ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر:72:بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست:72:کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
Printable View
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر:72:بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست:72:کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
رمز دیشب: یا محمد، یا علی
رمز امشب: پول و میز و صندلی!
یاد یاران هر کجا باشند بر ما واجب است
ما رفیق نارفیق شهر غمها نیستیم
ميسپارم دل به دريا بي خيال/مي شمارم لحظه ها را بي خيال
مي کشم بر دفتر نقاشي ام/نقش ها ي زشت وزيبا بي خيال
گاه مي سازم براي روح خود/نردباني تا ثريا بي خيال/
بي خيالم با خود اما با تو من/حر فهايي دارم اما بي خيال
لحظه یی با من دلخسته مدارا بنما
بی تو شوریده چه سازد که پریشان باشد
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما ندانستیم و صلح انگاشتیم....
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
ما را زخیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است...
تویی که دم از قیامت می زنی
اگر مردی قید دنیا رو بزن
اسم مصطفای چمران که میاد
زنگ زور خونه مولا رو بزن
نمک مثل تو نان چو خورشیدگرم
نه نانی که آجر نه نان کپک