-
" ستاره شناسان بینظیر "
همانگونه که گفتم "مایا"ها تقویمی بسیار دقیقی داشتند که تا 400 میلیون سال را بصورت دقیق محاسبه کرده بودند که حتا امروز هم برای دانشمندان بصورت یک راز باقی مانده . آنها منجمان و ستاره شناسان بی همتائی نیز بودند که در کار خود بسیار خبره نشان میدادند . آنها پس از مهاجرت دوباره شروع به ساختن ساختمانها, اهرام ها و معاید خود , مطابق تاریخی که قبلا در تقویم ثبت شده بود کردند . برای اینکه شما عزیزان به دقت و بینظیر بودن تقویم مایاها پی ببرید, دورهای زمانی مورد استفاده آنانرا با هم مورور میکنیم دیدبانی ( رصدخانه ) چی چن اولین و قدیمیترین ساختمان مدور ( استوانه ای ) در مایا محسوب میشود و حتی در حال حاضر هم که مرمت شده دقیقا شبیه رصدخانه های امروزی میباشد .
ساختمان مزبور,مدور و ارتفاع ان از جنگلهای اطراف بسیار بالاتر است . و به روی سه قطعه زمین مرتفع بنا شده است و در داخل پله هایی مارپیچ قسمتهای پائینی را به قسمت بالائی پست دیدبانی متصل میکند و در قسمت گنبدی این ساختمان دیدبانی دریچه ای است که میتوان از طریق انها ستاره ها و صفحه اسمان را بخوبی دید و رصد کرد. دیوار خارجی ان از نقش های خدای باران و انسانهای بالدار پوشیده شده است . همانگونه که قبلا گفتم اسرار بیشماری در این تمدن ناشناخته وجود دارد . این قوم اطلاعات زیادی از سیارات و بخصوص از اورانوس و نپتون داشتند . باور کردنی نیست ولی انها در ریاضیات خود از عدد صفر استفاده میکردند و برای همین محاسبات آنها اینگونه دقیق میباشد . آنان معلوماتی که منجر به محاسبات سالهای شمسی و ونوسی میشود را تا چهار رقم اعشاری بدست آورده بودند .
-
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
نمونه ای از اهرام قاره آمریکا در 2500 سال گذشته
تاریخ آمریکا پیش از رسیدن اروپائیان به آنجا تقریبآ ناگتفه مانده است، بطوریکه هم اکنون نیز همه ساله بخش های تازه ای از آن آشکار می شود.
نخستین انسانهایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قاره های دیگر رفته بودند. پاره ای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. زمانی گروه های اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند و حتی از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رساندند. سر انجام چهارده هزار سال پیش یا اندکی زودتر گروه های انسانی از آسیا گذر کردند و خود را به قاره آمریکا رساندند.
این گروه های انسانی، مانند سایر گروه های آن دوران، هنر و مهارت بقا و زنده ماندن را داشتند و نیز صاحب ابزارهای سنگی، استخوانی و چوبی بودند. به همین ترتیب دارای فرهنگ پر اهمیت در کنار هم و باهم زیستن بودند که در نتیجه برایشان جا و مکانی در جهان فراهم می آورد. اما هنوز به کشاورزی دست نیافته بودند و با راه های پر پیچ و خمی که در زندگی امروز تمدن نامیده می شود آشنا نشده بودند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
از صنایع دستی استک (aztec)
طی هزاران سال پیش از کشف آمریکا به دست کاشفان اروپایی در سال 1492 ، مردمانی که امروز به بومی آمریکایی یا سرخپوست معروفند در جدایی و انزوای مطلق از قسمت های دیگر جهان تکامل یافتند. جدایی این بومیان بدان معنا نیست که آنان همگی یک شکل و یکسان ماندند. اجتماعاتی متنوع و گونه گون در میان آنان پدید آمد. گروه هایی از آنان به شیوه خود و با استعدادهای خاص خویش تکامل یافتند، گروه هایی نیز نابود شدند و از میان رفتند ...
مردمان و اقوام گوناگون دو قاره آمریکا هر یک تاریخ مخصوص به خود را داشتند، دقیقا" مانند اروپاییان. هر گروهی افسانه آفرینش مخصوص به خود را داشت، افسانه ای که مردمان آن گروه را به همان بخش از زمین خودشان مربوط می ساخت. سالخوردگان در تمام جوامع بومی حافظ خاطرات گذشته بودند. آنان با داستانها، ترانه ها، اشعار و مراسم در زنده نگه داشتن سنت ها و وقایع معنا دار می کوشیدند. علاوه بر آن اشیاء نیز معرف گذشته بودند. یک چپق ممکن بود نیای آنان را که سازنده چپق بود به یاد آورد و دود کردن و کشیدن تنباکو توسط آن چپق، احترام به روح نیاکان ...
ورود اروپاییان
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
یک زن بومی آمریکایی
از آثار وحشتناک ورود اروپائیان به آمریکا، انکار اهمیت و حتی وجود تاریخ پر شکوه بومیان در آمریکا بود. از آن چا که نست های دو قاره آمریکا با سنت های اروپا بسیار متفاوت بود، برای اروپائیان تقریبا" غیر ممکن بود که درک کنند این مردمان هم برای خود تاریخی داشته اند مردمی که حتی برای ثبت و ضبط تاریخ خود روش معتبری داشتند.
علائم سابقه های تاریخی بومیان که به شکل اشیا، نوشتار یا تصویر وجود داشتند غالبا" توسط اروپایی ها منهدم و نابود می شد. چون طبق سلیقه مذهبی و طرز تفکر آنان نبود. تاریخ را بزرگسالان و سالخوردگان به جوانان منتقل می کردند ولی هنگامی که بیماری، جنگ، و جابجایی اجباری، کار تربیت کودکان و تشریفات قبیله ای را مختل می کرد، تاریخ رنگ می باخت. بنابراین در خلال چند نسل پس از ورود اروپائیان قسمت عمده تاریخ آمریکا از میان رفت.
با این همه، این حقیقت تلخ پایان ماجرا نیست با وجود تخریب گذشته این مردمان، بومیان موفق شدند از راه های گوناگونی تاریخ خود را زنده نگه دارند. این تاریخ در نام مکانها، آوازها، داستانهای خانوادگی، اسطوره ها و آداب و رسوم، هستی خود را نشان می دهد ... تاریخ آمریکای باستان در اشیاء بسیار کهن که در مجموعه های خصوصی یا در موزه ها نگهداری می شود زندگی می کند.
از کتاب آمریکای باستان نوشته کاترین ج لانگ ترجمه فرید جواهر کلام
-
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2772.jpg
نقشه ای از سرزمین های آمریکا بسال ۱۵۶۶ میلادی
تاریخ آمریکا بعنوان یک کشور به کمابیش چهارصد سال باز میگردد، کما اینکه روز استقلال رسمی آمریکا در سال ۱۷۷۶ بود. اما آمریکا بعنوان یک زیستگاه بشری قدمت بسیار بیشتری دارد.
ساکنین بومی آمریکا
نخستین انسانهایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قارههای دیگر رفته بودند. پارهای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. زمانی گروههای اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند و حتی از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رساندند. سرانجام در حدود ۱۴٬۰۰۰ سال پیش (به روایتی ۲۵٬۰۰۰ سال پیش) از آسیا و از راه آنچه امروز تنگه برینگ نامیده میشود به قاره آمریکا وارد شدند. از این نخستین آمریکاییان سنگنگارهها و گورستانهای و برخی اشیا دیگر بجا ماندهاست. بومیان و سرخپوستان بتدریج به درجات مختلف تکامل اجتماعی و فرهنگی رسیدند و نتیجه آن پدید آوردن تمدن هایی بود که در اوج شکوفایی به عالی ترین مدارج تمدن باستانی نایل شدند. این تمدنها، مایا،تول تکها، آزتکها، اینکاها نام داشتند.
تمدن مایا
تمدن مایا از اتحاد و به هم پیوستن ۲۰ قبیله سرخپوست در آمریکای مرکزی در کنار سواحل خلیج مکزیک در ۵۰۰سال پیش از میلاد شکل گرفته و در قرن های هشتم و نهم میلادی به اوج خود رسید. از لحاظ آثار هنری و معماری هیچ تمدن دیگری در قاره آمریکا نتوانست از مایاها پیشی بگیرد. تمدن مایا در قرن شانزدهم میلادی توسط فاتحین اسپانیایی افول کرد.
تمدن تول تک ها
در بین قرن های هشتم تا دهم مردمانی از سوی شمال به فلات مرکزی مکزیک هجوم آورده و اندکی پیش از سال ۱۰۰۰ میلادی امپراطوری تول تکها را تشکیل دادند. سپس تهاجم خود به سمت جنوب ادامه داده و بخش هایی از سرزمین های متعلق به مایاها را تصرف کردند. تول تکها نیز همانند مایاها دارای معماری و هنر پیشرفته ای بودهاند. امپراطوری تول تکها در قرن دوازدهم میلادی به علت خشکسالی دراز مدت و قحطی و امواج جدید هجومها و یورشهای سرخپوستان شمالی افول کرد.
تمدن آزتکها
آزتکها، قبیله کوچکی بودند که در قرن دوازدهم وارد فلات مرکزی مکزیک شده و به تدریج سرزمین های اطراف، از اقیانوس آرام تا خلیج مکزیک را تحت سلطه خود درآوردند. اوج توسعه امپراطوری آزتکها در قرن های پانزدهم و شانزدهم میلادی رخ داده که در این زمان جمعیت کلی امپراطوری بالغ بر ۵ میلیون نفر بودهاست. در نهایت در سال ۱۵۱۹ با تهاجم فاتحین اسپانیایی و کشته شدن آخرین پادشاه آنها، تمدن آزتکها نابود می شود.
تمدن اینکاها
این تمدن در دره های بلند رشته کوه آند در آمریکای جنوبی و در بین قرن های یازدهم تا پانزدهم میلادی به تدریج شکل گرفت. اوج امپراطوری اینکاها در بین سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۵۳۳ میلادی بوده بطوریکه جمعیت آنها در اوایل قرن شانزدهم به حدود ۶ میلیون نفر می رسد. امپراطوری اینکاها در اوج قدرت در جنگ با فاتحین اسپانیایی شکست خورده و نابود می شود.
-
اکتشافات و مهاجرت اروپاییان
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2773.jpg
تصویری از کشتی میفلاور در بندر پلیموث در بوستون. این واقعه امروزه یک نقطه مهم در تاریخ آمریکا محسوب می گردد.
اگرچه گفته میشود که مردمان شمال اروپا مانند وایکینگها بارها به سواحل شرقی آمریکا آمده بودند ولی موج مهاجرت اروپاییها، پس از سفر کریستف کلمب از کشور پرتغال به این قاره آغاز شد. در سالهای ۱۶۰۰ به تدریج گروههای اروپاییان به قاره جدید آمده و در آنجا زندگی تازهای را شروع کردند.
اسپانیاییها در منطقه فلوریدای امروز ساکن شدند. بریتانیایی ها شهر جیمز تاون در ویرجینیای امروز را آباد کردند، هلندیها نیو آمستردام را که اکنون نیویورک خوانده میشود، ساختند و فرانسوی ها نیز در ایالت جنوبی لوئیزیانا و اطراف رودخانه می سی سی پی ساکن شدند.
نام «آمریکا»
نام «آمریکا» به احتمال زیاد از نام دریانورد ایتالیایی آمریگو وسپوچی مشتق شده است. این دریانورد سفرهای اکتشافی خود در قاره جدید را از برزیل کنونی شروع کرد و در نقشه برداری از سواحل قاره آمریکا نقش مهمی ایفا کرد. اولین بار نام «آمریکا» در سال ۱۵۰۷ میلادی در نقشهٔ یک کشیش آلمانی به نام «مارتین ولدزموئلر» ظاهر شد. این اولین نقشهٔ شناخته شده در جهان است که برای اولین بار تصویر نسبتاً کاملی از نیمکره غربی ارائه میکند. این کشیش آلمانی که در شهر «سن دی» فرانسه مشغول به کار بود، از اطلاعات آمریگو وسپوچی برای انتشار این نقشه بهره برده بود. در این نقشه کلمهٔ آمریکا روی منطقه برزیل کنونی نقش بسته است یعنی منطقه ای که وسپوچی اکتشافات خود را از آنجا آغاز کرد. جالب اینجاست که مارتین ولدزموئلر آلمانی فقط همین یکبار از «آمریکا» برای نامیدن قاره جدید استفاده کرد. وی نقشهٔ بعدی خود را ۹ سال بعد یعنی در سال ۱۵۱۶ منتشر کرد و در آن قاره آمریکا را «سرزمین ناشناخته» یا به لاتین «Terra Incognita» خواند.
-
زاپوتک
زاپوتک نام یکی از تمدنهای باستانی مکزیک است.
از سال 500 قبل از میلاد تا سال 500 میلادی، ساکنین شهر کوهستانی مونته آلبان، در دره حاصلخیز «واهاکا» میزیستند. مونته آلبان مرکز دینی و بازرگانی تمدن زاپوتک بود. مردم زاپوتک در ساختن اشیاء سفالی، پارچههای رنگارنگ، طلا و جواهرات مهارت خاصی داشتند. کاهنان زاپوتک از نوعی تقویم ابتدایی استفاده میکردند. آنان، حساب ایام را از طریق حجاری تصاویر خاصی (نمادهایی) بر روی سنگ، ثبت مینمودند. این حجاری ها، قدیمیترین آثار خطی، در قاره آمریکا محسوب میشوند.
حدود 500 ق.م
اقوام زاپوتک شروع به استقرار در دره «لوآکسان» در جنوب شرقی مکزیک میکنند. حکمرانان زاپوتک فتوحات خود را روی تخته سنگها («دانزانته»ها) ثبت میکردند. صورتهای ناموزون حجاری شده روی سنگها، با دهانهای باز و چشمان بسته، بیانگر دشمنان شکست خورده زاپوتکها میباشند.
حدود 400 ق.م
با استفاده از نیروی کار برده ها، زاپوتکها آغاز به مسطح نمودن بخش مرتفع پایتختشان، مونته آلبان، میکنند. آنها ساخت یک میدان بزرگ که توسط معبد هرمی شکل احاطه شده را شروع میکنند.
حدود 200- 350 ق.م
میدان شهر «مونته آلبان»، مرکز دینی و اجتماعی شهر میشود. بیشتر جمعیت حومه شهر، شروع به ساختن خانههایی در دامنه کوه میکنند. این خانهها با ایجاد برشهایی در دل کوه ساخته میشدند. جمعیت مونته آلبان به حدود 17000 نفر میرسد.
200 ق.م
میدان اصلی شهر مونته آلبان بازسازی میشود. مونته آلبان بصورت یک مرکز بازرگانی، رونق بیشتری مییابد. جمعیت شهر به حدود 20000 نفر میرسد.
حدود 500- 300 م
اقتدار شهر مونته آلبان رو به افول میرود اما این شهر بهعنوان یک مرکز مهم تجاری و فرهنگی باقی میماند و در این زمان، «تئوتی واکان» شهر اصلی مکزیک میباشد.
حقایق ثبت شده
قوم «زاپوتک» پارچههای بافته شده خود را با استفاده از رنگ قرمز روشن، رنگ آمیزی میکردند. آنها، ماده اصلی این رنگ را از بدن خشک شده حشرات ریزی موسوم به «کوچی نیل»، که روی گیاه کاکتوس میزیستند، به دست میآوردند. بتدریج ماده رنگی «کوچی نیل» در مکزیک و آمریکای مرکزی، به یک کالای تجار با ارزش تبدیل شد.
-
دوران استعمار
مناطق مختلف شرقی آمریکا چند بار بین قدرتهای بزرگ اروپایی دست به دست شد. مهاجران بریتانیایی در بخشهای زیادی از سرزمین جدید مستقر شدند و این بخشها بهصورت مستعمرهٔ بریتانیا اداره میشد. نبردهایی نیز بین مهاجران اروپایی و مردمان بومی آمریکا بر سر مالکیت زمین در میگرفت. قسمت بزرگی از سرزمین های شرقی قاره آمریکا مستعمره بریتانیا بود و تجار بریتانیایی با استفاده از نیروی کار رایگان بردگان آفریقایی از طریق بندرهای غربی این کشور مثل منچستر و گلاسگو و لیورپول سیستم تجاری بسیار پرسود و بی سابقه ای ایجاد کردند. دولت بریتانیا برای تأمین مخارج جنگهای استعمار و رقابت با قدرتهای دیگر اروپایی ابتدا مالیاتهای تجارت بین این کشور و مستعمرات آمریکایی را بالا برد، و سپس بطور فزاینده اقدام به دخالت و کنترل تجارت نسبتاً آزاد بین بریتانیا و مستعمراتش در قاره آمریکا کرد. این دخالت ها تا حدی بود که اقتصاددان مشهور آدام اسمیت در مورد عواقب آن به دولت برتانیا هشدار داده بود. تجار و مستعمرهنشینان از پرداخت این مالیات ناراضی بودند و بالاخره به شورش علیه حکومت بریتانیا دست زدند. دولتهای اسپانیا و فرانسه که در آن دوران بزرگترین رقیب امپراتوری بریتانیا بودند، اقدام به کمک مالی و تسلیحاتی شورشیان کردند به این امید که بتواند دست بریتانیا را از مستعمرات وسیع آمریکای شمالی کوتاه کرده، آمریکا را تبدیل به متحد خود در مقابل بریتانیا نمایند.
۱۶۰۰-۱۸۲۰: صلح با بریتانیا و استقلال مستعمرات
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
ژنرال جرج واشنگتن در مبارزه با بریتانیا، هنگام عبور از رودخانه دلاویر.
بدین ترتیب جنگهای انقلاب آمریکا از آوریل ۱۷۷۵ با نبرد لگزینگتون آغاز و در سال ۱۷۸۳ در پی امضای قرارداد صلح با بریتانیا پایان یافت. استقلال ۱۳ مستعمرهی آمریکای شمالی با صدور اعلامیه استقلال آمریکا در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ بدست آمد. این ۱۳ مستعمره سابق در حالی اعلام استقلال کردند که هیچ یک هنوز دارای ویژگیهای حقوقی یک دولت/ایالت نبودند. با رفع مسائل حقوقی در ۱۷۷۷ و امضای اولین پیمان اتحاد در ۱۷۸۱، ایالات متحده آمریکا متشکل از ۱۳ ایالت بنیان گذاشته شد.
دولت فرانسه که استقلال آمریکا را پیروزی بزرگی برای خود در مقابل بریتانیا می دید، با افزایش کمک های مالی و علمی سعی در نزدیک کردن کشور جدید با فرانسه داشت. در این راستا، معمار شهیر فرانسوی پیر شارل لانفان (Pierre Charles L'enfent) مامور شد نخستین طرح جامع شهرسازی را برای شهر جدید واشینگتن، پایتخت کشور ایالات متحده، ارائه دهد.
فرانسه حتی تا یک سده پس از استقلال آمریکا از بریتانیا، کشور آمریکا را نزدیک و همسو و نمادی از صدور فرهنگ آزادی خواهی انقلابی فرانسوی می دید. به مناسبت صدمین سال استقلال آمریکا، دولت فرانسه در سال ۱۸۸۶ مجسمه بزرگی با عنوان «روشنایی آزادی در جهان می درخشد» به آمریکا هدیه کرد که هم اکنون در جزیره آزادی (Liberty Island) در بندر نیویورک نصب و به «مجسمه آزادی» مشهور است.
۱۸۲۰-۱۹۰۰: جنگهای داخلی
http://pnu-club.com/imported/2009/09/82.png
نبرد گتیزبرگ
سال ۱۸۶۱، جنگ داخلی آمریکا رخ داد که یکی از خونینترین جنگها از این نوع در جهان میباشد. علت این جنگ به بردهداری در ایالات جنوبی مربوط میشد که آبراهام لینکلن خواهان براندازی آن بود. این جنگ در سال ۱۸۶۵ با پیروزی شمالیها به رهبری لینکلن، پایان گرفت.
۱۹۰۰-۱۹۵۰: جنگهای جهانی
در جنگ جهانی اول، پس از یک پیروزی امپراتوری آلمان بر روسیه تزاری، آمریکا پس از اعلام جنگ زیردریایی آلمانیها در سال ۱۹۱۷، به مداخله در جنگ کشیده شد. پس از شکست آلمانیها و آغاز جنگ جهانی دوم آمریکا در کنار بریتانیا و سایر متفقین بر ضد رایش سوم میجنگید. آمریکا که در ابتدا در این جنگ نیز بیطرف بود در ۷ دسامبر ۱۹۴۱، با حمله هوایی ناگهانی ژاپن بر پرل هاربر (بندر مروارید) در هاوایی مواجه شد. این حمله که باعث کشتهشدن تعداد زیادی از خدمه و سربازان نیروی دریایی آمریکا و بخش بزرگی از تجهیزات آن بود، بهانه اصلی حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی در پایان جنگ جهانی دوم میباشد.
با پیروزی متفقین، شکست نهایی آلمان نازی در این جنگ و تخریب شدید زیرساختارهای اقتصادی و صنعتی اروپا، آمریکا که کمترین خسارات را متحمل شده بود، به عنوان قدرت بزرگ جهانی پدیدار شد. با اینحال پیامد مستقیم این جنگ، منازعه ای گسترده تر بود که به جنگ سرد لقب یافت. تنش میان آمریکا و شوروی در این سال ها حتی منجر به ناپایداری های سیاسی در داخل آمریکا، همچون ظهور مک کارتیسم گردید.
۱۹۵۰ تا دوره معاصر
http://pnu-club.com/imported/2009/09/5.jpeg
حمله پلیس به معترضین نژادپرستی در سال ۱۹۶۵ در آلاباما. این جنبش به جنبش حقوق مدنی معروف گردید.
از وقایع مهم پس از جنگ جهانی دوم، جنگ کره و جنگ ویتنام بود که آمریکا در هر دو حضور نظامی داشت.
جنبش حقوق مدنی در دهه شصت میلادی رسوایی واترگیت را بدنبال خود داشت که باعث اولین و تنها استعفای ریاست جمهوری این کشور در تاریخ گردید.
تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی باعث به قدرت رسیدن رونالد ریگان و آغاز دوره قدرت محافظه کاران در دولت آمریکا شد.
با حملات ۱۱ سپتامبر، آمریکا دور جدیدی از حضور نظامی در کشورهای دیگر را آغاز نمود که تا به امروز ادامه دارد.
-
http://pnu-club.com/imported/2009/09/83.png
The Aztec Empire, on the eve of the Spanish Conquest.
آزتکها، یک تمدن مزو آمریکایی را در مکزیک مرکزی شامل میشدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتکها یعنی ناهواتل، در لغت به معنی افرادی است که از آزتلان (سرزمین افسانهای آزتکها) میآمدند. آزتکها خود را بیشتر مکزیکا صدا میکردند، که از آن امروزه نام کشور مکزیک مشتق شدهاست. سال ۱۸۱۰، طبیعتشناس پروسی الکساندر فون هولمبولدت برای اولین بار لفظ مدرن آزتک را برای این تمدن و یا ملّت، ابداع کرد.
پایتخت آزتکها تنوشتیتلان (Tenochtitlan) نام داشت و از سال ۱۳۲۵ تا ۱۵۲۱، دوازده نفر بر آن فرمانروایی کردند. پس از جنگهای خونین، در ۱۳ اوت ۱۵۲۱، آخرین حکمران آزتکها خود را تسلیم اسپانیاییها کرد.
فرهنگ
اینان پرستشگاهها و برجها و خانههای بسیاری را با مصالح سنگی ساخته بودند . در رشته نجوم، حقوق و حکومت ، پیشرفت کرده بودند . در بسیاری از هنرها و پیشهها صاحب مهارت شده بودند . به موسیقی ، رقص، نمایشنامه، و ادبیات علاقهمند بودند.
گذشته از اینها آزتکها چندین باغ گیاهشناسی یا گیاه پروری داشتند که اروپائیها تا آن زمان با چنین چیزی آشنا نشده بودند. در سرزمین آزتکها شبکه بزرگی برای آبیاری زمینهای کشاورزی ایجاد شده بود. صنعت بافندگی ، شکل گرفته بود. در میان این مردم ، تاسیساتی مانند تیمارستان با پزشکان و جراحان متخصص وجود داشت. اینان تمدنی بس شگفت انگیز داشتند.
در سال ۱۵۱۹ میلادی یک ملوان اسپانیائی به نام ارناندو کورتز همراه با ارتشی کوچک ، به آزتکها حمله کرد . او پس از نبردهای سخت و خونین توانست قدرت و حکومت آزتکها را سرنگون و نابود کند . آنگاه اسپانیائیها مکزیک را جزئی از سرزمین امپراتوری اسپانیا بشمار آوردند .
ولی امروزه نیز بسیاری از سرخ پوستان ساکن مکزیک به زبان آزتک سخن میگویند . مکزیک امروزی و مکزیکیهای معاصر از اینکه به آزتکها تعلق دارند بر خود میبالند . آنها توانستهاند بسیاری از شیوههای زندگی ، آداب و رسوم آزتکها را تا امروز حفظ کنند . برخی از واژههای آزتک نه فقط در میان مکزیکیها یافت میشوند بلکه به زبانهای بزرگ مانند زبان انگلیسی نیز راه یافتهاند . از میان این واژهها میتوان به chocolate (= شکلات) ، tomato (= گوجه فرنگی) ، ocelot (= گربه پلنگی) ، coyote (= کایوت) ، avocado (= درخت آوکادو) و برخی واژههای دیگر اشاره کرد .
بدین ترتیب ، با آنکه قدرت و حکومت امپراتوری آزتکهای باستان در چهارصد و اندی سال پیش از این نابود شد ، تاثیرشان در جنبههای گوناگون زندگی فرهنگی ملت مکزیک همچنان زندهاست .
-
تاریخ آلاسکا
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2774.jpg
نگاره ای از نبرد سرخپوستان سیتکا در آلاسکا با مهاجران روسی در ۱۸۰۴ میلادی
پیش از ورود سفید پوستان به آلاسکا، اسکیموها ، آلئوت و سرخپوستان تنها مردمان ساکن این سرزمین بودند.
پتر کبیر، تزار روسیه ، در ۱۷۲۵ میلادی، ویتوس برینگ (Vitos bering) ، دریانورد دانمارکی را که در خدمت روسیه بود مامور کرد تا حدود کرانه های شمال شرقی روسیه را کشف و مشخص نماید. برینگ در دومین سفر پژوهشی خود ، در سال 1741 م به سرزمینی رسید که امروزه آلاسکا نامیده می شود. هنگامی که نخستین اروپاییها به جستجوی مسیری میان اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام در شمال پرداختند 3 قوم اسکیموها، آلئوتها و سرخپوستان در سرزمین قطبی آلاسکا ساکن بودند.در سال 1741 میلادی روسها پرچم خود را در این مجمع الجزایر وسیع که آلاسکا نامیده میشد برافراشتند. چند سال بعد، شکارچیان بالن و تاجران پوست در منطقه مستقر شده و یک بازار در جزیره کودیاک(Kodiak Island) در سال 1784 میلادی ایجاد کردند. با کشف طلا سیل مهاجران به منطقه سرازیر شد و توجه امریکاییها به این سرزمین ثروتمند جلب گردید.دولت ایالات متحده برای فروش آلاسکا روسیه تزاری را تحت فشار گذاشت.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2775.jpg
نخستین اتومبیل بر روی نخستین بزرگراه آلاسکا در ۱۹۱۳
در سال ۱۷۶۷ میلادی، آمریکا سرزمین آلاسکا را به مبلغ 7.2 میلیون دلار از قرار هر جریب فرنگی دو سنت از روسیه خرید . بسیاری از مردم آمریکا از این ولخرجی ناراضی بودند اما پس از کشف معادن طلا و مس در این سرزمین نظر مردم تغییر کرد و عده ی بیشماری برای بهره برداری از این گونه منابع طبیعی به آلاسکا رفتند. آلاسکا در جنگ جهانی دوم به سبب اینکه نزدیک ترین بخش قاره آمریکا به آسیا است، اهمیت نظامی خاصی یافت. این سرزمین در سوم ژانویه ۱۹۵۹ چهل و نهمین ایالت آمریکا شناخته شد.
گاه شمار برخی وقایع دیگر در آلاسکا
۱۹۱۲: آتشفشان کاتمای (در زبان محلی ناواروپتا) به ارتفاع ۲۰۴۸ متر واقع در پارک ملی کتمای فوران کرد و تا ۱۰۰ مایل اطراف خود را در حدود ۴ متر خاکستر پوشاند و آسمان آلاسکا را از سیاهی و تاریکی فراپوشاند.
۱۹۱۷: بنابر تصویب کنگره آمریکا پارک ملی مک کینلی به رسمیت شناخته شد. این مکان دارای حیات وحشی تماشایی نظیر گوزن آمریکای شمالی (caribou)، خرسهای خاکستری، گرگ و غیره است، و دارای بزرگترین کوه قاره آمریکای شمالی میباشد.
۱۹۶۴: بزرگترین زمین لرزه تاریخ تا آنزمان در آلاسکا رخ داد به مقیاس 8.4 ریشتر ( هنگام بازنگری در ۱۹۷۷ اعلام شد که 9.2 ریشتر بوده) که باعث ایجاد یک تسونامی عظیم در جنوب غربی آلاسکا به سمت جزایر کوریل در روسیه و ژاپن شد که ارتفاع این امواج تا ۵۰ متر گزارش شد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2776.jpg
پرندگان مرده بدنبال حادثه نفتی ۱۹۸۹
۱۹۸۹: یک تانکر شرکت نفتی اکسون والدز با 1.26 میلیون بشکه نفت در پایانه شمالی خطوط نفتی آلاسکا در ۲۴ مارس ۱۹۸۹ به گل نشست. به ناچار برای رهایی کامل نفتکش ۲۴۰ هزار (۲۶۰ هزار هم گفته شده) بشکه نفت در پرینس ویلیام سوند رها شد. این منطقه یک منطقه غنی از سمور آبی، وال (نهنگ ها)، بالن های دریایی (گراز دریایی ، ملوانانی که ماهی صید می کردند و ماهی بود. مساحتی در حدود ۱۷۷۰ کیلومتر مربع را این آلودگی در بر گرفت و سالها طول کشید تا بتوانند تمامی آلودگی را پالایش کنند. هزاران پرنده و پستاندارهای دریایی و ماهی در این فاجعه محیط زیستی تلف شدند.
بعدها معلوم شد خطای مسلم از ناخدای تانکر بوده، و تانکر از حد مجاز برای به گل ننشستن فراتر رفته بود و این فاجعه محیط زیستی را به بار آورد که بدترین نمونه در تاریخ آمریکا لقب گرفت. شرکت اکسون و کمپانی سرویس خطوط لوله کشی آلاسکا به پرداخت جریمه ای سنگین محکوم شدند.
-
اینکا (امپراتوری)
http://pnu-club.com/imported/2009/09/71.png
گسترهٔ امپراتوری اینکا (۱۴۳۸-۱۵۲۷).
امپراتوری اینکا (۱۴۳۸ - ۱۵۳۳)، یک امپراتوری از مردم بومی (سرخپوست) در آمریکای جنوبی بود. این امپراتوری در بیشترین پهناوری خود، کشورهای امروزی پرو، اکوادور، بولیوی، و بخشهایی از آرژانتین، شیلی و کلمبیا را دربرمیگرفت. شهر کوزکو پایتخت اداری، سیاسی و نظامی آن به شمار میآمد. در سدهٔ شانزدهم میلادی با ورود اسپانیایی ها به پرو، این امپراتوری درهمشکست و قلمرو آن مستملکهٔ اسپانیا گشت.
نام
واژهٔ اینکا به معنای "خدا در زمین"، بر گرفته از زبان بومیان کشور پرو در آمریکای جنوبی است.
ریشهها
ریشهها، پیدایش و تکامل تمدن اینکا، هنوز در هالهای از ابهام باقی مانده است. در بارهٔ تاریخ این قوم، منبع و نوشتهای وجود ندارد، چون اینکاها فاقد خط بودهاند. اما به نظر میرسد قبایل اینکا که در پیرامون دریاچهٔ تیتیکاکا میزیستهاند، در سدهٔ دوازدهم میلادی به رهبری مانکوکاپاک، فرمانروای افسانهای اینکا، سرزمینهای مجاور را فتح کرده و با بنای شهر کوزکو، تمدن اینکا را بنیان نهادهاند.
اسطورهها
دربارهٔ پیدایش و تکامل تمدن اینکا، افسانهها و اسطورههای زیادی نقل شده است. یکی از گویندگان این اسطورهها، گارسیلازودولاوگا، از تاریخنگاران فتح سرزمین اینکا به دست اسپانیاییهاست. اسطورهای که وی نقل کرده، از این قرار است: مانکوکاپاک و مامااوکلو یک زوج افسانهای و از ارباب انواع بودهاند که با لشگری از جادوگران و جنیان کرانههای دریاچه تیتیکاکا را ترک کردند تا به سرزمین برگزیده کوچ کنند. هنگامی که به تپه هواناکائوری (جایی که شهر کوزکو ساخته شد) رسیدند، لشگر جادویی مانکو در داخل زمین فرو رفتند و این برای مانکو و همسرش، نشانهٔ پایان انتظار برای جستجوی سرزمین موعود بود و به این ترتیب، این زوج افسانهای شهر خود را روی این تپه بنا کردند.
-
گسترش
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2700.jpg
ماچوپیچو، شهر فراموش شده habboاینکا.
تمدن اینکا در آغاز تنها یک دولت-شهر کوچک شامل شهر کوزکو و سرزمینهای پیرامون آن بود، اما در سدهٔ پانزدهم میلادی، پاچاکوتی، نهمین امپراتور اینکا و ملقب به ساپا اینکا (رهبر بزرگ)، با گشودن بخش بزرگی از کوههای آند، قلمرو اینکا را از حدود کوزکو بسیار فراتر برد و دولت-شهر کوزکو را به یک امپراتوری بزرگ تبدیل کرد. این امپراتوری که تاهوانتینسویو نامیده میشد، یک سازمان فدرالی با یک دولت مرکزی (کوزکو) و چهار استان با دولتهای محلی به نامهای: چینچایسویو، آنتیسویو، کونتیسویو و کولاسویو بود. همچنین گمان میرود که پاچاکوتی سازندهٔ شهر اسرارآمیز ماچوپیچو بوده باشد. پس از پاچاکوتی، دیگر فرمانروایان اینکا به ترتیب عبارت بودند از:
توپاک اینکا یوپانکوی پسر پاچاکوتی
توپاک اینکا دهمین امپراتور اینکا در زمان فرمانروایی پدرش فرمانده ارتش تاهوانتینسویو بود. وی در سال 1463 میلادی، بخشی از سرزمینهای شمالی قلمرو پدرش (شامل بخشهایی از اکوادور و کلمبیای کنونی)را گشود و پس از مرگ پدرش در 1471 و رسیدن به امپراتوری نیز به فتوحاتش ادامه داد. مهمترین گشایشهای وی، فتح کشور چیمور (جدیترین دشمن اینکا در کرانههای پروی کنونی) بود.
هوایناکاپاک پسر توپاک اینکا
در زمان هوایناکاپاک، یازدهمین فرمانروا، امپراتوری اینکا به بیشترین وسعت خود رسید. او بخشهایی از شیلی و آرژانتین کنونی را به قلمرو امپراتوری پیوست کرد. نیز برخی از شورشهای داخلی را سرکوب نمود. همچنین قلمروش را میان دو فرزندش، هواسکار و آتاهوالپا تقسیم کرد.