازی دارد . شروع کار های رنگ وروغنی میرزا بابا از سال 1204 هجری ق آغاز شده است وتا سال 1214 ادامه داشته ولی سایر آثار آب رنگی وسیاه قلمی روغنی اش تا سال 1236 دیده شده است .
عده ای از هنر شناسان این نقاش را اهل اصفهان معرفی نموده است ولی در ذیل یکی از آثارش که در سالیان 1218 هجری ق به پایان رسانده خود را صریحاً شیرازی معرفی کرده وچنین رقم نهاده است ( رقم کمترین میرزا بابای شیرازی به تاریخ شهر ذی الحجه سنه 1218) .


لطف علی خان شیرازی
تصویر گر نامی ونقاش شیرین کار شیرازی است که به نقاش گل ها مشهور می باشد .نواده ی دانشمند آن هنر مند مرحوم دکتر لطف علی صورتگر در مجله نقش ونگار سال 1336درج شده که در مورد جد خود می نویسد :
آنچه در این مورد می شود اظهار داشت این است که پدرم رحمه الله علیه که در سال 1302 شمسی در سن 54 سالگی در گذشت می گفت که محضر پدرش را که مردی کلان سال بوده ودر حدود 65سال داشته است درک نکرده ودر کودکی یتیم شده است .با این حساب تولد لطف علی خان را می توان حدساً سال 1180 و1181 شمسی دانست .لطف علی خان آثار خود را به خط طغرا امضاء می کرد وبا نستعلیق صفحه را رقم نموده است .یگانه ماخذ قدیمی ومستندی که نویسنده آن همکار ومونس نقاش بوده فرصت الدوله شیرازی است که در کتاب آثا ر عجم خود راجع به لطف علی چنین می نویسد :
مرحوم لطف علی خان با سلسله مرحوم حاجی مشیرالملک نسبت داشت و وفاتش در سنه 1288 در دارالسلام شیراز مدفون آمد رحمه الله علیه .
لطف علی خان به غیر از تصویر انواع گل ها که به حد اعجاز ترسیم می نمود در چهره پردازی وشبیه سازی که شیوه ایرانی وفرنگی ومنظره کشی وآرایش گلستان ودشت وچمن استادی چیره دست ودر آب رنگ وسیاه قلم وکار ها روغنی وتذهیب وحل کاری وساختن انواع مرغش ها نازک قلم وبدایع نگار بود .

در زمینه فرنگی سازی نیز صاحب قلم بود ومناظر ومرایا را خوب می شناخت تصاویر دل فریبی که از صورت والبسه وآرایش زیبا رویان فرنگی به جا گذاشت مهارت وی را در امر چهره پردازی وپرداخت زیبایی ها عیان ساخته است .
چندین نمونه ماهرانه وپر لطافتی که از هنر چهره پردازی وشبیه سازی این استاد دیده ام به یقین شایسته این امتیاز است که علاوه بر این که او را نقاش گل ها بدانیم در ردیف آقا صادق وآقا نجف وسایرین محسوب بداریم .
عمده علاقه هنر مند ترتیب قلمدان وجلد های پر آذین بود که با ارائه گل های متنوعی که در باغ وراغ می دید ویا در ایینه خیالش تجسم می یافت بر روی آن ها عرضه می کرد . آثار گل ارایی لطف علی در شیوه محمد زمان وعلی اشرف بود وبعید نیست که از یاد گار های به جا مانده آن استاد ان سود ها جسته ومشق وتمرین های زیادی انجام داده است . از آثار ارزنده وکم نظیر هنر مند نگاره هایی است که در شاهنامه ای به همراهی محمد داوری ساخته است ودر موزه رضا عباسی نگه داری می شود .
این کتاب که با شماره 599 در موزه ثبت شده با 1232 صفحه به خط محمد ابن وصال متخلص به داوری به تاریخ 1274 هجری ق با68 مجلس آن مربوط به لطف علی و13 مجلس رقم داوری را دارد .


محمد نصیرالحسینی فرصت شیرازی
شاعر وخطاط ونقاش شیرازی بود وبه میرزا آقا وفرصت شیرازی شهرت داشت . محمد قدسی که از شاعران با ذوق وخطاط خوش رقم شیرازی به شمار می آمد در کتاب آثار عجم فرصت که به دست وی تحریر شده احوال نقاش را چنین آورده است اسم اصلی او محمد نصیر حسینی ملقب به میرزا آقا بوده وفرزند میرزا جعفر متخلص به بهجت می با شد . او به سال 1271 هجری ق در شیراز متولد شده واز عهد بلوغ سعی در یاد گیری نحو وحکمت وهیات وحساب وهندسه داشته ، حالیه ( در زمان چاپ کتاب به سال 1310) ادیب وفاضل وعلیمی بی مانند می باشد . فرصت علاوه بر معلومات عربی وادبی وتصویر سازی تالیفات وتصنیفات گوناگونی داشته که عبارتند از : کتاب دریای کبیر شطرنجیه اشکال المیزان در علم منطق بحور الحان در موسیقی منشات نثر مثنوی منظوم مسمی به هجر نامه آثار عجم دیوان اشعار که قریب ده هزار بیت شعر دارد . در مورد نگار گری وصنعت نقاشی استادی توانا در آب رنگ بود ودر چهره سازی وگل ومرغ وترسیم نقوش هندسی دستی به کمال داشت .
از استادان اولیه وی میرزا آثاشیرازی بود که سال ها در فرنگستان نقاشی کرده وقوائد علمی وریزه کاری فنی را به خوبی آموخته وبه شاگرد با استعداد خود آموزش داده است این هنر مند به سال 1339 هجری قمری ودر سن 68 سالگی در شیراز در گذشت ودر حافظیه آن شهر مدفون گردید
انجام کار
هر نقش ونگاری که مرا در نظر آید حسنی وجمالی وجلالی بنماید
نقاشی دیواری ودیوار نگاری ایران به عنوان یکی از تجلیات فرهنگ وهنر این مرز وبوم فراز ونشیب هایی را به خود دیده است اما هیچ گاه خصلت های اصیل وسنت های پسندیده خود را از دست نداده وبا وجود فراز ونشیب های فراوان وحتی در زیر سلطه بودن باز هم اصالت خویش را حفظ کرده است .ایران بار ها زیر سلطه بیگانگان قرار گرفته وفرهنگ های مختلف بر آن تاثیر گذاشته اند اما این تاثیرات فرهنگی وهنری روح ایرانی را متزلزل نساخت بلکه باعث رونق وشکوفایی آن گشت عناصری که با این روحیات وسنت ها مطابقت داشت روح فرهنگ وهنر ایرانی را نیز دستخوش تغییر وتحول قرار دادبه گونه ای که روز به روز بر شدت آن افزوده می شد .


بدین گونه است که می بینیم تاثیر هنر غرب در ایران از زمان صفویهآ غاز ودر دوره زند وقاجار یه رونق بیشتری می یابد وشئون مختلف فرهنگ وهنر خصوصاً دیوار نگاری را متاثر میکند .
با نفوذ هنر غرب خصوصاً در دربار شاه واطرافیان با نوعی نقاشی آشنا شدند که در نگاره های ایرانی وجود نداشت وآن ها براساس غریزه حب نفس علاقه مند بودند که تصاویر طبیعی وصورت های ظاهری آن ها ترسیم شده به یاد گار بماند .
بدین ترتیب موضوع نقاشی ایران تغییر می یابد وطبیعت وتقلید از آن اهمیت یافته وگاه به کپی از آثار غربی می پرداختند وخصوصیات طبیعت پردازانه به هنر ایران راه می یابد .
نقاشان اروپایی در پی آن بودند که جهان قابل رویت ولذتی را که از آن دست می دهد فاش کنند واین سنت نیز به هنر ونقاشی ایران راه یافت وهرچه به دوره معاصر نزدیک می شویم این تمایل در نشان دادن تمام آنچه میبیند وحفظ مناسبات طبیعی آن ها را بیشتر می بینیم .
معماری زندیه در حقیقت همان معماری عهد صفویه به صورتی ساده وبی پیرایه ومختصر تر است . اسلوب بدیع وجالب این معماری وحجاری ها وکاشی کاری ها ی ظریف وبه کار بردن رقت وتوجه مخصوص بنا های مورد نظر را در نهایت استحکام وبلند نظری شروع وبه اتمام رسانید ودر عین حال ابتکاراتی نیز به کار رفته که در نوع خود بی نظیر است مانند ستون های مرتفع یک پارچه که غالباً مار پیچی است وگاهی ساده وبا نقش ونگار است .
در زمان زند استفاده از تالار ستون دار با پوشش مسطح در بناهای ارگ دیوانخانه وهفت تن بسیار چشم گیر است . اما بارز ترین ویژگی معماری زند به کار گیری سنگ در ابعاد بزرگ است .