غرور هدیه شیطان است و عشق هدیه خداوند و ما هدیه شیطان را به هم می دهیم ولی هدیه خداوند را از یکدیگر پنهان می کنیم
غرور هدیه شیطان است و عشق هدیه خداوند و ما هدیه شیطان را به هم می دهیم ولی هدیه خداوند را از یکدیگر پنهان می کنیم
عاشق هرکس شدم او شد نصيب ديگري *دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم خنجري*
من سخاوت ديده ام دل را به هرکس مي دهم *شرم دارم پس بگيرم آنچه را بخشيده ام
فقط او را صدا کردم نیامد/ تمام شب دعا کردم نیامد/ به من گفت باید با وفا بود / به عهدش هم وفا کردم نیامد
ای مهربانم، ازین پس هرشب سراغت را از ماه می گیرم و هر روز به خورشید می سپارمت تا مبادا به سایه غم گرفتار شوی
تا كه بوديم كسي كشت مارا غم بي هم نفسي
تا كه خفتيم همه بيدار شدند
تا كه مرديم همه يار شدند
قدر آن شيشه بدانيد تا هست
نه در آن موقع كه افتاد و شكست
ماندم به تو اي گلشن زيبا چه نويسم
من مور صغيرم به سليمان چه نويسم
ترسم كه قلم شعله كشد صفحه بسوزد
با اين دل تنگم به عزيزم چه نويسم
لحظه ها در پي هم مي گذرند و ميان آنها تو فقط مي ماني . لحظه اي با من باش
تا ابد در دل من مهماني
آنچه كه هستي هديه خداوند به توست و آنچه خواهي شد هديه تو به خداوند است ، پس بي نظير باش .
وقتي تنهاييم دنبال يك دوست مي گرديم، وقتي پيداش كرديم دنبال عيب هاش مي گرديم
وقتي از دستش داديم دنبال خاطره هاش مي گرديم...
و باز تنهاييم
غم هايت را بر روي شن بنويس تا باد آن را با خود ببرد
شاديهايت را بر روي سنگ بنويس تا براي هميشه باقي بماند...
داشتم اشك هايم را روي نامه اي عاشقانه با قطره چكان جعل مي كردم ، خاطرم آمد شايد دلتنگ خنده هايم باشي
ببخش اگر اين روز ها عشق با گريستن اثبات مي شود ...
عشق درد سري است كه بايد براي فراموش كردن ان عشق تازه اي را پيدا كرد
ازم پرسیدمنوبیشتردوست داری یازندگیتو؟گفتم زندگیمو!نپرسیدچرا؟بغض کرد،گریه کرد …..رفت!اماهیچ وقت نفهمیدکه همه زندگیم خودش بود.!
روی آن شیشه تبدار تورا”ها”کردم،اسم زیبای تورابانفسم جاکردم،شیشه بدجوردلش ابری وبارانی شد،شیشه رایک شبه تبدیل به دریاکردم، باسرانگشت کشیدم به دلش عکس تورا،عکس زیبای توراسیرتماشا کردم
کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت ولی آهسته می گویم خدایا بی اثر باشد
ماهی به آب گفت : تو نمیتونی اشکای منو ببینی , چون من توی آبم.. آب جواب داد اما من میتونم اشکای تو رو احساس کنم چون تو توی قلب منی
بازی روزگار را نمی فهمم ! من تو را دوست دارم تو دیگری را….دیگری مرا …وهمه ی ما تنهاییم.
دوری جستن از انسانهایی که دوستشان می داریم بی فایده است. زمان به ما نشان خواهد داد که جایگزینی برای آنها نخواهیم یافت…
ویکتور هوگو میگه : اگه همه ی اون چیزایی که تو سرمه بگم ۱۰ کتابه اما اون چیزی که تو دلمه بگم دو کلمه هست : “دوستت دارم”
حال من خیلی عجیبه دوست دارم پیشم بشینی… من نگاهت کنم و تو تو چشام عشقو ببینی… اولش گفتم یه حسه یا یه احترام ساده… اما بعد دیدم که عشقه آخه اندازش زیاده…
اگه عشق نبود
از تشنگی می مردیم
خدا رو شکر عشق هست و خون دل می خوریم تا زنده بمونیم
——————–
نه شاعرم تا بتونم واسه نگاهت غزل بگم / نه قادرم تا بتونم واسه چشات قصه بگم
فقط اینو خوب میدونم تا زند ه ام تا جون دارم دوست دارم . .
——————–
ببخشید اشتباهی اس ام اس دادم !
خواستم واسه گل فروش بفرستم ، به خود گل فرستادم !!!
——————–
خدا از بهترین ها فقط یه دونه خلق کرده ، دقت کردی که چقدر تنهائی ؟؟
——————–
در دایره عشق اگر باران بلا بارید ٬ عاشق آن است که از دایره بیرون نرود . . .
——————–
پروانه احساسم در دام عنکبوتی افتاد ٬ که عنکبوتش سیر است ٬ نه میتواند پرواز کند ٬ نه میتواند بمیرد . . .
طعنه بر خاریی من ای گل بی خار مزن
من به پای تو نشستم که چنین خار شدم…
——————–
ای کاش دنیا ساعت بود و من و تو عقربه های آن تا هر یک ساعت یک بار به هم میرسیدیم . . . !
——————–
امواج زندگی حتی اگه تو را به ته دریا میبرد با آغوش باز پذیرا باش
آن ماهی که همیشه بر سطح آب میبینی ” مرده ” است . . .
دلم تنگ است ٬ دلم میسوزد از باغی که میسوزد .
نه دیداری ٬ نه بیداری ٬ نه دستی از سر یار
مرا آشفته میدارد چنین آشفته بازاری . . .
——————–
میگن غمتو به هیچکس نگو ٬ حتی به چشات ٬ چون اونم اشک میریزه و رسوات میکنه .
——————–
آفتاب پنجره را میشناسد ٬ حتی اگر بسته باشد
مهتاب به دیدارم میآید حتی اگر خسته باشد
و دل هوای تو را دارد حتی اگر شکسته باشد . . .
——————–
آرزو هایم زیر انبوهی از خاکستر
هنوز نفس می کشد
هنوز شعله ورند
نسیم مهربانی تو کی می وزد
——————–
آدما از جنس برگند . گاهی سبزند ، گاهی پائیزن و زردند . زمستون دیده نمیشن . تابستون سایبون سبزند. آدما خیلی قشنگن . حیف که هر لحظه یه رنگند …
——————–
هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم را به یاد تو شاد کنم
بی تو دل من چون کلبه ای محزون است / با یاد تو این خرابه آباد کنم . .
گل نیست چنین سرکش و رعنا که توئی / مه نیست بدین گونه فریبا که توئی
غم بر سر غم ریخته آنجا که منم / دل بر سر دل ریخته آنجا که توئی . . .
——————–
در عشق تو از بس که خروش آوردیم
دریای سپهر را به جوش آوردیم
چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت
رفتیم و زبانهای خموش آوردیم
مختارنامه/عطار
——————–
باید تو رو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست . .
اگر دریای دل آبی ست ٬ توئی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از گل ٬ توئی مفهوم معنایش . . .
——————–
اندر دل من بدین عیانی که تویی
وز دیده من بدین نهانی که تویی
وصاف ترا وصف نداند کردن
تو خود به صفات خود چنانی که تویی
خواجه عبدالله انصاری
——————-
می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت
بی مونس و بی رفیق و بی همدم و جفت
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
الله به فریاد من بی کس رس
فضل و کرمت یار من بی کس بس
هر کسی به کسی و حضرتی مینازد
جز حضرت تو ندارد این بی کس کس
——————–
خودم افتخار میکنم ٬ چون قلب کسی را تسخیر کرده ام که هنوز
کسی اجازه وارد شدن به آن را نداشته و نخواهد داشت . .
——————–
ای عشق مرا به شطّ خون خواهی بُرد
چون قیس به وادی جنون خواهی بُرد
فرهاد صفت در آرزویی شیرین
دنبال خودت به بیستون خواهی بُرد
صبر کردن دردناک است و فراموش کردن دردناک تر ولي از اين دو دردناک تر اين است که نداني بايد صبر کني يا فراموش
ستاره ي بخت کسي شوم نيست، اين ما هستيم که آسمان را بد تعبير مي کنيم/ ارنست همينگوي
بر زمين لجبازي "پاي نفشار" که سخت "لغزنده" است
همه ي روياهاي ما ميتوانند محقق شوند اگر ما شجاعته دنبال کردن آنها را داشته باشيم (والت ديسني)
تو زندگي 2 نفر باش : يکي براي خودت , يکي براي ديگران . براي خودت زندگي کن , براي ديگري زندگي باش . . .
گذشته را در آغوش بگير، اما در آن زندگي نکن
تو زندگي مثل زودپز باش؛ هر وقت جوش آوردي در کمال آرامش سوت بزن
صدفها صداي دريا را با خود دارند، فلسهاي ماهي بوي ماهي را؛ اما استخوانهاي انسان هيچ نشاني از انسانيت ندارند.
دنياي عجيبي است کسي که تو را دوست دارد تو. دوستش نداري و کسي که تو دوستش داري او تو را دوست ندارد وکسي را هم که تو دوستش داري و او نيز تو را دوست دارد به رسم دين و آيين به هم نميرسيد دکتر علي شريعتي
ديگه يار نمي خوام وقتيکه مي بيني عشق دوروغه چراغش بي فروغه آخه وقتي که وفا نيست عشقو عاشقي چيست؟؟؟
دوستي : مثل ايستادن روى سيمان خيسه هر چى بيشتر بمونى , رفتنت سخت تر ميشه ولى اگه رفتى جاي پاهات براى هميشه ميمونه
مي خواستم زندگي کنم ، راهم را بستند ستايش کردم ، گفتند خرافات است عاشق شدم ، گفتند دروغ است گريستم ، گفتند بهانه است خنديدم ، گفتند ديوانه است دنيا را نگه داريد ، مي خواهم پياده شوم دکتر علي شريعتي
نسان پر جربزه و قابل وقتي با بحران روبهرو ميشود، به تكيهگاه فكر نميكند؛ روش خود را تحميل ميكند، مسؤوليتش را ميپذيرد و نتيجه كار را [پيروزي يا شكست] از آن خود ميداند. چارلز دوگل
مصيبتي از اين بزرگ تر؟؟ افلاطون گفت: مصيبتي از اين بزرگ تر چه باشد؟ كه جاهلي مرا بستايد و كار من او را پسنديده آيد! ندانم كه چه كار جاهلانه كرده ام كه او را خوش آمده است!(قابوس نامه)
بهتر است دهان خود را ببنديد و ابله به نظر برسيد تا اينکه آن را باز کنيد و همه ترديدها را از ميان ببريد
ا
آره من اونم كه گفتم واسه چشم تو دیوونمآره من قول دادم تا تهش باهات بمونمولى سرد شده نگام با یخ دوریتمن فقط یكم شكستم، خوب نگام كنى همونم..
جغرافیای کوچک من بازوان توست
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین به من....!
فال دل را حکم کردم تا بدانی ای نگارم در قمار با تو بودن هستی ام را میگذارم
نقاش ازل تا که به چشمان تو پرداخت دیوانه شد از طرز نگاهت؛ قلم انداخت
جا برای من گنجشك زیاد است ولی
من به درختان خیابان تو عادت دارماگه رفتی . اگه سرنوشتِ اشکامو ندیدی..من به نقطه سر خط . تو به سرنوشتِ تازه ای رسیدی..
گرامیترین و زیباترینها در جهان،
نه دیده میشوند و نه حتی لمس میشوند،
آنها را تنها در دل باید لمس کرد.
«هلن کلر»
(sms های تکراری رو ببخشید)
جرم عشق گر پیش کسم راه نیست ، یا رب تو آگهی که محبت گناه نیست .
———-
زندگی تلخ ترین خواب منست ، خسته ام ، خسته از این خواب بلند .
———-
هر وقت نتوانستی کسی را فراموش کنی بدان هنوز تو در خاطرش هستی .
———-
شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیدار او ماند مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است ببین با غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه آشوبی به پا کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا صدا کرد .
———-
انجماد قلب ها را از خشک سالی چشم ها می توان فهمید ، چشمی که گریستن نمی داند ، زیستن نمی تواند .
———-
آن سوی دلتنگی ها همیشه خدایی هست که داشتنش جبران همه نداشتن هاست .
———-
دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد ، دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلامش مرا در عشقش غرق می کند ، دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد ، دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند ، دلم برای کسی تنگ است ، دلم برای تو تنگ است .
———-
بی تو آغاز می کنم من روزهای زرد را ، اشک و آه و ناله ها و درد را ، می نویسم بی تو بودن های من پایانم است ، بی تو حامل می شوم اندوه و اشک سرد را
اواى باد انگار اواى خشكاليست،دنيا به اين بزرگى يك كوزه سفاليست بايد كه عشق ورزيد بايد كه مهربان بود زيرا كه زنده بودن هر لحظه احتماليست:281::72:
اگه بی هوا کسی وارد زندگیت شد بدون کار خدا بوده ! اگه بی محابا دلها از دستها بهم گره خورد بدون کار خدا بوده ! اگه گریه هات تو خنده غفلت دیگران شنیده نشد تا خرد نشی بدون تنها محرمت خدا بوده ! حالا هم اگه دلت شکسته و بغض تنهایی خفه ات کرده شک نکن تنها مرحمت خداست که از سر تواضع یه بهونه واسه نوازشت گیر آورده .
بودنم را هیچ کس باور نداشت ، هیچ کس کاری به کار من نداشت ، بنویسید بعد مرگم روی سنگ با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ ، آنکه خوابیده در این گور سرد بودنش را هیچ کس باور نکرد .
انجماد قلب ها را از خشک سالی چشم ها می توان فهمید ، چشمی که گریستن نمی داند ، زیستن نمی تواند .
از جرم عشق گر پیش کسم راه نیست ، یا رب تو آگهی که محبت گناه نیست .
زندگی تلخ ترین خواب منست ، خسته ام ، خسته از این خواب بلند .
مروز را می شناسم با همه زیباییش ، با همه روشنیه خورشیدش که هیچ نمی خواهد بگوید همچون گذشته جز یک کلام ، قدر امروز را بدان که همیشه فردایی در کار نیست .
نازنین بدون تو دنیا رو باور ندارم ، با تو از رمز طلسم قصه سر در میارم ، لحظه ی سقوط من دست تو مثل معجزه اس ، شب میترسه از خودش وقتی میگم دوست دارم .
یک همیشه یکه ! شاید در تمام عمرش نتونه بیش از یک عدد باشه ، اما بعضی وقتا همین یک میتونه خیلی باشه ، یک دنیا ، یک سرنوشت ، یک دوست ، یک خاطره .