نصیب ماست بهشت ای خدا شناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
Printable View
نصیب ماست بهشت ای خدا شناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
در كلاس روزگار
درسهاي گونه گونه هست
درس دست يافتن به آب و نان
درس زيستن كنار اين و آن
درس مهر
درس قهر
درس آشنا شدن
درس با سرشك غم ز هم جدا شدن
دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار الوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت کش به بادامی بسازد
در سكوتي مبهم و بي انتها
رهسپارم در مسير جاده ها
در نگاهم گفتني هايم بسوخت
مي روم اما نمي دانم كجا
الا يا ايهاالساقي ادر كاسا"وناولها
كه عشق اسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
امروز كه بازارت پر جوش خريدار است
درياب و بنه گنجي از مايه ي نيكويي:36:
یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آیینه ادراک انداز
زعشق نا تمام ما جمال يار مستغني است
به اب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را
ايينه سكندر جام مي است بنگر
باشدكه باز بينيم احوال ملك دارا
این کهنه رباط را که عالم نام است
و آرامگه ابلق صبح و شام است
بزمیست که وامانده صد جمشید است
قصریست که تکیهگاه صد بهرام است