در سیر تاریخی اولین تمدن های شهری سه دوره قابل تشخیص هستند. هر یک از این دوره ها “با تغییراتی بنیادی و انقلابی در ابعاد اقتصادی و شیوه های معیشت جوامع پیشرفته همراه بوده و چنان افزایش جمعیتی را به دنبال داشته است که اگر آمار دقیقی در دست بود˛ جهشهای عمده ای را بر روی نمودار جمعیتی نشان می داد”.
اولین دوره از این دوران عصر پالئولتیک است که از حدود یک میلیون سال پیش آغاز شده و تا ده هزار سال پیش ادامه داشته است و به دنبال آن عصر پروتونئولتیک و نئولتیک می باشند. پس از این دوران˛ دوران چهارم یا عهد برنر می باشد که حدودا ۲۵۰۰ الی ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد آغاز شده و بیش از ۲۰۰ سال به طول انجامیده است. در این دوره است که اولین تمدن های شهری به وجود آمدند.
آغازهفت تمدن در فواصل زمانی گوناگون انجام گرفته است. نخستین سه تمدن جهان بر اساس زمان آغاز آنها˛بین النهرین˛ مصر˛ هند هستند که به تمدن های مرده مشهور بوده و تمدن غربی نیز از همین سه تمدن نشات گرفته است. هر چند سه تمدن قاره آمریکا˛ مکزیک˛ آمریکای مرکزی و پرو بسیار دیرتر از تمدن چینی به وجود آمده اند˛ اما آنها نیز همگی در اثر بی رحمی و شقاوت اسپانیایها بین سالهای ۱۵۱۸ الی ۱۵۲۳ به کلی از بین رفتند. در قرن شانزدهم “اروپا در اینجا نوعی و شکلی از گذشته تاریخی خود را در برابر خود می یابد”. جایی که تکنولوژی فلزی هنوز یا کشف نشده بود و یا مراحل بسیار ابتدایی خود را طی می نمود.
تمدن چین استثنای خارق العاده ای می باشد. فرهنگ خدشه نا پذیر آن از پیدایش در سه هزاره پیش از میلاد در حاشیه رود زرد˛ تا قرن بیستم همچنان پا بر جا باقی مانده و تداوم داشته است. مهم تر آنکه تمدن شهری چین در قرن هشتم میلادی که یکی از دوره های قدرت و شوکت تمدن چین بوده است به ژاپن که هنوز جامعه ای اصولا کشاورزی بود˛ راه یافت.
در بعضی از مناطق دنیا˛ از جمله آمریکا و استرالیا˛ تمدن شهری یا اصولا به مناطق غیر مسکون وارد و معرفی شده است و یا بر مردمی اساسا بومی تحمیل گشته است. حتی امروزه نیز جوامعی وجود دارند که از هر نظر در عصر پالئولتیک به سر می برند.
تدوین این بخش بر پایه نظریه تقدم کشاورزی بر پیدایش تمدن شهری استوار می باشد. این نظریه تا سال ۱۹۶۹ که جین جیکبز در کتاب “اقتصاد شهرها” آن را مردود شناخت˛ به طور جدی مورد حمله واقع نشده بود. وی در رد این نظریه می نویسد “نظریه تقدم کشاورزی بر شهرنشینی همانقدر غیر قابل قبول است که تئوری وجود خود انگیخته˛ (مبتنی بر پیدایش حیات از مواد بی جان) و بر این اعتقاد است که در واقع “کشاورزی و دامپروری در شهرها به وجود آمده است” و بدین ترتیب نتیجه می گیرد که “پیدایش شهرها باید مقدم بر کشاورزی بوده باشد”. نظریات جین جیکبز بر پایه مشاهدات اخیر باستان شناسی در آناتولی استوار شده است. این مشاهدات باستان شناسی نشان می دهد که چتل هویوک در هزاره هفتم قبل از میلاد دارای خصائص شهری بوده و این˛ سه هزار سال و اندی قبل از پیدایش تمدن شهری سومری می باشد. در هر صورت شکل شهری به عنوان یک حقیقت باستان شناسی˛ تحت تاثیر این گونه بحث ها نخواهد بود.
اسکانهای نخستین
احتمالا موجودات شبه انسان برای اولین بار در حدود یک میلیون سال پیش بر روی زمین ظاهر شده و “از انگلستان تا چین و از آلمان تا ترانسوال پراکنده شدند”. در حدود ۲۵۰۰۰ سال پیش از میلاد رشد فیزیکی و ارگانیک هموسپین ها به پایان رسید و فرآیند جدید تکامل فرهنگی شروع شد.
تا حدود ۱۴۰۰۰۰ هزار سال قبل از میلاد هنوز هیچ واحد پایدار فیزیکی وجود نداشته است. دوام سکونت در یک محل بیش از پیش تبدیل واحد فیزیکی به دهکده را میسر ساخت˛ هر چند که این مجتمع ها چیزی بیش از مجتمع هایی از آلونکهای بدوی نبودند. مورگان این مرحله از توسعه تمدن را بربریت نامیده است.
این نکته که موقعیت مساعد برای انقلاب کشاورزی در آغاز در جنوب و مشرق مدیترانه در حوالی محلی که به هلال حاصلخیز معروف است اتفاق افتاد مورد قبول عموم صاحبنظران می باشد- هلال حاصلخیز عبارتی است که توسط پروفسور برستد برای اولین بار مطرح شد و مترادف با عبارت “گهواره تمدن” می باشد. این منطقه حاصلخیز منشا پیدایش تمامی دهکده ها و سپس تمدن های شهری در خاورمیانه و خاور نزدیک است.
این منطقه شکلی شبیه داس داشته و از بالای خلیج فارس شروع شده و قبل از آنکه در جهت غرب بر فراز فرات گسترش یابد˛ در جهت شمالی تا کوه های سرچشمه دجله˛ ادامه می یابد. از اینجا به بعد این منطقه حاصلخیز در جهت سوریه و دره ها و دشت های فلسطین انحنا می یابد. این تداوم توسط صحرای سینا از هم گیسخته شده˛ اما دلتای پهناور و دره باریک نیل مجددا تداومی استوار در جهت جنوب و در داخل سرزمین مصر به وجود می آورد.
در بین النهرین آثار اولین سکونت گاه های نئولتیک “واحه های کوچکی بر استپ و فلات به چشم می خورد. در عین خطر خشکسالی در اینجا مسئله آماده نمودن زمین از دشتهای سیلابی و رودخانه های اصلی سهل تر می نمود”. در ۵۵۰۰ سال قبل از میلاد به دنبال سه هزار سال توسعه تدریجی جوامع کشاورزی در سرزمین های مرتفع تر مستقر شده و به تدریج در اثر خشک شدن رسوبات آبرفتی و همچنین در اثر پیشرفت تکنیکی به خصوص در زمینه آبیاری˛ این اجتماعات در جهت پایین دره های دجله و فرات تغییر مکان دادند.
پروفسور فیرمن می نویسد که در مریمده در مصر و در منطقه شمال غربی دلتا “احتمالا” در حدود چهار هزاره قبل از میلاد آثار سکونت در منطقه ای به ابعاد حداقل ۶۰۰ یارد در ۴۰۰ یارد وجود داشته و در منطقه ای کلبه ها در دو ردیف مشخص چیده شده و کوچه ای در میان آنها به چشم می خورد. دیگر مکان˛ دهکده های نئولتیک مصری˛ فایوم در کنار دریاچه ای در غرب دره نیل است که طی نیمه اول پنج هزاره پیش از میلاد به وجود آمده است.
منبع: تاریخ شکل شهر تا انقلاب صنعتی (جیمز موریس)