میگم ای بخشکی شانس :167:
Printable View
میگم به من دست نزن... http://pnu-club.com/up/images/5fa6qkyu4wnw68bqox0e.gif
اگه زیاد مجبور بشیم بمونیم مجبورم بکشمش و با کلش در بالای آسانسور رو بشکونم و بعد تیکه های بدنشو رو هم میزارم بعد میام بیرون از بالای اسانسور.بعد با لباساش خودمو به طناب اسانسور میبندم بعد پایین طناب رو میبرم بعد چون آسانسور میوفته طنابه کشیده میشه بالا و منم با سرعت میرم بالا و سرم میخوره به سقف و ضربه مغزی میشم.:42::45::55:پس حالا که به این نتیجه رسیدم هیچ وقت سوار آسانسور نمیشم:39:
بهش میگم دیدی مثل بچه ها با دکمه هاش بازی کردی خرابش کردی؟؟؟؟
به مامانت میگم گوشاتو ببره
کمک{داد}:79:
:278:
اگرم خیلی طول کشید:223:
جیغ میزنم :84:
بیخود جیغ نزن بیا قلاب بگیر من از در بالایی آسانسور برم بالا:97:
من داستانتو واسه بچه هامون تعریف میکنم.:168:میگم مادرشون یه مرد بود:39::168:
:103::103:
جالب بود
تا اونجا صلوات میفرستیم:170:
تو از خداته من بمیرم هان؟:167:
ب هر حال ی روز میگم :39:
نه عسیسم.چون اصرار کردی من قبول کردم زنده بمونم:39:
ن اصرار نمیکنم بمیر من ب بچه ها میگم :55:
نخیر حرف مرد یکیه:240:
:265: خوب نمیر
متشکرم عزیزم.پس من رفتم.طناب آسانسورم میبرم که شانسی نداشته باشی:39:
برووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووووووووووو وووووووو
رفتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت تتتتتتتتممممممممممممممممم ممممممممممممممم:156:
:168:
گریه نکن یه سنگ قبر مشت برات میخرم:39::272:
خفه اش ميكنم تا هوا كم نياد http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
:59::272:دیگه چه خبرا؟
خفتش میکنم که چرا نمیاد ما 5نفر:167:
میگم چرا هر جا من میرم تو هم هستی؟:39:
وای چقدر خوب:36:
اه شانس مارو ببین..........:272:
وای این خونخواره ( vampire ) ازش میترسم
رووووووم نمیشه بگم والا :39:
دیوووونه میشم اگه بااین باشم دلم میخواد زودنجات پیداکنم:39: