( صحیح بخارى، ج 3، ص 232)
پرسش : مقصود از مسیحیّت صهیونیستى چیست؟
پاسخ : «مسیحیّت صهیونیستى» جریانى است سیاسى، اقتصادى، فرهنگى ونظامى که امروزه با تمام قدرت وبا تکیه بر پیشگویىهاى آخرالزمان بر اریکه قدرت (در آمریکا وبرخى کشورهاى غربى) تکیه زدهاند.
این گروه با ادبیاتى کینهتوزانه وخصومتى آشکار با فرهنگ شیعى ومهدوى وبا اعلام قریبالوقوع بودن ظهور حضرت مسیح (ع) در اورشلیم سعى در بسیج تمامى قوا علیه کشورهاى اسلامى دارد تا به زعم خود همه زمینههاى لازم براى ظهور مقدس را فراهم سازد، وموانع بین راه را پیشاپیش از میان بردارد.
«مسیحیت صهیونیستى» با مراجعه به منابع توراتى وایمان به پیشگویىهاى کتب محرَّف یهودیان، ظهور حضرت عیسى (ع) را مشروط به وقوع جنگى بزرگ، عالمگیر وهستهاى مىشناسند ومرکز این جنگ خانمانسوز را هم «منطقه آرماگدون» واقع در فلسطین اشغالى اعلام مىکنند. وحسب همین پیشگویىها وقوع جنگ آرمگدون را هم مشروط به تشکیل اسرائیل بزرگ وتسلط یهودیان بر کلّ سرزمین فلسطین وحتّى فراتر از آن یعنى سوریه وعراق معرفى مىکند.
پر واضح است که آنان تمامى حلقههاى این زنجیر را به هم متصل کردهاند وآخرین حلقه را هم رفع موانع فراروى اسرائیل یعنى انهدام سرزمینهاى اسلامى وسرکوب هر گونه حرکت عدالت خواهانه مسلمین وشیعیان وبه ویژه ایران اسلامى مىدانند. چنان که حسب همین فرضیه وارد عراق شده واندیشه سلطه بر سوریه، عربستان وایران را در سر مىپرورانند، وبا تقویت تمام عیار اسرائیل مقدمات به اصطلاح جنگ مقدس را فراهم آوردهاند.
پرسش : مقصود از خسوف وکسوف که از علایم ظهور است چیست؟
پاسخ : در روایات علایم ظهور آمده که یکى از نشانههاى ظهور، کسوف در اواسط ماه وخسوف در اوّل ماه برخلاف عادت است.( ارشاد مفید، ص 368 ؛ اعلام الورى، ج 2، ص 285)
دارقطنى به سندش از امام محمّد باقر (ع) نقل کرده که فرمود: «همانا براى مهدى ما دو نشانه است که از زمان خلقت آسمانها وزمین این گونه نبوده است، یکى خسوف ماه در اوّل شب رمضان ودیگرى کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان».( سنن دارقطنى، ج 2، ص 51)
در کیفیّت حدوث این دو واقعه غیر عادى چند احتمال است:
1 - حدوث این دو به توسط جِرمى باشد که در فضا به طور ناگهانى پیدا مىشود، اجرامى که امروزه از آنها به اجرام سرگردان در هوا یاد مىشود، که گاه بین ماه وخورشید فاصله مىشود وبا آنها خسوف وکسوف ایجاد مىگردد.
2 - تحقّق خسوف وکسوف به توسط جرمى باشد که از زمین جدا مىشود؛ زیرا ممکن است که بشر با پیشرفت علمى وتکنیکى که دارد بتواند تکههایى عظیم از کره زمین را جدا ساخته وآن را در هوا معلّق گرداند ودر نتیجه باعث خسوف وکسوف گردد.
3 - تحقق این دو به نحو اعجاز وخرق قانون طبیعت باشد.
ادامه دارد