وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
Printable View
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
نماز در خم آن ابروان محرابي
كسي كند كه به خون جگر طهارت كرد
در خواب شبی شهاب پیدا کردم
در رقص سراب اب پیدا کردم
این دفتر پر ترانه را هم روزی
در کوچه افتاب پیدا کردم
من اگر خوبم و گر بد تو برو خود را باش
كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
نگفتی گر بیافتی گیرمت دست ازین افتاده تر کاکنونم ای دوست؟
نگفتی گر بیافتی گیرمت دست ازین افتاده تر کاکنونم ای دوست؟
تا به غایت ره میخانه نمی دانستم
ورنه مستوری و مستی به چه غایت باشد
درین حیرت فلکها نیز دیریست/ که میگردند سرگردان دریغا
این رهی نیست كه از خاطرهاش یاد كنیماین سفر همره تاریخ بجا میماند
دلبر كه جان فرسود ازو كار دلم نگشود ازو
نوميد نتوان بود ازو باشد كه دلداري كند