عشق رخ یار بر من زار مگیر!
بر خسته دلان رند خمار مگیر!
صوفی چو تو رسم رهروان میدانی
بر مردم رند نکته بسیار مگیر!
Printable View
عشق رخ یار بر من زار مگیر!
بر خسته دلان رند خمار مگیر!
صوفی چو تو رسم رهروان میدانی
بر مردم رند نکته بسیار مگیر!
روي رنگين را به هر كس مي نمايد همچو گل
ور بگويم باز پوشان باز پوشاند زمن
نسيم صبح سعادت بدان نشان كه تو داني...........گذر به كوي فلان كن در آن زمان كه تو داني
یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریهء سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود که شدم ز خود بخود راهم ده
هر كس به طريقي دل ما ميشكند.............بيگانه جدا،دوست جدا مي شكند
بيگانه اگر مي شكند حرفي نيست............از دوست بپرسيد چرا مي شكند
تادرنگاهم رنگ شوق است
زیباترین تصویر عشقی
درموج خیز سبزرویش
آبی ترین تصویر عشقی
يكي گفت با بخردي كاي رفيق
جهنم كجا و چه هنگام و چيست
بگفتا همين جا و اين حال من
كه من هر چه گويم ، ترا فهم نيست
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه اماده کنی
يك عمر بدي كردي و ديدي ثمرش را
خوبي چه بدي داشت كه يك بار نكردي
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی اخر امد ، دوستاران را چه شد